بحران مهاجرت در آلمان جدی تر از قبل شده است. کشوری که در ابتدا پیش قراول پذیرش مهاجران خاورمیانه ای بود، حالا از اخراج آنها سخن می گوید.

محمد زارعی

هیچ شهروند و یا سیاستمدار آلمانی در تابستان امسال تصوّر ورود صدها هزار پناهنده و مهاجر را به خاک خود نمی‌کرد. فقر، جنگ، ویرانی و ناامنی در جهان (بر اساس آمار سازمان ملل) حدود شصت میلیون پناهنده و مهاجر را راهی کشورهای دیگر کرده است که از این تعداد از اوایل تابستان سال جاری تا به حال حدود بیش از یک میلیون و صدهزار نفر میهمان ناخوانده آلمان شده‌اند. استقبال و پذیرایی خانم مرکل و شرایط نسبتاً مناسب‌تر آلمان از یک طرف و پس زدن پناهندگان در کشورهای ضعیف‌تری مانند مجارستان، ایتالیا و لهستان از طرف دیگر باعث شد تا آلمان در کنار سوئد مقصد بسیاری از این موج عظیم باشد. البتّه این موضوع نیز قابل توجّه است که آلمان با این موج از مهاجران سه بار تا به حال و قبل از سال 2015 مواجه بوده است. اوّلین موج مربوط به سال‌های پس از جنگ جهانی دوّم با رقم بالای دوازه میلیون نفر که از کشورهای شرق اروپا و همسایگان شرقی آلمان بودند، مربوط می‌شود.

دوّمین موج به اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد میلادی مربوط می شود که آن زمان آلمان غربی حدود سه میلیون ونیم کارگر خارجی میهمان را به دلیل شکوفایی و رشد سریع صنعت پذیرا شد (در این مدّت تنها یک میلیون نفر در سال 1973 و در مجموع از 1969 تا 73 سه میلیون نفر). موج آخر پس از اتّحاد مجدّد آلمان بود که بیش از سه میلیون دیگر وارد آلمان شدند (تنها در سال 1992 هفتصد هزار نفر و در مجموع بین 1988 تا 93 بیش از سه میلیون و یکصد هزار نفر). شاید به همین دلیل است که حدود بیش از پانزده میلیون نفر از جمعیت هشتاد و دو میلیونی آلمان با پیشینه مهاجرتی هستند، به این معنی که یا هر دوی والدین و یا یکی از آنان اهل آلمان نیستند.

با این شرایط موضوع انتگراسیون یا همگرایی اجتماعی همیشه در آلمان موضوع مهمی به شمار می‌آید. بر اساس تحقیقات در بحث کارگران میهمان خارجی (دهه 60 و 70) آلمان تجربه خوبی را پشت سر نگذاشت، به بیانی دیگر سیاست‌های مهاجرتی دقیق و آینده‌نگری مناسب روی نداد تا اینکه بسیاری از مهاجران و شهروندان آلمان در موضوع همزیستی با مشکل روبه‌رو شدند.

کوتاه و برای مثال؛ هیچ برنامه‌ای برای یادگیری زبان کارگران پیش‌بینی نشده بود، تا جایی که تا به امروز بسیاری از کارگران ترک‌تبار، یونانی و یا لهستانی به طور کامل با زبان آلمانی آشنا نیستن و یا برای خانواده کارگران نیز برنامه ریزی مناسبی انجام نگرفته بود و این خیال در ذهن مقامات آلمانی متصوّر می‌شد که این کارگران فقط چند سال میهمان جامعه آلمان خواهند بود، که این اتّفاق نیافتاد. با این حال دولت و اقتصاد آلمان همواره از وجود نیروهای کار خارجی سود کافی را برده است و نتیجه آن این است که جزو پنج قدرت اقتصادی جهان به شمار می‌رود، در مقابل نیز شرایط مناسبی نیز عاید کارگران شده و بسیاری هنوز با خانواده و فرزندان خود  در آلمان زندگی می‌کنند. با این مقدمه می‌پردازیم به مشکلات و مسائل جاری پناهندگان در آلمان.

چالش امنیّت

پس از حملات تروریستی در پاریس بارها آلمان نیز مورد تهدید گروه‌های افراطی قرار گرفت. عواقب آن را می‌توان چنین برشمرد: ترس و وحشت در اماکن عمومی و کنترل شدید افراد در تجمّعات (کنسرت‌ها و یا جشن‌ها)، کنترل شدید ایستگاه‌های قطار، تعطیلی بازی فوتبال، تخلیه چند مکان عمومی و دولتی بخاطر تهدید به بمب‌گذاری، نفرت از پناهندگان و در نتیجه آن حملات تندروهای آلمانی به اقامتگاه مهاجران و چندین بار به آتش کشیدن آنها در چند شهر مختلف و ... 

چالش‌های اجتماعی و مذهبی 

شب تحویل سال نو در محوّطه ایستگاه قطار شهر کلن و در چند شهر دیگر اتّفاقی نادر افتاد که در آن بیش از صد زن و دختر جوان مورد آزار و اذیّت جوانانی سیاه پوست قرار گرفته بودند. همین امر بحث و جدل‌های زیادی را میان مردم، احزاب، سیاست‌مداران و رسانه‌ها به راه انداخته که هر کدام با زاویه دید متفاوتی به آن پرداخته‌اند. در این میان احزاب راست و تندرویی مانند "آلترناتیو برای آلمان" حسابی تور خود را برای جذب هواداران بیشتر پهن کرده و با تبلیغات زیاد میان طبقات متوسط و ضعیف در آلمان تظاهرات زیادی به راه انداخته و تا به حال نیز تا حدی موفق بوده‌اند. این شوک که پس از حملات تروریستی پاریس به فاصله حدوداً یک ماه و نیم اتّفاق افتاد، علاوه بر هجمه‌ها و سرزنش‌هایی که نصیب سیاست و دولت آلمان شد، چهره مظلوم اسلام را نیز بار دیگر توسّط سودجویان به چالش کشاند.

البتّه به خاطر وجود تعداد زیاد مسلمانان (حدود چهار میلیون از کل جمعیّت آلمان و هفتاد درصد از پناهندگان) شبکه‌های دولتی آلمان اقدام به رفع این نوع سوء تفاهمات و عدم ارتباط چنین جنایت‌هایی با چهره واقعی اسلام پرداختند که در آگاهی مردم نیز بسیار موثّر بود. در مجموع همزیستی مسلمانان و شهروندان آلمانی غیرمسلمان در آلمان موضوع بسیار جدی در آلمان به شمار می‌آید. 

چالش‌های سیاسی    

در میان کشورهای غربی و طی جنگ‌های اخیر در خاورمیانه آلمان تنها کشوری بوده که تمایل زیادی نسبت به حضور مستقیم در جنگ‌ها نداشته است. هواپیماهای تورنادو ارتش آلمان که اخیراً به سوریه و عراق فرستاده شدند تنها مأموریت شناسایی دارند و بعید است که 1200 سرباز تعیین شده برای جنگ با داعش به زودی وارد سوریه و عراق شوند. آلمان در چند سال اخیر سعی داشته تا نقش دیپلماسی فعّالی در حل بحران‌های اخیر داشته باشد.

از نقش دیپلماتیک و فعّال آن در موضوع هسته‌ای ایران و پایان جنگ در سوریه نمی‌توان گذشت، امّا فروش سلاح و تجهزات جنگی به عربستان (در چهار سال اخیر حدود سه و نیم میلیارد یورو فروش تجهیزات به آل سعود) و سکوت در مقابل کشتار مردم یمن را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. در این میان انتقادهای شدیدی از سوی مردم و بعضی احزاب مانند حزب چپ و سبز به آلمان و وزیر اقتصادی آن وارد می شود، امّا همچنان سیاسیت منفعلانه آلمان مخصوصاً در موضوع یمن و حمایت تجهیزاتی عربستان مشهود است. در بٌعد سیاست داخلی نیز خانم مرکل صدراعظم، مورد انتقاد شدید قرار گرفته و بسیاری از مخالفان وی خواستار برکناری و استعفای او از صدارت شده‌اند. مرکل روزهای سختی را به دلیل بحران مهاجرت پشت سر می‌گذارد، تا جایی که حزب خواهر و یا ائتلافی آن یعنی سوسیال مسیحی تهدید به ترک ائتلاف آن کرده است. از سوی دیگر آلمان خود را در اتحادیه اروپا تنها می‌بیند، تنها چند کشور مانند اتریش، سوئد، دانمارک و غیره حاضر شده‌اند تا موتور محرّک این اتحادیه را در بحران مهاجران همراهی کنند و دیگر کشورها در بسیار از زمینه‌ها حاضر به حمایت آلمان نیستند. 

چالش اقتصاد

پیش‌بینی می‌شود که تنها آلمان در آینده مجبور به تأمین مخارج مربوط به پناهندگان تا حدود پانزده میلیارد یورو نیز شود. در ماه‌های گذشته و رایزنی با ترکیه، لبنان و اردن موفّق شدند تا بسیاری از پناهندگان را در اردوگاه‌های موقّت این کشورها نگه دارند، که این نیز با هزینه‌هایی همراه بوده است. دولت ترکیه برای این همکاری بیش از سه میلیارد یورو را درخواست کرده که تا الآن تنها همان سه میلیارد مورد موافقت قرار گرفته است. برای رفع این چالش آلمان راه حل‌هایی را در نظر گرفته است. یکی از آنها رد سریع درخواست‌های پناهندگانی است که از کشورهای امن‌تر یعنی حوزه بالکان، می‌آیند. به این ترتیب این پناهندگان یا به اجبار و یا به میل خود (چه با هزینه شخصی و چه هزینه دولت آلمان) مجبور به ترک خاک آلمان هستند.

در اقدامی عجیب و شبیه به دولت سوئد و دانمارک، بعضی از ایالت‌های آلمان شروع به ضبط و مصادره اموال و دارائی‌های با ارزش پناهندگان کرده و مدعی‌اند که آن را صرف هزینه خودشان خواهند کرد. این موضوع باعث رنجش بسیاری از پناهندگان شده است. از طرفی دیگر هر پناهنده ماهیانه بایستی حدود ده یورو بابت کلاس‌های زبان که در آن شرکت می‌کند، بپردازد. با این اقدامات دولت آلمان ابتدا سعی دارد تا بار مالی مهاجران را از دوش خود کم کند و از طرف دیگر شرایط را برای آنانی که قصد جدی ماندن در این کشور را دارند، تشریح کند.

علی رغم این موضوعات تجربه بزرگ و نادر دولت آلمان در پذیرش مهاجران نشان داده که این کشور در نهایت با مدیریت حتّی از این مهاجران به عنوان نیروی کار بهره فراوانی در چرخه اقتصادی خود داشته است و نگاه سیاست‌مداران آن غالباً به آینده و نوع استفاده از این پدیده است. از طرفی دیگر بسیاری از مهاجران (حدود پنجاه هزار نفر) بخاطر مشکلات اجتماعی، عدم دسترسی به خانواده خود، عدم تطبیق با شرایط آب و هوایی و یا فرآیند سخت پذیرش در مدل بروکراسی آلمان و تحمّل چندین ماه انتظار به کشور خود بازگشتند. مطمأناً با ثبات در منطقه با این تعداد افزود خواهد شد.

*پژوهشگر مطالعات کشورهای آلمانی زبان 

5250

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 506069

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 2 =