۰ نفر
۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۶:۵۸

سالها پیش روزی از آمریکایی تازه مسلمان شده ای که به من انگلیسی درس می داد پرسیدم :"اشتباهات و ایرادهای ما روحانی ها در تبلیغ دین برای غیر مسلمان ها چیست"؟ و بیشتر به دنبال این بودم که تفاوت های اساسی منطق ذهنی و نوع تفکر یک مسلمان شرقی با یک شخص غربی را بفهمم.

يكي از اولين چيزهايي كه گفت اين بود كه در جواب سؤال - به جاي حرفهاي كلي گفتن و منبرهاي طولاني رفتن - پاسخ مشخص و دقيق بدهيد!
منظورش شايد اين بود كه منطق ذهني يك غربي جزئي نگر است و همان طور كه در تفاوت شيوه آدرس دادن مان مشهود است او از مسايل ريز و امور دقيق عيني شروع مي كند.
وقتي مي خواهد آدرس بدهد از پلاك خانه شروع مي كند و بعد نام خيابان و محله را مي نويسد و سپس به شهر و كشور مي رسد، اما اينجا ابتدا نام كشور و شهر را مي نويسيم و سپس محله و بلوار و خيابان و كوچه را ذكر مي كنيم و شايد اگر مي شد از كهكشان راه شيري و قاره آسيا شروع مي كرديم تا نشاني يك پلاك را اعلام كنيم!

البته روشن است كه اينجا قصد ارزش گذاري نداريم و تنها مي خواهيم تفاوت دو نوع تفكر و روحيه و شيوه و رويكرد را بيان نماييم كه در نتايج و دستاوردها و حاصل عملي زندگي روزمره كاملا مشهود است.
در آنجا معمولا براي هر كاري هدف گذاري عيني و مشخص و بسيار جزئى و كوچك مي كنند ولي ما در مقابل مي خواهيم با هر كار كوچك مشكلات همه عالم را يكجا حل كنيم!
ما يك ساعتمان پنج ساعت است و نقطه روي نقشه مان يك منطقه شهرداري ! اما آنها پنج دقيقه شان معلوم است و يك كوچه و خيابان شان مشخص!

گفته اند كه :" به خاطر ميخي نعلي افتاد، به خاطر نعلي، اسبي افتاد، به خاطر اسبي، سواري افتاد، به خاطر سواري، جنگي شكست خورد، به خاطر شكستي، كشوري نابود شد، و همه اينها بخاطر كسي بود كه آن ميخ را خوب نكوبيده بود"!
و شگفت اين است كه ما وارث دين و آيين و عقيده و مكتبي هستيم كه سراسر تعليم همين دقت ها و همين ريزبيني ها و دستورهاي مكرر براي توجه به همين جزييات است.
پيامبر خدا هر چه توانست كرد تا همين را به ما ياد بدهد! چنان كه يك روز مدتي طولاني به انتظار كسي زير آفتاب ايستاد، با اين كه در نزديكي آنجا سرپناهي بود و سايه اي داشت. هر چه ديگران خواهش كردند و گفتند كه به زير سايه برويد نپذيرفت و فرمود كه من قرارم با او اينجا بوده نه آن طرف!

به يك مثال ساده و پيش پاافتاده بنگريد. هميشه ديده ايد كه در بسياري از اوقات موقع نصب كليد برق يا شير آب دقت نمي كنيم و مثلا كليد برق برعكس نصب مي شود يا شير آب سرد به جاي آب گرم قرار مي گيرد.
شايد كسي كه دارد مثلا شير آب را نصب مي كند با خود بگويد حالا مگر چه قدر مهم است كه رنگ آبي را براي شير آب سرد و رنگ قرمز را براي آب گرم ببندم؟ يا كسي كه كليد برق را نصب مي كند از خود بپرسد كه مگر چه قدر اهميت دارد كه براي روشن كردن چراغ ها كليد را به سمت بالا فشار دهند يا به سمت پايين؟

اما همان بي توجهي ظاهرا بسيار كوچك آن لوله كش يا برقكار باعث مي شود كه سالها وقتي اهل خانه يا مهمان ها آب سرد مي خواهند به اشتباه شير آب گرم را باز كنند و يا برعكس و هربار چند لحظه صبر كنند و شيرها را ببندند و دوباره باز كنند و قدري منتظر بمانند و ... و خدا مي داند كه چه قدر آب و برق در همين فاصله از بين مي رود و اسراف مي شود؟
حل مشكلات كلان و اساسي زندگي از چيزهاي ظاهرا ساده و بي اهميت و كوچكي مثل همين شير آب و كليد برق شروع مي شود! از سلام با محبت صبحگاهي، از پاسخ دادن محبت آميز به تلفن همسر، از سخن گفتن مهربانانه و صميمانه با فرزند، از نماز اول وقت، از رعايت يك ريال حق مردم، از مراعات دل ديگران در يك اهانت معمولي... گاهي لازم است به جاي فكر كردن به كليات و مسايل بزرگ نگران همين چيزهاي كوچك باشيم!

منتشر شده در روزنامه خراسان/  https://telegram.me/morzaeri

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 689598

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۷:۴۴ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
    1 0
    از مطلب خوبتان ممنونم. واقعیت اینه که ما در همان میخ نعل مشکل داریم و اگر شکست بخوریم ریشه اش در همان نکوبیدن صحیح میخ میباشد. از کارگر ساده مان کارش را درست انجام نمیدهد تا مدیر ارشدمان و فقط همدیگر را متهم می کنیم
  • بی نام A1 ۱۰:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
    0 0
    آخ آخ اون وارونه بودن علامت شرد و گرم شیرها باعث شد یه بار که میخواستم آبو بریزم اونجایی که به تعلیر احمدی نژاد میسوزه تا سوزشش کم بشه اما چشمتون روز بد نبینه که تاول زد...