یک کارشناس اروپا می گوید: چالش‌های اروپا با امریکا به ویژه کشورهای فرانسه و آلمان فراتر از موضوع ایران و برجام است و با توجه به عدم همخوانی سیاست‌های ترامپ با جریان همگرایی اروپا، این کشورها با شرایط سختی روبرو هستند.

محمد اکبری: یکی از بازیگران مهم و تاثیر گذار نظام بین الملل که می تواند بعد از حضور دونالد ترامپ بر ریاست جمهوری امریکا نقش تعیین کننده و متعادلی را بازی کند اتحادیه اروپا و بعضی از کشورهای تاثیر گذار آن مانند انگلیس، فرانسه و آلمان هستند. این سه کشور که در مذاکرات هسته ای ایران و رسیدن به توافق برجام در قالب کشورهای پنج بعلاوه یک حضور داشتند می توانند با تغییر و تحولات داخلی که بعد از انتخابات در این کشورها شکل خواهد گرفت در افزایش یا کاهش افراط گرایی و تند و کند شدن تب ترامپ موثر باشند. ایران به عنوان طرف بازی با این کشورها در برجام روی نقش این کشورها حساب می کند و تلاش می کند با بالا بردن مبادلات تجاری با این کشورها پس از برجام، روند تعادلی و تعاملی در آینده داشته باشد. در این باره با محمدرضا مجيدي دانشیار گروه مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران ( دانشكده حقوق و علوم سياسي ) گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.

شرایط آینده اروپا با حضور ترامپ را چگونه می‌بینید؟ آیا همراهی اروپا با امریکا در مورد مسائلی مانند برجام و ایران و تنشهای پیش رو متصور است؟


باید گفت که جهان و اروپا 4 سال سختی با پدیده ای به نام ترامپ پیش رو خواهند داشت. البته ترامپ در دوران انتخابات و بعد از آن می تواند تفاوتهایی داشته باشد و باید مورد مطالعه قرار بگیرد. با توجه به ساختار امریکا و عکس العملهایی که در مورد منع ورود مسلمانان 7 کشور صورت گرفته است و با حکم دادگاه لغو شد که نشان می دهد در داخل و خارج امریکا این سیاستها با مقاومتهایی روبرو خواهد شد و به راحتی امکان تحقق بعضی سیاستها وجود نخواهد داشت. ترامپ در زمان انتخابات در مسائل گوناگون از جمله در مورد چین مواضعی داشته است که تغییراتی در لحن و بیان آن مشاهد می شود. سفر خانم موگرینی به امریکا هم شکل گرفت که در آن ملاحظاتی مطرح شد و تضمینی از سوی امریکا شکل گرفت. به نظر می رسد که اروپا می تواند روی امریکا تاثیر بگذارد که مخالفتی از سوی آن بوجود نیاید. در مجموع باید به زمان فرصت داد تا مسائل پیش رو را ببینیم که نوع مواجهه ترامپ در داخل و خارج چگونه خواهد بود. البته بی سابقه است که ترامپ هنوز بر سر کار نیامده در نظرسنجی ها بسیار پایین قرار گرفته و مخالفتهایی در کشورهای مختلف از جمله در هم پیمانان او شکل گرفته است. مجموعه این مسائل شرایط را به گونه ای کرده است که نوعی بلاتکلیفی در بسیاری از موضوعات مشاهده می شود. البته واقعیت های موجود روابط بین الملل خود را بر رئیس جمهور امریکا تحمیل خواهد کرد که تا چند هفته پیش شعارهای انتخاباتی می داد و با رویکرد تجاری و ساخت و سازی که قبلا داشته است وارد سیاست شده است. مجموعه شرایط پیش رو با آنچه در دهه های گذشته به عنوان یک تاجر داشته و تجربه کرده متفاوت است. مسائلی در پیش خواهد بود که نوعی از پیچیدگی ها را شاهد خواهیم بود.

آیا بریتانیا با کلیت اروپا همراه خواهد بود یا اگر تنشی جدی شکل بگیرد در کنار آمریکا می ماند؟

انگلیس یک هم پیمان سنتی امریکا است و اولین مهمان خارجی ترامپ هم ترزا می نخست وزیر جدید انگلیس بود . مشاهده می شود که این دیدگاه انگلیسی و ترامپی در این مقطع همپوشانی هایی داشته است و هم جریان بریتانیا با حضور ترزا می نشان داد که با مواضعی از مواضع رئیس جمهور جدید امریکا همراهی می کند و هم ترامپ با بریتانیای خارج از اتحادیه خود را بیشتر همراه می بیند. این نکته ای است که دو همراه سنتی یعنی بریتانیا و امریکا باهم همخوانی دارند، ولی چالشهایی که بریتانیایی ها در داخل و ترامپ در داخل و خارج امریکا خواهد داشت، شرایط را تا حدی متفاوت می کند و اینگونه نیست که براحتی بتوانند برخی از مطالبات و سیاستهای خود را دنبال کنند.

بریتانیا برای خود منافعی دارد و هم وجهه ای خاص در دنیا دارد که شاید با برخی دیدگاههای ترامپ و تیمش همخوانی نداشته باشد. مانند دیدگاههایی که در مورد فلسطین وجود دارد. همچنین در مورد مواضعی که در مورد تجارت بین المللی و یا در مورد برجام وجود دارد، بریتانیا خواهان استمرار این توافق نامه بین ایران و کشورهای دیگر است. ماههای آینده تا حد زیادی در این مواضع تاثیر گذار خواهد بود که نگرشهای دو سوی اتلانیک و هم پیمان سنتی در شکل جدید دو دولت جدیدی که در بریتانیا و امریکا سر کار آمدند آیا در همه مواضع هم نظر خواهد بود یا شاهد اختلاف نظرهای مختلف در سطوح متفاوت خواهیم بود.

کشور فرانسه بعد از برجام تمایل زیادی برای حضور در ایران دارد و جزو اولین کشورهایی بود که بعد از برجام در ایران حضور پیدا کرد. آیا این موضوع تحت تاثیر ترامپ قرار می گیرد یا می تواند مناسبات را بهبود بخشد؟

چالشهای اروپا با امریکا به ویژه کشورهای فرانسه و آلمان فراتر از موضوع ایران و برجام است. با توجه به عدم همخوانی سیاستهای ترامپ با جریان همگرایی اروپا، این کشورها با شرایط سختی روبرو هستند و 4 سال سختی را با دولت ترامپ که می خواهد با همه کشورهای اروپا وارد عمل شود در پیش خواهند داشت. کما اینکه در اجلاس اخیری که سران اتحادیه اروپا از کشورهای شرقی که می خواستند ارتباط ویژه تری با امریکا ایجاد کنند، تقاضا و دعوت به همگرایی و همراهی و همخوانی با سیاستهای اروپای متحد شد. در این اجلاس که در مالت برگزار شد اولاند در مصاحبه ای اشاره می کند که همه کشورهای اتحادیه اروپا باید منافع اتحادیه و سیاستهای کلان اتحادیه را مورد توجه قرار دهند و برخلاف منافع عام سیاست های تعریف شده اقدام دو جانبه ای را در این خصوص انجام ندهند.
البته با توجه به روابطی که با ایران وجود داشته، کشورهای اروپایی از جمله فرانسه نشان داده است که در ادوار گذشته وقتی فشارها سنگین می شود و منافع اولویت دار تری بوجود می آید ممکن است پشت ما را خالی کند و در بعضی از این قرادادها و تفاهم نامه ها مشکلاتی ایجاد شود. طبیعتا ما به عنوان کشور جمهوری اسلامی ایران باید دقتهای لازم را به کار بگیریم و خلف وعده های قبلی را در نظر داشته باشیم و در مذاکرات نقاط ابهامی وجود نداشته باشد که با چالش های بعدی روبرو شود. البته به نفع آنها است که به ایران به عنوان پنجره ورود به بازار چند صد میلیونی منطقه با توجه به زیر ساختهای اقتصادی، علمی فناوری و پلت فرمهایی که برای تولید مشترک محصولات وجود دارد توجه داشته باشند. در شرایط بحران اقتصادی اروپا و جهان ایران فرصت کم نظیری را پیش روی آنها قرار می دهد که باید توجه داشته باشند و آنرا از دست ندهند.

چشم انداز انتخابات آینده فرانسه چیست؟ آیا احتمال به قدرت رسیدن راستهای افراطی بر قدرت وجود دارد؟ این شرایط می تواند فضای موجود را بیشتر متصلب تر کند؟

در رابطه با انتخابات پیش روی فرانسه که با انتخابات ریاست جمهوری ایران به نوعی همزمان خواهد بود باید گفت که انتخابات فرانسه در این دور با انتخابات ادوار گذشته به نوعی متفاوت است. البته از چند دوره گذشته ضلع سومی در انتخابات فرانسه وجود داشته و جبهه ملی گرای افراطی حضور موثری داشته است. این ضلع سوم را مارین لوپن رهبری می کند که بجای پدرش نشسته است. بجز این ضلع سوم در کنار جناح راست و چپ سنتی، ضلع چهارمی هم شکل گرفته که جریان آقای امائونل است که بشکل مستقل وارد انتخابات خواهد شد و نظر سنجی ها هم نشان داده است که آقای ماکرون و خانم لوپن به دور دوم خواهند رفت. جریان چپ که کاندیدای آن توسط جریان سوسیال دموکرات مشخص شده است و از آنجایی که این حزب هم اکنون بر سر کار بوده و عملکرد موفقی نداشته است، به همین خاطر کار سختی در پیش رو دارد. از آن طرف جناح راست هم با فرانسوا فیون نامزد حزب محافظه کار با بحران مواجه هستند. مسائلی که در مورد همسر و دو فرزند او و حقوق و مزایایی که در ادوار گذشته دریافت می کردند، از منظر مردم فرانسه با مشکلات فراوانی روبرو است و بازسازی این موضوع سخت به نظر می رسد. مگر اینکه تحولات چشم گیری شاهد باشیم. البته کاندیداهای دیگری هم مثل حزب سبز هم وجود دارد که مطرح نیستند و جایگاه چندانی ندارند.

چه مسائلی در این دوره از انتخابات مطرح است که می تواند بر انتخابات تاثیر بگذارد؟

شرایط پیش روی انتخابات فرانسه شرایط ویژه ای است. در دو سه سال گذشته تروریسم، بحران اقتصادی، بیکاری و غیره شرایط خاصی را پیش روی جامعه فرانسه قرار داده و طبیعتا جریان سنتی فرانسه از جمهوری پنجم از سال 1958 تا کنون چه احزاب راست و چه چپ که قدرت را در دست داشتند و در مقاطعی جریان مرکز گرا که تلاش کرده بین احزاب راست و چپ تعادل ایجاد کند، نشان می دهد در شرایط حاضر مردم از دو جناح سنتی خسته شده اند و دنبال چهره جدیدی می گردند و کسانی مثل خانم لوپن که شعارهای افراطی می دهد و آقای ماکرون که با شعارهای مستقل به میدان آمده با اقبال نسبی روبرو شده اند. هفته های پیش را تا انتخابات ریاست جمهوری، هفته های حساس و تاثیر گذاری در مسیر انتخابات فرانسه خواهد بود و به راحتی نمی توان اظهار نظر کرد که چه کسی غالب خواهد بود. البته دور دوم انتخابات در زمان شیراک که با پدر مارین لوپن به دور دوم رسیده بود جریان جمهوری خواهان اعم از راست و چپ از شیراک حمایت کردند و از یان رو شرایط و بر آورد ها نشان می دهد هر کس از این کاندیداها با خانم لوپن به دور دوم بروند جریانهای سیاسی چپ و راست علیه لوپن متحد خواهند شد تا جریان افراطی زمام قوه مجریه و امور فرانسه را در دست نگیرد. نکته ای که حائز اهمیت است این است که از زمان ژاک شیراک که دوره ریاست جمهوری از 7 سال به 5 سال کاهش پیدا کرد اگر موضوعاتی مانند هماهنگی که در دورهای قبل اتفاق می افتاد، اگر این اتفاقات نیفتد، یک ماه بعد از آن انتخابات مجلس برگزار می گردد که طبیعتا جریان پیروز در انتخابات ریاست جمهوری بتواند اکثریت مجلس را هم در دست بگیرد تا هماهنگی لازم را دولت و مجلس در فرانسه داشته باشند. از این رو متعاقب انتخابات ماه می باید منتظر انتخابات ژوئن در فرانسه بود که نتیجه انتخابات مجلس هم در آینده تحولات تعیین کننده خواهد بود.

49312

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 635594

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ج.ک A1 ۱۰:۲۹ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۵
    0 0
    با سلام خدمت استاد ارجمند جناب آقای مجیدی. این حقیر با تجربه چهل ساله اقامت در آلمان و مدت پانزده سال همکاری با رسانه های آلمانی، می توانم گفته های آقای مجیدی را تایید کنم و دوران تحریمها و خالی کردن پشت ایران را یاد آوری کنم. نسبت حجم اقتصادی آلمان و یا فرانسه با امریکا ، بسیار بیشتر از روابط اقتصادی با کشور ماست. در ثانی بسود کشورهای اروپایی و یا غربی است که ما را وارد فاز تخریب کنند. آنها در فاز سازندگی دخیل بوده اند و اکنون بسود آنهاست که ما را وارد فاز تخریب کنند. به همین دلیل خیلی راحت و بی هیچ دغدغه ای پشت ما را خالی خواهند کرد. امریکا و کانادا و استرالیا شرکای مهمتری از نظر تناسبی برای اروپا بالاخص آلمان و فرانسه هستند. در عمل خنجر از پشت نباید موضع گیری های ظاهری را باور کنیم.