محمدعلی مهتدی دیپلمات بازنشسته و کارشناس مسائل خاورمیانه در کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین مسائل پیش روی ایران در بحران‌های خاورمیانه را با حضور ترامپ مورد بررسی قرار داد.

محمد اکبری: دو سال از شروع تهاجم عربستان به یمن می گذرد که این کشور بدون در نظر گرفتن تبعات این موضوع، یمن را مورد حملات هوایی و بمباران قرار داده است. در این دو سال، ارتش یمن و نیروهای مردمی آن با کمترین امکانات در مقابل این حملات مقاومت کرده و هر از گاهی پاسخ این حملات را به صورت محدود داده اند. در تازه ترین این پاسخ ها، یک موشک بالستیک دوربرد در ساعات پایانی یکشنبه شب به یک هدف نظامی در ریاض پایتخت عربستان با موفقیت اصابت کرده است. این موضوع در شرایطی است که ترامپ با تیم خود تهدیداتی علیه ایران داشته است و دفاع موشکی یمن را متوجه ایران می داند. این مسائل چه تنشها یا مسائلی را می تواند در آینده شکل دهد؟ بحرانهای آینده خاورمیانه به چه سمت و سویی می تواند برود؟ در این باره محمد علی مهتدی دیپلمات سابق وزارت خارجه و کارشناس مسائل خاورمیانه با حضور در کافه خبر خبرآنلاین مسائل پیش روی منطقه را مورد بررسی قرار داده اند.

آنگونه که برخی از منابع خبری یمن اعلام کردند، انصارالله  برای اولین بار موشک بالستیکی به سمت ریاض شلیک کرده است. با توجه به تجربه ای که در خصوص حمله به ناوچه سعودی وجود دارد قطعا انگشت اتهام متحدین سعودی به سمت ایران گرفته خواهد شد. اما سوال این است که آیا واقعا  این موضوع به ما ارتباط دارد؟

از روزهایی که بمب باران یمن توسط عربستان شروع شده است یمن در محاصره کامل است. این کشور بصورت همه جانبه از زمین و دریا و هوا محاصره شده است. کشتی کمکهای انسانی که از طرف ایران به سمت بندر حدیده فرستاده شد اجازه ورود داده نشد. از این رو تمام سواحل و فرودگاهها و زمین در محاصره است. از این رو یک موشک نه متری را در این شرایط نمی توان به آنجا فرستاد بدون اینکه کسی متوجه شود. نمی توان چنین موشکی را از طریق زمین یا کشتی یا هواپیما از ایران به داخل یمن حمل کرد، این غیر ممکن است. چنین احتمالی وجود ندارد. مثلا کسی اگر این فرض را مطرح کند که قطعات بصورت تفکیک شده از هم به آنجا برده شود و در آنجا مونتاژ شود، این کار هم عملی نیست. موشک قابل تجزیه و مونتاژ نیست. یک واحد به هم پیوسته است. می شود که کلاهک را جدا کرد و چاشنی را برداشت ولی اینکه تکه تکه شود امکان پذیر نیست. بنابراین احتمال اینکه ایران موشکی را به آنجا برده باشد امکان پذیر نیست و این اتهام نوعی بازی تبلیغاتی است و چیزی واهی است.

یمن قبلا هم از چنین موشکهایی استفاده کرده بود؟

از طرف دیگر این اولین بار نیست که موشک از سوی ارتش یمن استفاده می شود. چندین بار استفاده شده است. البته به شکل کاملا هدف دار و در حد کم هر چند وقت یکبار استفاده می شود. قبل از این موشکی به فرودگاه نظامی در جده اصابت شده بود که تبلیغاتی هم در این باره شده بود که یمن مکه را زده است که احساسات مسلمانان را تحریک کنند. بعد از آن اولین موشکی است که به این شکل استفاده شده است. و قبل از این هم موشکی هم به کشتی سعودی در دریای سرخ اصابت کرد. آن کشتی هم کشتی مهمی بود که 200 نفر در آن بود و تلفات زیادی هم داشت.


گفته شده بود که قایق انتحاری به ناو عربستانی خورده است. این قایق بوده یا موشک؟

یمنی ها می گویند موشک بوده است. به هر حال یک حمله موفقیت آمیزی بوده است. بعضی ها می گویند قایق بوده و بعضی ها می گویند موشک بوده است که سعودی ها در دادن اطلاعات کمی وسواس به خرج می دهند به هر حال موشکی که زمین به دریا زده می شود مختصات و ویژگی های خود را داراست و شبیه آن را حزب الله در جنگ 33 روزه استفاده کرده بود که کشتی جنگی اسرائیل را هدف قرار داد.
بنابراین این موشکها آنجا بوده و موشکها را ارتش یمن از زمان شوروی سابق داشته یا احتمالا از چین گرفته و روی آن کار کرده و بروز شده و اسم آنرا برکان گذاشته اند که معنی آن آتشفشان است و برد آن 1200 کیلومتر است. این موشک که به مزاحمیه در جنوب غرب ریاض برخورد کرده یک فاصله هزار کیلومتری را طی کرده است. از این رو حتی خود ریاض را هم می توانستند برنند. این پایگاه نظامی در 40 کیلومتری ریاض بوده است. بنابراین این موشکها در محل های امنی بوده است و به شکل قطره چکانی برای دفاع از خود استفاده می کنند.

آیا امکان اینکه ارتش یمن چنین موشکهایی با خود داشته باشد، با توجه به اینکه عربستان اعلام می کرد همه زیرساختهای تسلیحاتی یمن را نابود کرده است، وجود دارد؟

اینکه یمن می تواند حملاتی به عربستان داشته باشد و پاسخ حملات آنها را بدهد معنی اش این است که سعودی ها اشتباه می کردند و بیشتر حرفهایشان تبلیغاتی بوده است. اگر تمام تجهیزات ارتش یمن را نابود کرده بودند این به این معنا است که ارتش یمن و انصارلله چیزی برای دفاع از خود ندارند. پس چرا سعودی ها همچنان در هوا هستند؟ اگر قدرت نظامی یمن را نابود کرده اند نیروی زمینی عربستان می تواند بیاید و در زمین آنجا را اشغال کنند. چرا نمی توانند؟ برعکس ارتش یمن و نیروهای مردمی در خاک عربستان در جیزان، نجران وعسیر و مناطق دیگر پیشروی می کنند. از این رو آن حرفها صرفا ادعا بوده که ما همه امکانات نظامی یمن را نابود کرده اند. هدف عربستان از روز اول مورد اصابت قرار دادن مکانهای زیربنایی یمن بود. حتی کارخانجات مواد غذایی و مدارس و مساجد را زده اند. این سلاح ها روی زمین نیست که دیده شود و هر لحظه بخواهند مورد تخریب قرار دهند. به هر حال نحوه انبار کردن و نحوه نگهداری سلاح هم نوعی علم است. اینها احتمالاتی است که وجود دارد.

البته دشمن این را به ایران مرتبط خواهد کرد. اینکه یمن کشتی عربستانی را می زند حق یمن است که از خود دفاع کند، این در حالی است که در دو سال گذشته یمن به طرز وحشیانه ای بمب باران شده و هزاران نفر کشته شده اند. کسی نمی تواند بگوید یمن حق دفاع از خود ندارد اما اینها برای فراکنی موضوع آنرا به ایران منتسب می کنند، در حالی که به ایران مربوط نیست. ایران حضور نظامی در یمن ندارد و نه تجهیزاتی می تواند به آنجا بدهد. هیچ دلیلی برای اثبات این مسئله وجود ندارد و فقط بهانه جویی است.

حتی اگر فرض کنیم ایران این موشک را به یمن داده باشد باز هم نمی توان گفت که این حق وجود نداشته است؟

هر کشوری که اسلحه و تجهیزات تولید می کند می تواند تولیدات خود را بفروشد. مگر آمریکا، روسیه، فرانسه ، اسرائیل ودیگران اسلحه نمی فروشند؟ ایران هم می تواند مثل هر کشور دیگری سلاح تولیدی خود را بفروشد. که البته این فرض است و چنین چیزی رخ نداده است. مقصود این است که اگر ارتش یمن موشک شلیک می کند هیچ ارتباطی به ایران ندارد.

چرا چنین خبر مهمی از طرف عربستان و امریکا بازتاب بین المللی پیدا نمی کند؟ آیا برنامه ای پشت سر آن است یا نوعی سرشکستگی برای آنها است که نمی خواهند خبر آنرا کار کنند؟

با توجه به اینکه زمان کمی گذشته است شاید در شوک هستند و در نحوه تنظیم آن و موضع گیری و تعیین هدف هنوز به یک جمعبندی نرسیده اند. البته واضح است که هم سعودی ها وهم آمریکائی ها سکوت اختیار کرده واین رویداد را نادیده گرفته اند. میتوان گفت که هر موضعی در قبال این رویداد اتخاذ کنند به زیانشان است. اگر بگویند ارتش یمن این موشک را شلیک کرده اند باید حداقل برای افکار عمومی خودشان پاسخگو باشند که چرا وارد جنگی شده اند که اکنون پس از حدود دوسال آتش وزبانه های آن دارد به پایتخت شان می رسد. اما اگر ایران را متهم کنند قاعدتا باید در صدد پاسخ به ایران برآیند که به دلایل بسیار قادر نیستند. لذا راهی جز سکوت ندارند.

آیا ترامپ می تواند بر علیه ایران در موضوع یمن اجماع سازی کند؟ چون قبلا در مورد یمن موضع گیری کرده بود. ترامپ چه سوء استفاده ای می تواند در مورد سوریه، عراق و یمن علیه ایران کند؟ در مجموع احساس خطری وجود دارد یا نه؟

به هر حال موضوع به آن صورت شدید نیست که احساس ترس و نگرانی وجود داشته باشد. اما این سوال مطرح است که ترامپ می خواهد با حساب و کتاب عمل کند یا بدون در نظر گرفتن تبعات مسائل پیش رو. اگر کسانی در اطراف او باشند که مشاوره های عقلایی به او بدهند بایستی بدانند که حمله نظامی به ایران امکان ندارد. چون حمله نظامی به ایران یعنی جنگ منطقه ای، یعنی به آتش کشیده شدن خلیج فارس، یعنی باران موشک روی اسرائیل که چه بسا به نابودی اسرائیل منجر شود، آمریکا80 پایگاه نظامی در دورادور منطقه دارد که همه در تیررس ایران است. طبیعتا قدرت نظامی امریکا بسیار زیاد است و زرادخانه هسته ای آن قابل انکار نیست. اما نقاط ضعفی هم دارد که نمی تواند آنها را تحمل کند. اینها محاسباتی بوده است که سازمان سیا و پنتاگون آنها را در نظر داشتند و آنچه که مانع می شد به ایران یا سوریه مستقیما حمله کنند همین امر بوده است. چند سال پیش اسرائیل و سعودی ها روی دولت اوباما فشار آوردند که به سوریه حمله کند و حتی ناوگان دریائی امریکا به شرق مدیترانه آمد. فرانسه هم ناو خود را فرستاد و قرار بود که 400 هدف را در دمشق مورد اصابت قرار دهند و بشار اسد و کاخ ریاست جمهوری را نابود کنند و بعد سوریه را اشغال کنند و به دست وهابی ها بدهند. چرا نتوانستند؟ چون متوجه شدند که انجام چنین حمله ای باعث یک جنگ منطقه ای خواهد شد واسیب سختی به منافع آمریکا وهمپیمانانش وارد خواهد آمد. یک بازی در سیاست هست به نام لبه پرتگاه. شما طرف را تا لبه پرتگاه می برید و خودتان هم می روید ولی در آخرین لحظه برای اینکه در پرتگاه نبافتید عقب نشینی می کنید. امریکایی ها این بازی را می خواستند انجام دهند. ناو و نیرو آوردند و در حالت آماده باش بودند که به دمشق حمله کنند، ولی می دانستند که اگر به دمشق حمله کنند به تلاویو هم حمله می شود. دمشق شاید بتواند حمله را تحمل کند ولی تلاویو نمی تواند تحمل کند. فرض بر این بود که با این احساس ترسی که ایجاد می کنند سوریه تسلیم شود. سوریه که این بازی را بلد بود تسلیم نشد. امریکا در این شرایط مانند کسی بود که بالای درخت رفته و نمی تواند پایین بیاید، به نوعی گرفتار شده. ایران و روسیه آمدند و به نوعی کمک کردند که آنها از درخت پایین بیایند. امحاء سلاحهای شیمیایی سوریه دستاوردی بود که بصورت مدیریت شده به امریکا داده شد. در آنجا امریکایی ها محاسباتشان این بود که استفاده از قدرت یک محدودیت هایی هم دارد. چنین نیست که چون شما قدرت دارید می توانید در هر جایی استفاده کنید. حالا اگر در تیم ترامپ چند نفر عاقلانه فکر کنند باید این ملاحظات را در نظر بگیرند و بگویند که امکان پذیر نیست.

اما اگر این احتمال را در نظر بگیریم که کسی عاقلانه فکر نمی کند و مثل خود ترامپ بدون حساب و کتاب عمل می کنند، در این صورت چه احتمالی وجود دارد؟

در این شرایط ما و هر کشوری مثل ما باید روی بدترین سناریو کار کند. یک سناریو این است که فشارها و جنگ فقط لفظی باشد، یعنی موضع گیری سیاسی شکل گیرد. سناریو دیگر این است که از طریق وضع تحریمهای جدید فشارهای اقتصادی زیاد شود. اما بدترین سناریو این است که بخواهند جنون آسا وبی توجه به عواقب کار، دست به عملیات نظامی بزنند. قاعدتا باید فکر بدترین سناریو هم باشیم. نباید فکر کنیم که آنها عاقل هستند. کسی که دیوانه هست ممکن است دست به هر کاری بزند. ترامپ هیچ اطلاع سیاسی ندارد و منطقه را نمی شناسد. به نظر می رسد که محافل صهیونیستی به او خط می دهند و این از سوی کارشناسان امریکایی هم تایید شده است که از سوی محافل مربوط به اسرائیل فشار زیادی روی ترامپ هست. طبیعتا اینها بررسی های دقیق می خواهد. مسائل نظامی و تخصصی است.

ترامپ بیشتر از بوش به موضوعی برای فرافکنی نیاز دارد که افکار عمومی امریکا را از خودش متوجه چیزی دیگر کند و مسائل داخل را بتواند جمع کند. به نظر می رسد که ایران پروایی ندارد که آن محور مورد نظر قرار بگیرد. آیا به این شکل است که ایران خود را آماده چنین شرایطی می کند؟

این درست است که ما نباید به آنها بهانه بدهیم. خیلی ها می گویند که آزمایش موشکی یا مانورهایی که داشتیم و شلیک موشک یمن به ریاض در این شرایط نباید اتفاق می افتاد. البته همچنان که گفتیم یمن به ایران مربوط نیست و کار خود را می کند، ولی آنها آنرا به پای ایران می نویسند. اما اگر طرف مقابل تصمیم خود را گرفته باشد هر چند ما بهانه ندهیم او این بهانه را پیدا می کند. یک نفر می خواهد با شما دعوا کند بار اول نگاه تندی می کند، دفعه دوم تنه ای می زند و شما توجه نمی کنید، دفعه سوم مشتی به چانه شما می زند یعنی جریان را به حالتی می برد که شما حرکتی کنید. به محض اینکه شما این حرکت را انجام دادید او حرکت بعدی خود را نتیجه حرکت شما می داند و نمی گوید که من شما را تحریک کردم. اگر آنها این تصمیم را گرفته باشند که مشخص هم نیست، هر چند به آنها بهانه ندهیم آنها تحریکات خود را آنقدر زیاد می کنند که ما را به نقطه ای برسانند که ما واکنشی انجام دهیم و آنها همان را بهانه کنند و طرح خود را انجام دهند.

مهم این است که آیا این تصمیم را گرفته اند یا نه؟ موسسه گلوبال ریسرچ در کانادا نوشته است که ترامپ به فرماندهان در پنتاگون تماس گرفته و گفته که خود را برای جنگ جهانی آماده کنید. آیا این درست است. یا این که درز دادن این خبر بخشی از عملیات روانی برای ایجاد نگرانی و ترس در محور مقاومت و ایران است ؟

اگر تمام این مسائل درست باشد و این را در نظر بگیریم که بخواهند حمله کنند. این بحث قبل از پیروزی ترامپ وجود داشت که تیم ترامپ را یکی از روزنامه های امریکایی تحلیل کرده بود که این تیم در یک نقطه اشتراک دارند. آن هم ضد ایرانی بودن آنها ست. همه آنها در مورد ایران حرفهای تندی از قبل زده اند. خیلی هایشان مثل جیمز متیس معتقد بودند که بجای عراق باید به ایران حمله می شد و حامی اسرائیل و عربستان هستند. معتقدند که ایران آخرین کشور بعد از کشورهای منطقه است که وقت آن است که به آن حمله نظامی شود. بر اساس این موضوع شاید دولت ایران به این نتیجه رسیده است که اینها در حال آمدن هستند و شروع به سیگنال دادن کرده اند که ایران دست بسته نیست و جواب خواهد داد؟

البته این احتمالات را نمی توان رد کرد. بطور حتم امریکای ترامپ دنبال یارگیری و تشکیل ائتلاف است. روزنامه دیولت آلمان نوشته است که برنامه ریزی شده است که یک درگیری بین ایران و کشوری دیگر در منطقه بوجود بیاید و امریکا برای حمایت از آن کشور وارد عمل شود. این کشور بجز عربستان کشور دیگری نمی تواند باشد. به هر حال هر خبری که نوشته می شود حقیقت ندارد و بعضی از اینها برای فضا سازی است. آنچه که مهم است این است که ترامپ هم در داخل و هم در خارج با همه دنیا در افتاده است. در داخل با دستگاه قضایی درگیر است. با سیا درگیر است، با مدیران میانی و وزرات خانه ها درگیر است. با امپراتوری رسانه ای سی ان ان و نیویورک تایمز درگیر است و خود می گوید که من می خواهم این ساختار را نابود کنم و قدرت را از آنها بگیرم و به مردم بدهم. در نتیجه این ساختار را می خواهد نابود کند. در خود امریکا او درگیر یک جنگ گسترده در سطح فدرال است. بحثی وجود دارد که بعضی ایالتها می خواهند از امریکا جدا شوند. ایالات کالیفرنیا تهدید کرده است که در حال جدا شدن است. این آدم که این همه درگیری را در داخل دارد آیا صرف می کند که وارد یک درگیری گسترده در خارج شود؟

اگر بتواند این مشکلات را پوشش دهد و آنها را به فراموشی بسپارد چه؟

به هر حال این مشکلات براحتی نمی تواند حل شود. سالها طول می کشد. چون او می خواهد ساختار را نابود کند و یک ساختار جدید که قدرت مردم است بوجود بیاورد. این که به هر حال ساده نیست. ساختاری که 200 سال کار می کرده است می خواهد نابود کند ضمن اینکه این ساختار بیکار نمی نشیند واز خود دفاع می کند.

اگر تا همین جا فهمیده باشد که این موضوع عملی نمی شود چطور می تواند از آن فرار کند بجز یک جنگ؟ به هر حال جنگ می تواند نوعی انسجام ملی ایجاد کند.

این احتمال البته وجود دارد چون کشورها وقتی دچار بحران در داخل می شوند صدور بحران می کنند. مشکلی در بیرون درست می کنند تا انظار متوجه آن شوند و بحران داخلی را فراموش کنند. نمی توان به ضرس قاطع گفت که این امکان نیست. اما ترامپ در خارج هم با همه در افتاده است. با اروپا در افتاده، ناتو را قبول نمی کند، با چین در افتاده است و فقط ظاهرا پوتین را قبول دارد. پوتین هم به هر حال تسلیم اوهام ترامپ نمی شود و شخصیت پوتین طوری است که بیشترین استفاده را از ترامپ می برد. او نمی گذارد روسیه آلت دست ترامپ گردد. از لحاظ شخصیتی و فکری هم فاصله هایی وجود دارد. تحلیلی که روانشناسان روی ترامپ دارند او به نوعی خود شیفتگی شوونیستی شدید مبتلا است. یک آدمی در این وضعیت ممکن است دست به هر کاری بزند. این نوعی بیماری رایج بین پوپولیستها ست. کارهایی که می کنند وحشتناک بوده است. این کارها می تواند نوعی از حالتهای نمایش گونه یا شیزوفرنیک باشند. از این رو از تمام بحث ها یک اصل در می آید که هیچ چیز قابل پیش بینی نیست. همه احتمالات وارد است. طرف شما کسی است که مبنای های فکری ندارد ورفتارش قابل تحلیل در چارچوب های متعارف نیست .

یک اصل در سیاست و دیپلماسی وجود دارد به نام مسئله «ممکن». چه چیزی ممکن است که شما به آن واقعیت بدهید. آیا آن شخص که در مقابل شما است به این واقعیت پی برده است که چه چیزی ممکن و چه چیزی نا ممکن است؟ او ممکن است چیزی که ممکن نیست را ممکن فرض کند و در جهت واقعیت بخشیدن به آن اقدام کند و بعد به نقطه ای برسد که بداند آن ناممکن بوده و ویرانی زیادی ایجاد کرده باشد. در همین موضوع منع ورود اتباع هفت کشور مسلمان دیدیم که عملی نشد زیرا ممکن نبود وآقای ترامپ سرانجام از این تصمیم برگشت. از این رو هر احتمالی می تواند وارد باشد و برای رویارویی با هر احتمالی باید برنامه ریزی کرد. بد بینی زیاد خوب نیست خوش بینی هم خوب نیست واقع بینی این است که این آدم هر کاری ممکن است بکند. او عملا پا روی اصول دموکراتیک گذاشته وبه روش یک دیکتاتور عمل می کند. ویران کردن ساختار وایجاد ساختاری جدید آن هم در کشوری مثل آمریکا کار ساده ای نیست وممکن است به نوعی هرج ومرج بیانجامد. هر رئیس جمهوری که انتخاب می شود رمز زرادخانه هسته ای را در اختیار او قرار می دهند. یک آدمی اگر از لحاظ روانی اینگونه باشد ممکن است بیاید در هر شرایطی این دکمه را فشار دهد، چه کسی می تواند مانعش بشود؟ ترامپ هم با ساختار در داخل آمریکا وهم با خارج سر جنگ وستیز دارد . گوئیا برنامه ایجاد هرج ومرج در سطح جهانی را دنبال می کند. اما ادامه این رفتارهای غیر عقلانی به انزوای خود آمریکا در سطح جهانی منجر خواهد شد.

49312

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 633293

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حجت RO ۰۷:۳۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۹
    16 5
    احسنت به اقای مهتدی. باید این مطالب در سطح جهانی گفته شود. چرا مردم یمن نباید بتوانند از خود دفاع کنند؟ و چرا هرچی میشه باید گردن ما بیفته؟ به ما چه؟ ما اصلا بخواهیم هم نم یتونیم به اینا موشک برسونیم. این بدبختا هم از دست ما عاصی شدن. هرکاری هم که خودشون بخوان بکنن می گن ایرانی ها کردن. بحرینی ها بارها گفتن تو رو خدا ایران از ما دفاع نکنه ما بهتر می تونیم از حق خودمون دفاع کنیم. ایران که شلوغ می کنه اینجا پدر ما رو در میارن می گن شما ها همه جاسوس ایران هستید.