۰ نفر
۲۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۲

متاسفانه ، هنوز هم پس از گذشت دهه ها به هم وعده میدهیم که آینده چنین و چنان میشود و جالب اینجاست که خودمان خیلی خوب میدانیم آینده همینطوری و اصطلاحا یهویی نمی آید. آینده را امروز و با برنامه هایی که داریم میسازیم کما اینکه وضعیت امروز کشور حاصل تصمیمات و اجرای ناقص و بعضا غلط و بی برنامگی و سلیقه و خودکامگی های بی مسئولیت و بعضا بیسوادی مدیران و تصمیم سازان جناحی گذشته نه چندان دور است .

سلام

دوستان به من گفتند تو که تمام قد مدافع آقای روحانی بودی چه شده که امروز منتقدش شدی ؟

گفتم منقد دوست یا منتقد تحریف و تخریب چی ؟

گفتند یعنی چه ؟

گفتم حدود چهل پنجاه سال پیش در طراحی معماری داخل ساختمان ها معمولا کمد دیواری جانمایی و نصب نمیشد به همین دلیل خانوارها برای رفع این نقص در خانه ها یا کمد های چوبی بیرونی داشتند یا یک جایی را به اسم صندوق خانه برای این منظور در نظر میگرفتند .

بچه که بودیم منزل مرحوم پدری چند تا اتاق داشت و هر اتاق هم یک کمد چوبی با کیفیت های مختلف داشت .

در اتاق مرحوم پدر یک کمد بود با چوب بسیار عالی و پوشش فرمیکای براق مشکی که بر روی یکی از درهای کمد یک آئینه اصطلاحا شیشه قدی بلژیکی بسیار شفاف و تمیز بدون خش بود تقریبا مثل آئینه های امروز که به راحتی خودت رو توی آن میدیدی .

تو اتاق ما بچه ها هم یک کمد درب و داغون بدبخت بود از جنس چوب تخته سه لا که اینقدر روش دستمال خیس کشیده شده بود طبله کرده بود و رنگش هم رفته بود و رخسارش هم کدر شده بود .

این کمد یک آئینه داشت بدر تر از خودش با شیشه موج دار و گره دار که آب هم توی جیوه پشت شیشه نفوذ کرده بود و تقریبا کدر بود ، طوریکه وقتی خودت رو تو آئینه میدیدی یک چهره کدر ، کج و موج دار که قسمتی از چهره و اندام بزرگ و قسمت دیگر کوچک و گره تو شیشه هم یک چیز عجیب و غریب رو نشون میداد .

فرق این دوتا کمد و آینه از زمین تا آسمان بود .

در یک آئیه تصویر شفاف و حقیقت بسیار زیبای خودت رو میدیدی و هروقت میهمان می آمد و یا میخواستیم بریم میهمانی جلوی این آئینه خوبه می ایستادیم تا قبل از بیرون رفتن ایرادهای خودمون را برطرف کنیم و ظاهری آراسته داشته باشیم .

اما در آئینه دیگه همان چهره در قالب یک تصویر مسخره بعضا حال بهم زن دیده میشد ؟

ما بچه ها فقط برای مسخره بازی و شکلک درآوردن جلوی آن آئینه میرفتیم و الا بدرد هیچ کاری نمیخورد .

یک خورده که بزرگتر شده بودیم به مرحوم پدر و مادر میگفتیم این کمد و آئینه رو عوض کنند .

اونها هم به بهانه نبود پول میگفتند فعلا نمیشود .

بحمدلله تو یکی از این خانه تکانی های شب عید یک کاری کردیم کمد و آینه شکسته شد و مرحوم پدر مجبور شد یک کمد و آئینه جدید با کیفیت خوب و شفاف بخره .

این داستان رو گفتم تا به اصل مطلب برسم .

گفتم داستان امروز ما در کشور و گفتمان ها و نقد های ما در جوامع عمومی و تخصیی و خصوصی مثل این دوتا آئیه است .

در یک آئینه شفاف که حقیقت شما به راحتی میگوید . هم زیبایی و زشتی و شما میتوانی عیوب خودت را ببینی و تا حد امکان آنرا برطرف کنی .

اما در آئینه دیگر با بزرگ نمایی و کوچک نمایی و بعضا گره نمایی زشت و زیبا مخلوط و جابجا و حقیقت سازنده و موثر محو میشود و بجای حقیقت توهم جایگزینش میشود .

مشکل امرروز ما همین مثال آئینه است .

خودمان باید انتخاب کنیم حقیقت یا آئینه خوب شفاف و دروغ و سوء استفاده و توهم یا آئینه کدر موج دار .

به دوستان گفتم :

25 سال است که 5 برنامه توسعه ای در کشور پیاده شده و عملا دارای اهداف و برنامه های نسبتا خوب توسعه ای بوده و هستیم .

در این 25 سال گذشته به راست یا دروغ بجای شفافیت ، بزرگ نمایی و کوچک نمایی و گره نمایی شد و نتیجه اش خروج از برنامه ها و عدم توازن و ثبات در کارها و امورات در کشور و حاصل آن عقب ماندگی در بعضی از کارها و تورم و انباشت در بعضی از کارهای دیگر بوده و است ؟

حالا چه کسانی زیان دیده اند ؟

قطعا مردم زیان دیده اند .

چه کسانی از این شرایط سود برده اند ؟

اینجا هم مشخصا طراحان آن آینه یعنی تحریف کنندگان و دروغ پردازان با مقاصد ویژه خودشان ؟

گفتم :

اگر بنده در زمان انتخابات از آقای روحانی دفاع کردم چون به اعتدال و تدبیر و توجه به تمامی نظرات منطقی و قابل دفاع آحاد مردم اعتقاد دارم .

در زمان انتخابات و چند سال قبل از انتخابات خیلی بزرگ نمایی و کوچک نمایی و گره نمایی شد و حقیقتا مردم گیج شده بودند چه میگذرد ؟ هیچ کس نیامد با آمار و ارقام و برنامه دیگری را نقد و قیاس کند .
متاسفانهفقط تهمت زده شد و دروغ و .............

وقتش بود از حقیقت دفاع شود و در حد و اندازه خودمان هم وارد شدیم و این کار را کردیم .

حالا وقت آن رسید از برنامه ها و قول ها دفاع شود و باید برای رسیدن به این اهداف و برنامه ها پیگیر بود .

گفتم آقای روحانی دو تا قول دادند :

قول اولشان که از وظایف ذاتی رئیس جمهور است و دو بخش دارد

- اجرای کامل برنامه ششم که حتما باید در ادامه برنامه پنجم باشد که تمرکز آن بیشتر روی موضوع تولید و اشتغال و محیط زیست و رشد و تسهیل در روابط اقتصادی و حل مشکلات اقتصاد کشور است

- تحقق برنامه و بودجه سال 1396 و سال های بعد .

اما قول دومشان که در انتخابات به مردم دادند و فعلا بر روی حداقل چهار محور و بخش متمرکز شده :

- فقر و محرومیت را در کشور محو کند .

- ریشه های فساد های سازمان یافته را خشک کنند .

- آزادی منطقی و قابل دفاع برای شهروندان مهیا کنند . البته منظور از آزادی بی بند و باری نیست بلکه آزادی های قانونمند است .

خوب همین دو قول و بخش های فرعی آن ها که به مردم داده شد ، در کلام بسیار ساده است اما در عمل بسیار سخت و پیچیده است که با وعده و وعید و حرف های کلاسیک و ............. شدنی نیست .

انجام این قول ها ، فکر + طراحی + مشورت + برنامه + مدیر + گروه کاری توانمند و حرفه ای + انگیزه + دانش و آموزش گروه + اعتبار و سرمایه + ابزارهای کار + زیرساخت های قانونی + ......... و از همه مهمتر آموزش و آگاهی و همراهی و مشارکت فعال و موثر و مسئولیت پذیری سرمایه های اجتماعی یعنی حضور و نقش آفرینی اقشار مردم میخواهد .

جناب آقای روحانی و هیئت محترم وزیران و کارگزاران دولت چقدر برای این دو قول کار کرده اند ؟

آنچه که دیدیم این بود که جناب آقای روحانی و هیئت محترم وزیران در زمان معرفی به مجلس فقط در نقش یک گفتمان روزمره و در اندازه یک مدیرکل یا معاون وزیر صحبت کردند و به صورت تخصصی یا غر تخصصی به امور این قول ها ورود نکردند ؟

آنچه که دیدیم این بود که در هفته دولت هم طبق روال کلیشه ای حدود 30 سال گذشته هنر نمایی تکراری دولتمردان و کارگزان به نمایش گذاشته شد و صدها متر روبان های فوکل و گل دار با رنگ های مختلف قیچی زده شد کلنگ ها بر زمین خورد و بیل ها بر روی زمین علامت گذاشتند ، اما باز مشکل فقر و محرومیت و آمایش سرزمینی ، کیفیت تولید و ضعف در صادرات و توسعه فعالیت قاچاقچیان و ........ و تعداد بیکاران و بیسوادان و معتادان و زنان و فرزندان بد سرپرست و ............... جامعه ماندند و متاسفانه تکرار داستان عقب بودن از برنامه ها همچنان ادامه دارد ؟

یادم نمی آید هیچ رئیس دولتی از آقایان هاشمی و خاتمی و احمدی نژاد و حتی آقای روحانی عزیر به خودشان زحمت داده باشند آمده باشند در تلوزیون و با نمودارها به مردم صادقانه گزارش داده باشند که عملکرد ایشان نسبت به برنامه 5 ساله توسعه در کجاست و از مردم کمک خواسته باشد برای برطرف نمودن نقاط ضعف دولت در اجرای برنامه حضور و مشارکت یا حمایت نمایند .

اصولا آن آقایان برای نظرات مردم ارزشی قائل نبودند و مردم در تصمیم گیری های ایشان نقشی نداشتند ؟

خوب نتیجه اش این بوده که از برنامه ها عقب ماندیم یا انجام نشده و یا خارج از برنامه ها عمل شده که نتیجه اش همین فساد بی هویت و معضلات است ؟

به دوستان گفتم : در طول 30 سال گذشته هزاران میلیارد دلار تولید خالص داخلی داشتیم و تجارت داخلی و خارجی داشتیم و هزینه شده اما حاصل آن چه بوده ؟

دولت ها آمدند و برای سرپوش و رفع بی بند و باری کارهای خود دولت گفتند کار آمریکا و اروپا و همسایگان و ............... خلاصه همه دنیاست .

گفتند : همه دنیا دست به دست هم دادند که ما موفق نشیم و از برنامه هامون خارج بشیم ؟
بعضی مواقع هم گفتند کار دولت قبلی بوده اما خودشون بدتر از قبلی عمل کردند ؟؟

ما هم چون بی خبر بودیم اعتماد کردیم حالا میبینم که آقایان روسای دولت های قبل با اهداف خاص از برنامه ها خارج بودند و به اصطلاح با بی برنامگی و نگاه های درون جناحی مشکل ساختند ؟

به دوستان گفتم ، حاصل نگاه مغرضانه کج و موج دار همین ها میشود که می بینیم ، باید صادقانه تلاش کنیم که گفته های بنده و شما و امثال ما سالم و بی غرض و همان نگاه در آئینه شفاف باشد .

گفتم :
اگر صدا و سیما که در اصل چشم و گوش عامه مردم است ، بجای کار سلیقه ای و نشان دادن تصاویر و مصاحبه ها و تحلیل های تکراری و کلیشه ای قیچی و روبان و کلنگ زنی ها به عملکرد دولت ها نسبت به شاخص برنامه های اجرایی توسعه ای 5 ساله و چشم انداز افق 1404 و روند اجرایی تامین و مصارف بودجه های سال ها در تمامی بخش ها و اجزا کشور می پرداخت و بجای نشان دادن اتاق جلسات هیئت دولت در خیابان پاستور به دهداری ها و بخشداری ها و فرمانداری ها و استانداری ها و ادارات و سازمان ها و شورا ها و با نخبگان مردم با هر سلیقه و گرایشی مراجعه و گفتگو و پیگیری میکرد و حقیقتا عالمانه و کارشناسانه وقت میگذاشت مطمئنا نتیجه اش وضعیت بهتر در بخش های اقتصاد و فرهنگ و اشتغال نسبت به شرایط امروز می بود .

متاسفانه ، هنوز هم پس از گذشت دهه ها به هم وعده میدهیم که آینده چنین و چنان میشود و جالب اینجاست که خودمان خیلی خوب میدانیم آینده همینطوری و اصطلاحا یهویی نمی آید .
آینده را امروز و با برنامه هایی که داریم میسازیم کما اینکه وضعیت امروز کشور حاصل تصمیمات و اجرای ناقص و بعضا غلط و بی برنامگی و سلیقه و خودکامگی های بی مسئولیت و بعضا بیسوادی مدیران و تصمیم سازان جناحی گذشته نه چندان دور است .

در اینجا روی سخنم جناب آقای دکتر روحانی رئیس محترم جمهور عزیز است :

توجه شما عزیز را به نامه انتصاب وزیران دولت کاناد جلب میکنم که نخست وزیر کانادا برای وزیرانش نوشته و روی سایت منتشر شده .

او نوشت :

- ما قول دادیم که چه میخواهیم بکنیم و چگونه انجامش میدهیم .

- ما قول دادیم و باید در پایان چهار سال به مردم نشان بدهیم که به قولمان عمل کردیم .

در ادامه مینویسد :

- انتظار من و اولویت شما عمل به حرف و برنامه هایمان است .

متاسفانه در احکام انتصاب وزیران دولت های 30 سال گذشته بطور معمول چنین گفتمان و نگارشی دیده نشده ؟ و بصورت تلکرار اینگونه نوشته شده :

نظر به مراتب تعهد وتجارب ارزشمند جناب عالی در حوزه‌های ................... به سمت ................ منصوب میشوید .

نه قولی و نه تعهدی و نه حاصلی و ...................... ؟

ان شاء الله که مثل رئیسان جمهور اسلاف نباشید که نشان داند رای و اعتماد و نظارت مردم کالای تاریخ مصرف گذشته است و فقط در محدوده زمان انتخابات بدرد میخورد ؟؟؟؟

 

لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِمَا أَتَوْا وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا ﴿ آل عمران ۱۸۸ ﴾

 

یا علی

با احترام و ارادت - سید جمشید اوشال

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 707244

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۷:۵۷ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۴
    0 0
    بهشت از دست آدم رفت، از اون روزی که گندم خورد ببین چی میشه اون کس که یه جو، از حق مردم خورد کسایی که تو این دنیا حساب ما رو پیچیدن یه روزی هر کسی باشن، حساباشونو پس می‌دن عبادت از سر وحشت، واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تسکینه، پرستیدن تجارت نیست سر آزادگی مردن، ته دلدادگی میشه یه وقتایی تمام دین همین آزادگی میشه کنار سفره‌ی خالی یه دنیا آرزو چیدن بفهمن آدمی، یک عمر بهت گندم نشون می‌دن نذار بازی کنن بازم برامون با همین نقشه خدا هرگز کسایی رو که حق خوردن نمی‌بخشه کسایی که به هر راهی دارن روزیتو می‌گیرن گمونم یادشون رفته همه یک روز می‌میرن جهان بدجور کوچیکه همه درگیر این دردیم همه یک روز می‌فهمن چه جوری زندگی کردیم