روز معلم بهانه‌ای است برای مطبوعات تا سراغ هنرمندان بروند و از آنان درباره خاطراتشان از روز معلم بپرسند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نشریه نیمکت در شماره جدید خود یادداشت‌هایی از نگار استخر، کمند امیرسلیمانی و امین زندگانی تهیه کرده و آنان از خاطرات روز معلم خود نوشته‌اند.

رنگ خاکستری مدرسه

نگار استخر

من تنها معلم کلاس اولم را دوست داشتم و یادم هست در آن روز، با همه بچه های کلاس سعی می‌کردیم خودمان را در دل معلم جا کنیم. بعد از آن سال دیگر مدرسه و معلم هایم را دوست نداشتم. نمی دانم چرا، ولی رنگ مدرسه برای من و هم نسلی های من خاکستری بود. شاید به خاطر آن فضاهای آموزشی بود که فاصله زیادی بین معلم و دانش آموزان ایجاد می کرد اما در شرایط امروز مدرسه در ذهن بچه ها رنگی است و بچه های امروز از جمله دخترم، مدرسه و معلم هایش را خیلی دوست دارند.

من از همه ی معلم های زندگی ام تشکر می کنم. واقعا زحمت زیادی برای ما کشیدند، دستشان درد نکند، خیلی در حق ما لطف کردند که ما را به این جایگاه رساندند.

گل هایی برای معلم زمین شناسی

کمند امیرسلیمانی

روز 12 اردیبهشت بود. کلاس اول یا دوم دبیرستان بودم، مراسم گرامیداشت روز معلم در حیاط مدرسه برگزار شد تا هرکدام از بچه ها برای معلمی که دوست داشتند گل و هدیه ببرند و از او تشکر کنند. معلم زبان مدرسه ی ما، محبوب همه بچه ها بود؛ در مقابل یک معلم زمین شناسی داشتیم که هیچ کدام از بچه ها علاقه ای به او نداشتند. آن روز بیشترین گل و هدیه به معلم زبان ما داده شد و معلمان دیگر تک و توک هدیه یا شاخه گلی می گرفتند.

من و دوستم تصمیم گرفتیم که هر معلمی که کمترین هدیه و گل را گرفت به او هدیه بدهیم چون با این کار ما بیشتر خوشحال می شدند. در آخر مراسم، ما خیلی ناراحت بودیم که چرا آن معلم زمین شناسی اصلا هدیه ای نگرفت و ما طبق قرارمان تصمیم گرفتیم آن هدیه ی مشترک به همراه دسته گل را که برای معلم زبانمان گرفته بودیم، به معلم زمین شناسی مان بدهیم.

او با کار ما بسیار خوشحال شده بود. به خاطر تمام زحمت هایی که معلمان برای دانش آموزان می‌کشند، هر روز می تواند روز معلم باشد و ما همیشه قدردان معلم هایی هستیم که در موقعیت ما تاثیرگذار بودند.

شادترین روز مدرسه

امین زندگانی

روز معلم همیشه برای من یک روز شاد بود، چون آن روز برای من مصادف بود با آزادی عمل بیشتر برای شیطنت در مدرسه. اصلا روز معلم را برای این هیجان و شیطنت های بچگی دوست داشت. وقتی چپ و راست می رفتیم و تا خانم معلممان را در کلاس و راهرو و حیاط مدرسه پیدا می کردیم می‌گفتیم: «خانم روزتون مبارک، خانم روزتون مبارک.» از این روز سوءاستفاده می کردیم برای شیطنت بیشتر، چون در آن هفته، مخصوصا روز 12 اردیبهشت، همه در مدرسه شاد بودند و معلم ها کمتر سختگیری می کردند.

هیجان داشتیم و رقابتی سخت بین شاگرد زرنگ ها و شاگرد تنبل ها برای دادن هدیه به خانم معلم ها وجود داشت تا به هر طریقی خودمان را در دل آنها جا کنیم. از دیدن شادی خانم معلم ها در آن روز که با یک شاخه گلی خوشحال می شدند و ارزش مادی هدیه ها برایشان اصلا مهم نبود، شاد می‌شدیم. اینها جذاب ترین خاطرات مدرسه بود؛ یادش به خیر. آرزو دارم معلم های کشورمان همیشه سلامت باشند و به حقوق شایسته شان برسند و بدانند که احترامشان برای تمامی مردم واجب است. 

5858

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 413197

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • دبیر A1 ۱۴:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۳
    4 0
    دستتتون درد نکنه بابا ای ول به شما باز هم شما که نگفتید معلما حقوق مفت میگیرن و همش تعطیلن دارم براتون دستتونو می بوسم.