۰ نفر
۱ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۴:۳۰

دکتر بهرام امیر احمدیان ایران شناس و کارشناس برجسته حوزه آسیای میانه و قفقاز به تشریح ابعاد مختلف نوروز در گذشته و حال پرداخته و معتقد است این آیین باستانی ایرانیان می تواند نماد همبستگی ملی و همدلی جهانی میان ایرانیان و سایر اقوام باشد.

به گزارش خبرآنلاین بهرام امیراحمدیان در مطلبی پژوهشی که برای خبرآنلاین ارسال کرده در تشریح نوروز باستانی اینگونه آورده است:

 

ویژگیهای نوروز:


ایران تمدنی کشاورزی و روستایی داشته است. در آن طبقه دهگانان ارزش ولایی داشتند.
قلمروهای حوزه نوروز از جمله ایران در کمربند اقلیم نیم خشک کره زمین قرار دارند.
آب از اهمیت خاصی برخوردار است.
سال نو مقارن با برابری شب و روز(اعتدال ربیعی) آغاز زنده شدن زمین و فصل کشت و کار است
همه اقلام سفره هفت سین، از محصولات کشارزی و حاصل دسترنج دهقان است
نوشدن جهان با نوشدن دلها همراه است. قهرها آشتی می کنند و کوچکترها به دیدار بزرگترها می روند و از بیماران عیادت می شود. به خانه عزیز از دست رفتگان می روند و نوعید را به آنها سرسبزی می دهند.
طبیعت در رسیدن به بهار خانه تکانی کرده و درختان برگهای خود را ریخته و مرتع علف های خشک را به دست باد داده و اکنون هنگام جایگزینی پوشش کهنه با پوشش نوست. انسانها خانه های خود را تمیز و از کهنگی و فرسودگی می زدایند و دلهاشان را از کینه.
طبیعت لباس نو می پوشد، درختان سبز می شوند و چراگهها، دامهن کوهها سبز می شوند و کشتزارها سبز می شوند: فراش باد صبا را بفرمود تا فرش زمریدن بگستراند و در مهد زمین بنات نبات رات برویاند.(گلستان سعدی)

نوروز و تحرك

 

  • نوروز از جبنه هاي متفاوتي سبب تحرك و نشاط و شادابي مي شود:

اقتصادي و تجاري:

  • تعداد جمعيت حوزه نوروز به حدود 350 ميليون نفر بر آورد مي شود.
  • جابجايي مردم از شهري به شهري ديگر، و در درون شهري موجب افزايش فعاليت حمل و نقل و گردش مالي مي شود.
  • گردشگري درون كشوري و برون كشوري رونق مي گيرد.
  •  رستوران و هتلداري در مراسم نوروز رونق مي گيرد.
  •  پوشيدن لباس نو سبب رونق توليد و تجارت و خدمات بخش پوشاك مي شود.
  • خانه تكاني موجب دورانداختن لوازم كهنه و جايگزيني آن با لوازم نو و بدنبال آن خريد لوازم و اثاثيه منزل مي شود. هم صنعت و هم تجارت رونق مي گيرد.
  • تهيه شيريني و آجيل مصرفي 350 ميليون نفر سبب تحركي عظيم در بخش توليدات مواد غذايي مي شود.
  • ملزوماتي هم چون شمع، ماهي، هفت سين و گل و گلدان و سبزه نيز كسب و كار ايجاد مي كند.
  •  توليد و مصرف مواد آتشزا نيز در همين زمينه ديده مي شود.
  •  در موسم نوروز كسب و كار و خدمات رونق مي گيرد.
  •  شستشوي لوازم منزل و پوشاك به رونق اين بخش كمك مي كند.
  • رنگ آميزي در و ديوار خانه ها نیز به اشتغال و درآمد زایی منجر می شود.

تحرك روحي و رواني مردم:

 

  • سبب نشاط و سرزندگي مي شود
  •  سبب افزايش حس هويتي و افزایش غرور ملی مي شود
  • به همگرايي ملتها منجر مي شود.
  •  ديد و بازديدها موجب نزديكي مردم به هم مي شود و حس وحدت ملي را تقويت مي كند
  •  با نگرش به بزرگي و اهميت نوروز و نقش فرهنگي گسترده آن كه در بين ملل مختلف شرق گرامي داشته مي شود، آيا مي توان از آن به عنوان يك عامل فرهنگي- سياسي براي برقراری گفتمان بين فرهنگي و ديپلماسي فرهنگي در راستاي همگراييهاي منطقه اي بهره گرفت؟
  • در غرب نمونه هاي زيادي از آئينها از جمله كارناوالهاي مذهبي و فستيوالهايي كه با اهداف نزديكي فرهنگها برپا مي شود در راستاي ديپلماسي فرهنگي بكار گرفته مي شود.
  • براي نمونه مي توان از جشن كريسمس و جشن ژانويه در سال نو مسيحي ياد كرد. در سراسر جهان مسيحيت اين جشنها و آئينها گرامي داشته مي شود.

نقش نوروز در ایجاد وحدت در بین ملل قلمرو نوروز

 

  •  با وجودي كه جهان مسيحيت شامل يك دين و مذاهب گوناگون است، ولي كشورها، ملل، تمدنها و فرهنگهاي گوناگوني را در سراسر گيتي در بر مي گيرد.
  • آيا نوروز كه يك آيين است و سابقه تمدني آن به سه هزار سال می رسد و ديرپا تر از مسيحيت است، مي تواند چنين نقشي را ايفا كند؟
  • در اين گفتار سعي بر اين است که ضمن شناخت نوروز و جنبه هاي مادي و معنوي آن و گستره جغرافيايي آن به سوالهاي مطرح شده پاسخ داده شود.

نام ایران
سه مفهوم از نام ایران برداشت می شود:
یکم: ایران سیاسی


ایران به منزله یک واحد سیاسی-کشوری در غرب آسیا به مساحت 1.6 میلیون کیلومتر مربع دارای حکومت «جمهوری اسلامی»، عضو سازمان ملل، دارای مرزهای سیاسی معین و شناخته شده بین المللی. از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس محدود می شود. از شرق با پاکستان و افغانستان همسایه است. از شمال شرقی با ترکمنستان، از شمال با دریای خزر و از شمال غربی با جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکیه همسایه است. از غرب باکشور عراق همسایه است.


دوم: فلات ایران


فلات ایران منطقه گسترده جغرافیایی و زمین شناختی در قاره آسیا (اورآسیای مرکزی) در نیمکره شمالی است. این فلات در آسیای جنوبی، آسیای جنوب غربی و قفقاز گسترده شده است و از سرزمین‌های کم ارتفاع مجاور خود قابل تمایز است. فلات ایران تقسیمی جغرافیایی بر پایه وجوه تاریخی است. این منطقه، زیستگاه اقوام ایرانی و محدوده اصلی کشور ایران در دوره‌های مختلف تاریخی بوده است.
بلندترین قله فلات ایران تیریچ میر با بلندی ۷۶۹۰ متر در پاکستان است. فلات ایران جزء مهم‌ترین فلات‌های آسیائی-اروپائی است؛ از آن جا که رشته کوه‌های آن مرزهای سیاسی دوران معاصر را شکل داده‌اند و نیزرشته کوه البرز  در آن جای گرفته است.
دامنه این سرزمین وسیع از سلسله جبال زاگرس در شمال‌غربی تا رشته کوههای سلیمان در مشرق امتداد دارد و از شمال به قفقاز و دریای خزر و تمام امتداد آمودریا تا سرچشمه آن رودخانه و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان محدود می‌شود و به این ترتیب بین دره‌های حاصلخیز فرات و دجله از یک طرف و از سوی دیگر رودخانه سند  فلات مرتفعی به شکل مثلث وجود دارد که از اطراف توسط کوهها و ارتفاعات بزرگ محاصره شده است. 


سوم: ایران فرهنگی


ایران به منزله یک قلمرو فرهنگی و حوزه تمدنی شامل ایران سیاسی(جمهوری اسلامی ایران)، افغانستان و بخشی از پاکستان(سند و پنجاب و بلوچستان)، شمال هند(کشمیر)، شمال غربی چین(سین کیانگ=ترکستان شرقی)، ماوراء النهر یا آسیای مرکزی(تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان)، منطقه قفقاز(آذربایجان، ارمنستان، گرجستان)، جمهوری های داغستان و اوستیای شمالی(در ترکیب فدراسیون روسیه)، آسیای صغیر(آناتولی= بخش شرقی ترکیه امروزی)، بخشی از بین النهرین(عراق)، بحرین.


حوزه تمدنی ایران:


حوزه تمدني ايران به منطقه وسيعي اطلاق مي شود که با توجه به سابقه تاريخي آن فرهنگ و تمدن مشترکي در آن شکل گرفته و در منطقه ساري و جاري شده است. اين فرهنگ و تمدن مشترک مجموعه ملتهاي اين منطقه را به يکديگر پيوند زده و آنها را به صورت مجموعه اي داراي يکپارچگي فرهنگي شکل داده است. ملتهاي اين حوزه در طول تاريخ به رغم يکپارچگي فرهنگي آن تجزيه هاي مختلفي را تجربه کرده اند. اما به رغم اين تجزيه ها و جدائي ها با توجه به فرهنگ و تمدن مشترک خود ميل به همگرايي در بين آنان وجود داشته که در برخي از مراحل تاريخي و تحت تاثير عوامل مختلف اين گرايش تضعيف و در برخي مراحل تاريخي تقويت شده است.


نوروز جشن بزرگ حوزه تمدنی ایران


نوروز آييني است كهن و ماندگار با تاريخي شكوهمند كه در گسترة جغرافيايي جهان ايراني از غرب چين تا آناتولي‌، از شبه قاره هند و افغانستان در شرق تا بين‌النهرين در غرب و از سين كيانگ و آسياي مركزي در شمال شرق تا دامنه هاي شمالي قفقاز بزرگ در شمال و آسياي صغير در شمال غربي را شامل مي‌شود كه دورتا دور ايران زمين را به عنوان خاستگاه تمدن ايراني در بر مي گيرد.
اين آيين كهن و ارزشمند با جشن ها و مراسم ارزشمند علاوه بر ايران زمين در همة جمهوري هاي آسياي مركزي و استان سين كيانگ در غرب چين با شكوه تمام برگزار مي شود.


اقوام و مللی که نوروز را برپا می دارند:


ایرانی ها، تاجیکها، افغانها، تركمنها، ازبكها، قره قالپاقها، قزاقها و قرقيزها، آذريها، تركهاي شمال قفقاز از جمله تركهاي دربند در داغستان‌، و كردهاي تركيه‌، عراق و سوريه، ایزدیهای ارمنستان و عراق، تاتها و تالشهای قفقاز و بلوچهاي آسياي مركزي و تركهاي آناتولي همه در باور به اين آيين شكوهمند در برگزاري آن با هم سهيمند و از مراسم «مير نوروزي‌» در قزاقستان تا كردستان عراق‌، تا سبز كردن گندم در تمامي اين گسترة عظيم تا پختن سمنو در جاي جاي اين قلمرو در پيشباز به نوروز باستاني و عيد نوزايي طبيعت و دگرگوني جان و تن و نبات و جماد به هم مي پيوندند و تازه مي‌گردند.


پیدایش نوروز


در ادبيات فارسي جشن نوروز را مانند بسياري از آيين هاي ديگر، رسم ها، فرهنگ ها و تمدن ها به نخستين پادشاهان نسبت مي دهند. شاعران و نويسندگان قرن چهارم و پنجم هجري، چون فردوسي، منوچهري، عنصري، بيروني، طبري، مسعودي، ابن مسکويه، گرديزي و بسياري ديگر که منبع تاريخي - اسطوره اي آنان بي گمان ادبيات پيش از اسلام بوده، نوروز و برگزاري جشن نوروز را از زمان پادشاهي جمشيد مي دانند.
محمد بن جرير طبري نوروز را سر آغاز دادگري جمشيد دانسته است: «جمشيد علما را فرمود که آن روز که من بنشستم به مظالم ، شما نزد من باشيد تا هر چه در او داد و عدل باشد بنماييد ، تا من آن کنم. و آن روز که به مظالم (مجلسي که به شکايت مردم در باب ظلمهايي که بدانان شده، رسيدگي مي شده) نشست ، روز هرمز بود از ماه فروردين ؛ پس آن روز رسم کردند.» ابوريحان بيروني، پرواز کردن جمشيد را آغاز جشن نوروز مي داند: «چون جمشيد براي خود گردونه بساخت ؛ در اين روز بر آن سوار شد، و جن و شياطين او را در هوا حمل کردند و به يک روز از کوه دماوند به بابل آمد و مردم براي ديدن اين امر به شگفت شدند پس اين روز را عيد گرفته و براي يادبود آن روز تاب مي نشينند و تاب مي خورند.»
جشن نوروز پيش از جمشيد نيز برگزار مي شده و ابوريحان نيز، با آنکه جشن را به جمشيد منسوب مي کند، يادآور مي شود که، آن روز را که روز تازه اي بود جمشيد عيد گرفت؛ اگر چه پيش از آن هم نوروز ، بزرگ و معظم بود. به نوشته گرديزي: «جمشيد جشن نوروز را به شکرانه اين که خداوند گرما و سرما و بيماري و مرگ را از مردمان گرفت و سيصد سال بر اين جمله بود، برگزار کرد و هم در اين روز بود که جمشيد بر گوساله اي نشست و به سوي جنوب رفت، به حرب ديوان و سياهان، و با ايشان حرب کرد و همه را مقهور ساخت. خيام مي نويسد که «جمشيد به مناسبت باز آمدن خورشيد به برج حمل نوروز را جشن گرفت: سبب نهادن نوروز آن بوده است که آفتاب را دو دور بوده، يکي آنکه هر سيصد و شصت و پنج شبانه روز به اول دقيقه حمل باز آمد و به همان روز که رفته بود بدين دقيقه نتواند باز آمدن، چه هر سال از مدت همي کم شود؛ و چون جمشيد، آن روز دريافت (آن را) نوروز نام نهاد و جشن و آيين آورد و پس از آن پادشاهان و ديگر مردمان بدو اقتدا کردند.»


ویژگی های انسانی نوروز


جشنها و آئينهاي نوروزي در خود انديشه ها و آرمانهاي انساني و يزداني بهمراه داد که توانست پس از گسترش اسلام جزو معدود آداب و رسومي باشد كه پابرجا ماند.
اين آئينهاي زيباي نوروزي که برخي در پيشواز از نوروز، برخي در ايام نوروز و برخي ديگر در بدرقه نوروز در گستره اي وسيع در بين مردمان گوناگون برگزار مي گردد و دامنه آن نه تنها محدودتر بلکه سال بسال گستره تر شده و دول جديدالاستقلال بازمانده از شوروي را فراگرفته و به عنوان جشني دولتي براي بازيابي هويت سياسي مردم و انديشه سياسي دولتها شناخته شده از زيبايي، شکوه، عظمت و قداست خاصي برخوردار است.
به نظر مي رسد که اين آيين ها توانايي آن را دارند كه ملل و اقوام گوناگوني را كه بدان باور داشته و همه ساله آن را پاس داشته و برپا مي دارند، بهم نزديك سازد. اگر اين فرض در نظر گرفته شود اين وظيفه را كدام كشور يا ملتي مي تواند به انجام رساند؟
نام اين جشن و آيين در بين همه مللي که آن را برگزار مي کنند از هر زبان و نژاد همان «نوروز» ناميده مي شود و هيچگاه نام آن به زبانهاي ديگر مردماني که آن را برگزار مي کنند و حتي به زبانهاي محلي ايراني نيز ترجمه نشده است. اين مورد از ديگر وجوه ماندگاري و جاودانگي آن است.


علل ماندگاري نوروز


از علل ماندگاري نوروز آن است که اين آيين مردمي است و در قلب مردم و در بين مردم و در خانواده برگزار مي شود.
خانواده خاستگاه پاسگاه و پروردگاه نوروز است به همين جهت آن را ماندگار و جاويد ساخته است. چون خانواده کوچکترين واحد اجتماعي و پس از جمعيت از بيشترين تعداد برخوردار است، نوروز را توانسته است در طول تاريخ نگهدارد، شکوه بخشد و به نسلهاي بعدي منتقل نمايد.
اين رمز جاودانگي و ماندگاري نوروز را بايد در جاودانگي و ماندگاري نهاد خانواده در جامعه شرق  جستجو کرد.
نوروز از معدود آئينهايي است كه در آن رابطة انسان و طبيعت و پاسداري از محيط زيست متجلي مي‌شود.
آئينهاي نوروزي آن چنان در دل مردم نشاط مي‌آفريند كه از گذشته دور تا كنون نه تنها از بين نرفته بلكه بر شكوه آن افزوده شده است‌. كمتر آئيني را مي‌توان يافت كه ضمن برخورداري از جنبه‌هاي مردمي توانسته باشد بر روح و جان مردم ريشه دواند.
آئيني است توحيدي كه هم ويژگيهاي مردمي و انساني در آن وجود دارد و هم آئين ديني و مذهبي پنداشته مي‌شود. اين آئينها كه از دورة باستان در قلمرو امپراتوري ايران پديدار شد، شکل گرفت و جاودانه شد، پس از اسلام نيز به حيات روحاني خود ادامه داد.
دين اسلام هر آنچه روشها، باورها و آيينهايي كه مخالف با انديشه‌هاي اسلامي بود، در قلمرو خود منسوخ كرد. ولي نوروز با تمام قدرت خود ماندگار شد. راز اين ماندگاري چيزي نبود جز ويژگيهاي آئيني آن كه مظاهر شرك و بت پرستي در آن نبود.
هر چند ايران زمين سرزمين بت پرستي نبود. اينجا همیشه تاریخ سرزمين توحيدي بوده است. 

قلمرو جغرافيايي نوروز


قلمرو جغرافيايي حوزه نوروز در ناحيه كم آب كره زمين واقع شده است‌. اين قلمرو منطبق است با عرض های بين مدار راس السرطان(23 درجه و 27 دقيقه عرض شمالی) تا مدار 50 درجه عرض شمالی در نيمکره شمالی و نصف النهارات 20 درجه تا 80 درجه طول شرقی از نصف النهار گرينويچ، نيمکره شرقی.
در اينجا آب ارزش بسيار دارد و حيات انسان و طبيعت مستقيما بدان وابسته است و با يكديگر پيوند عميق دارند.


آب:


در كتيبه بيستون آمده است كه اهورمزدا اين سرزمين را از خشكسالي، جنگ و دروغ در امان نگاهدارد. آب از ديگر عناصر مهم نعمتهای خداوندي است(و هر چیز زنده را از آب قرار دادیم-قرآن کریم) که در عرصه جغرافيايي حوزه نوروز گرامي داشته مي شود و تنگ بلور با آب زلال و ماهي قرمز نشان زندگي و حيات شاداب است. در آیین زرتش گفته آمده است: هر کس در آب تف بیاندازد گناهکار است. دين اسلام نيز ارزش زيادي به آب قائل است و بهشت وعده داده شده خداوند يكتا در قران كريم جايي است كه نهرهاي فراوان آب زلال در آن جاري است و باران نعمت الهي است كه به امر خداوند بر زمين مي بارد و به اذن پروردگار دانه را در خاك مي روياند و تازه شدن طبيعت در هر سال بعد از زمستان سخت، نشانه و نمادي از رويش و حياتي دوباره براي انسان و نشان رستخيز است.

آئين نوروزي سپاسگزاري بدرگاه يزدان است، به پاس نعمت هایي كه در اختيار انسان گذاشته است‌.
با نگاهي به آئينهاي نوروز از جمله خانه تکانی پیش از عید، چارشنبه آخر سال‌، سفره هفت سين‌، مراسم تحويل سال‌، ديد و بازديدهاي نوروزي‌، دیدار از بزرگترها، سرکشی به بیماران، یاری رساندن به تنگدستان، آشتی دادن کسانی که با هم قهر بوده اند، اهداي عيديانه‌، و مراسم سيزده بدر، همه به نحوي با روابط انسان و طبيعت و روابط بين انسانها وابسته ست‌. 


آیین های پیشواز از نوروز:

 

  • خانه تکانی
  • نوروز خوانی
  • چارشنبه سوری
  • تهیه سمنو
  • سفره هفت سین
  • سال تحویل

آیینهای های نوروزی:

  • میرنوروزی
  • دید و بازدید
  • بازیهای نوروزی

آیینهای بدرقه نوروز:


سیزده بدر و چارده بدر

  • خانه تکانی؛ نخست درهم ریختگی ، سپس نظم و نظافت
  • بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
  • فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
  • تمام خانه برای نظافت زیر و رو می‌شد. در بعضی از نقاط ایران رسم بود که حتا خانه‌ها را رنگ آمیزی می‌کردند و اگر میسر نمی‌شد، دست کم همان اتاقی که هفت سین را در آن می‌چیدند، سفید می‌شد.
  • اثاثیه‌ی کهنه را به دور می‌ریختند و نو به جایش می‌خریدند و در آن میان شکستن کوزه را که جایگاه آلودگی‌ها و اندوه‌های یک ساله بود واجب می‌دانستند.
  • ظرف‌های مسین را به رویگران می‌سپردند. نقره‌ها را جلا می‌دادند. گوشه و کنار خانه را از گرد و غبار پاک می‌کردند. فرش و گلیم‌ها را از تیرگی‌های یک ساله می‌زدودند و بر آن باور بودند که ارواح مردگان، فروهر‌ها (ریشه‌ی کلمه‌ی فروردین) در این روز‌ها به خانه و کاشانه‌ی خود باز می‌گردند، اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند خوشحال می‌شوند و برای باز ماندگان خود دعا می‌فرستند و اگر نه ، غمگین و افسرده باز می‌گردند. از این رو چند روز به نوروز مانده در خانه مُشک و عنبر می‌سوزاندند و شمع و چراغ می‌افروختند.


نوروزخواني يا بهارخواني


اين آيين در هر منطقه اي با نام ويژه اي انجام مي شود. البته در برخي نقاط کاملا به فراموشي سپرده شده ولي در مناطق ديگري مانند استان هاي شمالي هنوز اجرا مي شود. مي توان گفت حاجي فيروز يا عمونوروز خود يک نوروز خوان است.
در استان مازندران معمولا 15روز قبل فرارسيدن عيد، نوروز خوانان به روستاها مي روند و با خواندن اشعار و ترانه هاي محلي سال نو را مژده مي دهند.
در بين اين گروه يک نفر ساز مي زند و ديگري مي خواند و نفر سوم که کوله کش يا بارکش خوانده مي شود به در خانه اهالي رفته و از آنها هديه دريافت مي کند. آيين بهارخواني در سالهاي گذشته بيشتردر نواحي شمالي و جنوبي استان البرز، مازندران، گيلان، تالش و ديلمان، کومش و طالقان رواج داشت ولي اکنون به شکل پراکنده در روستاهاي دوردست اين مناطق مشاهده مي‌شود.
در بين اين گروه يک نفر ساز مي زند و ديگري مي خواند و نفر سوم که کوله کش يا بارکش خوانده مي شود به در خانه اهالي رفته و از آنها هديه دريافت مي کند.
آيين بهارخواني در سالهاي گذشته بيشتردر نواحي شمالي و جنوبي استان البرز، مازندران، گيلان، تالش و ديلمان، کومش و طالقان رواج داشت ولي اکنون به شکل پراکنده در روستاهاي دوردست اين مناطق مشاهده مي‌شود.
درآذربايجان شرقي بيشتر نوروزخواني ها مخصوص «ساياچي» ها بود که در روستاها و شهرها آمدن نوروز را مژده مي دادند. دو سه روز مانده به عيد، جوانها به در خانه ها رفته، در مي زدند و پشت در شعري مي‌خواندند، يکي از آنها دامني به تن داشت تا هداياي مردم را در دامنش جمع آوري کند.


مراسم نوروزخوانی در مازندران


نوروز خوانان معمولا" پانزده روز قبل از فرا رسیدن عید نوروز به داخل روستاها می‌آیند و با خواندن ترانه‌های محلی، طلیعه سال نو را به آنان مژده می‌دهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را می‌خواند، یک نفر ساز می‌زند، نفر دیگر که به آن کوله کش (بارکش) می‌گویند به در خانه‌های مردم می‌رود.صاحب خانه نیز با دادن پول ،شیرینی، گردو، تخم مرغ و نخود، و کشمش و .... از آنان پذیرایی می‌کند .


نوروز خوانی در تالش


در این آیین باستانی چاووش خوانان محلی تالش با خواندن اشعاری در وصف بهار در خیابان ها و معابر ، رسیدن نوروز باستانی را به مردم خبر می دهند و آنها را برای میزبانی بهار آماده می سازند.
پیچیدن صدایی حزین و دل انگیز ترنم فرا رسیدن فصلی از تحول و نورستگی و طراوت و شادابی را در گوشه و کنار شهر خبر می دهد.
با این آواها و نواهای فرح بخش ، تالشان این کهن فرهنگان گوشه شمال غربی گیلان زمین به استقبال سال جدید و نوروز باستانی می روند.
در آذربايجان غربي نويد سال نو را «تکم چي» ها بر عهده داشتند. «تکم» در زبان آذري يعني «بُز نرِ من» و به گرداننده اين آيين «تکم چي» مي گفتند.
تکم چي پیکره چوبي بزی را که پوست بزغاله بر آن کشيده بود و دو شاخ برسرش گذاشته بود، به همراه يک نفر ديگر (توبره کش) به روستاها مي رفتند و با چرخاندن بزچوبي و خواندن اشعاري در حالي که کودک و بزرگ در پي آنها روان بودند، مژده فرارسيدن نوروز را مي دادند و ازمردم هم هديه مي گرفتند.


چهارشنبه سوری
 چهارشنبه سوري به روايت شاهنامه فردوسي
 سور به معناي ميهماني و جشن مي باشد. براساس سروده هاي پيروز پارسي، حکيم فردوسي، سياوش فرزند کاووس شاه در هفت سالگي مادر را از دست مي دهد. پادشاه همسر ديگر را برمي گزيند، سودابه که زني زيبا و هوسباز بود عاشق سياوش مي شود.
 سودابه در انديشه بود تا به گونه اي سياوش را به کاخ خويش می کشاند. سودابه مهر و عشق خود به سياوش را باو مي گويد و همزمان به او نزديک مي شود و او را در آغوش کشيده و مي بوسد.
 سياوش با خشم و اضطراب و دلهره به نامادري خود می گوید که او را مانند مادر می داند و از این کار شرم دارد. سياوش خشمناک از جاي برخاسته و عزم خروج از کاخ سودابه را می کند. سودابه که از برملا شدن واقعه بيم دارد و فرياد می کند و درست بسان افسانه يوسف و زليخا دامن پاره کرده و گناه را به سياوش متوجه می کند.
در پي جار و جنجال سودابه، کيکاووس پادشاه ايران از جريان آگاه شده و از سياوش توضيح می خواهد. سياوش به پدر می گوید که پاکدامن است و براي اثبات آن آماده است تا از میان آتش عبور کند. آتشی هنگفت افروخته می شود. سياوش به تندرستي و چاپکي و چالاکي به همراه اسب سياهش از آتش عبور کرده و تندرست از آن بيرون می آید.
 اين اتفاق و آزمايش عبور از آتش در بهرام شيد (سه شنبه) آخر سال روي داده بود و از چهارشنبه تا ناهيد شيد (جمعه يا آدينه) جشن ملي اعلام شد و در سراسر کشور پهناور ايران به فرمان کيکاووس سورچراني و شادماني برقرار شد و از آن پس به ياد عبور سرفرازانه سياوش از آتش همواره ايرانيان واپسين شبانه بهرام شيد (سه شنبه شب) را به ياد سياوش و پاکي او با پريدن از روي آتش جشن مي گيرند.

 

  • پاس دارم آتش جاويد را
  • يادگار فطرت جمشيد را
  • چند روزى مانده بودش تا به عید
  • آمد آتش در چنين روزى پديد
  • بهر او آتشگهى آراستند
  • از پليدى و سياهى كاستند
  • پس ازآن هر روز در روزى چنين
  • جشن سورى بوده در ايران زمين
  • تا كه آتش را پرستارى كنيم
  • از اهورا طلب يارى كنيم.
  • هفت سین
  • سبزه

در مراسم نوروز سبزكردن گندم در يك بشقاب جزو سنت معمول است كه در تمام كشورهايي كه در حوزه نوروز قرار دارند بدون هيچ گونه تفاوتي انجام مي‌گيرد.
سبزي گندم نشانه احترام به طبيعت و رستني است‌. از طرفي گوياي اين واقعيت است كه براي پاسداري از نعمات الهي بايد آن را عزيز داشت‌. در آئين زرتشت آمده است كه «هر كس كه گندم مي‌كارد راستي مي‌افشاند».  زحماتي كه دهقان براي روياندن گندم مي كشد عبادت شمرده مي شود.


سمنو (سومنک/سومه لاک)

 

  • سمنو نماد برکت و روزي با حرمت تمام به عنوان عنصر اصلي آئين هاي نوروزي در تمام گستره جغرافيايي نوروز در کنار سبزه از واجبات سفره نوروزي و هفت است. در آسیای مرکزی سمنو را در خانه  ها  می پزند و آن را بین دوستان و همسایگان به عنوان احسان توزیع می کنند.
  •  در تاجیکستان زنان و دختر هنگام تهیه سمنو دسته جمعی می خوانند:
  •  سمنک در جوش، ما کفچه زنيم،

ديگران در خواب، ما دفچه زنيم!

 

  •  سمنک بوی بهار است،
  • سمنک رمز بهار است،
  • عيد نوروزی مبارک!
  • عيد نوروزی مبارک!
  • سمنک در جوش ما کفچه زنيم،
  • ديگران در خواب ما دفچه زنيم!

سمنو عنصر حیات بخش سفره هفت سین


سمنو كه يكي از عناصر اصلي سفره هفت سين است‌، از آرد جوانه گندم تهيه مي‌شود همان گندمي كه با خوردن آن آدم از بهشت رانده شد و در زمين مستقر و سرآغاز حيات بشر در زمين شد.
سمنو سرشار از ويتامين «ئي» است كه اكسيداني قوي و بي اثر كننده راديكالهاي آزاد در بدن است‌.
سمنو علاوه بر آن داراي انواع ويتامينهاي «بي» است كه مصرف آن ضمن تأمين كالري براي حفظ جواني‌، سلامتي و رفع افسردگي بسيار مفيد بوده و ضد پيري است‌.
در اين حوزه گندم و در نهايت نان داراي ارزش مادي و معنوي بسيار است‌.


حرمت گندم و نان

 

  • تكه نان را كسي زير پا نمي‌گذارد.
  • نان كسي را نمي‌بُرّند و به گرسنه نان مي‌دهند و هزاران پند و امثال حكم در باره نان گفته شده است‌.
  •  گندم سبز زينت بخش سفره هفت سين است‌. هم نعمت و هم سبزي است‌.
  •  از قول پيامبر اسلام گفته شده است كه نگريستن به رنگ سبز بينايي را تقويت مي‌كند، چيزي كه امروزه جهان علم بدان باور رسيده و آن را توصيه مي كند.
  • آئين نوروز چنان با اسلام در آميخت و با آن عجين شد كه امام ششم شيعيان آن را آئيني مبارك و مقدس برشمردند و پيروان خود را به برگزاري و بزرگداشت آن دعوت كردند. 

سيب ميوه اي بهشتي

 

  • سيب يكي از سالم ترين و مفيدترين ميوه هايي است كه داراي آهن زيادي است.

بنا به روايات مذهبي اين ميوه بهشتي قبل از آفرينش انسان در بهشت وجودداشته است. اين ميوه خوش طعم به رنگها، اندازه ها وطعم هاي مختلفي وجود دارد كه از نظر طبي خواص مشابهي دارند.
عطاران قديم شربت ها ودم كرده هاي گوناگوني از سيب را براي درمانهاي مختلف تجويز مي كرده اند كه معروفترين آنها (شربت سيب شاه شاپور) مي باشد كه در تركيب آن از گل گاوزبان، زعفران، سنا و... استفاده مي شده است.
عده اي نيز معتقدند «يك سيب صبح و يك سيب شب، طبيب را دور نگاه مي دارد».
سيب خاصیت تقويت كننده اعصاب و آرام كننده دارد. سيب داروي سينه است. سيب، عطش را نيز برطرف مي كند.


سير، معجزه طبیعت

 

  • سير داروي خوبي براي بي خوابي، تب، فلج و رعشه به شمارمي آيد. سير باعث رقيق شدن خون و كاهش فشارخون، پايين آمدن چربي و قندخون مي شود. در طب سنتي مصرف سير را درمعالجه تمام بيماريهايي كه دراثر بدي جريان خون و فشار خون پيدامي شود، مفيد مي دانند.
  • مصرف سير به علت وجود گوگرد فراوان درآن و ساير تركيبات آن، يك ضدسم و تقويت كننده واقعي است.، سيستم ايمني را فعال مي سازد و تعداد سلولهاي كشنده طبيعي بدن را كه مسؤول كنترل سرطان هستند، زيادمي كند.
  •  مطالعات نشان داده كه سير يك عامل ضدسرطان است و از ايجاد بعضي از ژنهاي عامل سرطان در شكم پيشگيري مي کند. همچنين سلولهاي كبد و مغز را محافظت مي نمايد. بهترين و مؤثرترين نوع مصرف سير، استفاده از سير تازه و خام و به صورت له شده مي باشد.

سنجد ميوه فراموش شده!

 

  • سنجد ازنظر غذايى كم كالرى است و براى اطفال سازگار و مقوى معده و مانع از اثرات صفرا مى باشد. طب گياهى در مورد خواص درمانى سنجد مى گويد:
  • سنجد از ريخته شدن بادنزله به درون بينى پيشگيرى مى كند. مصرف سنجد براى درمان وجلوگيرى از عوارضى مثل زخم روده، سرفه هاى حاد گرم، سردرد و اثر رطوبت نافع است.
  •  شكوفه سنجد بسيار خوشبو است، در شيرينى پزى كاربرد دارد و محرك است.
  • سنجد مقوى قلب و برطرف كننده تب و لرزهاى سرد در بيماريهاى سينه مثل تنگى نفس، زخم ريه و عوارض دماغى محسوب مى شود.
  • سنجد براى درمان بيمارى هاى كبدى عبارتند از: استسقاء، زردى و يرقان مفيد است و سنجد پخته شده به طور كامل (پوست - گوشت - هسته) در روغن زيتون به صورت خوراكى جهت درد مفاصل، خارش پوست و رشد مو توصيه شده است.
  • میر نوروزی
  • میر نوروزی یکی از مراسم مربوط به جشن نوروز بود که در ایران مقارن با بهار انجام می‌دادند. در ایران رسم بود در ایام عید نوروز محض تفریح عمومی و مضحکه فردی عامی و از میان مردم را به عنوان پادشاه یا امیر یا حاکمی موقتی به نام میر نوروزی انتخاب می‌کردند و فرمانرویان و حکام محلی، برای یک یا چند روز زمام امور شهری را به عهده‌اش می‌سپردند.
  • در مدت امارت موقتی میر نوروزی ظاهراً عنان اختیار را به دست وی سپرده و اوامر او را رعایت کرده و لازم الاجرا می‌دانسته‌اند. پس از انقضای ایام نوروز پادشاهی او نیز به پایان می‌رسیده‌است.
  • از آغاز تا انجام دوره حکومت سپنجی (حکومت عاریتی) حق هر گونه خندیدن یا تبسم از میر نوروزی سلب می‌شد و وظیفه همگان این بود که در صورت مشاهده کمترین خنده یا تبسم از میر وی را از مقام خلع کنند. بزرگان شهر نیز امکانات گوناگون و شمشیر و خنجر و و انواع وسایل مورد نیاز را در اختیار وی و یارانش می‌گذارده‌اند و مردم شهر هم دستورهای میر را که بسیاری از آنها در جهت فراهم ساختن شادی و نشاط و سرگرمی عموم و خنداندن طبقات مردم صادر می‌شده، به طیب خاطر اجرا می‌کرده‌اند.
  • که بیش از پنج روز نیست حکم میر نوروزی(حافظ)
  • رسم میر نوروزی، یعنی جا به جا شدن ارباب و بنده بود. در این رسم به قصد تفریح کسی را از طبقه‌های پایین برای چند روز یا چند ساعت به سلطانی بر می‌گزیدند و سلطان موقت بر طبق قواعدی اگر فرمان‌های بیجا صادر می‌کرد، از مقام امیری بر کنار می‌شد.
  • نظیر این جشن در بابل و در بین ملل دیگر نیز مرسوم بود.
  • نشانی از این رسم را در اثر سروانتس به نام دن کیشوت نیز ملاحظه می‌کنیم. قهرمان داستان را که علی‌الظاهر سفیه و ابله است در شهری لباس شاهان می‌پوشانند که چند روزی حکومت کند و مردمان تفریح نمایند.
  • همچنین از شواهد چنین بر می‌آید که انتخاب میر نوروزی نه تنها در نقاط ایرانیان در سرآغاز سال نو مرسوم بوده بلکه پا به پای گسترش آئین نوروزی در قلمرو اسلام که به وسیله ایرانیان انجام می‌گرفته، برگزیدن میر نوروزی در برخی از کشورها از جمله مصر نیز رواج عام یافته بوده‌است.

نوروز و ادبیات

 

  • در آثار تمام شاعران حوزه نوروز به نحوي به عيد نوروز و آئينهاي آن اشاره رفته است‌.
  • حکيمان، سخنوران و بزرگان علم و ادب ايراني هم چون فردوسي طوسي‌، ناصر خسرو قبادياني‌، حكيم عمر خيام‌، سعدي شيرازي‌، حافظ شيرازي‌، نظامي گنجوي‌، منوچهري دامغاني‌، و بسياري ديگر در وصف بهار و نوروز سخن گفته‌اند.
  • در اين قلمرو کمتر شاعري را مي توان يافت که در باره وصف نوروز سخن نگفته باشد. 


نوروز در سرزمینهای جهان ایرانی
 
تاجیکستان:


با شکوهترین و گسترده ترین آیینهای نوروزی در تاجیکستان برگزار می شود. این آیینها که با نمایشهای خیابانی، چوگان بازی، بزکشی، کشتی گیری، سمنو پزی، ارائه صنایع دستی، برگزاری نمایشگاههای محصولات کشاورزی و دامی در میادین شهرها و روستاها و در میدانگاهها  در سراسر این کشور آریایی تبار و تاجیک زبان به جشنی سراسری تبدیل می شود.


افغانستان:


زیباترین و ماندگارترین جشن نوروزی که آیینی فراگیر و گسترده است، به عنوان آیینی دینی در مزار شریف افغانستان(مرکز ولایت بلخ) برگزار می شود.


میله گل سرخ

  • «ميله» يا «جشن گل‌سرخ»، جشن و مراسم ملي و آييني باشکوهي است که همه ساله، مصادف با نخستين روز سال نو، يعني در عيد نوروز در شهر مزارشريف افغانستان و در جوار حرم منسوب به حضرت علي(ع) در اين شهر برگزار مي‌شود.
  •  يکي دو ماه قبل از اين مراسم؛ بيرق مخصوص اين‌روز که بسيار بزرگ، سنگين و باشکوه است آماده مي‌شود. بيرقي که توده‌هاي مردم آن را «ژنده‌ي مولا» مي‌نامند.
  • ظروفِ خاص اين مراسم، با قلع سفيد شده و دسته‌هاي برگزار کننده از حومه‌ي شهر مزارشريف، به ويژه دهکده‌ي «تاشقرقان»، خود را آماده مي‌کنند.
  •  از هفته‌ها قبل حرم حضرت علي(ع) در مزارشريف غبارروبي مي‌شود. درها رنگ‌آميزي شده و گلدان‌ها و ظروف تزييني در مکان‌هاي خود نصب مي‌شوند.
  • مسؤولان برگزاري مراسم براي پذيرايي ده‌هاهزار زايري که در آن‌روز از خود شهر و از ديگر نقاط افغانستان و حتي جهان به آن‌جا مي‌آيند، آماده مي‌شوند.
  • بسياري از مقامات مهم محلي و دولتي حتي از کابل خود را به مزار مي‌رسانند.
  • جشن گل‌سرخ تا چهل روز ادامه مي‌يابد. بدين معني که بيرق در جاي خود مستقر شده و تا چهل روز که روزهاي خاصي از آن ويژه زنان و دختران افغاني است، مردم به زيارت بيرق آمده و آن را مي‌بوسند و گاه نخ و پارچه‌اي به آن مي‌بندند.
  • سنت‌ها و رسومي نيز ويژه‌ي اين چهل روز وجود دارد که به مرور انجام مي‌شود. پس از آن «ژنده‌ي مولا» به مکان امني منتقل مي‌شود تا سال بعد دوباره براي جشن گل‌سرخ آماده گردد.
  • ترانه افغانی «ملا ممد جان» مربوط به همین ایام در شهر مزار شریف است. 
  • سرود ملامحمدجان در بیان سوزِ دل عایشه، دختر عاشقی است که نذر گرفته در ایام نوروز به مزار شریف برود و در جوار آرامگاه مولا علی دعا کند، تا آرزویش که رسیدن به ملامحمدجان است برآورده گردد.

 

  • کردها احیا گران نوروز در جهان ایرانی
  • نوروز در ترکيه خاص نواحي شرقي آن کشور است و از اعياد ملي کردها محسوب مي شود.
  •  در شهرهاي جنوب شرقي ترکيه، مانند دياربکر، اورفا، ماراش، و مرسين، نوروز مراسم باشکوهي دارد که بيشتر نماينده و منعکس کننده فولکلور مردم آن نواحي است.
  •  از ويژگي هاي آن يکي نواختن پر سر و صداي سورنا و دهل و ديگري ايراد سخنراني هاي آتشين در کنار کپه هاي آتش است.
  • اين آئين ها در ميدان هاي بزرگ و اصلي شهرها و روستا ها برگزار مي گردد و جمعيت انبوهي از زن و مرد، در حالي که دست هم را مي گيرند، به دور کپه هاي آتش به رقص و پايکوبي مي پردازند.
  •  در خانه ها پختن شيريني هاي خانگي و غذا هاي خاص نوروز از سنت هاي ديگر مراسم نوروزي است.   
  • آوارگی کردها در در جان به سبب نابسامانی های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنان در سوریه، ترکیه و عراق، سبب پراکندگی آنان در بسیاری از سرزمینهای بیگانه بیرون از قلمرو نوروز شد. آنان برای پاسداری از هویت خویش فرهنگ کردی(زبان، پوشاک، خوراک و آیینهای ملی) خود را زنده نگهداشتند. از این رو نوروز را با گرمی و زیبایی در سرزمینهایی که در آن ماوا گرفته اند برپا داشتند. به همین جهت مردمان دیگر سرزمینها با رمز و راز نوروز آشنا شدند. 
  • نوروز در بین ترک زبانان

 

نوروز در ترکیه

  • عثمانيها نوروز را به عنوان يكي از ايام معدود جشن مي‌گرفتند و مراسمي در كاخ سلاطين برپا مي‌كردند در اين روز حكيم باشي معجوني را كه «نوروزيه‌» ناميده مي‌شد و با افزودن مشك‌، عنبر و ساير عطريات فراهم مي‌آمد، به هنگام ورود آفتاب به برج حمل د ركاسه‌هاي چيني سرپوش دار تقديم سلطان مي‌كرد، نزديكان سلطان از جمله همسران و دختران وي نيز نصيب خود را از اين معجون مي‌گرفتند.

نوروز در جمهوری آذربایجان

 

  •  بر طبق آداب و رسوم در روزهاي پيش از عيد نوروز، نظافت و گردگيري از خانه و حياط و كاشتن درخت و از اين قبيل امور انجام مي‌شود. 
  • مردم در خانه ها به نظافت گسترده و همه جانبه مي پردازند. لحافها و تشكها و قالي و قاليچه و گليم جاجيم و زيراندازها را در آفتاب مي گسترند و لوازم خانه را در داخل حياط در معرض نور آفتاب قرار مي دهند تا ناپاكيهاي آن ها زدوده و از ميان برود. خانه و حياط خانه را با جارو مي روبند و در پايان كار، جاروي كهنه را مي سوزانند. باغچه منازل را سر و سامان مي دهند و درختان ميوه و بوته هاي گل را هرس مي كنند. پاي درختان را بيل مي زنند، جويها را لايروبي و باغها را آبياري مي كنند.

چارشنبه های آخر سال

 

  • در جمهوري آذربايجان در هر يك از چارشنبه هاي ماه اسفند(بايرام آيي‌)، مراسم شب چارشنبه هاي آخر سال را بر گزار مي كردند. هر يك از اين چارشنبه ها بر هر يك از عناصر چارگانة «آب‌»، «باد»، «آتش‌» و «خاك‌» استوار بود. هر كدام از اين چارشنبه ها را به نام همان عنصر حياتي به نام «سو چرشنبه سي‌» (چارشنبة آب‌)، «اود چرشنبه سي‌» (چارشنبة آتش‌)، «يئل چرشنبه سي‌» (چارشنبة باد)، و «تورپاق چرشنبه سي‌» (چارشنبة خاك‌) با مراسم و آيينهاي ويژة همان چارشنبه برگزار مي كردند.
  • بنا به باورهاي كهن‌، در هر يك از اين چهارشنبه‌ها يكي از عناصر چهارگانه طبيعت «زنده مي‌شد» و در ارتباط با خلاقيت هنري‌، هر چهارشنبه‌اي در جلد انسان تصور مي‌شد و مردم شادماني‌ها و مراسم بزرگي ترتيب مي‌دادند

كوسه بازي‌

  • در روزهاي عيد يكي از پسنديده ترين نمايشها، نمايش «كوسا - كوسا» (كوسه بازي‌) است‌. كوسه نماد زمستان‌، و بُز نماد بهار است‌. دادن نقش زمستان به كوسه براي نشان دادن نبود محصول‌، سبز نشدن غله‌، قحطي و كسادي زمستان است‌.
  • دادن نقش بهار به بز نشانه‌اي است از اينكه بهار نيز چون بز زاينده است‌.
  • بز به انسانها گوشت‌، شير، مو، چربي و سوخت حيواني مي دهد و بزغاله مي زايد.
  • پيروزي بُز بر كوسه نشانة پيروزي بهار بر زمستان است‌.

تهیه سمنو

  • يكي از ملزومات سفرة نوروزي‌، سمنو است‌. سمنو نشانة سبزي و فراواني است‌. سمنو اشاره‌اي است بر زنده شدن طبيعت‌، غرق شدن دشتها در گل و سبزي‌، برگ دادن درختان‌، و فراواني سال آينده‌. سمنو همچنين يكي از عزيز ترين خوراكي هاي نوروز است‌.
  • حلواي سمنو، همچنين سوغاتي عيد براي خويشاوندان و نزديكان و دوستان و همسايگان فرستاده مي شود.
  • سمنی آی سمنی ساخلا منی
  • هر ایلده من گؤیَردَرَم سنی
  • سمنو آی سمنو مرا نگهدار. همه ساله تو را سبز خواهم کرد

ازبکستان

 

  • در گذشته نوروز جشن جوانان بود و روز اظهار عشق‌. جوانان‌، سيب‌، انار، تخم‌مرغهاي رنگ كرده و شيريني بسوي دختراني كه دوست داشتند پرتاب مي‌كردند و به آنها «كشمش‌» و حلوا (نوعي شيريني ساخته شده از تخمه آفتابگردان‌) ارسال مي‌كردند.
  • در طول زمان‌، اين جشن رفته رفته اهميت ديني يافت و به حضرت محمد (ص‌) پيامبر نسبت داده شد، هنگامي كه او از سوي دشمنان مورد آزار قرار گرفت و مكه را در ماه محرم بسوي مدينه ترك گفت‌. به عنوان سپاسگزاري براي حيات او، مردم جشن گرفتن نوروز را به عنوان سال نو آغاز كردند.
  •  پختن غذاي سنتي «سومه‌لك‌» (سمنو) را در اين روز كه در ارتباط با نام فاطمه بي‌بي (حضرت فاطمه زهرا «س‌») دخت حضرت محمد (ص‌) است‌، رواج دارد. افسانه‌هاي بسياري درباره منشأ اين سنت نوروزي وجود دارد.

 

  • در شهرهای سمرقند و بخارا و ترمذ جشن نوروز با شکوه بیشتری نسبت به دیگر مناطق ازبکستان برگزار می شود.
  •  در اثناي برگزاري نوروز، هنرمندان موسيقي هنرنمايي مي‌كنند، در ميادين بزرگ و كوچك در شهرها، يك فرد لوده‌، «اسكي‌ياچي‌» (با شوخي و خنده‌)، مردان نيرومند و بندبازان‌، مهارتهاي خود را به نمايش مي‌گذارند.
  • در خيابانها و گذرگاهها، مردم اين فرصت را خواهند داشت كه از غذاها و خوردنيهاي خوشمزه‌اي كه براي اين جشن‌ها به مردم تعارف مي‌شود، بهره‌مند شوند.
  • در ميان اين خوراكيها، آنهايي كه از آرد تهيه شده‌(سنبوسه‌)، و ميان آنها از پيازهاي بهاري پر شده است‌، لذيذتر است‌.
  • در ازبكستان نوروز آئيني عموميت يافته و سنت‌هاي تازه‌اي برقرار شده است.

در ترکمنستان

 

  • «عيد نوروز» به نشانة احياي دوبارة آداب و رسوم ديرينة مردم تركمنستان است‌. اين عيد كه سال‌هاي سال در اين سرزمين دوام داشته، باعث شكوفايي آداب و رسوم ديرينه مي‌شود. 
  •  در بين تركمن‌ها ضرب المثل معروفي هست كه مي‌گويد «يلينگ گلني نوروز دن بللي‌» (نوروز فرارسيدن سال نو را نويد مي‌دهد).
  •  استفادة عامة مردم تركمن از اين ضرب المثل‌، حاكي از درجة بالاي اهميت به اين عيد ملي مي‌باشد. عيد نوروز جشن كشاورزانی محسوب مي‌شود كه آذوقة مردم را تأمين مي‌كنند و به همين دليل بوده كه كشاورزان دامنه‌هاي كوه «كپت داغ‌» و همچنين كناره‌هاي آمودريا آن را با عظمت خاصي جشن مي‌گرفته‌اند، البته بعدها اين تأثير به مناطق دامداري نيز رسيده است‌.
  • پاره‌اي از آيين ها و جشنهاي نوروزي كه خاص تركمن‌هاست‌، به اين جشن حالت ملي مي‌دهد.

در قزاقستان

 

  • مردم قزاق در نوروز، لباس‌هاي نو و سفيد مي‌پوشند، مردان هنگام ديدار دست مي‌دهند و سينه‌هاي خود را به هم مي‌چسبانند. اين سنت را قزاق‌ها توس سوتيسترو مي‌نامند. زن‌ها نيز يكديگر را آغوش مي‌گيرند. اين كار بر اساس يك اعتقاد انجام مي‌شود؛ آنها عقيده دارند سينه پشت و پناه عمر آدمي است و دو دست چشمه عمرش. در هنگام اين عمل، مردم عيد را نيز به يكديگر تبريك مي‌گويند و براي هم طول عمر و سلامتي آرزو مي‌كنند و اين جملات را به زبان مي‌آورند: نوروز با بركت باشد و ديو بلا را از ميان مردم بردارد.
  • در نوروز از هفت ماده غذايي، نوروز كوژه (كوژه يعني آش) تهيه مي‌شود. اين هفت ماده غذايي عبارتند از: برنج، گندم، گوشت اسب، سر گوسفند، شير، هويج و پياز.
  • قزاق‌ها معتقدند اگر هنگام تحويل سال خانه تميز باشد، افراد آن خانه دچار بيماري و بدبختي نخواهند شد.
  •  اين ضرب‌المثل در بين آنها رايج است كه مي‌گويند «بركت از همان آغاز شروع مي‌شود» لذا چنانچه سال نو خوب شروع شود، پايانش هم بد نخواهد بود.

نوروز در پاکستان

 

  • درپاکستان نوروز را «عالم افروز» مي‌نامند، یعني روز تازه رسيده که با ورود خود جهان را روشن و درخشان مي‌کند.
  • در ايام نوروز مردم پاکستان از گفتار نا مناسب پرهيز نموده و با نواختن و نوازش يکديگر با احترام و اخلاص يکديگر را نام مي‌برند. همچنين سرودن اشعار نوروزي به زبان‌هاي اردو، دري و عربي در اين ايام مرسوم است که بيشتر در قالب قصيده و غزل بيان مي‌شود.
  •   پاکستاني‌ها بر اين باورند که مقصد نوروز، اميدواري و در امن و صلح و آشتي نگهداشتن جهان اسلام و عالم انسانيت است تا آنجا که آزادي و آزادگي، خوشبختي و کاميابي، محبت و دوستي و برادري و برابري همچون بوي خوش گلهاي بهاري در دل و جان مردمان جايگزين مي‌گردد.
  • در پاکستان جشن نوروز مصادف 21 الي 23 مارس است معمولا سه روز طول مي کشد در خلال اين مدت شيعيان معتقدند به اينکه نوروز روز اعلام خلافت بلافصل امير مومنان حضرت (ع) است.

سلطان نوروز در آلبانی

 

  • بکتاشی ها گروهی از درويشان شيعه علوی هستند که در ترکيه، آلبانی و بالکان پراکنده اند و مانند ديگر فرقه های اهل طريقت علاقه خاصی به علی ابن ابی طالب، امام اول شيعيان دارند.  بکتاشی ها تنها ۱۰ درصد جمعيت آلبانی را تشکيل می دهند، «سلطان نوروز» به عنوان يک جشن ملی در آن کشور اروپايی شناخته شد و همه ساله با شکوه برگزار می شود.
  • نوروز بکتاشی ها بیش از آنکه مانند ايران جشن طبيعت باشد، آيينی مذهبی است. آلبانی در ايام نوروز آب و هوای بهاری دارد.
  •  با وجود اينکه بکتاشی ها از نظر فرهنگی و مذهبی عمدتا تحت تاثير فرهنگ ترک قرار دارند، ولی به خاطر شيعه بودنشان از يک سو و خراسانی بودن حاجی بکتاش، رهبر آنها، از سوی ديگر رابطه خاصی با ايران دارند.

شم النسیم

 

  • گرچه در کشورهای عربی ظاهرا جشن نوروز وجود ندارد، ولی مردم مصر، سوريه و لبنان در آغاز بهار سنتهايی دارند که با آئين های بهاری ايران و کشورهای مجاور شباهت دارد و گويای آئينی تاريخی در حوزه تمدن کشورهای عربی است.
  •  در مصر و به خصوص در مصر عليا همه مردم خواه مسيحی يا مسلمان جشنی برگزار می کنند که آنرا «شم النسيم» می نامند. اين مراسم يک نوع جشن بهار است و اگر «شم النسيم» را تحت اللفظی ترجمه کنيم، معنی آن چيزی می شود مثل «هواخوری» يا بهتر بگوييم «از نسيم لذت بردن»
  • با وجود شباهتهای زياد با نوروز و سيزده بدر، شم اانسيم تفاوت عمده ای با نوروز دارد چرا که زمان برگزاری آن هر سال تغيير می کند ولی تقريباً هميشه در هفته اول فروردين برگزار می شود.

جهاني شدن نوروز

 

  • پس از سال ها انتظار و ارائه درخواست ثبت جهاني نوروز به سازمان علمي و فرهنگي سازمان ملل متحد (يونسکو)  سرانجام هشتم مهر ماه 1388 مهمترين جشن باستاني ايرانيان به ثبت جهاني رسيد.
  •  درخواست ثبت نوروز به عنوان ميراث غير ملموس جهاني تقاضاي مشترک کشورهاي ايران، هند، جمهوري آذربايجان، ازبکستان، قزاقستان، پاکستان و ترکيه بود.
  • ثبت جهاني نوروز با نمايندگي ۷ کشور از کشورهاي برگزار کننده اين مراسم و مديريت ايران، در ابوظبي پايتخت امارات متحده عربي انجام شد.

 

49310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 647069

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 4 =