حوادث صبح ایران:

باند بزرگ اوراق چیان خودروهای مسروقه و سرقت از منازل متلاشی شد

خراسان نوشت: پیگیری پرونده سرقت از منازل منجر به متلاشی شدن باند بزرگ اوراق خودروهای مسروقه در مشهد شد که تاکنون اموال زیادی از متهمان به دست آمده است و تلاش کارآگاهان برای دستگیری دیگر متهمان فراری این باند ادامه دارد.به گزارش خراسان، حدود ۳ هفته قبل مردی هراسان به پلیس آگاهی غرب مراجعه کرد و با تسلیم شکواییه ای گفت: یک روز کامل کسی در خانه حضور نداشت فردای آن روز وارد خانه ام شدم دیدم که دزدان تمام زندگی ام را ربوده اند. این مرد ادامه داد: سارقان با شگردی خاص وارد منزلم شده اند و اموال گران قیمت و قابل فروش را با خود برده اند. با اعلام این شکایت، تیمی از کارآگاهان به منزل شاکی رفتند و با بررسی صحنه سرقت و شگرد سارقان دریافتند که با یک باند حرفه ای طرف هستند. وقتی مالباخته به کارآگاهان گفت که در این باره به فرد یا افرادی مظنون نیست پیگیری پرونده سرقت پیچیده تر شد. این گزارش حاکی است: با توجه به سرقت های دیگری که با این شیوه انجام شده بود سرگرد غفاری فر (رئیس پلیس آگاهی غرب) دستور داد تا تیم ویژه ای از کارآگاهان زبده به سرپرستی سروان خداوردی، عملیات شناسایی و دستگیری اعضای این باند را در دستور کار قرار دهند. کارآگاهان پلیس آگاهی غرب در اولین مرحله از اقدامات اطلاعاتی و پلیسی خود، مشخصات اموال مسروقه را در اختیار تعدادی از مخبران قراردادند تا در صورت مشاهده این اموال در مخفی گاه ها و یا دست فروشی های لوازم مشکوک، بلافاصله کارآگاهان را مطلع کنند. چند روزی از این ماجرا نگذشته بود که یکی از مخبران در تماس با سرپرست تیم ویژه اعلام کرد: تعدادی لوازم مسروقه منزل که شباهت زیادی به اموال شاکی دارد داخل منزلی در بولوار آزادی مشهد مشاهده شده است.در پی دریافت این خبر بلافاصله کارآگاهان این منزل را شناسایی کردند و آن را تحت نظر قراردادند. با شناسایی افرادی که در این مکان سکونت داشتند و بررسی سوابق آنان در بانک اطلاعاتی پلیس مشخص شد که «ح.ز» یکی از افرادی که در این منزل ساکن است دارای تعداد زیادی سوابق کیفری از جمله سرقت است. با به دست آمدن این سرنخ مهم، کارآگاهان با هماهنگی مقام قضایی در یک عملیات غافلگیرانه، وارد منزل شدند و «ح ز» را به همراه ۲ تن دیگر از بستگان نزدیکش دستگیر کردند.

در بازرسی از مخفی گاه متهمان، علاوه بر کشف تعدادی از لوازم منزل شاکی پرونده، اموال دیگری مانند تلویزیون ال سی دی، دایویکس، روفرشی، پتو، انواع کنترل تلویزیون و همچنین ۲ دستگاه خودرو پراید، یک دستگاه موتورسیکلت و مقدار زیادی قطعات اوراق شده انواع خودروها شامل دینام، رادیاتور، صندلی، جک، آچار، زاپاس، دلکو، کویل و غیره کشف و به پلیس آگاهی منتقل شد.رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی صبح دیروز ضمن بیان چگونگی متلاشی شدن باند بزرگ سرقت از منازل و خودروها در مشهد، در گفت وگوی اختصاصی به خراسان گفت: پس از آن که ۳ متهم دستگیر شده در این منزل به پلیس آگاهی هدایت شدند مشخص شد که ۲ تن از این افراد در سرقت ها نقش نداشته اند بنابراین آن ها به دستور مقام قضایی آزاد شدند اما متهم اصلی که سرکرده باند نیز می باشد تحت بازجویی های فنی و پلیسی قرار گرفت. سرهنگ کارآگاه حسین بیدمشکی افزود: متهم اصلی در ابتدا همه چیز را انکار می کرد و مدعی بود که این لوازم را از مناطق مختلف شهر خریداری کرده است اما پس از گذشت ۲ روز وقتی در برابر شواهد و مدارک انکارناپذیر قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود و راز تعداد زیادی از سرقت های منازل و خودروها را برملا کرد اما در عین حال ادعا کرد که خودش تنها یک خودرو را از محدوده پلیس راه امام هادی(ع) سرقت کرده و در بقیه موارد فقط در اوراق کردن خودروهای مسروقه نقش داشته است. رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی افزود: این متهم با وجود این که به اوراق کردن خودروها اعتراف کرد اما گفت: چون شب ها خودروها را اوراق می کردیم محل اوراق خودروها را نمی دانم اما کارآگاهان با استفاده از شیوه های پلیسی موفق شدند آدرس محل را پیدا کنند.

وی تصریح کرد: هنگام رسیدگی به این پرونده ۱۰ تن از شاکیان با مراجعه به پلیس آگاهی غرب، اموال خود را از میان لوازم مسروقه شناسایی کردند و از سوی دیگر کارآگاهان با کسب مجوزهای قضایی، محل اوراق کردن خودروها را مورد بازرسی قرار دادند. سرهنگ بیدمشکی گفت: در بازرسی از این مکان نیز تعداد زیادی رینگ و لاستیک اسپرت و معمولی، ضبط صوت های خانگی و خودرو، انواع باند، گوشی تلفن همراه، دستگاه های وی سی دی و غیره کشف شد و به آگاهی انتقال یافت. وی خاطر نشان کرد: مالک این مکان که مرد ۴۵ ساله ای است نیز به اتهام اختفای لوازم مسروقه دستگیر شد وی در ابتدا مدعی بود که از مسروقه بودن اموال خبر نداشته است اما در نهایت اعتراف کرد که می دانسته این لوازم مسروقه است و آن ها را ۲ تن از بستگان نزدیکش به آن مکان آورده اند.

رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی ادامه داد: تا کنون علاوه بر اموال و قطعات کشف شده، ۲ دستگاه خودرو پراید یشمی رنگ و یک دستگاه پراید نقره ای گازسوز دارای رینگ اسپرت نیز از متهمان این پرونده کشف شده است که یکی از پرایدهای یشمی رنگ احتمالا یک ماه قبل سرقت شده است. وی با بیان این که تلاش تیم ویژه کارآگاهان برای شناسایی مالباختگان ادامه دارد، افزود: تعدادی از متهمان این پرونده نیز فراری هستند که هم چنان تحت تعقیب هستند. سرهنگ بیدمشکی ضمن درخواست از مالباختگان برای مراجعه به پلیس آگاهی غرب و شناسایی اموال مسروقه تأکید کرد: رانندگان هنگام ترک خودرو از قفل بودن درها و همچنین استفاده از قفل پدال و فرمان، اطمینان حاصل و خودرو را حتما به تجهیزات ایمنی مانند دزدگیر مجهز کنند. وی همچنین به شهروندان توصیه کرد که هنگام خروج از منزل، خالی از سکنه بودن خانه را به همسایگان و افراد مطمئن اطلاع دهند و در صورت طولانی بودن زمان بازگشت، نیروهای انتظامی محل را در جریان قرار دهند.

 زن جوانی که در قالب راهنما اموال زائران را سرقت می کرد دستگیر شد

زن ۲۶ ساله ای که با شگردی خاص اموال زائران و مسافران را در مشهد می ربود با تلاش ماموران کلانتری آبکوه دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد.به گزارش خراسان، دستگیری این زن زمانی اتفاق افتاد که یک فرد عرب زبان به کلانتری مراجعه کرد و گفت: در اطراف حرم مطهر، راننده زن یک دستگاه خودروی پراید نزد ما آمد و پس از این که مطمئن شد ما مسافر هستیم با خوشرویی گفت: می تواند مکان های مهم تجاری و خرید سوغاتی و لوازم را به ما معرفی کند او سپس طوری وانمود کرد که قصد کمک به زائران را دارد و ما را سوار خودرو پرایدش کرد تا از راهنمایی های او استفاده کنیم. شاکی این پرونده ادامه داد: او مرا به میدان ۱۷ شهریور برد و سپس از آن جا به یک مجتمع تجاری در بولوار جانباز مشهد برد وقتی قصد داشتیم کیف حاوی وجوه نقد، طلا و اسناد و مدارک را با خود برداریم گفت: این جا امن است بگذارید کیف داخل خودرو باشد چون ممکن است داخل مجتمع تجاری گم شود. ما هم که به او اطمینان کرده بودیم با گذاشتن کیف داخل خودرو، برای خرید رفتیم اما هنگام خروج او به ما گفت: شما از در دیگر بروید و منتظر باشید تا من خودرو را از پارکینگ بیرون بیاورم ولی ما هر چه منتظر ماندیم اثری از او پیدا نشد و تازه فهمیدیم که در دام یک سارق حرفه ای گرفتار شده ایم. این گزارش حاکی است: با مشخصاتی که مالباخته از خودرو زن جوان به ماموران ارائه کرد تحقیقات پلیسی با استفاده از سیستم شناسایی پلیس راهنمایی و رانندگی آغاز شد تا این که ماموران تجسس کلانتری آبکوه موفق شدند محل سکونت این زن را شناسایی و او را دستگیر کنند. این زن ۲۶ ساله که به کلانتری هدایت شده بود وقتی در برابر شاکی قرار گرفت به سرقت کیف حاوی مقدار زیادی طلا، وجوه نقدی و غیره اعتراف کرد.

 فکر ازدواج مجدد جان مرد را گرفت

ایسنا نوشت: فرمانده انتظامی شهرستان دماوند از دستگیری مردی که اجیر شده بود تا شوهر، زنی را که فکر می‌کرد همسرش قصد ازدواج مجدد دارد را بکشد، خبرداد.  سرهنگ فرهاد قدسی، ‌فرمانده انتظامی شهرستان دماوند افزود: در پی تماس‌های مردمی شهر آبسرد با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 مبنی بر استشمام بوی تعفن از منزل همسایه، بلافاصله مأموران دایره مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی به محل حادثه عزیمت کردند.
وی افزود: ماموران با بررسی صحت گفته‌های شهروندان به دلیل احتمال وجود جسد، با هماهنگی و حضور مقام قضایی وارد منزل شده که پس از ورود، آثار چند قطره خون بر روی فرش و دیوار نشانگر وقوع فاجعه‌ای خونین را می‌داد.
قدسی ادامه داد: ماموران با دنبال کردن مسیر قطرات خون، در نهایت جسد مردی را داخل حمام منزل کشف که در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد، مقتول چند روز پیش در پی درگیری با متهم یا متهمان به قتل با اصابت ضربات یک جسم سخت بر روی قفسه سینه از پای درآمده است.
وی افزود: به دنبال وقوع این قتل افسران تجسس پلیس آگاهی با تشکیل اکیپ ویژه موضوع را در دستور کار خود قرار دادند؛ تا این که در اولین اقدام بعد از شناسایی مقتول، فردی که آخرین بار در آن مکان مشاهده شده بود به عنوان تنها سرنخ و مظنون حادثه با بکارگیری منابع و مخبران در عملیات غافلگیرانه دستگیر شد.
فرمانده انتظامی شهرستان دماوند خاطرنشان کرد: متهم در بازجویی‌های پلیسی، به قتل دوستش اعتراف کرد و در مورد انگیزه قتل به پلیس گفت: چند روز قبل از حادثه همسر مقتول با این ذهنیت که شوهرش قصد ازدواج مجدد و فرار به کشورهای خارجی را دارد از من خواست که در اقدامی انتقام‌جویانه، همسرش را به قتل برسانم به همین دلیل با نقشه قبلی وارد منزل مقتول شده و پس از قتل از محل متواری شدم.
فرمانده انتظامی شهرستان دماوند گفت: متهم با پرونده مقدماتی، برای ادامه مراحل قانونی تحویل مقام قضایی شد.

 جنایت خونین در دعوای بچگانه 2 مرد

دعوای بچگانه 2 مرد جنایتی خونین را رقم زد که در آن پسر موتورسواری از پای درآمد. ساعت 12:30 روز 13 مردادماه سال‌جاری مأموران کلانتری 207 شهر جدید پردیس واقع در جاده دماوند در جریان یک‌درگیری مرگبار در فاز 3 قرار گرفتند. با حضور مأموران در محل و انجام تحقیقات میدانی مشخص شد که درگیری بین 2 پسر به نام‌های «عباس» و «حمید» رخ داد و حمید با چاقو ضربه‌ای را از ناحیه گردن به عباس وارد کرده است. وقتی مشخص شد که عباس 35 ساله روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرورفته است ماموران با بهره‌گیری از اظهارات شهود موفق به شناسایی خانه قاتل در فاز 2 شهر جدید پردیس شده و «حمید» 30 ساله در حال تعویض لباس‌های خون‌آلود، دستگیر شد. با دستور بازپرس رسولی از شعبه 5 ویژه قتل دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره 10پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. در تحقیقات کارآگاهان جنایی قتل، تعدادی از شاهدان صحنه جنایت گفتند: با شنیدن صدای درگیری و داد و فریاد و ناسزاگویی خود را به محل درگیری رسانده و مشاهده کردیم که عباس و حمید با یکدیگر درگیر شده‌اند که این درگیری به داخل مغازه نیز کشیده شد؛ ناگهان حمید با چاقویی که در دست داشت عباس را از ناحیه گردن مورد ضربه قرار داد و در حالی که همچنان چاقو را در دست داشت، فرار کرد. حمید نیز به کارآگاهان جنایی گفت: «علت درگیری به خاطر محل پارک موتور بود.

در حال بستن لوازم خود روی موتور بودم که در یک ‌لحظه مسیر خیابان بسته شد و عباس به خاطر همین به من اعتراض کرد و پس از آن بود که با بالا گرفتن درگیری، میان من و عباس درگیری فیزیکی ایجاد شد. او نیز مرا کتک زد که در همین زمان همسایه‌ها دخالت کرده و ما را از یکدیگر جدا کردند و مرا به داخل مغازه بردند. من که به خاطر کتک خوردن از سوی عباس بسیار عصبانی شده بودم، در یک‌لحظه چاقویی را که از قبل در داخل مغازه مبل‌سازی جا مانده بود برداشتم که در همین زمان، عباس دوباره به سمت من آمد و در حالی که در حال بلند شدن از زمین بودم، ناگهان تعادلم به هم خورد و در شرایطی که در حال زمین خوردن بودم، چاقویی که در دستم بود به گردن عباس برخورد کرد که موجب خونریزی و پارگی شدید گردن او شد».

زن خدمتکار می‌خواست گریه‌های این دختر را ببیند ؛
صدای شیطان در انتقامگیری از دختر خودخواه

زن جوان که خدمتکار خانه ویلایی بود وقتی از سوی دختر خانواده پولدار تحقیر شد به انتقامجویی عجیبی دست زد.
مردی اجیر شده بود تا با مزاحمت‌های خود وحشت به جان دختر خودخواه بیندازد.
چندی پیش دختر 21 ساله‌ای به نام الهام به همراه وکیل خانوادگی‌شان به دادسرای شمیرانات مراجعه کرد تا از دست یک مزاحم غریبه طرح شکایت کند.
این دختر که لابه‌لای حرف‌هایش بغض می‌کرد، گفت: «دو ماه پیش تلفن موبایلم زنگ خورد، وقتی جواب دادم صدای دورگه مردی را شنیدم که مدام می‌گفت آماده مرگ باشم، جدی نگرفتم بویژه اینکه از یک کیوسک کارتی زنگ زده بود. گفتم شاید هم‌دانشگاهی‌هایم تماس گرفته‌اند. وقتی تماس را قطع کردم و خوابیدم نیمه‌شب ناگهان تلفن خصوصی اتاقم زنگ زد این شماره را کمتر کسی داشت به خاطر همین تصور کردم آشنایی صمیمی زنگ زده، گوشی را برداشتم و باز همان صدای وحشتناک را شنیدم که می‌خواست آماده مرگ باشم، پرسیدم چه کسی است؟! خندید و با صدای زمختی گفت که شیطان است و می‌خواهد من را بکشد».
وی افزود: «تلفن را قطع کردم و سریع نزد پدر و مادرم رفتم آنها نگران شدند و اسامی کسانی که شماره خصوصی اتاقم را دارند را نوشتم و درباره خصوصیات آنها بررسی کردم هیچ کدام چنین شخصیتی نداشتند.
2 روز طول کشید تا شماره موبایل و حتی تلفن خصوصی اتاقم را عوض کنم و در این 2 روز گاه و بی‌گاه آن مرد مرتب زنگ می‌زد و ترس به جانم انداخته بود، حتی شک ما به همکارهای پدرم رفت اما عجیب بود وقتی که تلفن‌هایم عوض شد فقط یک روز خبری نبود تا اینکه باز موبایل و تلفن اتاقم زنگ خورد. آن مرد می‌خندید و از قدرت ماورایی‌اش می‌گفت؛ وقتی شنیدم می‌خواهد به سراغم بیاید، باور کردم چون می‌دانستم موبایلم را دو، سه نفر دارند اما شماره خصوصی اتاقم را هیچ‌کس نداشت».
الهام که به گریه افتاده بود، گفت: «یک روز بیرون خانه بودم که مردی ژولیده را دیدم از دور من را تعقیب می‌کند و وقتی می‌ایستم او نیز حرکتی نمی‌کند و وقتی نگاهش می‌کنم لبخند زشتی می‌زند. وقتی سوار خودرویم شدم نفس راحتی کشیدم اما هنوز چندمتری نرفته بودم که موبایلم زنگ خورد نمی‌خواستم جواب بدهم اما عاصی شده بودم گوشی را برداشتم آن مرد گفت در اتاقم برای من سورپرایزی گذاشته است. وقتی به خانه رسیدم با مادرم به اتاق رفتیم، زن خدمتکار نیز همراهمان آمد تا من نترسم در اتاق چیزی ندیدم تا اینکه تلفن اتاقم زنگ خورد؛ گوشی را برداشتم آن مرد گفت که کمد را باز کنم وقتی این کار را کردم با جنازه 4 تا موش بزرگ روبه‌رو شدم و از ترس بی‌هوش شدم.
وقتی بازپرس پرونده شنید که از اتاق و خانه خانواده پولدار هیچ سرقتی رخ نداده پی‌برد مرد مزاحم تنها قصد شکنجه روحی الهام را دارد و توانسته با استفاده از کلیدهای یدک به خانه ویلایی رفت و آمد کند. با دستور قضایی تیمی از پلیس وارد عمل شد، کارآگاهان شنیدند دختر دانشجو با هیچ کدام از دوستان و آشنایان حتی هم‌دانشگاهی‌هایش اختلاف نداشته و پسری نیز نبود که به وی پیشنهاد ازدواج بدهد و در خواستگاری‌اش شکست خورده باشد. هر دو شماره تلفن اتاق خصوصی این دختر تحت بررسی‌های مخابرات قرار گرفت و کارآگاهان‌ دیدند با این شماره‌ها از داخل اتاق به یک موبایل زنگ زده شده است که الهام صاحب آن را نمی‌شناخت.
همین سرنخ کافی بود تا صاحب آن موبایل که مردی 30 ساله به نام مجید بود شناسایی شده و خیلی زود بازداشت شود. مجید که راننده آژانس بود وقتی بازجویی شد ابتدا ادعای بی‌گناهی کرد و وقتی دید پلیس وی را تهدیدی برای جان الهام شناخته چاره‌ای جز اعتراف ندید و پرده از یک توطئه انتقامجویانه برداشت.
این راننده مسافرکش گفت: «یک سال پیش وقتی مسافرکشی می‌کردم با زنی جوان که فریده نام دارد آشنا شدم، وی زحمتکش و زن خوبی بود شنیدم در خانه‌ای خدمتکار است و پس از مرگ شوهرش به همراه پسر 6 ساله‌اش در خانه پدرش زندگی می‌کند.
تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم اما فریده می‌ترسید ناپدری خوبی نباشم، قول دادم که پدر مهربانی باشم و به من فرصت داد تا وفاداری‌ام را ثابت کنم».
وی افزود: «یک روز وقتی سراغش رفتم تا به خانه پدرش ببرم دیدم گریه می‌‌کند علت را پرسیدم و شنیدم دختر خانواده‌ای که وی خدمتکارش است به خاطر شلختگی‌ خودش و گم شدن یکی از شال‌هایش فریده را به باد دشنام و توهین گرفته تا جایی که به پسر خردسالش هم ناسزا گفته است.
کینه را در دل این زن دیدم و کافی بود که پیشنهاد بدهم می‌خواهی جبرانش کنیم، سریع پذیرفت و شماره موبایل الهام را به من داد و قرار شد مزاحمش شوم. شنیده بودم او شماره خصوصی نیز دارد خواستم فریده وقتی کسی متوجه نیست از آن شماره به موبایلم زنگ بزند تا بتوانم شماره‌اش را به دست آورده باز مزاحم شوم.
وقتی شماره‌ها را عوض کردند موبایلش را فریده می‌دانست اما تلفن خصوصی اتاق را باز با همان روش به دست آوردم، البته فریده خواسته بود دیگر کاری نکنم اما وقتی یاد گریه‌های این زن می‌افتادم وسوسه می‌شدم باز زنگ بزنم تا اینکه خواستم برای آخرین بار موش‌ها را داخل کمدش بگذارد و بعد می‌خواستم کاری به کارش نداشته باشم».
وی که ادعا می‌کرد رابطه‌ای با مرد ژولیده ندارد، گفت: پشیمان هستم اما امیدوارم الهام نیز بفهمد احترام به دیگران یک وظیفه است.
با این اعترافات، وقتی فریده بازداشت شد، گفت: «من خیلی کینه به دل گرفته بودم اما گاهی دلم به حال الهام می‌سوخت».
بنا بر این گزارش، خانواده الهام در حضور بازپرس پرونده خدمتکارشان و مرد مورد علاقه‌ وی را بخشیدند اما فریده خود را از دست داد.

/5656

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 166657

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهران IR ۰۷:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
    3 0
    اما فریده ...خود را از دست داد؟؟؟ 1_جان 2_ کار 3_خوانواده 4_پول