۰ نفر
۱۶ آبان ۱۳۸۸ - ۰۵:۳۷

کسی که حتی یک بیت شعر ساده را نمی‌تواند بی‌غلط بخواند، چطور می‌تواند از خواندن چند بیت مدح و ستایش به نتبجه‌ای در مورد جادوی زبان برسد

تصادفاً برنامه‌ای در شبکه چهار تلویزیون دیدم که جناب استاد محسنیان‌راد روبه‌روی اسماعیل میرفخرایی نشسته بود و داشت درباره بعضی خصوصیات و عادات ایرانیان صحبت می‌کرد و صفخاتی از تحقیقات مفصلش را می‌خواند. ظاهراً این جلسه چندمشان بود و می‌شد فهمید که کم در این‌باره صحبت نکرده‌اند. موضوع به خودی خود برایم جذاب بود و دیدن کارشناسی معتبر در این حد و مجری با تجریه‌ای مثل میرفخرایی، موجب شد که بنشینم و با دقت تمام گفت‌و‌گوی این دو بزرگوار را ببینم.

اما طبق معمول و با هزار افسوس وا رفتم و پشیمان شدم از اینکه عصر جمعه‌ام را با یک برنامه شبه علمی گذراندم. حقیقتاً نه از تلویزیون، که از این اساتید بزرگوار بعید بود که با ظاهر علمی، حرف‌های عامیانه بزنند. هر چه باشد، باید بین برنامه‌ای که این اساتید می‌سازند فرقی باشد یا فی‌المثل برنامه‌ای که خسرو معتضد می‌سازد. اما شرمنده‌ که نیست. گویی تلویزیون قائده‌ای گذاشته و تدبیری اندیشیده که تا دو سه سال دیگر شأن و حیثیتی برای تاریخ نگذارد. گویی رسانه ملی با تاریخ پدرکشتگی دارد و پشتش گذاشته تا با فیلم و سریال و میزگرد و گفت‌و‌گو به مطلوب خویش مصادره‌اش کند. البته این اراده تلویزیون را می‌شود درک کرد، اما اصرار محسنیان‌راد را نمی‌دانم به چه انگیزه‌ای است. تاریخ ایران تاریخ عجیبی است. به سادگی نمی‌توان به سراغش رفت و هر چه خواست از دلش بیرون کشید. به صرف اینکه چند مستشرق و سفرنامه‌نویس چیزهایی نوشته‌اند نمی‌شود حکمی کرد و نتیجه‌ای گرفت.

حقیقتاً هزار نکته باریک‌تر از مو اینجاست و با یک تحقیق سطحی نمی‌شود و نباید قضاوتی در مورد مردم ایران کرد. بزرگ‌ترین منبع شناخت مردم و تاریخ ایران یکی همین ادبیات عمیق و حیرت‌انگیزی است که بیش از هزار سال قدمت و تداوم دارد. کسی که حتی یک بیت شعر ساده را نمی‌تواند بی‌غلط بخواند، چطور می‌تواند از خواندن چند بیت مدح و ستایش به نتبجه‌ای در مورد جادوی زبان برسد. این البته مسبوق به سابقه است که مدایح شاعران را حمل بر ریاکاری و فرار از استبداد می‌دانند. بر همین منهاج هیچ بعید نیست که مثل اوایل انقلاب همه شاعران را با یک چوب برانند و حتی سعدی و حافظ را متهم به نهان‌روشی و ریاکاری کنند. مردم ایران مردم پیچیده‌ای هستند و شاعران ایران پیچیده‌تر. اتفاقاً ابیاتی که جناب محسنیان‌راد یا هیچکدام نتوانستند ارتباط برقرار کنند و هیچکدام را درست نخواندند، همه‌شان فراتر از مدح نشانی از رفتار نخبگان با سردمداران استبداد داشت که اوج هوشمندی‌شان را تأیید می‌کند.

ما سال‌هاست که دیگر این هنر و توانایی را از دست داده‌ایم و دیگر بلد نیستیم که چطور با ارباب قدرت صحبت کنیم و چطور با آنها وارد تعامل شویم. حقیقتاً نکته مهمی است که هیچ گاه در تاریخ ایران مردم و نخبگان راه تعامل و گفت‌و‌گو با حتی با مستبد‌ترین و خودکامه‌ترین پادشاه را نبستند. با سفاک‌ترین آنها هم آنقدر هوشمند بودند که سریع سوراخ دعا را پیدا می‌کردند و از هر راه ممکن او را سر عقل می‌آ وردند و لااقل شدت ظلم او را کم می‌کردند. تاریخ ایران تاریخ عجیب و غریبی است و تاریخ ادبیات ایران عجیب و غریب‌تر. برای ورود به این تاریخ باید علاوه بر جامعه‌شناسی به هزار ابزار دیگر هم مجهز بود. از جمله اینکه باید ادبیات آموخت و شعر را به درستی استنباط کرد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 23206

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 6 =