گستردگی جمعیت و رفت و امدهای انسانی، اجتماعی و تجاری بین کشورها و مردمی با قومیت و باورهای متفاوت و همچنین روند رو به رشد توسعه جوامع بشری به سمت اماکن زیبا ولی گاها پر خطر باعث شده است که در اثر این تعاملات حوادث انسان ساز بیشتر و سوانح طبیعی در اماکن پر خطر منجر به بحران های کوچک تا بزرگ شود، پس بحران بعنوان یک عامل رو به رشد باید مد نظر جوامع و مسیولین کشور ها بصورت جدیتر از قبل لحاظ شود.

برای مثال یکی از بحران های انسان ساز در اثر تحریکات تروریستی این روزها در دنیا بصورت ملموس مطرح است.

در همین راستا، نقش رسانه ها و انتقال اخبار حاصل به مردم از طریق مدیا و رسانه ها شاید در این عصر بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند توجه است.

اما قبل از اینکه به این نقش بسیار حساس و نحوه برخورد ان با مردم پرداخته شود، لازم است کمی درباره خود بحران ها ابتدا ملاحظاتی مد نظر قرار بگیرد.

اصل اول؛ همه سوانح بحران زا نیستند
اصل دوم؛ تمامی بحرانها از یک نوع و یک روند واحد پیروی نمی‌کنند
اصل سوم؛ بنا به نوع و گستردگی بحران، رسانه ها عملکرد متفاوتی باید داشته باشند

علاوه بر این سه اصل، می بایستی تفاوت بین سوانح ارام (slow on set) و ( rapid on set) سریع را متوجه بود در غیر اینصورت رسانه ها برای هر کدام از این سوانح یکنواخت عملکرده و باعث مشکلات عدیده روحی، روانی و انسانی خواهند شد.

برای مثال خشکسالی از نوع آرام است و زمان لازم با صعه صدر در انتقال نکات لازم از طریق مدیا به مردم وجود دارد. در مقابل آن یک حمله تروریستی یک سانحه سریع است. اطلاع رسانی آن کاملا متفاوت است با اطلاع رسانی دیگر سوانح.

تجربه نشان داده که عموما این نوع حوادث بصورت نقطه ایی و در نهایت مثلا دو یا سه محل اگر تازه امکان تجهیز فراهم باشد رخ می دهد پس پانیک عملی بیهوده خواهد بود برای رسانه ها و مهمتر از ان برای مردم و ملت! برای مثال بصورت موردی حادثه دلخراش اخیر را در دو محل از تهران مورد مطالعه موردی قرار می‌دهیم.

نهایت سعی این افراد حمله به دو نقطه بود و انهم اماکنی که داری سیستم های امنیتی بالاتری از دیگر اماکن بودند لذا معلوم بود که عملیات نتیجه دلخواه افراد تروریست را نخواهد داشت. پس عملکرد رسانه ها عملکرد مناسبی برای دو حادثه موردی در دو مکان حفاظت شده بر عکس انچه بیان میشود خوب نبود. این حادثه سریع الوقوع بزودی جمع میشد و نیازی به ایجاد التهاب در این سطح در جامعه نبود. اثر سوء ان بر جامعه در اثر بی توجهی رسانه ها به نوع و سرعت حادثه بیشتر از خود عمل ارزیابی می‌شود.

مردم چه می‌توانستند بکنند، خبر لحظه به لحظه چه سودی برای افراد داشت جز اضطراب و دلهره؟

شاید تلویزیون رسمی با اعلام یک دروغ مصلحت امیز در این مورد مبنی بر اینکه چند تن از اراذل و اوباش با مصرف قرص های روانگردان دو حادثه تحت کنترل ایجاد کرده اند، می‌توانست آن چند ساعت طلایی را تا ختم موضوع خریداری کند! و سپس بصورت کامل مردم را در جریان امور می‌گذاشت؟

این نوع پوشش خبری برای نشت مثلا پالایشگاه نفت تهران انهم در شرایطی که جریان باد بسمت داخل تهران و ری باشد مناسب بود نه یک جریان موضعی ولی وحشتناک!

مردم حق دارند حقیقت را بدانند این یک اصل رسانه ای است ولی شرایط حاکم و نوع حادثه نیز در انتقال این حقیقت موثر است. بدترین اعلامیه شاید عدم استفاده از مترو بود، ما باید می دانستیم به احتمال بسیار زیاد نهایت زور متجاوزان همین بوده و بیش از ان نمی توانست باشد! بنده از کنار مترو شریعتی رد می‌شدم که دو کودک شاید شش ساله به مادرشان می‌گفتند الان برویم و سوار مترو شویم ما را می کشند !

خوب عمل انجام شده صدمات بیشتری به ما وارد کرد یا نقش بی دقتی رسانه ها؟ در زمان تحصیل یادم می اید، راکتور هسته ای پنسیلوانیا شروع به نشت کرد و مدیر "واحد" خبر رسانی ان چنان عملکرد که مردم اخ نگفتند، بعدا کتابی در باره نحوه مدیریت رسانه ایی چنین حوادثی هم چاپ کرد که مورد استقبال زیاد قرار گرفت. لازم است و شایسته است اطلاع رسانی در حوادث برای رساندن خبرهای الزامی ولی در راستای حفظ ارامش جامعه بنا به نوع بحران باشد.

در خاتمه به عنوان مدرس مقاوم سازي و مديريت بحران عرض می‌کنم که تمام نقدها و تشویق ها در چند روز گذشته فقط از دیدگاه خبررسانی بوده و نه از دیدگاه "بحران" هر بحرانی مقتضی خبری خود را دارد و عدم شناخت سوانح و بحران ها در اطلاع رسانی تبعات و خسارات جبران ناپذیری که بصورت مستقیم و غیر مستقیم توسط رسانه ها به یک کشور وارد می‌شود را به یدک می‌کشد.

متاسفانه چون خسارت وارده قابل کمی کردن نیست بی مسئولیتی در خبررسانی هر روز ابعاد تازه تری را به خود می‌گیرد. وضع قانون اطلاع رسانی بحرانها حسب ابعاد حادثه و تبعیت از ان در زمان اضطرار و اموزش حوادث، سوانح و نحوه تبدیل آنها به بحران و ایجاد دوره های خبررسانی در بحرانها از منظر "بحرانها" امری الزامی در کشور است.

اگر انسجام در خبر گزاری های اصلی کشور وجود داشته باشد کم کم مردم علاقه ای به خبرهای تلگرامی که در میان صدها مزاح می‌رسد نشان نخواهند داد!

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 675274

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۶:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۳/۲۲
    0 0
    دوست گرانقدر، همین الان از صدا و سیما برای پوشش ناکافی کلی گلایه است و هموطنان ناچار از برخی رسانه های دیگه برای کسب خبر استفاده میکنن. وای به روزی که سناریوی شما رو اجرا میکرد. چه خوبه که هرکس در کاری که تخصص داره وارد بشه،
  • محمد رضایی A1 ۰۷:۴۳ - ۱۳۹۶/۰۳/۲۲
    0 0
    خیلی خیلی ممنونم به خاطر این مقاله زیبا. استفاده کردیم. مثل همیشه جناب پروفسور ناطقی, موضوع دقیقی رو اشاره فرمودند. تشکر
  • بی نام A1 ۰۹:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۳/۲۲
    0 0
    برو آقا نشستی و داری شعار میدی امثال شما هستند که هر روز در حال سانسور هستند و فکر میکنند باید جای مردم فکر کنند مردم خودشان عقل و شعور دارند ، خواهشا بفهمید همین مردم که فکر میکنید عقل ندارند وقتی میروند رای میدهند خوب هستند و متفکر
  • بی نام IR ۰۷:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۳/۲۳
    0 0
    این تصور قدیمی که مرگ برای همسایه خوب است همیشه بر مدیریت بحران کشور سایه دار شده است. دست اندر کاران مدیریت بحران بیش تر از جهت اعلام آمادگی و نه آمادگی عملی در زمینه مدیریت بحران رفتار نشان داده اند. در همه زمینه ها در خود تهران این تجربه نتایج منفی داشته است. چه در قضیه 88، آتش سوزی پلاسکو، سیل و اینک حملات تروریستی و خبر رسانی. فقط می ماند مورد نهایی زلزله احتمالی که معلوم نیست چه فاجعه هایی در پی دارد. بیش تر مدیریت بحران شکلی سمبلیک، نمادین و نمایشی به خود گرفته، تا مدیریت واقعی بحران.