۰ نفر
۲۶ دی ۱۳۹۵ - ۰۶:۲۹

با درگذشت هاشمی رفسنجانی، به مرور بسیاری از شایعاتی که به دروغ او را دارای تاج و تختی می دانست برملا خواهند شد. توسعه و تأسیس نظم و قانون مند کردن کشور، میتواند چنین تجاربی در پی داشته باشد. در این یاداشت به تجربه احیای سازمان ایران گردی و جهان گردی که او را از تبعات این اقدام سازنده برای کشور، بی نصیب نگذاشت، به طور گذرا اشاره شده است.

چند سال قبل، در منطقه ای به اجرای یک تحقیق و تکمیل پرسشنامه هایی می پرداختم و چون از این کار ابزاری نه عایدی مادی و نه معنوی داشتم، سعی کردم در وقت آزادم به بررسی و مطالعه روابط انسان ها در این منطقه بپردازم تا از این سفر توشه ای برای خود برگیرم. عمده­ ی مردم از یکی از مدیران اقتصادی، به علت موانعی جدید که بر سر معاملات و رسوم قدیمی شان به وجود آورده بود، ناراضی بوده و به حد نفرت از او بد می­گفتند. آن ها به خاطر خشم­شان ، خبرهایی از وی میدادند که گواهی از چهره­ای بسیار منفی مخرب از این مدیر می داد.

به طور اتفاقی با این مدیر ملاقات کردم و او گفت، بعد از سر کار آمدن وی معاملات گسترد­ه­ و پرسودی که از قدیم در این منطقه رواج داشت، به دلیل تقویت قانون کشور قطع شده و همه مردم محلی مکلفند از طریق پرداخت عوارض و با در نظر گرفتن مصالح کشور و با وزن محدود مبادله هایشان را انجام دهند. او اشاره کرد که به خاطر همین موضوع، مسائل عدیده ای از سوی بومیان محلی برای او پیش آمده است. با رجوع دوباره به گفت و گو با مردم محلی، به تدریج متوجه شدم که منافع ملی، در برابر منافع محلی قرار گرفته و حذف یک بازارچۀ غیر رسمی پرسود، اعتراض بومی­ ها و حتی پرخاش آن ها را نه به قانون که بر مجری عملگرای آن در بر داشته است.

نظیر چنین موضوعی را در بازسازی سازمان ایران گردی و جهانگردی و شیوع شایعات برای تخریب مدیریت سیاسی دوران سازندگی که اینک به دوران فقدان او رسیده ایم، دیده بودم. با احیای این سازمان، محدودیت هایی برای یکی از اساسی ترین عرصه­ی اساسی اقتصاد سیاه، یعنی مبادله­ های زیرزمینی و سازمان یافتۀ میراث فرهنگی، محدود شد. همانند ان بازارچه­ی محلی، طبیعی بود این منافع گروهی نیز برعلیه منافع ملی بشورند و قطع دست هایی که به این کار و پیشه عادت کرده بودند، بر علیه کسی که سعی داشت نظمی به این سامان بدهد، شورید و با شایعات و توهمات سازمان یافته او را حتی به اشرافیت نیز متهم کرد.

طبیعی است بر هم خوردن معیشت و زندگی روزمره ی برخی افراد، بر خلاف میل و حقیقت رایج زندگی شان بوده و آنها را در برابر مسبب اصلی این مسائل تحریک کند. در شرایط جدید اقتصادی، جاه، شأن و شوکتی که این افراد به مدد بازارهای غیررسمی به دست آورده بودند، به هم ریخته و آنان همچون کسی که وطنش را از دست داده باشد، دچار فقدان روابط اقتصادی و تجاری می شوند. مسلما این نوع دگرگونی ها در نظم اقتصادی کشور، می تواند تبعاتی چون ناراحتی ها و نارضایتی های گروهی و حتی واکنش های ابرگروهی هم داشته باشد.

اشتراک چنین ناراحتی هایی می تواند موجبات نفرت گروهی را علیه این نظم و قانون برانگیزد تا این افراد همواره در خفا، نسبت به قانون موجود، الزامات آن یا باعث و بانی این تغییرات بد بگویند و در قهوه خانه ها و محیط های عمومی مختلف نسبت به مجریان آن شایعه سازی و دسیسه بافی کنند. طی چنین شرایطی منافع گروهی علیه گفتمان مسلط قانون و نظم کشوری خشم گرفته و به آن اعتراض کردند. کشاکشهای گروه های متنوع با قانون ترکیب شده و یک نظم غیر رسمی و پنهان بر علیه نظم موجود شکل داد و مجری این نظم را سالهای سال در فشار اخلاقی قرار داد.

بسیاری از ناهنجاریهای اقتصادی امروزی، همچون رشوه، زیرمیزی، قانون گریزی و ... می تواند از هضم روحیات و منافع محلی و پنهان شدن شان در برابر قانون نشأت گرفته و گویای این باشد که زبانی زیرزمینی و ناراحت بر علیه قانون وجود دارد. به این صورت ادبیاتی از نارضایتی بر علیه نظم و مجریان آن شکل گرفت و همواره به فرصتی می اندیشد که از کام زبان خارج شده و بر مجریان قانون خود ابراز شود. ایران در پی تغییر و تحول خود، از طریق مجریان ملی دست به اقدامات قانونی در جهت ساماندهی به امور کشور به خصوص در زمینه میراث باستانی کرد، بدون این که بداند، ایجاد نظم چه واکنشهایی از سوی عاملان قدیمی بازارهای زیرزمینی برای او در پی خواهد داشت.

لذا در پی گذر از سد جدیدی که در برابر این بازارها قرار گرفته شد، ایده هایی مقاومت جویانه و تخریب گرانه شکل گرفت و چون هیچ راهی برای درافتادن با خود قانون نداشت، مجری این نظم را به چالشی اخلاقی واداشت. تیمی که مسئول اداره امور است باید مراقب و محتاط چنین سوء تفاهم های سالهای سال نابسامانی و هرج و مرج اقتصادی می بود و نسبت به آن روشنگری می کرد. اگرچه گروههایی که میخواهند با این قبیل ادبیات ها مانع خود را از سر راه بردارند، بسیار دردسرسازتر از این حرف ها هستند. اما متاسفانه در میان گروه های مرجع نیز دیده شد که به خاطر کم بودن سواد رسانه ای، فریب این شایعات را خورده و با یکی از مجریان زحمت کش ملی که در پی نظم و ساماندهی به کشور بود، بد عمل کردند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 623145

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سجاد IR ۰۸:۵۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
    4 0
    شواهد و دلایل کافی ارائه نشده. این نظر می تونه درست باشه ولی نه با ذکر خاطره و مثال. یا باید شواهد کافی داشته باشیم که نشون بده تخریبهای خاص از کجاها تغذیه میشه یا اینکه استناد کنیم به تحقیقاتی که نشون میده بین تخریبهای فلان با موارد فلان همبستگی قوی هست در شرایط فلان.
    • زینالی IR ۱۳:۳۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۷
      0 0
      نکاتی که فکر میکنید خاطره است مشاهدات محقق بودند در یک منطقه اقتصادی، و البته بررسی زندگی گورکنها و شبکه های غیر رسمی قاچاق اشیا و ارتباطات دلالهای زمین نیاز به تعمیق و توضیح بیشتری دارند