گفت وگو با محمد جواد عاصمی پور قائم مقام اسبق شرکت ملی نفت و مدیرعامل سابق شرکت نیکو

آذرجزایری: نگاهش به وضعیت تحریم ها خوشبینانه است اما درعین حال هشدار می دهد که سرگرم شدن مسوولان به انتخابات مجلس که با افزایش فشارهای بین المللی در خصوص تشدید تحریم های اقتصادی علیه ایران همزمان شده می تواند خطری جدی برای تمام بردهای ایران در طول 33 سال گذشته باشد.
از مدیران قدیمی کشور است و خاطرات زیادی از روزهایی دارد که تمام متخصصین و مدیران به دور از هر فرقه سیاسی سعی داشتند اقتصاد ایران را به مرز خودکفایی برسانند و تحریم ها را به فرصت تبدیل کنند.از گفته هایش معلوم است که نگران این روزهای اقتصاد ایران و ناهماهنگی هایی است که البته برای تمام آنها راهکار جالبی ارائه می دهد.
دکترمحمد جواد عاصمی پور از مدیران باسابقه نفتی در گفت وگو با خبرآنلاین از راهکاری می گوید که می تواند بازار ارزو نفت ایران را از بحران فعلی نجات دهد.اما تمام راهکارهای مطرح شده از سوی این مدیر باسابقه تنها با یک شاه کلید بازمی شود "ایجاد اتحاد میان مدیران گذشته و حال "
آقای دکتر بهتر است این گفت وگو را با این سوال آغاز کنیم که واقعا استفاده از روش تحریم علیه یک کشور می تواند موثرباشد؟
تاریخ سیاسی جهان نشان داده هرگاه عامل خارجی سعی بر ایجاد فشار بر کشوری کرده ، جدا از هدف و وسیله آن موضوع پاسخ معکوسی داده و یک وحدت ملی را علیه این دخالت‌ها ایجاد کرده است.همانطور که این تحریم ها در ایران یک حماسه ملی را شکل داده است. به ویژه اینکه تحریم علیه ما در دوران دفاع مقدس و از روز اول پیروزی انقلاب که یک وحدت ملی علیه هجوم خارجی شکل یافته بود آغاز شد و این اولین خطای تاریخی غرب در آغاز این دکترین بود. در حالی که امروز مشاهده می‌کنیم که گویا غرب از این موضوع درس گرفته و وقتی دیکتاتور‌های تونس، لیبی را نتوانسته نگه دارد، سعی کرد با پیروزمندان انقلاب در این کشور‌ رفاقت کند و حتی با اخوان‌المسلمین در مصر با آن تاریخ سیاسی و فلسفه مبارزاتی با غرب و اسرائیل وارد مذاکرات شود.
به نظرشما تاثیر این تحریم ها برایران چگونه بوده است؟
به نظرم بهتر باشد این سوال را با یک خاطره ای از این تحریم ها پاسخ دهم.از سازمان غله شروع می‌کنم، در سال 59 اولین تحریم غذایی ایران آن هم با گندم به لحاظ اهمیت آن در منوی غذایی ایران آغاز شد.در آن زمان تولید داخلی ما حدود 6 میلیون تن آن هم با بیش از 80 درصد کشت دیم بود.همچنین حدود سه میلیون تن واردات داشتیم که 90 درصد آن از آمریکا تامین می شد. در کتاب وضعیت جهانی گندم، من نوشته‌ام که در آن موقع بیش از 80 درصد تجارت گندم مربوط به آمریکا، کانادا، استرالیا، اروپا بود، این تحریم ها در این بخش آغازشد و عملاً سیلو‌ها خالی شد. ساخت سیلو نیز تا آن تاریخ ،از اولین سیلوی تهران که آلمانی‌ها ساختند ،دست خارجی‌ها بود. که بلافاصله ما را تحریم و پنج کنسرسیوم خارجی ساخت سیلو‌ها را ناتمام و قرارداد‌های خود را متوقف کردند. اما این تحریم با اتخاذ سیاست‌های درست باعث شد تا به 17 - 18 میلیون تن گندم و ساخت کامل سیلو‌ها توسط جهاد سیلو‌سازی که در آن سال پایه‌گذاری شد برسیم و حتی به ساخت سیلو در خارج از کشور برسیم، و به کمک دانش‌کسب شده، همان ساختار که در سال 59 سیلو‌سازی را شروع کردند وارد ساخت مخازن بتنی نفت، برج میلاد و زیر‌ساخت‌های بتنی در سایر زمینه‌ها بشوند.
تحریم ها را در بخش صنعت کشور چگونه می بینید؟
خاطرم نمی‌رود که در سال 61 که معاونت اقتصادی را داشتم، ما پیکان را مونتاژ می‌کردیم و 95 درصد قطعات آن از تالبوت انگلیس می‌رسید و همه صنایع ما چینی بود. تولید فولاد حدود 900 هزار تن، استخراج از معادن حدود 40 میلیون تن همه ماشین آلات، قطعات و تجهیزات از خارج وارد می‌شد، دکل حفاری ، خطوط لوله نفت و گاز از خارج وارد می‌شد، در آنزمان نه آذر آب تبریز و اراک وجود داشت، نه واگن پارس، نه کشتی‌سازی صدرا و نه صنایع دریایی، تراکتور‌سازی هم، تراکتور‌های عقب افتاده رومانیایی را مونتاژ می‌کرد، مهندسی مشاور ما هیچ جایگاهی نداشت، پیمانکاران ساخت و ساز ما به ویژه در صنایع بزرگ هتل نیرو، نفت، معادل و صنایع از تعبیه‌های ضعیفی برخوردار بودند. امروز ما به تولید بالای 14 میلیون تن فولاد، 280 میلیون تن استخراج معادن تولید اکثریت خطوط لوله تا 56 اینچ، ساخت دکل‌های دریایی و خشکی، ساخت پلات فورم‌های 8 تا 10 تنی در خرمشهر، ساخت کامل بیش از ده‌ها اتومبیل‌سواری، کامیون، اتوبوس، واگن، لکوموتیو، کشتی، هواپیما، ساخت بنادر، اسکله‌سازی و تا پایین‌ترین سطوح گذرگاهی نیزبه خودکفایی رسیده ایم و حتی شاید بتوان گفت که در خودکفایی تفریط هم شده است. برهمین اساس درحال حاضر ایران صادرات غیرنفتی خود را از 2 تا 3 میلیارد دلار در سال به حدود 40 میلیارد دلار رسانده و از کالاهای سنتی کشاورزی و صنایع دستی به طرف صادرات صنعتی و به ویژه صدور خدمات فنی مهندسی و ساخت‌های صنعتی در جهان حرکت کرده است.
پس با این حساب شما معتقدید ادامه روند تشدید تحریم ها خود غرب را متضرر می کند؟
به نوعی باید گفت آغاز جنگ و همزمانی تحریم سیاسی، اقتصادی و نظامی گسترده علیه ایران علی‌رغم همه آثار منفی آن دست‌آورد ملی و جهانی عظیمی است و دشمن موجبات اقتدار ملی ما را فراهم کرده و امروز ایران پیروزمند یک جنگ نظامی 8 ساله و سی سال تحریم سیاسی، اقتصادی را پشت سر گذاشته است.شاید به همین دلیل است که غرب فهمیده که در جایگاه قدرت حتی برای مذاکره نیست و باید به عنوان یک عضو و در شرایط یکسان پشت میز مذاکره بنشیند و توازن قوا به نفع ایران بوده است.غرب و به ویژه آمریکا با وضعیتی که برای ایران ایجاد کرده و بهره‌گیری ایران برای تبدیل این تهدید و محدودیت‌ها به فرصت، امنیت خود را در خطر می‌بیند و ناچاراً هزینه‌های سنگینی برای حفظ امنیت خود پرداخت کرده‌اند. طوری شده که گاهی افراط می‌کنند، «در همه چیز» و هر اتفاقی حتی در داخل کشور خود سایه ایران را توهم می‌کنند.
اینکه می گویند دلیل اصلی پا گذاشتن آمریکا به خاورمیانه چون تصرف عراق به دلیل احاطه بر نفت این منطقه بوده را تا حد منطقی می دانید؟
من موافق کسانی نیستم که می‌گویند مداخله نظامی آمریکا و غرب در کشورهایی چون عراق به لحاظ نفت بوده، بلکه معتقدم برای جلوگیری از نفوذ ایران و گسترش حضور منطقه‌ای ، بین‌المللی و تهدید امنیت ملی آمریکا بوده است. امروز در هر بخشی از مصر و تونس، لیبی تا عراق و سوریه و لبنان فقط مانده است که بگویند در تظاهرات وال‌استریت هم ایران حضور دارد، البته سعی کردند طرح توهم‌آمیز ترور سفیر عربستان را مطرح کنند. پس اقتدار ایران که خود غرب با اتخاذ سیاست تحریم باعث آن شده موجب شد تا امروز آنها در همه سیاست‌های خود ایران را تهدیدکننده امنیت ملی‌شان تلقی کنند و هزینه‌‌های سنگینی را برگردن آنها بگذارد و در واقع ناچار شدند از سیاست تهاجمی تحریم به سیاست تدافعی حفظ امنیت ملی‌شان عقب‌نشینی کنند.
اگر واقعا ابنطور که شما تاکید دارید ایران بازنده اصلی این تحریم ها نبوده پس چه کسی بازی را باخته است؟
بررسی سی سال گذشته نشان می دهد سیاست‌های تحریم ،حضور گسترده آمریکا و غرب در ساختار صنعتی و تجاری ایران را کاهش داده و عملاً با عدم تبعیت اروپا از سیاست‌های آمریکا، ضررکننده اصلی آمریکا بوده که امروز با وجود پیشقراولی در صنایع نفت و انرژی ایران در قبل از انقلاب هیچ حضوری نداشته و جای خود را عمدتاً به چین رقیب استراتژیک و سنتی آمریکا و غرب با توجه به سیطره اقتصادی چین داده است و امنیت انرژی و امنیت اقتصادی خود را در شرایط بحران اقتصادی جهانی فعلی به خطر انداخته است.بنابراین قطعاً سیاست‌های تحریم حداقل در مورد ایران باعث عقب‌‌نشینی و تغییر رفتار سیاسی بین‌المللی‌اش نگردیده است.
همانطور که می دانید آمریکا به دنبال تحریم نفتی ایران است.فکر می کنید در مقابل این تشدید تحریم ها ایران باید در چه موضعی قرار بگیرد؟
پاسخ به این سؤال را می توان در تجربه 30 ساله تحریم و چگونگی مقابله با آن دریافت که امروز "استراتژی مدیریت بحران" وجود دارد. اولین قدم را باید در سیاست مقابله با بحران، دفاع و شکست آن جستجو کرد.اما باید یادمان باشد که وقتی دشمن در جبهه‌ای با ما می‌جنگد و ما هم نیروهای خود را در آن جبهه جمع و دفاع می‌کنیم، احتمال شکست ما در این روش به لحاظ تحلیل نیروها بسیار زیاد است. دومـین سیاست "زایش بحران در بحران" است. مثل این می ماند که وقتی دشمن در یک جبهه با شما می‌جنگد، شما هم جبهه‌های دیگری را برای او بگشایید و در آن حمله‌ای را علیه او شروع و سعی کنید دشمن را به دنبال خود بکشید و تیرهایش را از یک جبهه به جبهه گسترده پراکنده کنید، بنابراین در این شرایط احتمال پیروزی و یا جلوگیری از شکست بیشتر است.
خب فکر می کنید طی 30 سال گذشته ایران کدام شرایط را انتخاب کرده است؟
ایران در 30 سال گذشته روش دوم را انتخاب کرده است. پس پاسخ به سؤال قبلی شما این است که موضع ما هجومی باید باشد و نه دفاعی پس حمله بهترین دفاع است و استراتژی زایش بحران در بحران را باید برای مدیریت بحران انتخاب کنیم.
فکر نمی کنید طی چند سال گذشته این روش ها کمی دچار تغییر شده است؟
درپاسخ به این سوال هم بازتجربه سیاسی 30 سال تحریم وجود دارد و آن این است که ابزارهای به کار رفته همانا ابزارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بود و نه نظامی و امنیتی؛ اولا با فراموشی مارک‌های چپ و راست، اصلاح‌گرا و محافظه‌کار، حوزه و دانشگاه، کارگر و مهندسی، فقیر و غنی و با یک نهضت فرهنگی، وحدت سیاسی را خلق کردیم، همان چیزی که تحریم‌کنندگان قصدشان جلوگیری از ایجاد آن است.
و تبدیل این جنگ بین‌الملی به منازعات داخلی که شکست خوردند. ثانیا عدم توجه به شعارهای ناامیدکننده تحریم و مشغول شدن به خلق فرصت‌های اقتصادی که امروز ما را به خودکفاترین ملت جهان و در همه صحنه‌‌ها تبدیل کرده و ابزار اقتصادی را در سایه وحدت ملی و استفاده از همه نخبگان جدا از مواضع سیاسی اشان ایجاد کرده است.
جواب روشنی به سوال ما ندادید.
شاه کلید پاسخ این است که باید جام وحدت را علی‌رغم آنکه برای بعضی‌ها تلخ است اما به خاطر کشور، انقلاب و نظام باید آن را نوشید. و همانطور که دوران دفاع مقدس، رنگ، زبان، قبیله، حزب، شغل، پایگاه اقتصادی و سیاسی، نمی‌شناخت و تنها چیزی که بر پیشانی هر کس بود شهروند ایرانی بود را باید تجدید کرد. و این مرکز ثقل استراتژی ما باید باشد. و سرعت عمل در تحقق این امر بسیار مهم است. تأکید من در آستانه انتخابات مجلس و این امر می‌تواند کلید اول در توقف غرب در شروع تحریم‌ها باشد.
پس فکر می کنید ما باید فراتر از سیاسی بازی به مسایل اقتصادی بها دهیم؟موضوعی که این روزها باعث شده تا مردان اقتصادی از فضای اقتصادی دورشوند؟
بگذارید اینگونه به سوال شما پاسخ دهم.امروز اگر در صنعت حفاری، مهندسی ساخت و تولید تجهیزات نفت، مهندسی مشاور و طراحی واحد‌های نفتی، ساخت خطوط لوله نفت و گاز، تا تولید گندم ،مواد غذایی و... نگران نیستیم، آن است که ابزار داخلی را تقویت و اقتصاد ملی را نیز شکوفا کردیم. ابزار داخلی علاوه بر کاهش اثر تحریم، به اقتصاد ملی کمک می‌کند، سرمایه‌ها را از بازارهای سیاه به تولید و ساخت و ساز می‌کشاند، اشتغال را خلق می‌کند، تولید ناخالص داخلی را افزایش می‌دهد . اما همه اینها یادمان نرود اول تکیه بر مدیریت داخلی ملی، گسترده، و بدون مارک است. و به ویژه این امر مصادف شده با اعلام سال جهاد اقتصادی از سوی مقام معظم رهبری که می‌تواند موتور محرکه آن باشد.
خب در شرایط فعلی فکر می کنید مدیر اقتصادی قوی وجود داشته باشد که بتواند وضعیت فعلی را مدیریت کند؟
باز هم تکیه می‌کنم بر 30 سال تجربه ما در مدیریت تحریم که متأسفانه به لحاظ کنار رفتن خیلی از نخبگان و مدیران گذشته و نفی گذشته به ویژه در این مدت اخیر، مدیریت توسط کسانی اعمال می شود که با این سابقه آشنایی ندارند و به نوعی این تجارب کناره گذاشته شده است. سرعت عمل در این زمینه بسیار مهم است. چرا که به نظر می رسد همزمانی انتخاب زمانی برای اعلام تحریم از سوی غرب با انتخاب مجلس در این ایران بی دلیل نبوده است.به نظر می رسد به دلیل فشار داخلی، ناشی از انتخابات و مشغولیت گروه‌ها و مدیران در مقوله انتخابات این تصمیم گرفته شده است. پس ما باید توجه کنیم که در ارتباط با این مقوله غفلت نکنیم و همین فشار را نیز به یک فرصت تبدیل کنیم اما یادمان نرود که سرعت‌عمل ما بسیار مهم است.
به هرحال شما یکی از مدیران با سابقه نفت محسوب می شود که تجارب بالایی در مقابله با تهدیدهای غرب در زمان جنگ و پس از آن داشته اید.فکر می کنید اولین قدم مسوولان ما در مقابله با تشدید این تحریم ها چه باید باشد؟
باید با استفاده از اصل 110 قانون اساسی که اتخاذ تصمیم از سوی رهبری با مشورت با شورای مصلحت نظام در مواردی که راه‌حل‌های معمول پاسخ نمی‌دهد، به شورای مصلحت نظام مأموریت داده شود که کمیته ملی جهاد اقتصادی سیاسی با مجموعه‌ای از مدیران گذشته و حال در زمینه‌های مختلف و سران سه قوه به مدت سه ماه تشکیل شود و با برگزاری جلسات روزانه همه راه‌حل‌ها، شیوه‌های گذشته و حال جمع‌آوری و تحت‌عنوان منشور جهاد اقتصادی و سیاسی را برای تصویب مقام معظم رهبری ارائه کند. پس از تصویب منشور، همه ارکان نظام ملزم به اجرای آن گردند. کمیته‌های زیرمجموعه آن نیز تشکیل و سه قوه ناچار شوند، موانع قانونی و اجرائی پیشنهادی را سریعاً تصویب و از اختیار رهبری بهره گرفته شود. یک مدیریت ستادی متمرکز، دارای اختیارات تام و تنفیذی، و تبعیت تام از مصوبات رهبری در این زمینه به‌عنوان حکم حکومتی کلید اساسی است. پس از سه‌ماه تدوین منشور ملی جهاد سیاسی و اقتصادی، وظیفه این کمیته و با تشکیل جلسات هفتگی نظارت براجرای منشور و رفع مشکلات ایجاد شود.
در خصوص تحریم نفتی باید چه راهکاری در پیش گرفت؟
الزام اتصال واردات به صادرات نفت‌وگاز و قراردادهای نفتی ‌باید تنظیم شود. بدین معنا که موازنه بازرگانی با کشورها باید مبتنی بر الزام آنان بر خرید نفت از ایران باشد.ضمن اینکه باید قراردادهای نفتی حداقل سه ساله باشد و دریافت پیش پرداخت الزامی تلقی شود.درعین حال تمرکز اصلی باید بر روی فروش نفت قرار بگیرد و در این راستا باید اجازه مجدد برای صدور به برخی از کشورها صادرشود.همچنین باید تنوع در خریداران نفت بسیار گسترده تر از شرایط فعلی شود.ضمن اینکه باید شرایط خریداران را کمی آسان تر کرد.درعین حال نباید فراموش کرد که باید وزارت نفت دارای اختیارات تام برای رقابت‌ قیمتی باشد و دراین راستا باید موانع قانونی رفع شود.
برخی از کارشناسان معتقدند در شرایط فعلی نرخ ارز و طلا به سختی به شرایط نرمال گذشته باز خواهد گشت.فکر می کنید با ایجاد این راهکارها می توان امیدی به برگشتن آرامش به بازار ارز و طلا هم داشت؟
راهکارهایی برای مدیریت این شرایط وجود دارد.باید از روش هایی چون اتخاذ مدیریت دارایی ASSET MANAGEMENT، و مدیریت و جو FUND MANAGEMET با همکاری مؤسسات اعتباری در بازارهای مالی جهانی،موظف کردن اتاق بازرگانی برای تشکیل کمیته بانکی و ارزی و ورود فعال با دادن اختیارات اجرایی در زمینه‌ بانکی و ارزی،دادن اختیارات و مسئولیت به بانک‌های خصوصی در زمینه بانکی و ارزی و کاهش اعمال تصورگری بانک مرکزی و واگذارای همه این اقدامات به بانک‌های تجاری و خصوصی قطعا ممکن خواهد بود.ضمن اینکه باید تاکید کرد اگر تمام این راهکارها به درستی انجام شود قطعا نرخ ارز از قیمت های گذشته نیز پایین تر خواهد آمد.
فکر می کنید دولت زیربار چنین اقدامی خواهد رفت؟
به هرحال باید شرایط بحرانی فعلی را در نظر گرفت.بنابراین باید تشکیل این کمیته و اختیاراتش در حدی باشد که همه وزارتخانه هاو سازمان ها را موظف به اجرای راهکارها کند.بهترین راهکار موظف کردن همه وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها در تشکیل کمیته‌های زیرمجموعه کمیته اصلی در شورای مصلحت نظام، به‌‌عنوان کمیته‌های جهاد اقتصادی با مشارکت (به‌نام) از مدیران سی‌سال گذشته این سازمان‌ها (با تصویب شورای مصلحت) و ارائه پیشنهادات هر کمیته‌ به شورا جهت تصویب، است.
/22131

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 195129

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۱:۳۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
    20 1
    خسته نباشی با این راهکارت دکتر