رمان «برج سکوت» روایت بکر و تکاندهندهای از ساختارهای زیستی بخشی از ضعیفترین و در معرض آسیبترین طبقه اجتماع؛ معتادان را روایت میکند که از چند منظر قابل توجه است.
نخستین مسئله نوع مواجهه راوی با پدیده اعتیاد است. رمان در این زمینه همانند یک اثر مستند اما معتقد به قواعد درام داستانی به درون تمامی ساختارهای زیستی که یک عضو اجتماع را به پدیده اعتیاد سوق میدهد سرک میکشد. از جمعهای دانشجویی تا طبقههای اجتماعی ضعیف اقتصادی و در معرض آسیب که میتوانند مخاطب این پدیده شوم باشند در این نگاه هوشمندانه و ظریف فراموش نشدهاند و ترکیبی از همه آنها در قالب روایت داستانی بکری پیش چشم مخاطب به صف کشیده میشوند. این مسئله اما به شکلی اتفاق میافتد که مخاطب به هیچ روی حس نمیکند که در حال نصیحت شدن و یا مواجهه با یک رخداد دراماتیک است بلکه او به عنوان یک شاهد متحیر در کناری ایستاده و شاهد است که آنچه بر ذهن و ایده و روان بخشهای مختلف اجتماع پیرامونش میرود چگونه منجر به خروج آن ها از ساختار طبیعی زندگی میشود.
حمیدرضا منایی نویسنده «برج سکوت» در مورد دلیل نگارش این کتاب به «خبرآنلاین» گفت: «اولین نکتهای که باید درباره این کتاب بیان کنم این است که متاسفانه در سایتهای خبری این اثر را به اعتیاد خلاصه می کنند در حالیکه اعتیاد یکی از مسایل مهم و اصلی است اما همه داستان و ماجرا نیست، بلکه رمان درباره انسان و تاریکیهایی است که در زندگی هر یک از ما میتواند وجود داشته باشد.»
او درهمین راستا ادامه میدهد: «اعتیاد از گذشته برای من مسئله جدی و مهمی بود، من در محلهای بزرگ شدم که اطرافیان و دوستانم گرفتار این مصیبت شدند و زندگی خود را به تباهی کشاندند، چه آنهایی که جان خود را سر این مسئله از دست دادند و چه آنهایی که همچنان درگیر این ماجرا هستند. به نظرم این کتاب ادای دینی بود به همه این عزیزان که روزی با آنها زندگی میکردم.»
منایی در خصوص فضایی که این اثر ترسیم کرده است، توضیح داد: «ژانر این کتاب اجتماعی است، در تاریخ ادبیات ما رمان و داستان در حوزه شهرنشینی بسیار کم است، اکثر کارهایی که در این فضا هستند به آپارتمان نشینی و رابطه یک زن و شوهر در چارچوب بسته آپارتمان محدود میشوند. اما فضای این این رمان متفاوت است و خود شهر در آن سوژه است، به دلیل پیامدهایی که داشت نمیتوانستم از نام مکان های اصلی شهر استفاده کنم، اما شهر در این کتاب شخصیت دارد و زبان آدم ها زبان شهری است.»
این نویسنده در مورد حساسیت پرداختن به این موضوع، بیان کرد: «خیلی کار سختی است، اینکه وقتی من به عنوان نویسنده مینویسم و مدام این سوال در ذهنم است که آیا این قسمت به سانسور می خورد یا نه؟ کار دشواری است. برای همین سعی کردم تا یک خط و راه را پیدا کنم، چون به نحوی حرکت بر لبه شمشیر بود، برای همین الگوهایی را انتخاب می کردم که به دام ممیزی نیفتد، مخصوصا در بخش زبان که خیلی با وسواس سعی کردم پیام را برسانم البته تغییرات را به نحوی ایجاد کردم که لحن شخصیت داستان به گونه ای باشد تا مخاطب از طریق آن معنا را درک کند، زبان یک معتاد و حرف هایی که می زند به نحوی نبود که بتوان آن ها را در کتاب نوشت و من با لحن سعی در رساندن منظور داشتم.»
او درباره کیفیت ممیزی های وزارت ارشاد در حوزه کتاب، گفت: «رمان «برج سکوت» یکسری امکانات جدیدی برای ادبیات دارد، اولین امکانات این است که رمانی با این حجم نقدی که به جامعه دارد مجوز می گیرد و برایش مخاطب سنی ایجاد می شود و منتشر می شود و این یک اتفاق خوب است که ممیزی با موضوع و محتوای کتاب مشکلی ندارد. متاسفانه رمان اجتماعی در ایران از صفحه حوادث یک روزنامه سطح پایین تری دارد، چون نویسندگان به سراغ این مضامین نمی روند، در حالیکه این رمان ها می توانند مخاطبان زیادی هم داشته باشند و به شئون اجتماعی هم لطمهای وارد نکنند.»
منایی در همین رابطه ادامه می دهد: «این کتاب از صفحه حوادث روزنامه فراتر رفته است و مخاطب را درگیر حادثه می کند تا داستان را از زاویه دید راوی ببیند و در نهایت به جمع بندی درست برسد، به قول ارسطو در پایان هم به تهذیب نفس کند. در واقع این اثر به هیچ عنوان باعث گرایش مخاطب به سمت عمل منفی نمی شود، بلکه او پی به توحش موضوع می برد.»
او درباره راه جدیدی که با نوشتن این کتاب در عرصه رمان های اجتماعی گشوده است و تاثیری که بر دیگر نویسندگان برای نگارش آثاری از این دست می گذارد، توضیح داد: «درست است که رمان فتح بابی کرده و راه جدیدی را گشوده است، اما به نظر من هیچ تاثیری ندارد. نوشتن کارهایی شبیه این کتاب کار سختی است، چون به تحقیقات میدانی زیادی نیاز دارد و تولید متن هم بسیار زمانبر است. من هفت سال برای نوشتن و تولید این کتاب وقت گذاشتم بدون وجود امید و حمایتی، کاری با این حجم منتشر شده اما هیچ یک از سایتهای خصوصی پیگیر آن نیستند و کاری با آن ندارند. بعید می دانم کسی زحمت این کار را به خودش بدهد. البته فضایش وجود دارد و نویسنده مستعد هم بسیار زیاد است، ولی فقط استعداد کافی نیست و حمایت و سرمایه هم لازم است.»
منایی در پایان در مورد فعالیت آینده خود گفت: «من سر این کار خیلی سختی کشیدم و آنقدر اذیت شدم که فعلا قصد نوشتن هیچ کار جدیدی را ندارم. اگر مشکلات مالی را کنار بگذاریم، برخوردی که از جامعه ادبی و حوزه نشر دیدم آنقدر ناامید کننده و نامحترمانه بود که من حتی میخواستم به جد پشت دستم را داغ کنم و دیگر ننویسم و فعلا به همین دلایل کار جدیدی را شروع نخواهم کرد.»
58243
نظر شما