دموکراسی نوین یونان در چهار دهه اخیر و پس از پایان دیکتاتوری سرهنگها بارها مورد آزمون قرار گرفته است. چه شخصیتهایی بودهاند که از سال 1974 برای بقدرت رسیدن در کشوری که با نامهای فیلسوفان و افسانههای خود زنده است هر چهار سال یکبار و برای انتخاب حزب برتر و سپس تشکیل پارلمان، سخنان امیدبخشی را به مردم خود تحویل دادند. احزاب شرکت کننده در انتخابات این کشور که تعداد آنها از 35 الی 42 حزب، سازمان و گروه در نوسان است در رقابتی نابرابر شرکت نموده تا خود را برای ورود به پارلمان و سپس تشکیل دولت آماده نمایند.
جذابترین بخش رقابتهای انتخاباتی این کشور تنها مناظرهای است که در هفته پایانی میان روسای احزاب پارلمانی که آخرین روزهای کاری خود را میگذارند، برگزار میشود. مناظره معمولا بین ساعت 20 الی 22 و در حالی که تمامی اعضای خانواده در کنار هم حضور دارند، انجام میگیرد. در این مناظره، روسای احزاب پارلمانی و احزابی که دارای نماینده در پارلمان اروپا هستند در مقابل چهار یا پنج خبرنگار و یک مجری که هریک وابسته به جناحهای مختلف این کشور هستند قرار گرفته و به مهمترین موضوعات مورد علاقه توده مردم از جمله «چشمانداز اقتصادی کشور، گرانی، روابط با همسایگان، آموزش و دانشگاهها، موضوعات دفاعی، محیطزیست، خدمات اجتماعی، صنعت گردشگری و سندیکاهای کارگری» پاسخ میدهند.
مناظره به چند بخش از جمله سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امور روزمره شهروندان تفكیك شده و هر خبرنگار سئوالاتی در بخشهای یادشده مطرح میكند. سران احزاب باید در زمان تعیین شده (سه دقیقه) پاسخ خود را ارائه كنند. اگر خبرنگاران احساس كنند به سئوال، پاسخ کافی داده نشده است میتوانند پس از پایان پاسخ، سئوال مورد نظر را به گونهای دیگر مطرح كنند. ایراد اصلی كه بر آن وارد است این است كه هیچگونه گفتگوی مستقیمی میان سران احزاب انجام نمیشود و این موضوع بارها توسط احزاب كوچك مطرح شده بدون اینكه تاثیری بر شكل مناظره داشته باشد. در این مناظرهها وضعیت ظاهری روسای احزاب، نحوه گریم، وضعیت پوشاک، استرس و حتی لبخندهای آنها بسیار تاثیرگذار است. نحوه پاسخگویی به سئوالات و میزان تسلط هریک در زمان مناظره، امتیازآور است. در مناظرهها معمولا توهین صورت نمیگیرد. هریک از احزاب میدانند که نتیجه این مناظرهها میتواند چند درصد آراء را جابجا نماید. در انتخابات گذشته به دلیل بحران اقتصادی و تلاش احزاب سیاسی برای همسویی با مردم این کشور هیچ کدام بودجه کافی برای تبلیغات گسترده انتخاباتی نداشته و از سخنرانیها و گردهماییهای بزرگ و پرهزینه و نصب پرچم و نمادهای احزاب در خیابانها و معابر خبری نبود.
در میان رهبران سیاسی 50 سال اخیر یونان، بجرات میتوان «آندرهآس پاپاندرئو» (1996- 1919) بنیانگذار جنبش پان هلنیک یونان (پاسوک) که در دهه 1980 بارها حزبش بعنوان حزب برتر یونانیها انتخاب شده است بیتردید یکی از موفقترین رهبرانی بوده است که در سخنرانیهای عمومی و مناظرهها ضمن ایجاد موجی جدید، شکست رقیب را پیش از انتخابات رقم زده است. در تاریخ یکصد ساله یونان معدود رهبرانی بودهاند که از یک موهبت ذاتی برخوردار بودهاند که حتی کلمات و واژههای بکارگرفته شده آنها به میان قلبها نفوذ داشته است. وی بمانند سوفسطائیان یونان باستان، سخنور چیرهدست بویژه برای جوانان بود که افکار عمومی را به سمت دیدگاههای خود میکشاند. چنین سخنورانی عمدتا بدنبال به کرسی نشاندن عقاید شخصی خود بعنوان حقیقت محضاند. در سخنان وی عمدتا از کلمات «حزب ما و همکاران ما» استفاده شد و از بکارگیری «دولت من» خودداری میشد. در دموکراسی آتنی توانایی بیان و اقناع، نیرومندترین حربه برای پیروزی در مبارزات سیاسی بود.
با مروری به سخنرانیهای وی، به یاد نامه هفتم افلاطون میافتیم که چنین میگفت:«خطابه، فقط خوب سخن گفتن را به شخص میآموزد ولی به او یاد نمیدهد که چه بگوید و حال آنکه کشوردار، نخست باید فن اداره جامعه را بداند و آنگاه شیوه سخن گفتن و مجاب کردن را یاد بگیرد. هرچه (کار) سیاستمداران و قوانین و عادات روزانه را بیشتر مطالعه کردم و هرچه پیرتر شدم، وظیفه حکومت کردن درست، به نظرم دشوارتر آمد. به این عقیده رسیدم که تنها امید بهرهمندی از عدل، چه برای افراد و چه برای اجتماع، در حکمت راستین است و تا زمانی که یا فیلسوفان حقیقی قدرت سیاسی یابند یا سیاستمداران بر اثر معجزهای فیلسوف حقیقی شوند بشریت از رنج رهایی نخواهد یافت.»
52311
نظر شما