۰ نفر
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۸

محمد جواد رنجکش

یکی از موضوعاتی که در چند ماه گذشته توجه دولتمردان ،سیاستمداران ، تحلیل گران، اصحاب رسانه و حتی عامه مردم را به خود جلب نموده ، تحولات سیاسی –اجتماعی است که در برخی از کشورهای عربی خاورمیانه رخ داده یا هنوز در حال شکل گیری و جریان می باشد. در شرح و بسط علل و عوامل ظهور و بروز تحولات یاد شده ، دیدگاه ها و به تازگی آثار مکتوبی از سوی پژوهشگران حوزه های اجتماعی – سیاسی مطرح و عرضه گردیده است ، اما آنچه ممکن است از نگاه خواننده وناظر ایرانی جذاب و برای منافع ملی ما مهم باشد این است که مواضع و ایستار دستگاه دیپلماسی کشورمان در قبال تحولات مذکور چه بوده یا چه باید می بوده باشد. این نکته از آنروی حایز اهمیت است که در محیط رقابت گونه تعاملات بین الملل امروزی ، اولویت کشورها به مدیریت و کسب دستاوردهای مورد نظر از قبل تغییرات حادث شده اختصاص دارد . جمهوری اسلامی ایران نیز به علت همجواری منطقه ای و اشتراکات دینی/ فرهنگی و تاریخی با کشورهای دستخوش تحولات بالتبع از جمله بازیگران مهم این حوادث قلمداد می گردد.
یکی از نکات قابل توجه در حوادث مذکور ، به خصوص تحولات اخیر در دو کشور لیبی و سوریه ، موضع گیری متفاوت ، متناقض و تاحدی مبهم و دو پهلو دستگاه رسمی و غیر رسمی دیپلماسی کشورمان در قبال این حرکت های مردمی می باشد . تاکنون بیش از 30 کشور جهان ، شورای ملی انتقالی لیبی را به رسمیت شناخته اند که کشورهای عراق ،مغرب ، بحرین ، یونان و نیجریه جزو کشورهای آخر از این جمله می باشند . سرانجام در لحظاتی که اخبار لحظه به لحظه سقوط طرابلس مخابره می شد وزارت امور خارجه ایران صرفا به صدور بیانیه ای اکتفا نمود . در بیانیه وزارت امور خارجه آمده است: « جمهوری اسلامی ایران تحولات لیبی را که در پی ایستادگی مردم مسلمان این کشور طی ماه های اخیر نماد دیگری از حرکت مردمی در منطقه به نمایش گذاشت ، به مردم مسلمان این کشور تبریک می گوید . خیزش مردم در لیبی بار دیگر نشان داد که تمکین به خواسته ها و مطالبات به حق مردم و احترام به آرا و نظرات آنان یک ضرورت انکار ناپذیر است» . با این حال در این بیانیه این موضوع به چشم نمی خورد که آیا دولت ایران ، شورای انتقالی لیبی را به رسمیت می شناسد یا خیر . به هر حال طبق اصول حقوق بین الملل ، شناسایی عملی است سیاسی / حقوقی که طبق آن دولت های قدیمی ، دولتهای جدید را واجد اهلیت برای عضویت در جامعه بین المللی و ایفای تعهدات خودشمرده و این شامل شناسایی شورشیانی که درصد زیادی از سرزمین خود را در تصرف و کنترل داشته باشند نیز می گردد و به لحاظ دیپلماتیک ، یکی از عوامل روابط حسنه آتی دولت شناسنده و دولت شناسا می باشد.
در واقع روح بیانیه تهران در مورد انقلاب لیبی ، بیش از هر چیز نشان دهنده همسویی تهران با مردم لیبی و مخالفت با حضور غرب در این کشور است . نزدیکی موضع تهران به موضع روسیه کاملا مشهود است و نقطه مشترک این مواضع ، انتقاد از حضور غرب در لیبی است . شاید به خاطر دخالت ناتو در لیبی است که سبب شده تا تهران نسبت به استقلال انقلاب و انقلابیون لیبی تردید و تشکیک داشته باشد و تا استقرار کامل نظام جدید در این کشور ، حمایت صددرصدی از شورای انتقالی نداشته باشد . اگر چه ممکن است این روند به بدبینی نظام جدید لیبی به تهران نظیر آنچه در قبال چین و روسیه اتخاذ شده منجر شود و دیپلماسی ایران را با این کشور دچار دست انداز کند .
اما در مورد تحولات سوریه چند نکته قابل تامل است . از یک طرف ناهماهنگی مواضع و اظهارات مقامات رسمی کشورمان در قبال این قضیه آشکار می باشد. آقای احمدی نژاد ، رئیس جمهور کشور ، در مصاحبه ای با شبکه المنار لبنان ، از حکومت سوریه و مردم این کشور خواست که به تفاهم برسند و از هرگونه تنشی اجتناب کنند. ایشان گفتند :« اگر مشکلی هست لازم است که بنشینند وبا یکدیگر گفتگو کنند وبه دور از هر گونه خشونتی به یک راه حل برسند ؛ این کشتار از هر طرف که باشد به سود رژیم صهیونیستی است . این حق مردم است که خواستار انتخابات شوند » . در همین رابطه روزنامه « النهار » می نویسد : البته نمی توان فهمید که اظهارات احمدی نژاد تا چه اندازه مطابق با سیاستهای کلی نظام در ایران است . در حالی که بسیاری از مقام های ایرانی تحولات جاری در سوریه را ماحصل توطئه امریکایی – اسرائیلی می دانند. این گونه تفاسیر از اظهار نظرات مقامات رسمی کشور ، حاکی از تناقضات دیدگاهی نسبت به حوادث سوریه می باشد.
نکته دیگر که حایز اهمیت است ، تعلل مجموعه تصمیم گیر سیاست خارجی ایران نسبت به سایر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در قبال این حادثه می باشد . در حالیکه در سطح کلان بین الملل ، قدرتهایی چون آمریکا ، روسه و چین مواضع صریح و روشنی را در مخالفت یا حمایت از رژیم بشار اسد در پیش گرفته اند ، در سطح منطقه ای نیز بعضی کشورها بویژه ترکیه و قطر با ارائه دکترین ها یا تلاشهای دسته جمعی تحرک بیشتری را در حوزه دیپلماسی خود به نمایش گذارده اند . دولت ترکیه با طرح دکترین « هیچ مشکلی با همسایگان No Problems With Neighbors» موازنه ای را در سطح منطقه میان ایران و سوریه برقرار و ضمن ارائه ابتکار دیپلماتیک و به دست گرفتن رهبری منطقه ای ، عملا از حمایت آمریکا نیز در این ارتباط برخوردار بوده و بر اساس مستندات موجود دولت اوباما نیز تامین منافع و اهداف خود را در قبال سوریه از گذر این دکترین دنبال می نماید .
نزدیکی ایران به سوریه موجب می شود که کشورها به رایزنی با ایران در مورد مسائل سوریه بپردازند تا شاید بتوانند ایران را با مواضع خود همراه کنند . چنانچه ترکیه نیز دست به چنین اقدامی زد. وزیر امور خارجه ترکیه پیش از سفر به سوریه به ایران آمد و با مقامات ایرانی رایزنی کرد . ترکیه قصد داشت که به مقامات سوریه هشدارهای جدی در مورد روند جاری در این کشور بدهد . وقتی ایران از همراهی با موضع ترکیه سرباز زد داود اوغلو با سفر به سوریه به تنهایی موضع خود را اعلام کرد . ترکیه در ابتدا تلاش کرد بین بشار اسد و مخالفان میانجی گری کند ولی وقتی بشار اسد توجهی به این موضوع نکرد پس از اعلام هشدار نهایی به اقداماتی از این دست روی اورد . پیش از این نیز ترکیه در قبال بحران لیبی نقش مهمی بازی کرد و گروه تماس لیبی در ترکیه تشکیل جلسه دادند. این نشان دهنده آن است که ترکیه تلاش می کند با استفاده از جنبش های مردمی در کشورهای عربی نقش خود را در منطقه افزایش دهد . این اقدامات ترکیه و حمایت از جنبش های مردمی موجب می شود که این کشور در آینده روابط خوبی با دولت های جدید در این کشورها برقرار کند و بتواند از مزایای اقتصادی این روابط استفاده کند.
دولت قطر نیز با عضویت در گروه تماس سوریه ، استفاده از ابزارهای دیپلماسی رسانه ای ، ارائه ابتکارات منطقه ای و تحرک دیپلماتیک گام های موثری را در مدیریت و تامین منافع سیاسی/ اقتصادی خود در منطقه برداشته است .سفر اخیر امیر قطر را نیز باید در راستای این دیپلماسی منطقه ای مستقل و فعال ارزیابی کرد. هرچند جزییات دیدار شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی با احمدی نژاد منتشر نشده است اما از گفته های او در دیدار و پس از این سفر به نظر می آید موضوع سوریه یکی از مهمترین مسایل و دغدغه های این روزهای امیر قطر است. او در دیدار با احمدی نژاد گفت که کسانی که نتوانند نسبت به مطالبات مردم خود پاسخگو باشند منطقه را به سمت ناامنی سوق می دهند. او ساعاتی پس از ترک تهران نیز به شدت از رژیم سوریه انتقاد کرد و رویکرد خشونت بار رژیم سوریه را بی ثمر توصیف کرد.

در پایان ، نکاتی که از گفتار فوق جهت تامین منافع ملی کشورمان در حوزه دیپلماسی می توان استنباط نمود، در قالب چند پیشنهاد ارائه می گردد :
1- ضرورت اجتناب از هر گونه موازی کاری و اتخاذ مواضع دوگانه و بعضا متناقض در قبال تحولات یادشده
2- استفاده به موقع و مناسب تر از ابزارهای دیپلماسی عمومی همچون رسانه ها ، شبکه های اجتماعی و تعامل با سطوح مختلف مردم کشورهای در حال تحول
3- تعامل و اعتماد بیشتر حوزه دولت و حکومت با نخبگان و اصحاب دانشگاه جهت چاره جویی و دستیابی به راه حلها و دکترین های موثر در سیاست خارجی
4- ضرورت عنایت و نگاه عمیق مقامات حکومتی به منافع اقتصادی موجود در ورای تحولات سیاسی یاد شده با توجه به سال جهاد اقتصادی
*استاديار حقوق بين الملل دانشگاه فردوسي مشهد

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 207511

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 8 =