۰ نفر
۱۰ تیر ۱۳۹۱ - ۲۰:۲۱

در بخش قبلی این درس نامه ، بخشی از تجربیات گرانقدر سالها خدمت به ادبیات این سرزمین گل و بلبل پیشکش شد. اینک بخش دوم این تجربیات گرانقدر تقدیم می شود، باشد که به گوش هوش بشنوید و به چشم سِر بخوانید:

1- گروهي از عزيزان گلايه ها كرده اند كه یادگرفتن وزن خیلی سخت است؛ هرچه كتاب هاي عروض دبيرستان را زيرورو وهرچه خودآموز وزن و قافیه از اینترنت دانلود می کنند، فقط اكانت ماهانه اينترنتشان ته مي كشد و آخرالامر ترجیح می دهند که همان شعرسپید گفتن را ادامه بدهند. ما براي اين مشكل تاريخي هم چاره اي داريم خیلی ساده است: ترانه سرا شوید! این گونه لازم نیست  برويد و عروض ياد بگيريد ؛ هرجا که دیدید نمي توانيد  کلمه ای را دروزن بگنجانيد از سروته کلمه بزنید و بگذارید به حساب محاوره نویسی .
ترانه سرا شدن خيلي دردسرهاي شاعرشدن را ندارد تازه نانتان هم توي روغن است و زودتر به شهرت مي رسيد. حالا كه داريم همه ي فوت و فن ترانه سرايي را به شما مي آموزيم اين را هم اضافه كنيم كه براي كسب موفقيت روزافزون در اين عرصه ، يك آرايشگر خوش دست پيدا كنيد، آهنگساز و خواننده خودشان جور مي شوند.
2- خيلي از قديمي ها اين را نمي فهمند اما شما يادتان باشد اعتبار شاعر به دو چيز است : کامنت و لايك . سعی کنید وبلاگتان و صفحاتتان در جاهای دیگر، از تورم کامنت و لایک در آستانه ی انفجار باشد. اگر روزي از خواب برخاستيد و دیدید كه خدای نکرده آمارتان پایین آمده است ، آب دستتان است بدهيد دست بغل دستي تان و كاري بكيند. اگر دست روی دست بگذارید دیگر نمی شود جبرانش کرد.
روش هايي كه در متون قديمي درس نامه هاي هنر شاعري آمده است شامل اين شگردهاست: فحش دادن به افراد غايب؛ نظر دادن با اسم هاي الكي و تعريف از خود و ارائه دشنام هاي ناموسي به منتقدان آثارتان، غرغر و ابراز "چقدر حالم بد است" ؛ اعلام يك  سوء قصد يا لپ تاپ قاپي  .
اين روش ها بارها امتحان شده و ديگر جذاب نيست . توصيه مي كنيم از روش جديد استفاده كنيد. يك شعر مجوز نگیر صحنه دار بگوييد و در معرض تماشاي عموم بگذارید.  سعی کنید درباره جزئیات ماجرا و ريزه كاري هاي اين مقوله با دوستان وارد تبادل نظر شوید. هرجا هم كه دوزاري دوستان كج بود از توانايي هاي ادبي خود براي صاف كردن دوزاري آن ها استفاده كنيد. اين ديالوگ هاي هنري باعث مي شود خيلي ها كه با جست و جو كردن كلماتي در پي پر كردن اوقات فراغت خود هستند به وبلاگ ادبي شما راهنمايي شوند و عملاً شما به گسترش دامنه ي ادبيات امروز كمك زيادي كرده ايد.
 
3- یکی دیگر از مواهبی که در اختیار شاعران کشور ماست و خوشبختانه شاعران کشورهای دیگر از آن محروم اند وجود اداره کتاب است که وظیفه ی خطیر حفظ ادبیات ازبی ادبیات را برعهده دارند .
همان طور كه عرض شد براي افزايش توجهات به سمت شما بايد تا می توانید شعرهایی بگویید که بايد ازاقوام سببي و نسيي پنهانشان كنيد تا آبرويتان جلوي قوم و خويش نرود. سرودن شعرهایی با این ویژگی های برجسته باعث می شود که دوستان ممیز ، کتاب شما را با اصلاحات فراوان به زیور طبع بیارایند يا اصولاً زيور طبع را به سروده هاي شما نيالايند.
حالا می دانید چه باید بکنید؟ يك خطابه ي بلند در مذمت سانسور و انسداد مجاري هاي آزادي ارائه كنيد .علیه قلع و قمع آثارتان، علیه خاموش شدن صداهای مستقل، علیه سانسور بی پروای ادبیات خلاقه و کاستن از جذابیت هایی که  درپشت آثار شما وجود دارد ، حرف بزنید. سعی کنید این روشنگری ها را با حالت افسردگی شدید بیان کنید به گونه ای که همه فکر کنند شما در آستانه ی بازکردن شیرگاز و قفل کردن درهای خانه اید. نمی دانید این شیوه چه تاثیرات عمیقی درپیشرفت و محبوبیت شما دارد بخصوص اگر بخش هایی از آن شعرهای مجوز نگرفته را با عکس هایی جذاب تر از متن روی اينترنت بگذارید. حتي مردم كشور را به مهاجرت به خارج از كشور تهديد كنيد. البته فقط پشتشان را بلرزانيد ، هيچ جاي دنيا تهرون خودمون نمي شه.
 
پایان
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 224518

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • لیلا کردبچه IR ۰۱:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۱
    4 0
    یادتان رفت به یک شیوۀ اشتهار اشاره کنید؛ اینکه دوستان از یک هفته پس از انتشار مجموعه شعرشان شروع می‌کنند و تا سال‌های سال بعد، همه جا می‌گویند و می‌نویسند که «تعداد محدودی از کتابم مانده، امیدوارم تا شما خودتان را می‌رسانید به فروشگاه کتاب، تمام نشده باشد»