رضا ضیا - چون میخواستیم باغ را تر و تمیز کنیم، عدهای از رفقا داوطلب شدند که از ظهر به آنجا برویم، پس از مقداری پرس و جو قرار شد از یکی از طباخیهای معتبر غذا را زودتر تهیه کنیم و در باغ منتظر دوستان برای افطار بمانیم. در اصفهان در این سالها طباخیهای فروانی در ماه رمضان از ظهر آش و... میفروشند. ما هم حدود ساعت یکِ ظهر برای خرید زودهنگام غدا به طباخی مزبور رفتیم. وقتی از او طلبِ غذا کردیم، گفت که دستور آمده که غذا زودتر از ساعت دو به فروش نرسد! و تا علت را جویا شدم، فهمیدم که آقایان، برای جلوگیری از روزهخواری در ماهِ مبارک، دستور دادهاند که غذا دیرتر فروخته شود.
یک ساعتی در گرمای ظهر خرداد منتظر ماندیم، و کم کم صفی طولانی تشکیل شد. در صف متوجه شدم که این دستور چند سالی است که صادر میشود. ماجرا از این قرار بوده که طباخیها ابتدا نزدیکِ افطار شروع به عرضة غذا میکردهاند و طبیعتاً چون کسی که روزهدار است، باید کمی زودتر اقدام به تهیة غذا کند، زمان این عرضه به دو سه ساعتی قبل از افطار کشیده شده و کمکم غذا از همان ظهر پخش میشده. بعد از مدتی آقایان حدس زدهاند که احتمالاً بعضی از این افرادی که سرِ ظهر آش میخرند، روزه نیستند و لذا با بخشنامه خواستهاند جلوی این کار را بگیرند. جالبتر آنکه از مطلعینِ تویِ صف شنیدم که این سختگیریها مربوط به اوایل ماه است، و اواخرِ ماه دوباره تق و لق میشود و از همان سر ظهر آش میدهند!
من نمیدانم کسانی که عاملان این تصمیمها هستند، در چه فضایی سیر میکنند و مبنای قانونی / فقهی آنها چیست؟ واقعاً چطور میشود با بخشنامه دربارة دینداری افراد تصمیم گرفت؟ و چطور میشود دچار تناقض نشد؟ یعنی اینها با خودشان فکر نمیکنند که مگر تنها راه روزهخواری، تهیة آش تا قبل از ساعت دو است؟ مگر بعد از ساعت دو نمیشود روزهخواری کرد؟ اصلاً تفاوت طباخی با رستوران و ساندویچی چیست که آنها باید بسته باشند و این میتواند مشغول کسب شود؟ اگر پاسخ این است که دلیل الزام به بسته بودنِ رستورانها آنست که غذا در محل سِرو میشود، خوب چرا آنها هم نباید بتوانند مانند طباخیها اقدام به پخش غذا (به شرطِ عدم مصرف در محل) کنند؟ سؤال دیگر؛ مگر تنها راهِ روزهخواری تهیة غذا از رستوران و طباخی است؟ با این منطق در طول روز، نانواییها را هم باید بست، سوپریها هم تعطیل شوند! البته بازهم مشکل باقی است، با آنها که روز قبل آذوقه تهیه کردهاند و در خانهها روزهخواری میکنند چه باید کرد؟ لابد باید با بخشنامه مانع روزهخواری در خانهها هم شد! ولی اگر به فرض محال، موفق به انجام چنین کاری هم شدیم، باید بدانیم که شخص اگر نیت روزه نداشته باشد، ولو آنکه در طول روز چیزی نخورد، باز هم روزه نیست.
مشکل دیگر؛ نیمی از جامعه را زنانی تشکیل میدهند که با حکم شرع حدود یک هفته از ماه رمضان نباید روزه بگیرند، با آنها باید چه کرد؟ اقلیتهای دینی (که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شدهاند) از روزهداری معافند، حکم آنها چیست؟ کودکان و بیماران و سالمندان و مسافران هم نباید روزه بگیرند و...آیا این عدمِ عرضه، نقضِ حقوق آنها نیست؟
آیا نباید قبول کنیم که این افراد (که چندین میلیون نفر هستند) شهروندان همین جامعهاند؟ ملاک این تصمیمات چیست؟ شرع و قانون اگر در این زمینه حکمی هم دارد، ناظر بر «عدمِ تظاهر به روزهخواری» است که اسمش گویای مسمایش هست؛ افراد نباید طوری رفتار کنند که انگار میخواهند نشان دهند که دارند حرمت روزه را میشکنند. اگر چنین است پس دیگر این کارها چه معنی دارد؟ آیا در این سالها با این کارها مردم دیندارتر شدهاند؟ آیا دستگیری کسی که پنهانی در گوشهای از پارک مشغول غذاخوردن است، مصداق مبارزه با تظاهر به روزهخواری است؟ اصلاً مبنای فقهی این کارها چیست؟ اساساً فلان مأمور انتظامی از همة فتاوی مراجع مطلع است و میداند که برخی علما سیگار کشیدن را مبطلِ روزه نمیدانند؟ آیا میشود به آن مأمور چنین پاسخی داد؟
میدانم که پاسخ متولیان امر آنست که ما شاید نتوانیم جلوی همه را بگیریم، ولی با این کار، ظاهرِ جامعه در ماهِ مبارک، دیندارانهتر میشود. اما پاسخ اینست که: اصلاً همة مصیتها از همین طرز فکر است که تصور میکنند با تغییر ظاهر، باطن هم اصلاح میشود. اگر چنین بود که بعد از سی و نه سال باید این طور شده بود. نتیجة این تصمیمات فقط آن بود که ریاکاری در جامعه زیاد شود و زندگیهای دوگانه و تضادهای بیرونی و درونی شکل بگیرد. تصمیماتی که بعد از چند سال هیچ کس زیر بار پذیرفتن مسؤلیتش نمیرود و برای دوآتشهترین مسؤلان هم امروز غیر عقلانی و غیر قابل دفاع است.
آن روز بالاخره بعد از مبلغی علافی و معطلی غذایمان را بعد از ساعتِ دو تهیه کردیم، ولی بعینه دیدم که افراد زیادی از این قبیل تصمیمات شاکی بودند و غر و لند میکردند و بعد از چند دقیقه بحث به صحبتهای خیلی حادِ سیاسی کشیده شد! این چه رویهایست که ما با این تصمیماتِ کوچک -که نه مبنای شرعی دارد، نه عقلی- این چنین نارضایتیهای بزرگ خلق میکنیم؟
/6262
نظر شما