مردم عراق که سال های سال اتهام تولید و ذخیره سلاح های پیشرفته کشتار جمعی را با خود به یدک کشیدند این روزها به خوبی نشان دادند که به جای استفاده از توپ و تفنگ می توانند در روشی بی نیاز از هر سلاحی به مصاف با رویکردی بروند که در همه آن سالهای دور تیر اتهام را به سوی آنها نشانه رفته بود.

ابراز احساسات و همه نفرت انباشته از سال های فقر و جنگ ابزاری است که عراقی ها برای مصاف با دشمن به کار گرفتند.  

سال ها پیش  در همان دقایق نخست پایین کشیدن مجسمه عظیم الجثه صدام حسین در میدان فردوس بغداد و در میانه شادمانی و سرور مردم خوشحال از سرنگونی دیکتاتور بزرگ عراق پیرمردی نحیف و فرسوده صندل های کهنه اش را از پای درآورد و  با تنفری بی پایان تکه های پیکره فروریخته را با ضرباتی سنگین به باد کتک گرفت. همه نفرت مرد پیر بغداد در ضربه صندل های او فرو می نشست. 

حرکت ناگهانی پیرمرد با همه سادگی اقدامی برجسته بود که به او فرصت ابراز همه تنفرش از مردانی که روزگار از دست رفته جوانی اش را از او گرفته بودند می داد. 

پس از آن بود که ضربه های پیاپی صندل های جمعیت گردآمده در میدان فردوس  بر چهره خندان رهبری فرو می آمد که در زمانی کوتاه به سبب همه ناملایمات و رفتارهای دیکتاتورمابانه اش  از چهره ای مقدس در میان اعراب به تصویری محو و مخوف از دیکتاتوری بزرگ تبدیل شد. ضربه های پی در پی مردان پیر و جوان بر پیکره دیکتاتوری که دیگر حضور نداشت بیان گر این موضوع بود که عراق در ابعاد روحی  و فیزیکی دچار تغییرات بسیاری  شده  و از این پس دامنه روابط میان عراقی ها و دولتمردان در خط و روشی خاص و متفاوت از گذشته خواهد بود.

 رسانه های بین المللی نیز روزهای متوالی حرکت مرد پیر بغداد و  پرتاب شدن کفش های سایر مردم عراق را به سوی مجسمه صدام حسین به دفعات مختلف نشان دادند تا به این ترتیب نشان دهند  سلاحی غیر عادی که مردم عراق در این سالها در اختیار داشته اند نه تسلیحات کشتار جمعی بلکه تکه  ناارزشی چرم و چوب بود که البته در زمانی خاص کارآیی تحقیر و تخریب بزرگ ترین ها را خواهد داشت. با این وجود غربی ها نتوانستند در ورای تصاویری که می دیدند به معنا و مفهوم پرتاب کفش  در فرهنگ اعراب و نمادهای بسیار فرهنگی آنها پی ببرند.

از زمان سرنگونی صدام در سال 2003 تاکنون هیچ دیکتاتوری آن گونه با مردم عراق بد نکرد که لنگه کفش های عراقی نثارش شود، مگر جرج بوش رهبری که ادعای نجات عراقی ها و اصلاح آینده آنها را دارد!

 عراق در پی حمله آمریکا در سال 2003 زیر و رو شد اما هیچ نشانه ای از سلاح های کشتار جمعی به دست نیامد. مردم عراق در حالی  متهم به  در اختیار داشتن تسلیحات شیمیایی بودند  که خود از سوی نیروهای خارجی با پیشرفته ترین سلاح ها مورد اصابت قرار گرفتند. مردمان عراق که در همه این سالها رویه سکوت را در اختیار گرفته بودند با تامل و صبری وصف ناپذیر هر روز پذیرای دروغ پردازی های مردی بودند که در آن سوی آبهای اقیانوس اطلس در کاخی سفید وعده زندگی نوینی را به آنها می داد و قربانی شدن مردان و زنان عراقی را بهای سنگین آزادی آنها می دانست. 

تا این که یکشنبه  این هفته یک عراقی دیگر کفش های خود را در مثابه سلاحی متعارف در مقابل مردی به کار برد که به قولی رییس جمهور همه عراقی هاست و  سرنوشتی  جدید برای آنها رقم زده است!

روزنامه نگار جوان عرب می توانست  با پرتاب قلم، دفتر ، میکروفون یا هر وسیله خبری دیگری که در اختیار داشت اعتراض خود را نشان دهد. اما او روشی کاملا سنتی و نمادین را برای ابراز همه تنفر و اهانتش به مردی که همه باورها و داشته های او و مردمانش را به تمسخر گرفته بود انتخاب کرد. پرتاب کفش ها بزرگترین توهینی بود که یک عرب می تواند در ابزار نفرت خود به عالی ترین مقام سیاست دنیا انجام دهد.

اگر چه نشانه گیری او به خطا رفت اما هدف او بالاتر از آنچه که او می خواست بازتاب داشت.  رسانه های جهان در مدتی کوتاه تصاویر او را به همه دنیا مخابره کردند .  در این میان هر تحلیل از رفتار مرد جوان همه را به یاد مرد پیر میدان فردوس بغداد انداخت. صدام و بوش در زمانی کوتاه با پرتاب لنگه کفشی بی ارزش هم تراز هم قرار گرفتند!

ترجمه :لیدا هادی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1031

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 5 =