۰ نفر
۴ تیر ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۲

محمدرضا یزدان‌پرست

دوازده سال پیش، وقتی آفتاب چنین روزی -چهارم تیرماه- طلوع کرد، خبری در راه بود؛ خبری که ظاهری 4ساله داشت، واقعیتی 8ساله و اثری شاید 80 ساله.

دوازده سال پیش، چشم و گوش جامعه به تنها رسانه رسمی آن سالها بود که نتیجه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم را اعلام کند. آفتاب چهارم تیر طلوع کرد و هنوز در کمرکش آسمان بود که نتیجه برملا شد. اکثریت جامعه یکی از تندروترین "مردمان" را به یکی از معتدل ترین "سیاستمداران" تاریخ خود ترجیح دادند و پیروزی محمود احمدی نژاد بر آیت الله هاشمی رفسنجانی، واقعیتی بود که باید پذیرفته می شد؛ و شد. طلوع چهارم تیر، غروب خیلی چیزها را رقم زد؛ از همه مهمتر، غروب "اخلاق". اما ردپای همان یک روز را چگونه می توان پی گرفت و به 12 سال بعد رسید؟

■■■

مردم جامعه ایران، شعارهای بظاهر صادقانه او را شنیدند و باور کردند مثل:"واقعا مشکل جامعه ما، "مو"ی دختران و پسران است؟"

مردم جامعه ایران، فریادهای بظاهر عدالت گرایانه او را شنیدند و باور کردند مثل:"نفت را سر سفره مردم می آوریم."

مردم جامعه ایران، زندگی ساده او را دیدند و باور کردند مثل: خانه ای معمولی در محله ای معمولی (نارمک) و ماشینی معمولی (پژو 504).

مردم جامعه ایران، ظلم ستیزی ظاهری او را شنیدند و باور کردند مثل: "با اشرافی گری مبارزه می کنیم."

مردم جامعه ایران، به جای واژگان دیپلماتیک و سیاستمدارانه و علمی و کارشناسی، یک عبارت شعاری ترکیبی شنیدند و با قلب خود باور کردند مثل:"مهرورزی".

مردم جامعه ایران، ثابت قدمی شعاری او را در پایبندی به آرمانهای انقلاب دیدند و پذیرفتند مثل:"انقلاب در 16 سال گذشته (دولتهای سازندگی و اصلاحات) از مسیر اصلی خود منحرف شده و باید برگردانیم به مسیر اصلی."

اما....اما از دل تک تک اینها، وجهی متضاد، جلوه گر شد؛ از "بازگشت به مسیر اصلی"، حلقه انحرافی شکل گرفت. از "مهرورزی" انبوهی خصومت و خودی و غیر خودی، بیرون زد. از "مبارزه با اشرافی گری" و "ساده زیستی"، اختلاس های نجومی و متعدد، متولد شد. از "عدالت گرایی"، شکاف وحشتناک طبقاتی، سربرآورد. و از "صداقت"، رکوردشکنی در دروغ و از "مطیع امر ولایت بودن"، قهر یازده روزه رقم خورد و یازده سال بعد، سرکشی نسبت به "نهی از ثبت نام".

قطعا اینها همه ماجرا نیست؛ لجبازی های کودکانه و پی در پی، مردم و کلیت جامعه را در دو سوی "دره"ای قرار داد که نتیجه اش را تا امروز و چه بسا متاسفانه تا سالهای سال، خواهیم چشید.

■■■

اگر در بین مردم جامعه ایران، قبح دروغ شکسته، اگر حرمت ها حفظ نمی شود، اگر قلم ها محترمانه نمینویسد، اگر زبان ها به احترام نمیچرخد، اگر قانون، بی ارزش شده و دورزدن اش، آسان، اگر فحاشی بی عواقب شده و تهمت زدن، بی عقوبت، اگر شکیبایی فراموش شده و تحمل، خاموش، اگر توقعات، سر به فلک کشیده و انصاف، به خاک افتاده و خلاصه اگر توهین به رئیس جمهور قانونی و منتخب اکثریت، در یک راهپیمایی متحد، به راحتی آب خوردن شده، باید بازگشت و به طلوع آفتاب چهارم تیرماه 1384 اندیشید؛ طلوعی که تشعشع بسیاری از ارزش های اجتماعی جامعه و تلالو ارزش های حیاتی زندگی مردم را در مسیر تعالی و توسعه، به آنچنان غروبی گرفتار کرد و گرفتار کرده که سربرآوردنش، یا محال مینماید یا رنجی 80ساله میطلبد از پس تاریخی 8ساله.

فقط خدا را شکر، آن غروب، مردم جامعه را به خواب شبانگاهی فرو نبرده و با امیدواری و بیداری شان، خورشید را به طلوعی دوباره وادار کرده اند.

* روزنامه‌نگار و مجری تلویزیون 

۴۷۴۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 680429

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 6 =