۰ نفر
۲۲ تیر ۱۳۹۶ - ۰۶:۲۲
آزادی موصل؛ تبریک و تسلیت

خبر آزادی موصل قطعا تبریک دارد. هر انسان آزاده ای را شاد می کند که کشوری باتکیه برنیروهای بومی و منطقه ای و با هدایت مرجعیت، دشمن غداری را که در لباس دین بزرگترین جنایت را انجام داد از اصلی ترین پایگاهش بیرون کند. شادی آنها همانند شادی ما در آزادی خرمشهر بود. اما همانند رسمی که ما پیدا کرده ایم که در حوادثی این چنین تبریک و تسلیت می گوئیم اینجا هم علاوه بر تبریک، تسلیت برای این دارد که چگونه استکبار جهانی با کمک مزدوران منطقه ای یک مشت خاک و ویرانه برای مردم عراق باقی گذاشتند.

البته این نقشه را آنها در ایران و لیبی و سوریه و عراق و یمن هم پیاده کرده اند که با دست خودمان، خودمان را به جان هم انداختند و هنوز هم دنبال برنامه هایی دیگر هستند و این تمام شدنی نیست.

البته این جنگ ها گرچه خسارت های سنگین وارد کردند، ولی فرصت هایی برای مردم منطقه پدید آورد تا هم آبدیده شوند و هم دشمن واقعی را بشناسند؛ البته برای آنانکه چشم بینا و گوش شنوائی دارند.

تسلیت و تأسف بیشتر آنجا است که در روند سازندگی باز همانهائی که آتش افروز مستقیم جنگ بوده اند و یا به طور ضمنی به آن کمک کرده اند و یا دست کم هوادار بوده اند می خواهند انجام این سازندگی ها را به عهده بگیرند!!

تأسف برای ما ایرانیان بسیار بیشتر خواهد بود آنگاه که ببینیم در قبال این همه کمکی که به عراق کرده ایم و حتی در جنگ تحمیلی خسارت های کلانی که بر ما تحمیل کرده اند را نادیده گرفته و یا شاید برای روز مبادای دیگر گذاشته ایم، نتوانیم در این بازار سهمی قابل توجه همانند همسایه ترک، داشته باشیم.

نداشتن توفیق در گرفتن بازار، بخشی مربوط به آنهاست و بخش بزرگتر آنها مربوط به ماست. آنها ممکن است در امر سازندگی در آغاز به ما تعارف کنند و از ما بخواهند که در سازندگی و یا تجارت مشارکت کنیم ولی اگر نتوانیم درست کار را انجام دهیم، خدای ناکرده کلک بزنیم و بخواهیم یک شبه راه صد ساله را طی کنیم و همانند مغازه هایی که می گویند با تغییر شغل آتش به مال خود زده اند و حراج کرده اند، آتش به آبروی خود و کشور بزنیم و اعتبار شرکت و ملت و دولت را به ثمن بخس بفروشیم، آنها قطعا پس از مدتی با بهانه اینکه شما خوب کار انجام نمی دهید و یا هزینه کار شما در بازار رقابتی سنگین است، سریع عذر ما را خواهند خواست.

ما به عنوان اولین قربانی جنگ های این چنینی باید در سازندگی آنچنان آبدیده شده باشیم که از هر گونه فرصتی حد اکثر استفاده را بنمائیم: روسیه، قطر، افغانستان، اکنون عراق و سوریه و فردا تا برسد به یمن و دیگر کشور ها در امر سازندگی و تجارت، بازار ها و فرصت های خوبی برای ما بوده و هستند؛ اما ما در بازار های منطقه ای و احیانا جهانی چقدر توانسته ایم با حضور خود از فرصت ها استفاده کنیم. هم اکنون در کشور خودمان پس از جنگ و اقدام به سازندگی، بازسازی ها را (مثل تخت جمشید) به ایتالیا و فرانسه و دیگر کشور ها واگذار می کنیم؛ بدون اینکه به طور شفاف معلوم باشد چقدر خودمان توان انجام آن را داریم و چقدر به فکر انتقال فناوری و توسعه نیروی انسانی هستیم؟ ما هنوز آمار درستی از نیروی کار کارآمد و ماهر نداریم، ما هنوز به صورت شفاف و بالفعل دسترسی به شرکت ها و یا انجمن های کاری توانمند که به پرورش و تربیت نیروی کار اهتمام کنند نداریم و خلاصه معلوم نیست ما کجای کاریم. ما هنوز درگیر اختلاس ها هستیم و نمی توانیم به خودی اعتماد کنیم و قوه قضائیه ما هر روز گرفتار پرونده های اختلاس است. چرا؟
ما با داشتن این همه نیروی تحصیل کرده که شاید به نسبت در شمار اولین ها باشیم چقدر توانسته ایم ظرفیت سازی نیروی انسانی کنیم که در هر موقعیتی نیروهای متخصص ما به نوبت برای آمار گیری، آوار برداری، شرکت در مناقصات، چانه زنی، بازار یابی، برآورد هزینه ،آماده سازی محیط، طراحی و معماری، اجرا، مهندسی مشاور، نظارت در حین کار و ارزیابی پایان کار و ثبت کارها و آمادگی برای انجام فعالیتی بزرگتر و ...بتوانند ورود کنند و موفق شوند و خلاصه ما چقدر ظرفیت سازی و ظرفیت سنجی و آمادگی کسب کرده ایم؟ دولت ما چقدر زمینه سازی کرده و بخش خصوصی چقدر بدون توجه به توان دولت خود را برای پیروزی در مناقصه های منطقه ای و جهانی آماده کرده است؟

اینجاست که ما هم ضمن خوشحالی از آزادی موصل باید به خودمان بخاطر این ناتوانی های بالقوه و بالفعل تسلیت بگوئیم و نه تنها یک بار که صدها بار که چرا در دوران پس از جنگ تحمیلی، در کشور این تمرین و ممارست ها را نداشته ایم و به یکدیگر به جای کمک برای افزایش توان به جنگ های لفظی و مشاجره پرداخته ایم.

من وقتی برنامه هایی مثل «خندوانه» و یا «خنداننده شو» را می بینم که نه برای یک بار دیدن که چندین بار در فرصت های گوناگون ذهن و فکر عده ای جوان را مشغول می کند، ضمن اینکه از یک جهت خوشحال می شوم که مردم را به نوعی شاد می کنند؛ اما وقتی آن را در کنار این بی تحرکی ها و یا کم تحرکی ها در بازار اقتصاد و کار و تلاش در صحنه داخلی و خارجی می گذارم آه از نهادم بر می آید که این قهقهه های مستانه برای کدام ملت است؟ ملتی که در همه صحنه ها حضور فعال دارد و در بازار رقابت، خود را به خوبی نشان می دهد، که حالا عده ای هم باید خوشحال باشند؟

یا وقتی این طرف درست نیست و در این خنده ها هم جز خنداندن به هر قیمتی، که نهایت آن جز نمایش هنرپیشگی چیزی ندارد آیا خود نوعی تخدیر نیست؟ به ویژه اینکه نقد ها و طنز ها هم عمدتا سمت وسوی اقتصادی و تولیدی ندارد! گویی این ملت همه چیزش درست است که حالا باید فقط آن ها را شاد نگهداشت و یا به شکرانه پیروزهای های مداوم داخلی و خارجی در حوزه فرهنگ و اقتصاد باید جشن گرفت.

وزارت خارجه ما که باید در شناسائی و جذب بازار کار برای نیروهای داخل فعال باشد عملا عکس العمل پاسخگویی به مناقشات داخلی می شود و وزارتخانه های آموزش ما سرگرم مدرک دادن به افرادی می شوند که در صحنه عمل کاری از آنها برنمی آید و بخش خصوصی و یا خصولتی هم همواره مشکل را به گردن دولت می اندازد و دولت هم چون دولت حقوق پرداز است و باید کارکنان و یا کارنکنان را با قرض گرفتن از صندوق ها و نظام بانکی راضی کند، و چون بدهکار است با مماشات رفتار می کند و این است که کار ما جز فرصت سوزی چیزی دیگر نیست و نتیجه افسردگی و ناراحتی و بعد باید برنامه هایی چون خندوانه و دور همی این افسردگی را از بین ببرند و همین طور این چرخه ادامه یابد.

امید است هر چه زودتر به خود آئیم و در صحنه رقابت منطقه ای و بعدا جهانی با برنامه ریزی و پرهیز از مناقشات داخلی دست به کار شویم که فردا دیر است. اگر چه سیاست ما عین دیانت ماست ولی کار سیاست را به سیاستمداران واگذار کنیم و همه ملت را درگیر مناقشات نکنیم. نگاهی جهانی داشته باشیم اما منطقه ای عمل کنیم.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 686164

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۷:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۲
    0 0
    خوب است رفتار بعضی از مردمان موصل را در زمانی که شهر بدست داعش افتاد از یاد نبریم. همانهایی که با ورود داعش به شهر خود به یک داعشی تبدیل شدند و خانه های همسایگانشان را غارت کردند و آنها را کشتند و بدترین جنایات را در حق دختران و زنان همشهریشان مرتکب شدند فقط به این دلیل که مذهب و دین دیگری داشتند. امروز همان مردم جنایتکار و کثیف با جانفشانی دیگران از بردگی داعش آزاد شدند و نقش مظلوم را بازی میکنند. امیدوارم در اولین فرصت یکی یکی آنها محاکمه شوند و به سزای اعمالشان برسند.