وقتی خبرنگار باشی ، هر کس غصه ای دارد تا برایت از آن بگوید. حتی اگر خبرنگار ورزشی باشی.

به خصوص وقتی مادری 70 ساله بخواهد از قصه پر غصه اش بگوید. مادری که از دار دنیا برایش یک دخترمانده و دو نوه از پسری که سال های سال قبل هدیه اش کرده. سال های جنگ و شهد شیرین شهادت. نه فقط پسرش که همان سال ها ، همسرش را هم از دست داده تا هم همسر شهید باشد و هم مادر شهید.
سال هاست از جنگ گذشته و کم نمی شنوی این حرف را که بابا این ها هم یکی از فامیلشان را 30 سال قبل از دست دادند تا یک عمر می خواهند از رانتش استفاده کنند. دانشگاه شان که مجانی است و بی کنکور ، حقوق و مزایای شان که و ...
اما اقلا برای من ، این اولین بار نیست که می شنوم از مشکلات خانواده های معزز شهدا. از دردها ، رنج ها و بی مهری هایی که می بینند . سوزناک است وقتی می شنوی که می گوید:« با دخترم رفتیم ساختمان بنیاد ؛ 5 ماه است که حقوق مان را نداده اند. قبل عید رفتیم که  پس این پول ما چی شد؟ کم مانده بود پرت مان کنند بیرون که چرا نظم را به هم ریخته ایم. چرا می گوییم پولمان دیر شده. می گویند نرم افزار عوض کردند و این باعث شده پرداخت ها به مشکل بخورد . پس چرا این تغییر نرم افزار باعث نمی شود به ما کمی حقوق بیشتر بدهند؟»
این البته اولین بار نیست که با صحنه ای شبیه به این روبرو می شدم که همین دو هفته قبل ، جانبازی را می دیدم که فرزندی معلول از بیماری های خاص داشت و فریاد می زد و اشک می ریخت که چرا درخواستش برای داشتن وامی 700 هزار تومانی را رد کرده بودند و ... و اصلا چرا راه دور برویم همین جا بین همکاران مان ، دوستی هست که جانباز شیمیایی ست و می گوید هیچ وقت پایم را در سازمان بنیاد نمی گذارم چون همیشه دغدغه دارم که بروم دعوایم شود.
قصه حقوق و تاخیرش اما تنها بخشی کوچک بود از درد این مادر و دخترش که حالا سال های عمرش به تعداد سال های پیروزی انقلاب است. دختری که او همان شب عید برای درمانش همه حقوقی که وقتی به اندازه یک ماه از 5 ماه طلبی را که داشته ، کلی هم رویش گذاشته تا بتواند آمپول های دخترش را بگیرد. آمپول های گرانقیمت درمان بیماری M.S.
آمپول هایی گرانقیمت با قیمتی بیش از یک میلیون تومان که بنیاد حمایت از بیماری های خاص تنها رقمی جزئی از آن را برای شان متقبل شده بود.
قصه بردن عریضه به رئیس جمهور و دست خطی که ارائه اش به وزیر بهداشت خیلی گره گشا نبوده و بغض های مادری که می خواهد این حرف ها نوشته شود ، کم نیستند آدم هایی چون این مادر که از انقلاب و آرمان هایش ، همه آنچه داشته اند را گذاشته اند اما عایدی شان تنها سهیم شدن در غر و لندهای مردمی بوده که فکر می کنند خانواده های عزیز شهیدان ، رانت های آنچنانی دارند اما...
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 206577

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 14 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • كامران IR ۱۱:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۹
    2 1
    معلوم شد كه توي فوتبال هم كارشناس نيستي .
  • بدون نام IR ۱۱:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۹
    1 3
    آيا لازم بود در مقاله مادر شهيد؛ عكس خبرنگارتان درج شود؟
  • همراه SE ۱۲:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۹
    11 0
    لطف کردی که اینهارو نوشتی ،همه ایران مدیون شهدا و خانواده عزیزشان هستیم ، امید وارم که ۱-مسولین گوشه شنوا و ذهنی بینا داشته باشند . ۲- امیدوارم که اینهارو واسه اینکه طرفدار پیروزی هستید همگیتون ننوشتی که شاید ... اره ؟