کارآموزان وکالت در ایران، برخلاف تصور عامه مردم و دانشجویان حقوق، از وضعیت مناسب حرفه ای و شغلی برخوردار نبوده و سرنوشت صنفی آنها در هاله ای از ابهام قراردارد....! نبود امنیت حرفه ای مناسب، عدم مهارتهای لازم در دفاع و وکالت در دعاوی حقوقی و کیفری، فقدان امکانات و تجربیات ضروری برای فعالیت های صنفی، عدم حمایت حرفه ای کافی از آنها و فقدان اعتبار حرفه ای اولیه و درآمد مناسب ،کارآموزان وکالت را دچار بلاتکلیفی و سردرگمی روزافزونی کرده است....!

وکالت در ایران از رویا تا واقعیت :
ورود به عرصه وکالت از سوی دانشجویان حقوق و رشته های مرتبط، از زمرۀ آرزوها، امیال و برنامه های اساسی و مهم آنها، نوعاً به شمار رفته که با تلاش ها و دغدغه های پیدا و پنهان آنان و با شرکت در کلاس های متعدد آمادگی آزمون وکالت و تحمیل میلیون ها تومان هزینه به آنها و خانواده هایشان ، آنهم نسبت به درصد محدودی از آنان محقق می گردد و دست سایر شرکت کنندگان در آزمون وکالت، کوتاه و خرما بر نخیل...!

آن دستۀ خوشبخت و محدودِ پذیرفته شده در آزمون وکالت و ورود به عرصه کارآموزی وکالت در ایران، گویا فرشتۀ سعادت بر بام هستی آنها به پرواز درآمده و شادان و شادمان از پذیرش و موفقیت خویش در حوزه وکالت و ورود به جرگۀ کارآموزان وکالت بوده که خود را در یک قدمی تحقق آرزوی دیرین حرفه ای خویش می پندارند...!، اما به سرعت و به زودی پا به عرصۀ عملی فعالیت های صنفی قرار داده و شخصاً، با واقعیات و حقایقِ نهاد وکالت در ایران و وضعیت تاسف بار بیشتر کارآموزان وکالت در جامعۀ صنفی وکالت در کشور روبرو شده و به زودی، با چالش ها، موانع و محدودیت های پیش روی کارآموزی و فعالیت صنفی و حرفه ای وکالت در ایران مواجه می شوند...!

برخی در مقام انصراف، برخی در مقام تمکین به خواسته ها و رهنمودهای وکلای با تجربه تر، بعضی دچار افسردگی و نا امیدی ، عده ای نیز به ناچار، برخوردار از رفتار مغایر با شئونات حرفه ای وکالت و رفتار خلاف الزامات قانونی و انتظامی مربوطه و بعضی دیگر نیز در هیاهوی پُرتلاطم وکالت، مبهوت و سرگردان و نگران و چشم براه سرنوشت و آتیه مبهم خویش به سر می برند...!

موانع، محدودیت ها و چالش های پیش روی کارآزموزان وکالت در ایران :
بی آنکه در مقام بی قدر کردنِ تلاش ها و اقدامات کمیسیون های محترم کارآموزی و حمایت و یا اقدامات برخی از وکلای محترم سرپرست دارای دغدغه های حرفه ای و مسئولانه نسبت به کارآموزان آنها برآئیم، وضعیت موجود کارآموزی وکالت در ایران و کارآموزان محترم و مشکلات و نارسائی های حرفه ای و نیز موانع و محدودیت های صنفی پیش روی آنان بسیار جدی و تاسف بار هست!! و در صورت عدم توجه همه جانبه به آنها و عدم برنامه ریزی مناسب و موثر در این باره، باید شاهد افول روزافزون نهاد وکالت در ایران و تغییر جدی رویکرد مردم و مسئولان نسبت به نهاد وکالت و وکلای دادگستری در کشور و استمرار وکیل ستیزی مشهود و متعارف و نیز کم رنگ کردن نقش و جایگاه ملی و بین المللی وکلای مدافع بود که صدالبته، خود کرده را تدبیر نیست...!

ساز و کار آموزشی و حمایتی محدود و غیر موثر، عدم ایفای وظایف قانونی و حرفه ای بسیاری از وکلای محترم سرپرست نسبت به کارآموزان آنها، فقدان حمایت و نظارت حرفه ای آنها نسبت به کارآموزان خویش، نبود تجربه و مهارتهای حرفه ای لازم در کارآموزان وکالت برای تعقیب فعالیت صنفی، محدودیت های جدی امکانِ ارجاع پرونده و دعاوی حقوقی و کیفری به کارآموزان وکالت و عدم همکاری لازم و موثر بسیاری از وکلای سرپرست یا حتی، وکلای باتجربه و ثالث نسبت به آنها، عدم اعتماد مردم و شهروندان به کارآموزان وکالت در ارجاع امور حقوقی خویش، نبود درآمد و عواید اقتصادی مناسب نسبت به کارآموزان وکالت، استثمار و بهره کشی غیر اخلاقی و غیر حرفه ای بسیاری از کارآموزان جوان وکالت از سوی برخی از موسسات حقوقی یا وکلای با تجربه،فقدان جا و مکان مناسب از سوی کارآموزان وکالت برای پذیرش مراجعه کنندگان خویش و عدم حمایت لازم حرفه ای از سوی بسیاری از وکلای سرپرست آنها، واگرایی فزاینده و نبود همگرایی روزافزون نهاد صنفی وکالت نسبت به کارآموزان وکالت و حجم بالای تخلفات انتظامی کارآموزان وکالت و وکلای کم تجربه و جوان به جهت عدم اطلاع و آگاهی مناسب و لازم نسبت به مناسبات حرفه ای و الزامات قانونی یا تلاش قهری آنها برای حفظ وضعیت موجود و بقای حرفه ای آنها؛ از زمرۀ موانع و محدودیت ها و آفات حرفه ای مشهود و پیش روی کارآموزان وکالت در ایران بوده و بیانگر " بحران کارآموزی وکالت در ایران" می باشد که شایسته توجه جدی و همه جانبه از سوی نهادهای مسئول و جامعه صنفی وکالت در ایران می باشد، والا، ماحصل صحبت؛ تکرار مکررات خواهد بود...!

بسیار دیده و شنیده ایم؛ کارآموزان محترم وکالت منتقد و معترض نسبت به عدم دسترسی یا عدم امکان دسترسی به وکلای سرپرست خویش، عدم رعایت شان حرفه ای و اجتماعی خویش از سوی آنها، عدم نظارت و حمایت مناسب و قابل انتظار نسبت به فعالیت حرفه ای آنها، عدم آموزش مهارتهای حرفه ای وکالت و دفاع در دوران کارآموزی ، ممتنع بودنِ فعالیت کارآموزی و عدم امکان ورود در دعاوی، نبود درآمد حداقلی، بهره کشی و استثمار آنها از سوی بسیاری از وکلای باتجربه تر و موسسات و نهادهای مربوطه، انتظارات و رفتارهای غیر اخلاقی و مغایر با شئونات حرفه ای مطروحه نسبت به آنها در ازای حمایت یا ارجاع پرونده یا جلب آنها به همکاری صنفی!! و نبود امنیت شغلی و حرفه ای مناسب و مانند آنها بوده و به لحاظ عدم آگاهی کافی آنها نسبت به موازین قانونی و الزامات حرفه ای و صنفی و انتظامی مربوطه، از محدودیتِ امکان آموزش موثر، حقوقی و کاربردی نسبت به خویش شکایت داشته و بسیاری از موسسات و وکلای با تجربه بیشتر نیز ارائه هر گونه آموزش و تبادل نظر و تجربیات حرفه ای و حقوقی خویش به آنها را منوط به پرداخت هزینه های کلان و بالا یا طرح انتظارات بلاوجه و غیر اخلاقی و مغایر شئونات حرفه ای وکالت نموده و می نمایند که هم دون شان کارآموزان محترم وکالت بوده و هم ایفاء و انجام آنها نیز از حیث نبود هر گونه درآمد اقتصادی مناسب و حداقلی نیز ممتنع می باشد...!

برون رفت از بحران کارآموزی وکالت :
متاسفانه، در شرایط کنونی، گویا همکاران پیشکسوت و با تجربه در امر وکالت فراموش نموده اند؛ که روزی به سان کارآموزان محترم وکالت و به مانند آنها، پله های آموزش و فعالیت های حرفه ای را به مانند آنها از ابتداء طی نموده و بتدریج، به وکلای مجرب و معتبر تبدیل شده اند که علاوه بر تعهد اخلاقی و ملی نسبت به شهروندان و جامعه، از حیث صنفی و حرفه ای نیز در راستای آموزش و افزایش مهارتهای حرفه ای کارآموزان محترم وکالت و حمایت صنفی از آنها، دارای مسئولیت غیر قابل انکار و محتوم می باشند.!

اگر هر وکیل مجرب و محترم دادگستری ، لااقل در جهت آموزش، حمایت و همکاری موثر و مستمر لااقل 5 کارآموز محترم وکالت، علاوه بر وکلای سرپرست آنها برآیند و آنها را مورد حمایت حرفه ای و صنفی خویش قرار دهند، وضعیت مبهم کارآموزان وکالت در ایران اینگونه نخواهد بود! اگر هر وکیل با تجربه دادگستری، در مقام ارائۀ رایگان و تبادلِ بدون چشم داشت تجارب حرفه ای و مهارتهای صنفی خویش نسبت به لااقل 5 کارآموز محترم وکالت باشد و آنها را اندیشه و عمل خود بعنوان "همکاران محترم" خود دانسته و صرفاً، در چهارچوب اخلاق حرفه ای وکالت و موافق شئونات صنفی وکالت( نه بهره کشی احتمالی صنفی نسبت به کارآموزان نیازمند و مستاصل وکالت) با آنها، با حدشناسی و احترام برخورد و تعامل نماید،وضعیت و سرنوشت کارآموزان محترم وکالت، به گونه ای متفاوت خواهد بود.

وضعیت کنونی کارآموزان وکالت؛ ناقض استقلال حرفه ای نهاد وکالت :
در چنین وضعیتی،چگونه باید مدعی استقلال نهاد وکالت در ایران بود، اما نسبت به استقلال حرفه ای وکلای دادگستری و عدم رعایت شان و جایگاه صنفی، ملی و بین المللی آنها و کارآموزان محترم وکالت بی تفاوت بود و بر ادعای بلاوجه و یکسویه استقلال نهاد وکالت، بدون توجه به مراتب موصوف و یاد شده، تاکید کرد!

در حالی که بسیاری از کارآموزان محترم وکالت به لحاظ فقر علمی، آموزشی، حرفه ای و محدودیت های مالی و صنفی و کاری، در ورطۀ ناامیدی، افسردگی و بهم ریختگی قرار داشته و نسبت به آتیه سیاه و مبهم حرفه ای خویش، بیمناکند و سر درگم نسبت به سرنوشت حرفه ای خود قرار دارند!، آیا می توان در شرایطی که کارآموزان محترم وکالت فاقد حداقل استانداردها و اصول آموزشی و مهارتهای حرفه ای و امنیت اقتصادی و صنفی مربوطه هستند، دم از استقلال نهاد وکالت زد و منادعی استقلال غیر واقع آن بود؟ و یا صرفاً، باید با تلقی استقلال نهاد وکالت از حاکمیت سیاسی و قوه قضائیه، نسبت به وضعیت و سرنوشت نهاد وکالت و کارآموزان و وکلای محترم دادگستری در ایران بی تفاوت بود و آنرا موثر نسبت به استقلال مورد ادعا، برخلاف واقع ندانست...!؟

تا کی بناست؛ انحصار در مدیریت و مسئولیت و توزیع عینی و عملی فرصت های حقوقی و حرفه ای وکالت در دعاوی و مشاوره های حقوقی کلان و مهم؛ ویژگی متعارف نهاد وکالت در ایران باشد و وکلای جوان و شایسته دادگستری و کارآموزان محترم وکالت و آتیه سازانِ جامعۀ وکالت در ایران فاقد هر گونه نقش، سهم و جایگاه قابل انتظار در این باره باشند؟! تا چه زمانی بناست؛ نسبت به سرنوشت کارآموزان وکالت در ایران و آتیه سیاه و مبهم آنها بی تفاوت بود؟ تا کی بناست؛ کارآموزان محترم وکالت از حداقل ظرفیت ها و فرصت های حرفه ای و صنفی وکالت، محروم باشند باشند؟ تا چه زمانی باید چشم براه هم افزایی نهاد وکالت و جامعه صنفی وکالت در ایران برای آموزش و افزایش مهارتهای حرفه ای کارآموزان محترم وکالت و وکلای جوان و حمایت همه جانبۀ صنفی از آنها و نیز آموزش و ترویج " فرهنگ حقوق شهروندی و وکالت در ایران" برآمد؟ مسئولیت نظارت و حمایت بر عملکرد وکلای دادگستری و کارآموزان محترم وکالت و وکلای محترم جوان دادگستری با کیست؟ و مستندات حمایت و نظارت موفق و قابل دفاع نسبت به فعالیت های حرفه ای همه جانبۀ آنها چیست و کدامست؟

تکلیف حرفه ای و صنفی نهاد وکالت در ایران نسبت به کارآموزان وکالت :
صرفنظر از الزامات قانونی و حقوقی مقرر در قوانین و آیین نامه های مربوطه ،به راستی، آیا شعر اخلاقی و حقوق بشری سعدی صاحب سخن نسبت به کارآموزان محترم وکالت ، وکلای محترم جوان دادگستری و تکلیف حرفه ای نهاد وکالت در ایران، فاقد هر گونه مصداقی است که فرموده است : " بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند، چو عضوی بدرد آورد روزگار، دگر عضوها را نباشد قرار....". در شرایطی که بسیاری از کارآموزان محترم وکالت و وکلای محترم جوان ما فاقد امنیت حرفه ای و شغلی، فاقد مهارتهای صنفی، فاقد دفتر و امکان پذیرش موکل و ارباب رجوع، فاقد ساز و کار ارجاع یا جذب پرونده و موکل و درآمد و نیز فاقد هم افزایی صنفی و حرفه ای نسبت به خویش هستند و " عضو دردمند جامعۀ صنفی شعر سعدی" نیز به شمار می روند، آیا باید نهاد وکالت در ایران و وکلای دادگستری مجرب بعنوان " دگر عضوها" ی جامعه صنفی وکالت در ایران نسبت به وضعیت و سرنوشت حرفه ای آنها بی تفاوت باشند...!!؟؟

در این رهگذر، باید از سعدی به سهراب رسید و به احترام کارآموزان محترم وکالت و وکلای محترم جوان دادگستری و برون رفت از وضعیت و سرنوشت حرفه ای مبهم آنها، با نیکی و یادمان گفت و تاکید کرد :

"هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است، پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است، چه اهمیت دارد،گاه اگر می رویند، قارچ های غربت؟ من نمی دانم که چرا می گویند، اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست و چرا در قفس هیچ کسی، کرکس نیست.
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟ چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید، واژه ها را باید شست، واژه باید خود باد،واژه باید خود باران باشد، چتر ها را باید بست، زیر باران باید رفت، فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد با همه مردم شهر زیر باران باید رفت، دوست را زیر باران باید دید، عشق را زیر باران باید جست، زیر باران باید بازی کرد، چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت، زندگی تر شدن پی در پی، زندگی آب تنی در حوضچه ی اکنون است" و همین مهم و " نگاره بارانی سهراب نسبت به جامعه صنفی وکالت" ، ما و آنها(کارآموزان محترم وکالت) را بس...! والا؛ فردا، چه زود، دیر می شود....!!


محمدرضا زمانی‌درمزاری(فرهنگ)، وکیل پایه یک دادگستری
Email : zamani.i.legal.institute@gmail.com
@ZDlawer

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 683901

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • اردشیر دراز دست A1 ۱۱:۲۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۷
    9 0
    بسیار متین ودر عین حال صریح .کاش همه وکلا باور داشته باشند کاراموزان امروز همکاران محترم فردا هستند
  • حقوقدان A1 ۱۱:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۸
    7 0
    تعبیر شعر سعدی و سهراب در ارتباط با کارآموزان وکالت و جامعه وکلای دادگستری بسیار زیبا و پر معنا بود...کارآموزان وکالت نیازمند حمایت آموزشی، صنفی و حرفه ای متعدد و فراوان هستند. این ضرورت را از آنها محروم نکنید...