سفیر اسبق کشورمان در جمهوری آذربایجان معتقد است دولت جدید، باید رویکردی اعتدال گرا با منطقه آسیای میانه و قفقاز در پیش بگیرد.

 زهره نوروزپور: وزیر امور خارجه کشورمان به منطقه قفقاز به پایان رسید، ماهیت و اهمیت این سفر را با کارشناس مسائل اوراسیا مورد بررسی قرار داده ایم، در این میان در کمتر از یک ماه دیگر دولت جدید روی کار خواهد آمد، سفر دکتر ظریف به این منطقه بهانه ای شد تا با افشار سلیمانی سفیر اسبق آذربایجان، راهبرد دولت جدیدمان را در این منطقه مورد بررسی قرار دهیم، مشروح این گفتگو را از نظر می گذرانید:

سفر وزیر امور خارجه کشورمان به منطقه قفقاز از چه نظر حائز اهمیت و دستاوردهای ان به چه صورت بود؟ چه تاثیری بر منافع سیاسی و اقتصادی ما دارد؟ به طور کلی ارزیابی شما از سفر وزیر خارجه به منطقه اسیای میانه چیست؟
آقای،ظریف در  آسیای مرکزی به ترکمنستان و قرقیزستان ودر قفقاز جنوبی به گرجستان سفر کرد ،یعنی از 6 کشور آسیای میانه به 2کشور واز 3 کشور قفقاز جنوبی به 1 یک کشور سفر کرد.
از این سه کشور تنها ترکمنستان است که  همسایه ایران است و دارای مرزهای،مشترک زمینی با کشورمان است و همینطور بعنوان یک کشور ساحلی در دریای خزر با ایران همسایه است . اصولا در قاموس روابط خارجی ، همسایه ها اهمیت متقابل بیشتری برای هم قائلند و از نظر ژئوپوليتيکي ،امنیتی و اقنصادي برای یکدیگر مهم ارزیابی میشوند ، سفرظريف و مذاکرات او در عشق آباد میتواند سرعت بیشتری به حل و فصل اختلافات دو کشور در زمینه صادرات گاز از ترکمنستان به ایران و رژیم حقوقی دریای خزر و تعیین سهام هیدروکربنی این دو  زیر،بستر دریای خزر ببخشد و ازسوی دیگر در تنظیم طرحهاي  مربوط به ترانزیت گاز ترکمنستان از ایران به مقاصد ثالث و تقویت همکاریهای حمل ونقلي موثر افتد .
همچنین سفر ظریف به قرقیزستان دیگر کشور آسیای مرکزی با توجه به عضویت این کشور در سازمان همکاری شانگهای و سازمان امنیت دسته جمعی و اتحادیه اقتصادی اور آسیا  زمینه های خوبی برای رایزنی دو کشور ایجاد میکند.
ازسوی دیگر هر کشور ترکمنستان و قرقیزستان در سازمان همکاری اسلامی و اکو همراه با ایران عضوند و در جهت تحرک بخشی بیشتر ،باین سازمانها میتوانند مذاکرات سودمندی با وزیر خارجه ایران داشته باشند .

دیدار ظریف ازگرجستان و رایزنی با مقامات این کشور  بعنوان یکی از سه کشور قفقاز جنوبی و همسایه روسیه که ازسال 2008 به دلیل اشغال دومنطقه آبخازيا و اوستياي جنوبی گرجستان توسط روسیه ، با این کشور قطع رابطه نموده است و مسیر انتقال نفت و گاز آذربایجان است ودر کنار دریای سیاه واقع است و اخیرا نیز وارد پیمان شنگن شده است از جهات دوجانبه ای ، منطقه ای و بین المللی ودرزمينه های سیاسی ،امنیتی ،اقتصادی ،آنرژي و حمل و نقلی بویژه در راستای تحرک هرچه بیشتر به کریدور شما ل - جنوب حائز،اهمیت می باشد .

با توجه به انتخابات پیش رو به نظر شما دولت جدید در قبال کشورهای  آسیای مرکزی ، قفقاز و روسیه چه سیاستی را باید در پیش بگیرد ؟
بدیهی است منافع ملی ایران ایحاب میکند براساس مولفه های ثابت ومتغیر موثر درسیاست خارجی و درک واقع بینانه از نظام  بین الملل دولت دوازدهم نیز در روابط با جهان وکشورهای منطقه وهمسایه درامتداد سیاست تنش زدایی ، تقویت اعتماد متقابل و تعامل سازنده که در دولتهای پیشا دولتهای نهم ودهم وجودداشت و دردوره پیشا دولت تدبیر وامید مغفول مانده بود و دردولت تدبیر وامید مجددا احیا گردید ، حرکت کتد.بدیهی است که چنین رویکردی نه تتها تامین کننده منافع وامنیت ملی ایران درابعاد وزمینه های مختلف است بلکه به موجب تقویت صلح ، ثبات و امنیت و منافع منطقه و ملتهای آن ودرنتیحه به نفع امنیت جهانی خواهد بود .
برپایه همین رویکرد و برگرفته از پارادایم گفتگو وتعامل ، جمهوری اسلامی ایران وکشورهای خارج نزدیک ایران که به لحاظ ژئوپولیتیکی ، فرهنگی و تمدنی ،پیوستگی و  اشتراکات دیرینه تاریخی بویژه  با کشورهای مناطق آسیای مرکزی، قفقاز و اورآسیا و روسیه دارند میتوانند بربنیان این سرمایه های مادی ومعنوی درمسیر تبدیل پیوستگی های ژئوپولیتیکی به چسبندگیهای اقتصادی و فرهنگی گامهای بلندتر وبیشتری بردارند و ازاین رهگذر در ارتقا سطح رفاه وامنیت کشورها وملتهای خود تاثیر بسزایی برجای بگذارند .
بدیهیست برای تحقق چننین اهداف مهم و والایی اجرای مفاد توافقات پیشین با کشورهای مذکور و طراحی پروژه های کوتاه مدت ، میان مدت وبلند مدت درزمینه های اقتصادی ، تجاری ، انرژی ، حمل و نقل و فرهنگی ازضرورتی اجتتاب ناپذیر برخورداراست.
درصورت تحقق این روند ، میتوان بسوی  برقراری اتحادهای چندجانبه با نگاه کلان به منطقه وجهان گام برداشت و مزید بر کمک به حل بحرانهای موجود درمنطقه ، آرامش ، صلح و توسعه همه جانبه را بارمغان آورد .


 در حالی که رابطه روسیه با ترامپ مشخص نیست ، با توجه به اینکه اگر روسیه با ترامپ وارد روابط تازه و جدی شوند ، دولت جدید ایران چه سیاستی را باید در پیش بگیرد؟
اصولا روابط روسیه وامریکا را نبایدصرفا از منظر رهبران آنها نگریست ، در عهد پسا نظام دوقطبی و جنگ سرد که پس از فروپاشی شوروی سابق، شاهد آن هستیم ، روایط دوکشور با چالشهای زیادی مواجه بوده است و بنظر میرسد این روند ادامه خواهد داشت، ازسوی دیگر روابط کاخهای سفید وکرملین را باید از نگاه اروپا مورد توجه قرارداد ، اینکه تصور شود امریکا ، اروپا را رها کند و به روسیه نزدیک شود تا حدبسیارزیادی ساده انگارانه است ، چرا که سازه انگارانه امریکا واروپا متحد یکدیگرند و به روسیه را دشمن می پندارند ، بویژه اینکه اروپاییها نگران امنیت خود از ناحیه روسیه هستند وامریکا بدون اروپا آنگونه که باید نمی تواند نقش جهانی خودرا ایفا نماید.بنابراین هرگونه مذاکره و تعامل روسبه وامریکا دراین فضا قابل بررسی است لذا دوکشور به متحد یکدیگر تبدبل نخواهندشد و مجبور خواهند بود که براساس مولفه های قدرت خود به حل وفصل اختلافات و تقسبم منافع مشابه آنچه که در دوران جنگ سرد و نظام دوقطبی عمل میکردند اقدام نمایند ، درعین حال باید به این مهم توجه کرد که روسیه ، شوروی نیست و نظام بین الملل هم دوقطبی نیست و کارتهای بازی روسیه درمقایسه با زمان شوروی کمترشده و از کیفیتش نیز کاسته شده است و در صحنه های مختلف بین المللی درطول پس از فروپاشی ، بازی را به حریف خود امریکا واگذار کرده است.
با توجه باین ارزیابی ازآنجا که احتمال تحقق مصالحه برروی ایران میان مسکو و واشنگتن وجوددارد و نظر به استفاده های زیاد روسیه ازکارت ایران در مسایل هسته ای ونظامی و منطقه ای ، بنظر میرسد ایران نباید همه تخم مرغهای خودرا درسبد روسیه بگذارد و با نگاه پلورالیستی به صحنه سیاست خارجی ، باید روابط خودرا با کشورهای مهم جهان تعمیق وتحکیم بخشد.

 با توجه به اینکه انتخابات روسیه در پیش است،ارزیابی شما از اینده روابط ایران و روسیه به چه صورت است؟

از آنجا که درروسیه دموکراسی مغفول است و پادشاهی پوتین دربیش ازدودهه گذشته در این کشور حاکم بوده است ، بنظر نمیرسد درانتخابات آتی این کشور تغییرات خاصی رخ دهد و کماکان پوتینستها پیروز میدان خواهتد بود ،بنابراین در رویکرد روسیه به ایران تحول خاصی اتفاق نخواهد افتاد ، البته با توجه به نگرانیهای پوتین نسبت به تاثیر امریکا و غرب در تحولات داخلی این کشور و ووقوع احتمالی انقلاب مخملی که زمینه های نیز به دلایل مختلف وجوددارد ، بازی مسکو با کارتهای ایران و سوریه ادامه خواهد داشت و ازهمبن رو ، احتمال مصالخه میان پوتین و ترامپ دور ازذهن نیست .

 در خصوص دیگر کشورهای قفقاز و با توجه به مسائل امنیتی اینکه گروه های افراطی در آنجا حضور دارند و این مناطق از نظر امنیتی دجار مشکل شده است، ایا دولت جدید ما باید یک حالت تهاجمی مانند ترامپ در پیش بگیرد یا اینکه سیاست نرم را پیشه کند به طوری منافع امنیتی ما به خطر نیفتد.

در قفقاز جنوبی دوبحران موجود است که هردو به دست روسیه ایجاد و مدیریت میشود ،یکی از آنها اشغال بیست درصد ازخاک آذربایجان توسط ارمنستان از سال 1991که باکمکهای مستقیم وغیرمستقیم روسیه صورت گرفته است ودومی تجزیه دومنطفه گرجستان یعنی آبخازیا و اوستیای جنوبی ازسال 2008بدست روسیه است، در مورد اول ایران صرفا مواضع سیاسی خودرا اعلام میدارد و ازسوی روسیه و گروه مینسک سازمان امنیت وهمکاری اروپا ، نقشی برای ایران در روند حل این مناقسه قایل نشده اند و همواره رویکرد ایران مورد انتقاد افکارعمومی آذربایجان به دلیل روابطش با ارمنستان قرار داشته ودارد .
ودرمورد دوم اساسا ایران هیچ نقشی ندارد و روسیه هیچ زمانی نسبت به مشارکت ایران در مسایل این منطقه تمابل نشان نداده و درهمین راستا موانع جدی هم ایجاد کرده است .


در مناطق قفقازشمالی ازقبیل چچنستان ، اینگوشستان و داغستان  که درترکیب روسیه قرار دارند و مسلمان نشین هم هستتد ازدیرباز مبان آنها و روسها اختلافات جدی دینی ، ارضی و قومی وجودداشته که پس ازفروپاشی شوروی این اختلافات تشدید شد و به مرحله جنگهای پارتیزانی با روسیه رسید که باسرکوبو کشتار شدید آنها توسط ارتش روسیه مواجه گردید و هنوزنیز روسییه دراین متاطق با مشکلات امنیتی روبروست و یکی ازدلایل حضور نظامی روسیه درسوریه کشتار چندهزارچچن است که در میان داعشیها در سوریه حضور دارند  تا مبادا به روسیه بازگردند وعملیات تروریستی انجام دهند هر چتدکه گاه وبیگاه در روسیه چنین عملیاتی انجام میگردد. در ارتباط با بحران قفقاز شمالی و کشتار مسلمانان این مناطق بدست روسها نیز ایران هیچ نقش میانجی گرانه و مواضع فعالانه حمایتی به دلیل سیاست خارجی تک بعدی اش ایفا نمیکند.
بدیهیست ایران باید روایط متوازنانه ای با کشورها داشته باشد تابتواند بدون دخالت درامور داخلی کشورها ، مواضع سیاسی وانساندوستانه وعادلانه ای هم درقبال بحرانهای منطقه ای اتخاذ کند تا متهم به داشتن رویه های متناقض در قبال حوادث مشابه نگردد.

از چه لحاظ این کشورها برای ما مهم هستند، و سیاست ایران در قبال کشورهای هم مرز شمالی به چه صورت باید باشد خصوصا در باره ترکمنستان که ما در ماه های گذشته مشکلات گازی با این کشور داشتیم . به طور کلی این منطقه از چه لحاظ برای ما اهمیت دارد.
اهمیت این کشورها برای ایران بیشتر از این جهت است که درحوزه تمدنی ایران قراردارتد و با هم پیوستگی ژءوپولیتیکی داریم که از منظر امنیتی ، اقتصادی ، حمل ونقلی و انرژی بصورت متقابل به یکدیکر نیاز مندیم .ترددهای مردم ایران واین کشورها و تحارت وتوریسم میان آنها نشانگر بعد دیگری از این اهمیت است ، لذا ایران واین کشورها جز اینکه رویکرد سازنده ، تعاملی و اعتمادساز نسبت به هم داشته باشند راه دیگری متصورنیست چراکه همین رویکرد است که تامین کننده رفاه وامنیت ملتهاوکشورهای  منطقه و بالمال منافع ملی این کشورهاست ، اگر جز این باشد هزینه ها را افزایش میدهد و امنیت را دچار مخاطره میکند و سبب افزایش دخالت کشورهای فرامنطقه ای میگردد.
همکاری درزمینه انرژی از محورهای مهم روابط ایران با کشورهای همسا یه است که اگر درسایه اعتمادمتقابل نباشد آسیب پذیر است ، ترکمنستان نباید موجب بی اعتمادی ایران دراین زمینه شود و ضرورتا باید نسبت به حل وفصل اختلافات خود باایران ازطریق مذاکرات دوستانه اهتمام ورزد ، ایران هم ضمن عدم وابستگی نیاز گازی شهرهای خودبه گاز وارداتی ازترکمنستان به منظور ارتقا توان چانه زنی در مذاکرات ، باید نسبت به وفای به عهد نسبت به تعهدات خارجی خود دقت بیشتری نماید .
اگر ایران و کشورهای پیرامون بتوانند در زمینه ترانزیت گاز ترکمنستان ازایران به ترکیه و آذربایجان و ترانزیت گازایران به گرجستان و ترکیه و اروپا ازطریق آذربایجان وترکیه مبادرت نمایند تا حدود زیادی سطح همکاریهای اقتصادی و امنیت در منطقه افزایش خواهد یافت .درحال حاضر ایران به ارمنستان گاز صادر میکتد و گاز آذربابجان را در آستارا دریافت نموده ومابازای آنرا ازطریق خط لوله جلفا به نخجوان منتقل میکتد .البته حساسیت و مخالفت روسیه مانع از انتقال گاز ایران به گرجستان ازطریق ارمنستان شده است .

ارزیابي شما از اینده روابط  ایران با توجه به سیاست فعلی دولت یازدهم با کشورهای مهم قفقاز به چه صورت است؟ چه دستاوردهایی دولت یازدهم در این منطقه داشته است.
سیاست خارجی دولت تدبیر وامید را تا آنجایی که دراختیار دولت بوده میتوان مثبت وسازنده ارزیابی کرد ، از دستاورد های مهم چنین سیاستی میتوان به برقراری آرامش در روابط ، تقویت اعتماد متقابل و افزایش رایزنیها و سفرهای متقابل سودمند مقامات ایران و این کشورها و امضای اسناد همکاری درزمینه ای مختلف اشاره کرد که به مرور زمان با اجرای مفاد تفاهمات وتوافقات میتوان شاهد تقویت وتحکیم روابط میان ایران و کشورها ی مذکور شد.
اجرای نیروگاه اتمی  بوشهر و تحویل سیستم دفاعی اس -300بترتيب پس از بیش از یک دهه و هفت سال توسط روسیه و همکاری مشترک دو کشور در سوریه از دستاوردهای دیگر دولت آقای روحانی است .
همچتین افزایش تقریبا دوبرابری حجم مبادلات تجاری ایران با کشورهای قفقاز جنوبی وروسیه در دوره دولت تدبیروامید از دیگر دستاوردهای مهم این دولت محسوب میشود .همجنین برقراری زمینه دیدارها ومذاکرات چندجانبه ایران با کشورهای قفقاز وآسیای مرکزی در قالب کشورهای حاشیه خزر ، سازمات همکاری شانگهای ، غیرمتعهدها، سازمان همکاری اسلامی واکو نیز از نتایج مثبت سیاست خارجی دولت تدبیروامید می باشد.

49310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 657597

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 13 =