۰ نفر
۲۸ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۷:۱۲
سفرهٔ باز برای ترامپ؟!

هر دولتی براساس تفسیری که از تحولات سیاسی داخلی و خارجی دارد طرح‌هایی ارائه می‌کند، استراتژی‌اش را مشخص و تاکتیک‌هایش را تعیین می‌کند. رئیس‌جمهور کشورمان پیش از سفر به نیویورک تحلیلی ارائه داد که به‌نظر می‌رسد با واقعیت امروز همخوانی ندارد. زیرا در حالی‌که ترامپ نه به شرکت‌های آمریکایی و نه به شرکت‌های اروپایی اجازه ورود به بازار ایران را می‌دهد و آنها را نیز به گروگان گرفته، با اتخاذ سیاست‌هایی نادرست نظم منطقه و جهان را به‌هم ریخته‌ است. یعنی با استراتژی قطبی‌سازی جهان و منطقه و کاربرد سلطه و رفتار هژمونیک اجازه نمی‌دهد که دیگر کشورها راه توسعه، ارتباطات و تعاملات بین‌المللی‌شان را به شکلی مستقل در پیش بگیرند. در چنین فضایی صحبت از سفرهٔ باز و مغبون ‌ماندن غربی‌ها از این‌که نمی‌توانند سهمی از بازار ایران داشته باشند، درست نیست و مشاورین سیاست خارجی وی باید مورد نقد و انتقاد قرار گیرند.

با این تبیین، تفسیر منافع و هدف ایران برای شرکت در هفتاد‌و‌دومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در گرو تفسیر و تحلیل جمهوری اسلامی ایران از فرصت‌ها و چالش‌هایی است که کشورمان در چارچوب منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با آن روبه‌رو است. در وهله اول باید به توافق هسته‌ای اشاره کرد؛ برجام صرفا به‌معنای تعامل ایران با بازیگران بین‌المللی بود و در راستای آن کشورمان می‌خواست نظام بین‌الملل آگاه باشد که ایران براساس قواعد موجود هنجارهای بین‌المللی را رعایت می‌کند. جمهوری اسلامی ایران در برهه‌ای از زمان با ادعای دسترسی به تسلیحات هسته‌ای مورد تحریم‌های ظالمانه قرار گرفت و در این میان برجام نیز توافقی بود که به بن‌بست هسته‌ای ایران پایان داد. با این حال به‌نظر می‌رسد ایالات متحده تلاش داشت تا سایر اختلافات میان دوکشور را نیز در قالب «برجام» حل‌و‌فصل کند، اما رهبران ایالات متحده باید میان خواسته‌های خود و آن‌چه در عالم واقع وجود دارد، تفکیک قائل شوند. حل اختلافات میان دوبازیگر عرصه بین‌المللی دور از ذهن نیست، با این حال ایالات متحده قادر نیست در چارچوب برجام این اختلافات را حل کند.

برجام، ‌توافقی دوجانبه برای تحقق هدفی مشخص است. دولت کنونی آمریکا در تلاش است تا با تکیه بر این توافقنامه، ‌امنیت منطقه‌ای را محقق کند. دستیابی به امنیت منطقه‌ای امری اجتناب‌ناپذیر است، اما تحقق آن نیازمند تعریف سازوکارهای مشخصی است.

طبیعتا جمهوری اسلامی ایران از سیاستی که بر مبنای آن امنیت کشورها تضمین شده و بازیگران در مسیر توسعه قرار می‌گیرند حمایت می‌کند، اما ادعاهای اخیر ایالات‌متحده و سیاستی که دولت جدید این کشور علیه ایران اتخاذ کرده نشان می‌دهد که آمریکا صرفا برای قرار دادن کشورمان در موضع ضعف در جست‌وجوی بهانه است.

حسن روحانی در سفر به نیویورک و پس از شفاف‌سازی درباره برجام باید به مقوله مبارزه با تروریسم و گروه‌های رادیکال چون داعش پرداخته و با صراحت اعلام کند که مجموعه اقدامات ایالات متحده آمریکا و هم‌پیمانانش همچون ترکیه، عربستان و قطر چهره ژئوپولیتیکی منطقه را تغییر داده است تا آن‌جا که زیرساخت‌های کشور سوریه و زیرساخت‌های سیاسی و اجتماعی عراق نابود شده است.
از سویی دیگر، رفراندوم یا همه‌پرسی کردستان عراق نیز از دیگر موضوعاتی است که باید به آن پرداخته شود؛ چرا که زمزمه‌های آن نیز موجب ایجاد تنش شده‌است.

در مقابل، جمهوری اسلامی ایران باید با رد اتهام‌هایی که علیه ایران مطرح می‌شود حقانیت خود را ثابت کند. غرب ایران را به ایجاد ناامنی در منطقه محکوم می‌کند، این در حالی است که جمهوری اسلامی برای احیای صلح در خاورمیانه طرح مبارزه با تروریسم به‌خصوص اعضای گروه رادیکال داعش را به شکلی جدی دنبال کرده است. ایران با الگوسازی چنین مقولاتی و با تکیه بر لحن متناسب سیاسی و دیپلماتیک قادر است چالش‌های پیش‌رو را به فرصتی برای سازندگی و اجرای الگو توسعه تبدیل کند.

نخستین سفر حسن روحانی، رئیس‌جمهوری کشورمان به نیویورک پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و پیروزی دونالد ترامپ گمانه‌زنی‌هایی را به دنبال داشته است؛ برخی تحلیلگران از احتمال دیدار روحانی و ترامپ، همتای آمریکایی‌اش سخن به‌میان می‌آوردند، لیکن دیدار میان رؤسای این دو کشور دور از ذهن است. باراک اوباما، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا و کابینه‌اش، از سیاست‌های غیرتهاجمی پیروی می‌کردند و با تکیه به اهرم دیپلماسی تلاش داشتند تا زمینه را برای تعامل فراهم کنند، اما دولت کنونی آمریکا دربردارنده نئو‌محافظه‌کارانی است که صرفا در جست‌وجوی تحقق منافع مالی و صنعتی ایالات متحده هستند. دونالد ترامپ از زمانی‌که به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا به کاخ سفید راه یافت، سیاست تهاجمی علیه ایران اتخاذ کرد و همین مسئله تنش‌هایی را در روابط دیپلماتیک دو کشور فراهم کرد. از همین رو دیدار میان حسن روحانی و دونالد ترامپ، همتای آمریکایی‌اش امری دور از ذهن قلمداد می‌شود، اما این به معنای نبود دیدار میان مقام‌های ایران و آمریکا نیست، طبیعتا در حاشیه نشست مجمع عمومی، محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه کشورمان با رکس تیلرسون، همتای آمریکایی‌اش و حتی وزرای خارجه سایر کشورهای حاضر در نشست مجمع عمومی دیدار خواهد داشت و قادر است از این نشست‌ها به‌عنوان فرصتی برای تحقق اهداف ایران استفاده کند.

منبع: روزنامه آسمان آبی مورخ 96/6/27

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 708947

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 14
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شمس تبریزی 1 AU ۱۸:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    0 1
    فرموده اید «جمهوری اسلامی ایران در برهه‌ای از زمان با ادعای دسترسی به تسلیحات هسته‌ای مورد تحریم‌های ظالمانه قرار گرفت». جناب تاجیک، بهتر است واقع بین باشیم. گزارش آمانو می گوید تا سال 2003 روی چاشنی های انفجاری تحقیق کردیم. اشکالی ندارد اما اینکه بگوییم ادعای دسترسی به تسلیحات هسته ای را به ایران زده اند، به نظرم درست نیست. بالاخره ما تا یه زمانی دنبالش بودیم. حالا چی شد که تغییر مسیر دادیم بماند. به نظرم در این مورد هم راهبرد درستی نداشتیم. نمیدانم تا سال 2003 که هنوز به کیک زرد نرسیده ایم چه رسد به غنی سازی در مقیاس صنعتی، برای چه باید به سمت تحقیق روی چاشنی بمب برویم. آنهایی که دست اندرکار بودند میدانستند غنی سازی در سطح 98 درصد مشکلات فنی زیادی دارد. اول باید در این راه گام بر میداشتند
  • شمس تبریزی 2 A1 ۱۸:۴۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    0 1
    هنوز سانتریفیوژ چندانی نداشتیم، برای چه باید روی چاشنی کار میکردند؟ به جای پوشاندن این اشتباهات، بهتر است تحلیل کنیم و برای آینده درس بگیریم. اینها به نظرم حاصل بی برنامگی و بی انضباطی در برنامه ریزی هایمان بوده. برای مثال نگاه کنید در همان سالها اینها چندتا سانتریفیوژ از پاکستان میگیرن و ظاهرا برای ای بوده که پیاده سازی کنن و از ساختارش اطلاع پیدا کنند، اما اونقدر بی فکر هستن که میزان تشعشعات رادیواکتیو این سانتریفیوها را بررسی نمی کنن و بعدا در بازرسی ها میبینند این سانتریفیوژها آلودگی رادیو اکتیو بالایی دارند و همین برای ما دردسرساز شد و گفتن حتما به غنی سازی در سطح بالا رسیده اند که سانتریفیوژهایشان چنین آلودگی ای را دارد
  • شمس تبریزی 3 A1 ۱۸:۴۵ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    0 1
    با شما درباره اظهارات اشتباه روحانی درباره باز بودن سفره برجام موافقم. یک روز مولانا به من ایراد گرفت که با فرهنگ شرقی آدم غربی را تحلیل نکن. نمیدانم حالا کجاست که به حضرت روحانی بگوید با دیدگاه ایرانی مشاورانت، آمریکا و غرب را تحلیل نکن. قبلا در جایی در همین خبرآنلاین نوشتم که دبه درآوردن آمریکا بر سر تحویل هواپیما هم به خودمان برمیگرده که با سهل انگاری متن برجام را نوشتیم. اصلا شنیده ام که متن اصلی برجام توسط آمریکایی ها ارایه میشده و تیم ایرانی کارش مطالعه و حداکثر تغییر و جرح عبارات بوده. خب این هم یک ضعف بزرگه. آنوقت آقای روحانی به جای اینکه نقایص را بپذیرد یا به منتقدان حمله میکرد و یا با گزاف گویی سعی در لاپوشانی نقایص داشت.
  • شمس تبریزی به جناب تاجیک A1 ۱۹:۰۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
    1 1
    سلام. جناب تاجیک، اگر وقتش بود دوست دارم مختصری درباره کره شمالی بنویسم. یک صحبتی در وبلاگ مهاجری مطرح شد و به من گفتن کشته و مرده کره شمالی هستی و میخواهی ایران را به کره شمالی تبدیل کنی. متاسفانه در آن وبلاگ فرصت نوشتن به من داده نشد. اگر موافق باشید من میخواستم اگر فرصتی بود یک مقدار در این رابطه بنویسم. ممنون و خدانگهدارتان
  • شمس تبریزی 1 A1 ۱۳:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
    0 1
    سلام. جناب تاجیک میخواهم کمی درباره کره شمالی بنویسم. برادر مهاجری یک سفر رفته بودن اونجا و ره آورد سفرشان یادداشتی با عنوان «دلواپسان هسته‌ای چند روز بروند کشور اون» بود. تازه به من هم توصیه کردن یه سری بزنم. من میخواستم اتفاقا یه سفر برم اما دیدم ویزای گردشگری نمیدن و تازه دستم اومد هر کی از ایران رفته اونجا یا از بخش دولتی بوده یا خصولتی. البته خوب میدانم که کسی هم که از این دو بخش به انجا سفر کنه، به جای اینکه این سفر الهام بخش او باشد،شروع میکنه سیاه نمایی کردن. چرا؟ آخر میداند اگر بخواهد از کره چیزهای خوب یاد بگیرد دیگر نمی تواند ریخت و پاشها و حیف و میلهای ایران را داشته باشد. مثلا برادر مهاجری نوشته
  • شمس تبریزی 2 A1 ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
    0 1
    « در کره شمالی بر اساس جایگاه اجتماعی ات،درآمدی داری که فقط می توانی از فروشگاههایی که مربوط به طبقه خودت است خرید کنی. اگر بخواهی گوشت بخوری و مثلا هوس گوشت گوسفند کنی باید 2تا3برابر گوشت سگ هزینه کنی». ببینید متن داخل گیومه چقدر مغرضانه است. میخواهد بگوید شما حق نداری از فلان فروشگاه خرید کنی چون جایگاه اجتماعی ات این نیست. نمی گوید که چون پول کافی نداری نمی توانی از فلان فروشگاه خرید کنی. مثال میزنم. بنده نمیتوانم از فروشگاه شهروند گوشت بخرم و البته این به خاطر جایگاه اجتماعی و به تبع آن درآمدی بنده است. اما اینکه بیایی بگویی که شمس از طرف جمهوری اسلامی منع شده که گوشت از شهروند بخره، حرف مغرضانه ای است و این کاری است که مهاجری داره درباره کره انجام میده
  • شمس تبریزی 3 A1 ۱۳:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
    0 1
    مهاجری میگوید «اگر بخواهی گوشت بخوری و مثلا هوس گوشت گوسفند کنی باید 2تا3برابر گوشت سگ هزینه کنی.». طوری نوشته که گویا گوشت سگ را گوشت نمیداند و فقط گوشت گوسفند را گوشت میداند.به چه دلیل این را گفته؟ به قول مولانا داره از دید یکی مسلمان فرهنگ غذایی نا مسلمانها را تحلیل میکنه. چرا؟ آیا نمیداند چنین تحلیلی اشتباه است؟ البته که میداند منتها میخواهد به خواننده اینطور القا کند که تحریمهای آمریکا، کره شمالی را سگ خور کرده و البته چه کیفی میکند که برایش هم کامنت بنویسند که احسنت برادر. ما نمیگذاریم این دلواپسان پدرسوخته به اسم ایستادگی در مقابل آمریکا به ما گوشت سگ دهند. اولا برای اطلاع برادر مهاجری عرض میکنم که چین که قدرت اقتصادی دوم دنیاست بزرگترین مصرف کننده گوشت سگ در دنیاست
  • شمس تبریزی 4 A1 ۱۳:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
    0 1
    در این کشور سالانه 20 میلیون سگ برای مصارف غذایی به قربانگاه می رود. اما درباره کره جنوبی که شاید برادر مهاجری هم خیلی بهش علاقمند باشند عرض میکنم بر اساس گزارش بی بی سی در سال 2003 بین 4000 تا 6000 رستوران در کره جنوبی گوشت سگ سرو کرده اند. بر اساس این گزارش، یک کاسه سوپ گوشت سگ 10 دلار و یک پرس گوشت سگ بخارپز شده همراه با برنج 25 دلار بوده. بنا بر گزارش بی بی سی مصرف غذایی گوشت سگ در کره جنوبی در این سال 8500 تن بوده. ضمنا مزید اطلاع جناب مهاجری عرض میکنم که 100 گرم گوشت سگ حاوی 19 گرم پروتین، 262 کالری انرژی، 270 میلی گرم پتاسیم،2.8 میلی گرم آهن و 72 میلی گرم سدیم است. به علاوه طبیعتش سرد است و در تابستانها بیشتر مصرف می شود.
  • شمس تبریزی 5 A1 ۱۴:۰۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
    1 0
    اصلا این حیوان در فرهنگ غذایی کره دارای جایگاه است. چرا باید آقای مهاجری چنین حرفی بزنند و مردم را بترسانند؟ اقای مهاجری که ظاهرا خیلی به گوشت گوسفند علاقه دارند باید بدانند در اغلب فروشگاه های آمریکا گوشت گوسفند پیدا نمی کنند و عمده گوشت مصرفی آنجا گوشت گوساله یا بیف، گوشت خوک یا همان بیکن و پورک و گوشت مرغ یا همان چیکن است. چطور ایشان نگفتن آمریکا نروید چون از شدت فقر دستشان به گوشت گوسفند نمیرسد؟؟ خخخخخخخخ. از اینها بگذریم. بخش قابل توجهی از معایبی که جناب مهاجری در یادداشت برشمردند بر میگرده به سیستم کمونیستی این کشور. اینها در ایران که اسلام حکومت میکنه هیچگاه اتفاق نمیفته. مقایسه کره شمالی به ایران واقعا خنده داره. اما چه چیزی را باید از کره بیاموزیم؟
  • شمس تبریزی 6 A1 ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
    1 0
    چطور هست که دانشکند هسته ای ما در روز روشن ترور میشه و در کره شمالی از این اتفاق ها نمیفته؟ آقای مهاجری میگوید به محض خروج از گیت فرودگاه یک مامور همراهی ات میکنه. خب آقای مهاجری شما باید از این قضیه درس بگیری. نه کره شمالی و نه ایران که هر بی سرو پایی سرش را میندازه پایین و وارد کشور میشه و یه جایی از مملکت را سوراخ میکنه. تمام اطلاعات هسته ای ما توسط همین آدمهای بی سروپا به آن طرف رفته. فکر میکنید برای چه آمریکا نتونسته مثل ایران، از کره جاسوسی کنه؟ اینها مطالب مهمی است و شما به جای اینکه از این سفر درس بگیرید ورداشتید آن مطالب را نوشتید. آقای مهاجری میگوید همه نمی توانند در کره شمالی تا مقاطع عالی تحصیلی بروند و برخی ها باید به دیپلم و سیکل و غیره اکتفا کنند.
  • شمس تبریزی 7 A1 ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
    1 0
    باز اینجا آقای مهاجری درس لازم را از کره نگرفتند. نه کره شمالی و نه ما که با عرض معذرت تو سر سگ میزنی دکتر مهندس ها و لیسانسیه های بی کار داریم. فکر نمی کنید اینقدر دارید آدم وارد دانشگاه میکنید و اضافه بر ظرفیت جذب در کشور، وارد دانشگاه میکنید موجب می شود با انبوهی از تحصیلکرده های ناراضی مواجه شوید و این برای آینده نظام خطرناک است؟ نه مثل کره باشید و نه دنبال این باشید که افراد را از کوه و کمر جمع کنید و به مدرسه و دانشگاه بفرستید. مگر مفید بودن به دانشگاه رفتن است؟ چرا در کره شمالی که به قول شما مردم در فقر زیادی هستند رضایت بیشتری از زندگی دارند تا ایرانی که وفور نعمت در آن است؟ یکی از دلایلش میتونه این باشه که به اندازه نیاز تحصیلکرده دانشگاهی درست میکنند.
  • شمس تبریزی 8 A1 ۱۴:۲۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
    1 0
    بگذارید برایتان مثال بزنم تا منظورم روشن تر شود. در مازندران با دوستی صحبت میکردم که خانواده اش نسل اندر نسل همه کشاورز بودند. اما امروز هیچکس در این خانواده کشاورزی نمیکنه. چرا؟ آخر همه تحصیلات دانشگاهی دارند. دیدم حتی زمین برجشان را هم فروخته اند. از مادر خانواده پرسیدم چرا؟ گفت بچه ها دون شان خود میدانند که برنجکاری کنند. همه شان الان یا پشت میز نشین هستند در ادارات و یا کارهاییی که در تولید ناخالص داخلی نقشی ندارد انجام میدهند. این شان های تقلبی را کی درست کرده آقای مهاجری؟ شما باید این درس ها را کزه شمالی می گرفتید اما هیهات که نگرفتید. نمی گویم مثل آنها باشید. اما الهام بگیرید. کمااینکه من هم با اینکه مخالف آمریکام ازشون الهام میگیرم.
  • شمس تبریزی 9 A1 ۱۴:۲۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۹
    1 0
    شما در سفرنامه خود به کره نوشته اید که راهنمای تور به شما گفته رهبران کره به مردم می گویند پیاده روید که چاق نشوید. ماشین میخواهید چه کار. خب نه کره شمالی و نه ایران. یه زمانی با صاحب دکه مطبوعاتی سرکوچه صحبت میکردم. در حال صحبت بودیم که یک پرادو توی یکی از فرعی ها پیچید. به من گفت ماشین یعنی این نه این دووی آشغال من. خوب نگاه کنید و ببینید چگونه توقعات را بالا بردید که یک دکه دار هم میخواهد پرادو سوار شود و از اینکه دوو دارد ناراضی است. از یک سطح توقعات را به شکل کاذب بالا برده اید و از سوی دیگر از اقتصاد مقاومتی و زیر بار حرف زور نرفتن آمریکا صحبت میکنید. شما نمی توانید. برادر مهاجری، یک روزی با این وضعیت خواهید شکست. حالا هر چقدر میخواهید از این یادداشت ها منتشر کنید. خدانگهدار همگی
    • بی نام IR ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
      2 0
      به اخر حرفهات دو خط اضافه کن سود و زیان و هزینه حرفها و تفکراتت رو برا مردم بیان کن که این حرف من اینقدر هزینه داره برااتون یا اینقدر سود داره یا اینقدر به رفاه ختم میشه همه حرفها و مقالات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و..باید نهایت به رفاه مردم ختم بشه چهل تا کامنت میذاری دو تا خط هم نتیجه عملی حرفات رو بنویس سود و زیانش رو برا ما توضیح بده که این حرفها به فلان چی ختم میشه نتیجه این تفکرات و کامنتهای الانت که در واقع کامنتهای دهه 80 هست لبیکاری و رکود و گرفتاری های کنونی است. عدد و رقم رو فراموش نکن هزینه چقدئر داره حرفهات سودش چیه سو حرفات رو بیان کن با هزینه ها مقایسه کن سود و زیان خالص رو برا ما بگو نمیدونم کره شمالی پسر چاق تاره و نداره برا ما نون و اب نمیشه ببم جان