حجت الله ایوبی کارشناس مسائل فرانسه در گفت و گو با خبرآنلاین، انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و راهیابی مکرون به دور دوم را نقطه عطفی در انتخابات فرانسه دانست و مشکلات جدید فرانسه را عامل حذف احزاب سنتی در این انتخابات فرض کرد.

محمد اکبری:

بر اساس نتایج نهایی حاصل از شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، امانوئل مکرون و مارین لوپن به ترتیب با 24.01 و 21.30 درصد آرا به دور بعدی راه یافتند. راه یافتن مکرون جوان و مستقل به دور دوم با رای بالاتر از دیگر نامزدهای مطرح و منتسب به احزاب سنتی انتخابات ریاست جمهوری فرانسه موضوع بی سابقه ای در تاریخ انتخابات فرانسه محسوب می شود. چه کسی در دور دوم این انتخابات برنده نهایی خواهد بود؟ آیا مکرون در صورت پیروزی می تواند برنامه موفقی برای اداره دولت فرانسه داشته باشد؟ در این باره با حجت الله ایوبی کارشناس مسائل فرانسه و رایزن اسبق فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در این کشور گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.


نظرتان در مورد نتیجه انتخابات ریاست جمهوری فرانسه چیست؟ آیا به نظر می رسید که خانم لوپن نماینده حزب راست افراطی تا به این اندازه رای داشته باشد؟

 


اتفاقی که در انتخابات فرانسه افتاد خیلی دور از ذهن نبود. پیش بینی ها و نظرسنجی ها هم از مدتها قبل پیش بینی می کردند که خانم لوپن به دور دوم راه پیدا می کند. دقیقا همان اتفاقی که در سال 2002 افتاد و پدر ایشان به دور دوم راه پیدا کرد و همه جناحهای مختلف پشت سر ژاک شیراک آمدند و شیراک با 82 درصد آرا توانست انتخابات را ببرد.
اما اتفاق مهمی که در تاریخ جمهوری پنجم از سال1958 تا الان افتاده این است که در تمام انتخابات رقابت بین دو حزب چپ و راست بوده است و قدرت بین این دو حزب مهم سوسیالیست و محافظه کار دست به دست می شد. همیشه اینها کارگردان اصلی سیاستها و صحنه انتخابات بودند، ولی برای اولین بار است که نه جناح راست و نه چپ به معنای سنتی نماینده ای در دوره دوم ندارد و این یک اتفاق تاریخی است.


به نظرتان چرا این موضوع پیش آمده است؟

اتفاقاتی که در اتحادیه اروپا افتاده، نا امیدی و سرخوردگی از اتحادیه اروپا، کاهش امید به آینده اقتصادی یورو، مشکلات بیکاری که حل نشده و از طرف دیگر مسائل نا امنی و داعش و ترورهای مختلف باعث شده است که ادبیات جناح راست افراطی تبدیل به ادبیات رایج در جریانهای سیاسی در کشور فرانسه شود. امروز رقابت بین جناح راست و چپ نیست بلکه جریان اعتدال و افراط در مقابل هم هستند و جناح راست و چپ سنتی از صحنه خارج شده اند. بازنده اصلی حزب سوسیالیست است که حزب حاکم بود و قوه مجریه را در دست داشت که فقط 6 درصد آرا را بدست آورده است.


در دور دوم به نظرتان چه اتفاقی خواهد افتاد؟

انتخابات در دور دوم به نظر می رسد که به یک رفراندوم تبدیل خواهد شد. رفراندومی در مورد اتحادیه اروپا، در مورد قانون اساسی اتحادیه اروپا ، در مورد پول واحد و رفراندومی در مورد برخورد معتدل یا رادیکال با خارجی ها و پناهجویان. به نظر می رسد تفکرات آقای مکرون و خانم لوپن از جهت اقتصادی خیلی از هم دور نیست. پیشنهادات اقتصادی آنها چندان از هم دور نیست و به هم نزدیک است. ولی یک طرف آقای مکرون است که شدیدا طرفدار اتحادیه اروپا و پول واحد و ناتو است و این طرفش جریان راست افراطی است. ضمن اینکه آقای مکرون با مهاجر ستیزی به این معنا مخالف نیست. بنابراین دور دوم انتخابات تبدیل به یک دوئل و رفراندم خواهد شد. البته پیش بینی ها این است که مثل سال 2002 تمام جریانات مختلف سیاسی از مکرون حمایت خواهند کرد. اگر ایشان رئیس جمهور شود یک شگفتی بزرگ برای کل اروپا و اتحایه اروپا خواهد بود.
به نظرتان سقف رای راست افراطی همین 22 درصد است یا احتمال دارد در دور دوم بیش از این هم رای داشته باشد؟
آرای واقعی خانم لوپن همین 15 الی بیست درصد است، آرایی که در انتخابات محلی و پارلمان وریاست جمهوری دیده شده است که این حزب 15 درصد رای را به شکل واقعی در کشور دارند. البته یک رای خاکستری و خاموش هم وجود دارد که رای اعتراضی است. اگر چنانچه خانم لوپن در مقابلش جریانهای سنتی چه آقای فیون چه حزب سوسیالیست بالا می آمد ایشان نماد رای اعتراضی می شد و ممکن بود خیلی ها که از سیستم و از این چپ و راست خسته شده اند به او رای بدهند. ولی الان این چنین نیست. کسانی که با راست افراطی مخالف هستند و سیستم را هم قبول ندارند و می خواهند رای اعتراضی بدهند خود مکرون نماینده آرای اعتراضی شده است و به هر حال به عنوان ضد سنت شکل گرفته شصت سال جمهوری پنجم می تواند نام بگیرد. ضمن اینکه در مقابل اگر چه خانم لوپن جاذبه هایی دارد، بیان خوبی دارد. حرفهایش چیزی است که اگه تا دیروز تابو بود الان براحتی گفته می شود. مسائل مهاجرتی، مسئله حضور داعش، ناامنی و اتحادیه اروپا که دیگر هیچ کدام آنها سوژه هایی نیستند که نشود به آنها نزدیک شد. ولی خوب آقای ماکرون هم شخصیتی است که خود را مستقل می داند، وزیر اقتصاد بوده، پیشنهادات اقصادی دارد. جوان ترین رئیس جمهور فرانسه در جمهوری پنجم خواهد شد که جاذبه هایی است که او هم دارد و می تواند آرای اعتراضی را جذب کند. از این رو این سوال که آیا خانم لوپن ارای بیشتری خواهد داشت باید گفت قطعا ارایی بیشتر از از دور اول خواهد داشت ولی اینکه بتواند رئیس جمهور شود همه آنرا بعید می دانند.


اگر آقای مکرون رئیس جمهور شود با توجه به اینکه اولین کسی است که مستقل آمده و جوان است چه مشکلاتی برای پیشبرد دستگاه اجرایی خواهد داشت؟ آیا با ترامپ می تواند بسازد؟

مکرون شخصیت پیش بینی ناپذیری نیست، جوان و پر انرژی است، تا اندازه زیادی تکنوکرات است و در سیستم قدرت بوده است، وزیر بوده است، سفیر بوده است و منطق سیستم قدرت را متوجه می شود. اما اگر خانم لوپن به قدرت برسد شبیه سال 1981 در فرانسه که در آن سال اپوزیسیون بعد از 23 سال به قدرت رسید که شعارهای تند و رادیکال قبلی را فراموش کردند و گفتند که منطق دولت، خود را بر ما تحمیل می کند. اکنون هم اگر مارین لوپن به قدرت برسد مواضعش حتما معتدل تر خواهد شد.
آقای مکرون بعید است که مسائل پیچیده ای برای حکومت داشته باشد، او سعی خواهد کرد با مشی معتدل تری کشور را اداره کند و اینکه روابطش با ترامپ چگونه خواهد شد، باید گفت ترامپ هم مجبور است روش های عاقلانه تری داشته باشد و هم اینکه باید در نظر گرفت لوپن نسبت به امریکا مواضع و سیاستهای تندتری نسبت به مکرون دارد. حتی در مورد سوریه لوپن موضع سیاست خارجی اش در مورد مسلمانان بر خلاف مواضع داخلی است که می گوید با آن ستیزی ندارم. از این رو خودشان اعتقاد دارند که خیلی مسلمان ستیز نیست ولی ماکرون در مورد سوریه موضع تندتری دارد. از این رو شاید این موضوع می تواند شکافی بین فرانسه و امریکا ایجاد کند.


در مورد ایران چه نظری وجود دارد؟ آیا حضور مکرون مستقل در قدرت می تواند مشکلاتی برای روابط دو کشور داشته باشد؟

باید این را در نظر گرفت که چون ماکرون آدم اقتصادی است و می خواهد بحرانهای اقتصادی را حل کند از این نظر عملا اینکه بتواند با ایران کنار بیاید وجود دارد ولی در مورد سیاست خارجی منطقه خیلی همسویی با ایران ندارد. علیرغم اینکه لوپن متهم بود که در ورود به سوریه به همراهی با روسیه و ایران است ولی شخصیت ماکرون شخصیتی است که ایران می تواند با او کار کند نه ستیز عقیدتی جناح چپ افراطی را نسبت به ایران دارد چون جریان حزب سوسیالیست به صورت سنتی با ایران مشکل داشتند و بیشتر در مسائل حقوق بشری را علم می کردند، ولی ایشان از لحاظ اقتصادی لیبرال تر است و در نتیجه معتقد به تعامل به کشورهای مختلف است. ایران هم جایگاه خوبی در نزد ملت فرانسه دارد و جایگاه ایران و جمهوری اسلامی از لحاظ علمی و فرهنگی طوری است که به نظر می رسد شرایط بهتری از دوران فرانسوا اولاند رقم خواهد بود.

49312

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 658856

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 0 =