۰ نفر
۱۰ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۴:۱۵

عبدالرضا غفرانی


چند روز پیش کتابی را می خواندم که موضوع آن " خطر کردن در سیاست های بین المللی" بود. جالب اینجا بود که همزمان، دیروز خبری هم منتشر شد که حاوی مصاحبه ای انتقادی  با "لئون پانِتّا "رئیس سابق سازمان "سیا" از دولت کنونی ایالات متحده آمریکا بود. پانتا در مورد دولت ترامپ گفته است، تاریخ ایالات متحده تا کنون چنین رئیس جمهوری به خود ندیده است!! البته این اظهار نظر جدیدی نیست و امروزه این موضوع دیگر مورد تایید و توافق همگان است.

اما در کتاب مذکور به حادثه هواپیمای جاسوسی "یو-2" بر فراز شوروی در سال 1961 و به هنگام ریاست جمهوری "دوآیت آیزنهاور" اشاره شده و به بررسی علل آن حادثه پرداخته است. تحلیل نویسنده کتاب این بود که علت آن حادثه و بعد بی اعتباری و رسوائی دولت وقت آمریکا، فشار اطرافیان و مشاوران نزدیک رئیس جمهور به خصوص "جان فاستر دالس " وزیر خارجه تندروی او بود.

در واقع مشاورین و اطرافیان نزدیک به رئیس جمهور به او چنین القا کرده و در واقع او را تحت فشار گذارده بودند که اتحاد جماهیر شوروی (سابق) از نظر تسلیحات و قدرت نظامی و هسته ای از ایالات متحده به مراتب قویتر و پیشرفته تر است و این خود یک خطر بزرگ برای ایالات متحده به شمار می رود.

لذا لازم است تحقیقات تجسسی و جاسوسی (به خصوص توسط  سازمان سیا که ریاست آن را در آن مقطع زمانی، آلن دالس برادر وزیر خارجه وقت به عهده داشت) دقیق صورت گیرد تا از میزان قدرت نظامی شوروی سابق اطلاعات دقیقی به دست آید. به خصوص که در آن موقع روسها سفینه تحقیقاتی و اطلاعاتی "اسپوتنیک" را به فضا فرستاده بودند و این خود بهانه خوبی به سازندگان تجهیزات نظامی در آمریکا داده بود.

پرزیدنت آیزنهاور خواسته و یا ناخواسته با فرستادن هواپیمای جاسوسی "یو 2" بر فراز شوروی موافقت کرده که بعدا بی اعتباری و بی آبروئی برای ایالات متحده به بار آورد و کنفرانس سران با حضور آیزنهاور، نیکیتا خرشف، نخست وزیر و دبیرکل حزب کمونیست شوروی را به خطر و و مالا با ناکامی مواجه نمود. نویسنده کتاب مذکور نقش و فشار صنایع اسلحه سازی آمریکا را در این حادثه عامل اصلی می داند.

اکنون گوئی دوباره تاریخ تکرار می شود؛ در شش ماهی که از حکومت دونالد ترامپ می گذارد وی دائم با عوامفریبی مردم را از تهدیدهای خیالی علیه ایالات متحده نگران می کند. از ابتدا او با ادعاهای بی اساس خود در مورد نقض برجام و به زعم او "بدترین قرارداد تاریخ آمریکا" !!!!! تهدید های توخالی خود را شروع کرد. بعد هم تهدیدات کره شمالی را بهانه و سپس به سراغ روسها رفت. اما نتوانست و نمی تواند برجام را نقض کند چون که مصوبه شورای امنیت سازمان ملل متحد و امضای 5 کشور بزرگ در پای آن است. هر چند نباید از یاد برد که برای این کار از هیچ کوششی ( البته به تحریک اسرائیل و متحد تازه اش عربستان سعودی ) دریغ نخواهد کرد.

از طرف دیگر رئیس جمهور تازه به دوران رسیده آمریکا قول داده و اعلام کرده بود در 100 روزه اول حکومت خود کارهای بزرگی!!! به خصوص در جهت اعاده عظمت آمریکا و رونق اقتصادی آن انجام خواهد داد.

اما کافی است فقط نگاهی گذرا به حکوت 180 روزه این رئیس جمهور منحصر به فرد ایالات متحده انداخته شود؛ آشفتگی و بی نظمی در داخل حکومت ترامپ، انتصابات و برکناری ها و استعفاهای سریع، عمیق شدن شکاف میان حزب جمهوریخواه و رئیس جمهور، عدم تغییر محسوس در وضع اقتصادی آمریکا، ایجاد بحرانهای متعدد و نداشتن یک سیاست خارجی منسجم، ضعف وزارت امور خارجه، تحریک بی دلیل سایر کشورها و حتی متحدین آمریکا و ...  از دستاوردهای حکومت پر کفایت !!این رئیس جمهور کاسب کار است.

در این میان تنها دستاورد مثبت این دولت ( البته به زعم همین رئیس جمهور کاسب) فروش صدها میلیارد دلار اسلحه به گروهی از کشورهای ساده اندیش و البته ماجراجو و خطرناک بوده است. با این ترتیب در آمد حاصل از فروش این سلاح و تجهیزات به جیب و خزانه کارخانجات اسلحه سازی آمریکا می رود که لابد روابط ویژه ای هم باید با رئیس جمهور مو طلائی داشته باشند.

البته باید گفت تفاوت "دوآیت ایزنهاور" و ترامپ در این است که آیزنهاور یک ژنرال و نظامی عالی رتبه و با تجربه بود و به مدد دور اندیشی و تجربیات و فکر درست تا حدودی توانست بحران و بی اعتباری آمریکا را مهار و جبران نماید، اما فرد غیرقابل پیش بینی که به گفته بعضی از صاحبنظران حتی حوصله خواندن یک گزارش را هم ندارد و از تجربیات، علیرغم زیانها و بحرانها  درس نمی گیرد، چگونه می توان انتظار داشت اشتباهات خود را جبران کند؟

بعضی از افراد خوش بین ( البته از میان خود آمریکائی ها که در جهان به ساده لوحی اشتهار دارند و زود تحت تاثیر قرار می گیرند) چنین اظهارنظر می کنند که در پس تمام این کارهای غیرعقلائی ترامپ حتما طرح و برنامه ای وجود دارد. از این افراد باید سئوال کرد که دولتی که مثل آب خوردن افراد را در سطوح بالای دولت منصوب و یا کنار می گذارد، آیا واقعا یک سیاست خارجی مشخص و هدفمندی جز بحران سازی و برافروختن آتش جنگ دارد؟

اکنون جایگاه وزارت امور خارجه آمریکا کجاست؟ ( وزارتخانه ای که همین چندی پیش 2000 دیپلمات خود را طبق گزارشات از زمان شروع کار ترامپ اخراج کرد) و چگونه می توان از آن انتظار طرح و اجرای یک سیاست خارجی منسجم را داشت؟ وعده های تخیلی و توهمی اقتصادی که ترامپ به مردم آمریکا داده بود، در این اشفته بازار حاکم بر واشینگتن واقعا قابل تحقق است؟ و البته پرسشهای دیگری هم مطرح است که در این مقال نمی گنجد.

اما ما اکنون با یک فرد نامتعارف و غیرقابل پیش بینی مواجه هستیم. او برای فریب مردم افکار عمومی، ساده لوحانه آمریکا و توجیه عدم وعده های خود بزرگ بینی اش دست به فرافکنی خواهد زد تا افکار عمومی را از مشکلات داخلی و اقتصادی منحرف سازد. راجع به برجام اکنون دیگر مشخص شده که چه کسی قصد بر هم زدن آن را دارد و لذا سعی می کند با عصبانیت و تحریک طرف متقابل کاری کند که ایران را مقصر بر هم زدن آن به دنیا نشان دهد.

خوشبختانه و بی تردید دولتمردان هوشمند و منطقی و دور اندیش ما تحت تاثیر این شانتاژها و تصمیمات کودکانه قرار نخواهند گرفت و قطعا با همین سیاست منطقی توأم با صبر و متانت دولت جمهوری اسلامی ایران نتیجه مطلوب به نفع کشور ما و منافع ملی ایران رقم خواهد خورد. هر چند لحظه ای نباید از آتش افروزی این فرد نامتعادل که قرار است تا سه سال و نیم دیگر ساکن کاخ سفید باشد غافل بود.

سخن آخر اینکه همان طور که "پانتا" گفته است واقعا این رئیس جمهور در نوع خود بی نظیر است و تأسف بارتر اینکه مردم آمریکا با چه سهولتی فریب این عوامفریب را خورده اند.

52310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 692061

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام DE ۰۵:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۰
    8 1
    تو كشور خودمون تا دلت بخواد هست از اين افراد كار نابلد ضعيف همه جا.
  • عبدالرضا غفرانی IR ۱۲:۳۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۲
    0 0
    از تمام کاربران محترم ، که همه بی نام معرفی شده اند سپاسگزارم. البته هدف ار نگارش این مطالب شنیدن نظرات دیگران است که از این طریق می توان به راه کار های مفیدی هم دست یافت. البته مقایسه شرایط یک کشور با کشور دیگر اشکالی ندارد ولی هر کشور شرایط خودش را دارد. اما توصیه من این است که بیائید فقط انتقاد نکنیم هر چند ان هم اشکالی ندارد ولی در کنار آن نظر و اچیانا راه حل هم ارائه کنیم البته نظرات و راه حل ها ی مبتنی برا واقعیان و عقلائی که بسیار سازنده هم خواهد بود