اعلمی‌فریمان: مردم ونزوئلا چیزی برای از دست دادن ندارند

یک پژوهشگر حوزه آمریکای لاتین معتقد است که مادورو تنها به قدرت فکر میکند نه مردم، به همین خاطر این کشور به ورشکستگی و در نهایت سقوط ، نزدیک می شود.

زهره نوروزپور: اواخر سال 2016 بود که درگیری ها در ونزوئلا به اوج خود رسید، آنجا بود که ارتش این کشور در حمایت از دولت مادورو به روی مردم گرسنه این کشور آتش گشود. قحطی، بیکاری و نبود غذا دستاورد های رئیس جمهور پوپولیست ونزوئلا از سیاست های نفتی تازه ای بود که او برای صنعت و اقتصاد نفت این کشور پایه گذاری کرد. سیاست های نفتی مادورو، ونزوئلا را به این مرحله رساند که رسانه های این کشور از حمام خون در ونزوئلا صحبت می کنند. اوضاع این کشور را با هادی اعلمی فریمان پژوهشگر و کارشناس آمریکای لاتین بررسی کرده ایم که از نظر می گذرانید:

 خبرهای رسیده از انتخابات پارلمانی ونزوئلا حاکی از ان است که مادورو پیروز شده است، ارزیابی شما از روند انتخابات این کشور چیست؟
ونزوئلا وارد شرایط پیچیده وحاداقتصادی و سیاسی شده است. مادورو به دلیل مشکلات اقتصادی شدیدی که حاکم بر کشور است از جمله تاثیر بسیار مهمی که کاهش بهای نفت در این کشور گذاشته است ناچار شد که وارد فاز سیاسی شود و بحث افزایش اختیارات رئیس جمهوری را با قدرت بیشتری دنبال کند.  ریشه این طرح زمانی اتفاق افتاد که اکثریت پارلمان به دست اپوزیسیون افتاد و طرح ها و برنامه های او بلاتکلیف ماندو پارلمان با او وارد منازعات سیاسی در همه ی عرصه ها شد، در همین حال  پارلمان هم هرروز مطالبات جدیدی از دولت مادورو مطرح کرده است وعملا وارد فاز مواجهه با ریاست جمهوری شده اند. بنابراین با مجموع مشکلات اقتصادی و سیاسی موجب شد که مادورو بحث افزایش اختیارات را دنبال کند.  او برای این کار تنها راهی که دنبال کرده این بوده که طرح موازی را با استفاده از تشکیل مجلس جدید به وجود بیاوردتا ساختار قانونی مجلس قبلی را ازکار بیندازد. با استفاده از تشکیل مجلس موسسان قانون اساسی را بازنویسی کند و اختیارات خود را افزایش دهد.او احتمالا به ریاست جمهوری پس از 2018وبه دوره های طولانی تری نظر دارد.

بنابراین مشخص بود که از ابتدایی که این مباحث مطرح شد این طرح را به عنوان پروژه دنبال کند. مادورو این طرح را تحت هرفضاو شرایطی اعم از اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر این کشورو صرف نظر از هزینه های گزاف و حتی در مقابله با مردم پیگیری کرده است، اکنون مشخص شد که نتیجه انتخابات که حدود 5/41 درصد شهروندان در آن مشارکت داشته اندبه نفع او تمام شد که عملا در این فضای دو قطبی رای مخالف به تشکیل مجلس موسسان دادند که از حدود 5500 نفر کاندیدهای معرفی شده 545 نفر برای بازبینی قانون اساسی معرفی خواهند شد، در طرف مقابل هم انتخاباتی بود که اپوزیسیون به طور غیر رسمی برگزار کرد. آنجا هم حدود هفت میلیون نفر مشارکت کننده 5/6 میلیون نفر رای مخالف را دادند بنابراین به نظر می رسد مادورو با قدرت بیشتری این طرح خودش را علی رغم مخالفت های گسترده در داخل کشور و مخالفت های کشورهای پیرامونی و حتی ایالات متحده و اروپا پیگیری  و ان را با قدرت دنبال خواهد کرد.در همین حال مخالفان هم او را متهم به تقلب کرده اند.

با توجه به این فضای دو قطبی، به طور کلی وضعیت ونزوئلا از لحاظ امنیت، اقتصاد و سیاست به چه صورت است؟
ارزیابی های معتدد از این کشور خصوصا در بخش های اقتصادی،  وضعیت بسیار نا مطلوبی را گزارش می کنند.  کمبود کالای اساسی، دارو، مواد غذایی و همه اینها وضعیتی را به وجود اورده است که عملا مردمی که هروز تظاهرات میکنند و بر تعداد کشته ها و قربانیان افزوده می شود، دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. آن هامخالفت خودشان را با هر شکلی به این وضعیت ابراز می کنند. این وضعیت وخیم را سازمان های امریکایی در اجلاس اخیر به خوبی گزارش کردند.  تعدادی از کشورهایی که همراهی کمتری با مادورو دارند به عنوان منتقد دولت ونزوئلا شناخته می شوند، انها بندهای هفت گانه ای را ارائه کرده اند که از اقای مادورو خواسته اند که حقوق زندانیان و ازادی مدنی را به رسمیت بشناسد و راهی برای کمک به مردم باز کندوراه گفت و گو با مخالفان را باز کند.بنابراین فضا به شدت امنیتی و شکننده است و هرآیینه احتمال ایجاد درگیری نظامی در داخل وجود دارد،چون هردو سوی ماجرا حکم به افزایش مقاومت و سرکوب متقابل داده اند.

با توجه به بحران فعلی این کشور پیشبینی شما از آینده سیاسی مادورو یا به عبارتی میراث دار چاوز چه طور پیشبینی می شود؟ چرا مادورو راه سلف خود را پیش نگرفت؟
اتفاقا مادورو دقیقا راه سلف خود را می رود.باتفاوت اینکه چاوز اقبال موقعیتی درامدبالای نفت رادر مقاطعی داشت و به علاوه گفتار درمان قدرتمندی بود که ملتش را مجاب می کرد و واقعا به آن ها علاقه داشت و مادورو فاقد هردوی این هاست.عملکرد اقای مادورو در ماه های اخیر نشان داده است که تحت هیچ عنوانی اشتی ملی رانپذیرفته و نخواهد پذیرفت. هرگونه میانجیگری به هر شکلی را مسکوت گذاشته است. ادبیاتی که استفاده میکند تهاجمی است. چون اختیارات نا محدود را به صراحت اعلام کرده که برای حل مشکلات اقتصادی به ان نیاز دارد. قدرتی فراتر یا  بالاتر از فردی را نیاز دارد.  مخالفان خود را با ادبیات کاملا تهاجمی وابسته به ایالات متحده و غرب گرا تلقی می کند که قصد کودتا و سرنگونی دولت او را دارند.

مادورو هدفش را به واقع صلح و ارامش در کشور اعلام کرده است.  حتی در اخرین اظهاراتی که مطرح کرده است مخالفان خود را  تبهکارانی می داند که امیدوار است در سلول های زندان در انتظار باقی بمانند.این ها ادبیات تهاجمی و ضد انسجام ملی و تشدیدکننده فضای دوقطبی است و بوی آشتی از آن نمی آید.

تاکنون یکصد نفر در خشونت های این کشور کشته شده اند ، یک رسانه مخالف دولت مادورو گزارش داده بود که او حمام خون به راه انداخته است. در این مورد چه تحلیلی برای ما دارید؟
 اگر یک ارزیابی کلی از وضعیت ونزوئلا داشته باشیم  باید بگویم که روندی که مادورو پیش گرفته است روندی است که در قالب سیاست های سوسیالیست قرن بیست و یک چاوز پیش گرفته است. اکنون مشخص است که پروژه سوسیالیت قرن بیست یکم  در ونزوئلا کاملا شکست خورده است. چر که اگر بخواهیم یک سری فاکتورهای  توسعه را در سایر کشورها حتی در شیلی بررسی کنیم،  در همه کشورها روندهای دموکراتیک کاربرد پیدا کرده است، مردم مشارکت گسترده داشته اند، ایجاد اعتماد به نفس در بخش خصوصی بالا رفته است،  بخش خصوصی در آنجا میدان دار بوده است،  در همه کشورها وحد ت و انسجام ملی بین مردم خیلی شدید بوده است، بنابراین در کشورهایی که توسعه اتفاق افتاده است، به این شکل روند دو قطبی حاکم نبوده است. ارتباطات بین مردم خوب و صمیمی بوده است، منتهی در مدلی که ما در ونزوئلا شاهد هستیم، هیچکدام از اینها حاکم نیست واین ها علائمی آشکار از خودکامگی و اقتدارگرایی به نام سوسیالیسم است.

بخش خصوصی به شکل توسعه مدار وجود ندارد. اکثرا صنایع ملی شده اند و درد دست دولت است. این روند در کسب و کارهای کوچک هم اتفاق افتاده است، مدلی مانند مدل کوبا اخیرا در سال های اخیر در ونزوئلا حاکم شده است.  بخش خصوصی نابود شده است، سرمایه گذاری های جدید در صنعت نفت صورت نگرفته است.  روندهای دموکراتیک کاملا در حال دگرگونی است، اینکه قانون اساسی به این شکل عوض شود ومجلسی موازی تشکیل شود، این ها همگی زیرپا گذاشتن فرایند دموکراتیک است.

مشارکت گسترده مردم با یکدیگر در قبال هم و هم در قبال حکومت را شاهد نیستیم.  چراکه در یک فضای دو قطبی ایجاد شده است و همه علیه هم مشغول تظاهرات هستند. بنابراین فکر میکنم هیچکدام از این فاکتورهای توسعه در انجا  وجود ندارد و هیچ گونه امید و دورنمایی هم برای مادورو وجود ندارد که این روند ها را طی کند، چرا که اگر او بخواهد این روندها را طی کند به ناچار مجبور است که خیلی از قواعد بازی دموکراتیک را بپذیرد ولذا ممکن است در انتخابات اینده انتخاب نشود.

اگر بخواهیم مدلی را که معمولا در اکثر کشورهای لاتین اتفاق می افتد برشماریم  این است که این کشورها از ناحیه مسائل اقتصادی و برنامه های اقتصادی به مرور دچار فرسایش و شکست می شوندکه تلخ ترین آن تجربه آرژانتین بود. معمولا هم چندگزینه و مدل مکرردر کشورهای آمریکای لاتین تکرار شده است، یا اینکه دولت ورشکسته شده یا سقوط کرده است و یا اینکه خودشان کنار رفته اند،  یا کودتایی شده است. البته  فرض کودتا فعلا منتفی است، نیروهای مسلح کماکان به حزب حاکم و شخص مادورو ابراز وفاداری می کنند، این روند شکاف، حتی در دولت هم ممکن است در روزها و ماه های اینده اتفاق بیفتد و وضعیت دو قطبی حادتری را پیدا کند .

واکنش ها تا به حال به چه صورت بوده است؟
تقریبا پارلمان اروپا و هشتاد درصد کشورهای سازمان کشورهای آمریکا و امریکای لاتین، مخالفت خودشان را با وضعیت ونزوئلا اعلام کرده اند و از دو طرف درگیر در این کشور خواسته اند که  روند مسالمت امیز حل مشکلات داخلی را دنبال کنند،  نیکی هیلی نماینده ایالات متحده در سازمان ملل هم در اخرین واکنش خود دولت ونزوئلا را غیر قانونی اعلام کرد که در اینده آن را به رسمیت نمی شناسد و همین طور انتخابات را شرم اور معرفی کرد.

به نظر شما این وضعیت تا کجا پیش خواهد رفت؟
اقای مادورو در حال حاضر هیچ اصلاحاتی را در قبال شرایط جاری دنبال نمی کند، مهمترین ابزاری که او به آن نیاز دارد افزایش بهای نفت است که ان هم به یک معجزه نیاز است که بتواند وضعیت ونزوئلا را دگرگون کند البته تجربه نشان داده است که دولت سوسیالیستی در یک مقاطع زمانی خاصی استفاده می کنند و بعد از آن هیچ نسخه قابل توجهی برای اداره کشور ندارند بنابراین من فکر می کنم که دولت نیکلاس مادورو به سمت ورشکستی پیش خواهد رفت.علائم و اطلاعات موجود دورنمای روشنی را نشان نمی دهدو تنها امید بدنه ی حزب سوسیالیست حاکم است که احتمالا اگر دوراندیشی لازم را داشته باشند راه فکری خود را از شخص مادورو جدا خواهندکردو برای باقی ماندن در فرایند دمکراتیک به زیست و رفتار مسالمت آمیز فکر خواهندکرد.فارک در کلمبیا نمونه ی خوبی برای آینده همه سوسیالیست هایی است که راه های غیر متعارف را می پیمایند یا تنها به شیرینی قدرت فکر می کنند.

49310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 692673

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فرهاد A1 ۰۵:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۲
    17 0
    امان از انقلاب گرسنگان باید ترسید از روزی که گرسنگان بپا خیزند
    • بی نام A1 ۰۸:۳۲ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۲
      12 0
      امان از پوپولسیم امان از یک مشت احمق قدرت طلب که با پوپولیسم و عوام فریبی همه رو بدبخت میکنن و ول کن قدرتم نیستن
  • بی نام IR ۰۵:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۲
    22 1
    احمدی نژاد یه نفرشون رو بغل کرد اینطوری شد