۰ نفر
۲۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۳:۴۱

خطر عجین شدن رفتارهای معلمین و دانش آموزان با خشونت بسیار پررنگتر از قبل حس می شود و باید چاره کار را از روزهای خیلی قبل شروع می کردیم.

با کمی تورق تاریخ آموزش و پرورش کشور که به زعم نویسنده عملا پرورش در آن به طور کاملا محسوسی کنار گذارده شده، متاسفانه از آغاز روند آموزش چه در روشهای سنتی و چه مدرن خشونتی انفکاک ناپذر از آن را شاهدیم. و این خشونت دو طرفه چه از سوی معلمین و چه بعضا از طرف متعلمین دارای لایه های مختلف و اشکال گوناگونی بوده است.

با کمی جستجو در خاطرات نزدیک، و نیز مروری در لابلای صفحات اخبار مربوط به حوادث و فرهنگ هنوز می توان از "فرو فرتن مداد در نوک انگشت دانش آموز کرمانی" تا "کتک خوردن دبیر هنرستانی در تهران از شاگرد خود" و نیز "زخمی شدن خانم معلم در شهرستان شوش" و ... به تلخی یاد کرد.

یادآوری می کنیم که بسیاری از خشونتهای دانش آموزان "علیه خودشان" که از آن اخبار موثقی هم کمتر به فضای اطلاعاتی جامعه خبری درز می کند، خود نوع "سومی" از روشهای بروز خشونت را برایمان به صف می کشاند. اما آنچه بسیار مهم و حائز اهمیت است و باید مورد بازنگری جدی از سوی خانواده ها و مسئولین آموزشی قرار بگیرد این است که چرا یک نهاد پایه اجتماعی مثل "مدرسه" همچنان درگیر پدیده ی خشونت است؟ بی تفاوتی ما نسبت به این پدیده ی شوم به مراتب اثرات مخرب فعلی را صد چندان خواهد نمود چه همین دانش آموزش و حتی معلم درگیر خشونت به مرور وارد عرصه ی واقعی تر جامعه شده و می شوند، ولی همچنان متاثر از درگیری با خشونت های نهادینه شده در درون خود تاثیر غیر قابل بازگشتی نیز بر پیرامون خود خواهند گذاشت و در این مورد "جنسیت" نیز نقش تشدید کننده ی دیگری را بر احوال جامعه اینچنینی خواهد داشت.
بنظر برای مبازره و رفع چنین پیامد خطرناکی باید اولا موضوع را شناخت و ثانیا راه کار های خشکاندن ریشه ی آن را به سرعت عملیاتی نمود. خشونت زاده ی دلایل متنوع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و شخصی است و بروز آن ناشی از عدم کنترل فرد بر روی کنش فیزیکی و رفتار خود می باشد. آنچه به چشم می آید این حقیقت است که به هیچ وجه شاهد یک رویکرد منسجم و هم سو از سوی نهاد های تاثیر گذار تربیتی نیز که به طور سیستماتیک و قابل پایش در میان مدت و دراز مدت نیستیم و از آن بدتر انگار قصدی هم برای اصلاح آن نداریم. شاهد این مثالمان تعداد مراجعات به پزشکی قانونی بخاطر مرافعات و نزاع های کوچک و بزرگ خیابانی و خانوادگیست که در جهان نیز از جمله شاخص های بد برای ایران عزیز است. صدا و سیما و در کل رسانه های تاثیر گذار، نظام آموزش و پرورش، کتابها و دغدغه های نویسندگان آنها و تمرکز بر این موضوع حیاتی در گیرو دار انواع تهاجمات عمدتا ضد فرهنگی عملا ماشین چنین تحرکاتی را از کار انداخته است که باید فکر چاره بود. شاید گفتن این موضوع نیز درد را تشدید کند که بعضا برنامه های جسته گریخته ای هم که خود جوش و یا با کمک خود مردم شکل می گیرد، نه تنها همسو که کاملا در تضاد با یکدیگر در حال بروز و ظهور هستند و تاثیر چنین رویدادهایی بیشتر دانش آموزان و به نسبت کمتری خود معلمین را درگیر رفتارها و کنشهای همراه با خشونت می کند.

بخاطر پر کردن برخی شکافهای طبقاتی نیز هنوز بعضا خانواده ها بهترین روش تربیتی را "تنبیه بدنی" در نظر می گیرند. و همین موضوع باعث می شود حتی در مواجهه با کمترین جریمه توسط مدرسه، که عموما جریمه نوشتن های زیاد است را بر خود گران دیده، و تمام موضوع را از سوی مدرسه به چالش بکشند و از فرزند خود یکجانبه طرفداری کنند. هرچند این رفتار نیز در حقیقت می تواند ناشی از حس تملک خانواده بر فرزندش باشد، و همین نکته ی بنظر ساده سبب می شود دانش آموز نسبت به محیط آموزشی با گاردی محافظه کارانه تر و حتی بعضا با رفتارهایی آمیخته با دشمنی با کادر مدرسه خود را به رخ بکشد. و در این صورت مدرسه از ظرف او مکانی تلقی شود که صرفا برای تخلیه هیجانات و بروز رفتار هایی باشد که در خانواده برای او ممنوع است. و همین باعث می شود در کنار همسالان خود این فرایند تشدید شده و رفتار های پر خطر دیگری را نیز بوجود بیاورد.

برگزرای کارگاه های آموزشی در مدارس برای خانواده ها و در کلاسهای برای دانش آموزان و نیز مشارکت طلبی نهادهایی همچون فرهنگ سراها و حتی کتابخانه ها و نیز راهکارهای مهم بهره برداری از امکانات فضای مجازی بسیار می تواند در کاهش این موضوع و رفع خشونت از مراودات معلمین و متعلمین و حتی خود نهاد خانواده مسمرثمر باشد.
به امید روزهایی عاری از انواع خشونت ها علیه همه مردم.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 646225

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۷:۲۰ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۵
    0 0
    معلم ها باید هر هفته جلسه روانشناسی داشته باشن اونم اجباریش اگه خشونت هم ازشون گزارش بشه چه جسمی چه کلامی باید تعلیق بشن. 6 سال بچه رو با ادب و تربیت درست شکل دادیم رفت مدرسه ازش پرسیدم خب روز اول چی یاد گرفتی داشت تعریف میکرد که معلم چی به همکلاسیش که ازش سوال پرسید گفته که خشکم زد. ببینین چی یاد گرفت روز اول کی بهت اجازه ی گ خوری داد.... اعتراض هم کردیم به مدیر که این چه حرفیه معلم سر کلاس میزنه گفت خانوم از بچه های دیگه یاد گرفته بچه ت، شاید هم کسی تو فامیل بهش یاد داده. یعنی آدم میمونه به اینا چی بگه.بعد میگین خشونت از بازی کامپیوتری و فضای مجازی میاد... خیر خشونت کلامی و جسمی از معلم های ابتدایی شروع میشه و تو دبیرستان به اوج خودش میرسه... خدا به داد بچه های این نسل برسه فقط...
  • بی نام A1 ۰۸:۰۷ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۵
    0 0
    در مدارس ما رابطه شاگرد با مسئولین مدرسه یک رابطه یکطرفه به صورت دستور از بالا و اطاعت از پایین است. روابط در مدارس تعریف نشده است و به دانش آموز حق هیچ اظهار نظری داده نمی شود.