در ایران وقتی کسی پشت میز اداری خواه دولتی و یا غیردولتی قرار میگیرد گویی شخصیتاش عوض میشود. با غرور حرف میزند. به مشتری با تبختر مینگرد او را منتظر میگذارد و اول کارهای عقبمانده خودش را انجام میدهد . از او میخواهد که صبرکند و خویشتندار باشد و اگر به او بگویید لطفا زودتر کار مرا راه بیندازید میگوید آقا یا خانم چه خبره! میبینید که من مشغول کارم و از این قبیل حرفها. در شرکتهای بهظاهر خصوصی مثل پیشخوانهای دولتی و امثال آن هم گاهی اوقات از این قبیل آدمها را میبینید. حتی وقتی پشت میز قرار میگیرد قیافه ظاهریاش هم عوض میشود، آرایشش هم تغییر میکند. اما در خارج این جور نیست.
البته کشور های پیشرفته وقتی کسی در زندگی عادیاش ممکن است خیلی چیزها را رعایت نکند و حتی فردی خشن باشد ولی وقتی پشت میز اداری قرار میگیرد بسیار مودب میشود. لبخند بر لبانش قرار میگیرد. او اول به مشتری سلام میکند و اگر کارش هر چقدر طول بکشد آن را انجام میدهد و اگر باید به کس دیگر ارجاع شود بهخوبی ارجاع میدهد و به قول معروف مشتری را دنبال نخود سیاه نمیفرستد. و آدرس غلط نمیدهد و مشتری واقعا احساس رضایت میکند.
البته میز اداری در اینجا یک استعاره است معنای آن این است که در اینجا در بعضی جاها هر کس قدرتی در دستش باشد، مثل کسی که چوبدستی داشته باشد و یا در مرحله بالاتر اسلحه داشته باشد و یا بالاتر اطلاعات داشته باشد آن را در جهت تثبیت قدرت خود و سو استفاده به کار میبرد. درحالی که باید بر عکس باشد و این متاسفانه یک فرهنگ شده است. بیجهت نیست که دستور دینی ما این است سواره به پیاده و پیاده به نشسته و نشسته به خوابیده سلام و تواضع کند، معنایش این است که اگر کسی امکاناتی در اختیار اوست باید آن را در خدمت مردم بگذارد و هر گز از آن به نفع شخصی سوء استفاده نکند.
میزهای اداری در ایران واقعا معجزه میکند و آدمی را متحول میسازد!
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 664092
نظر شما