از توهین هادی حیدری تا توهین احمدی نژاد

پس از آن واقعه برای یک تحقیق میدانی، طرح هادی حیدری را پیرینت گرفتم و هرجا بین دوستان مذهبی و مسجدی می رفتم، نظرشان را می پرسیدم که چه برداشتی از آن دارند؟ در گپ و گفت با بیش از بیست نفر از این افراد، هیچ کدام قرائتی از توهین به دفاع مقدس نداشتند. جالب این بود که وقتی می گفتم این طرح همان طرح روزنامه شرق بوده است، می خندیدند و بعد برخی شان سعی می کردند با هزار توجیه ، بگویند مهم قلب و نیت طراح بوده است!! و من که قریب بیست سال است هادی حیدری را می شناسم، می ماندم که چه بگویم وقتی حق طلبی در آدمی جایش را به عقده مندی می دهد .
هفته دوم مهرعده ای با مقاصد سیاسی و با هدایت و حمایت یکی دو نفر چهره افراطی، آنچنان بلوایی به پا کردند که همه باور کنند هنرمندی که خود شاگرد مدرسه فرهنگ دکتر حدادعادل بوده و بارها برای فرهنگ دفاع مقدس، طرح های هنرمندانه ای زده بود، متهم است به توهین به دفاع مقدس!.
در حالی که خودش دریادداشتی به صراحت می نویسد: "...باز هم تاکید می‌کنم که به هیچ‌ رو از کشیدن کارتون «چشم‌بندان» قصد جسارت به رزمندگان پاکباخته دوران جنگ را نداشتم. ای کاش روزی فرا رسد تا کمی در قضاوت‌هایمان، اصل «تردید» را وارد کنیم و درصد ناچیزی از فرصت را به متهم بدهیم تا از هجوم اتهامات وارده دفاع کند. چشم‌هایمان را به روی حقیقت باز کنیم و گوش‌هایمان، تنها آن‌چه را نشنود که دل‌هایمان طلب می‌کند. با همه‌ی این توضیحات باز هم اگر گروهی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا و رزمندگان جنگ همچنان از اینجانب کدورتی به دل دارند، از همه آن بزرگواران پوزش و حلالیت می‌طلبم. "
اگرچه به اجماع عموم هنرمندان و طراحان و فرهنگیان متدین و نویسندگان دفاع مقدس و اعضاء شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته تا فعالان و کارشناسان رسانه ای و حتی بیشماری از خانواده محترم شهداء، هیچ اثری از توهین و هیچ نماد منطقی و خرد پسندی از دفاع مقدس در این طرح - که موضوعش جهل در جامعه بود - وجود نداشت.

عجیب تر اینکه وقتی از بیشماری از نمایندگان محترم مجلس که نامه اعتراض به روزنامه شرق را امضاء کرده بودند پرسیدیم، آیا طرح منتشر شده در روزنامه شرق را به چشم خود دیده اید، به اتفاق می گفتند از آنها خواسته شده تا نامه ای را امضاء کنند و آنها نیز چون در ذهن خود به موضوع توهین به دفاع مقدس حساس هستند، پذیرفته اند که حتما توهینی شده است!
... بگذریم؛ روزنامه شرق به ناحق توقیف شد وعده ای به نام غیرتمندی و تنها با برداشت های ذهن وهمی شان، چه تهمت ها زدند و چه جفاها کردند به طراح هنرمند آن و به همه همکاران روزنامه شرق که اینک در این وضع اسفناک اقتصادی، بیکار شده اند. – پاسخ بیکاری بیش از 40 – 50 نفر نیرو، از روزنامه نگار و نویسنده گرفته تا نگهبان و مستخدم این مجموعه را حتما دولت مهرپرور و عدالت گستر خواهد داد -
اما بعد :
ده روز پس از همین واقعه، رئیس جمهور محترم – که سخنش باید عصاره فرهنگ و تمدن کشور باشد و کلامش نشانه فرهنگ سازی – در مجلس دانش آموزی، چفیه اندازی در سفرهای راهیان نور را صریحا به مسخره گرفت و گفت:
"بروید راهیان نور، چهار- پنج تا عکس با چفیه بگیرید، برای تبلیغات آینده تان خوب است."

عکس یادگاری محمود احمدی نژاد در دوره اول نامزدی انتخابات ریاست جمهوری 

 عصر 18 مهر ماه که خبر را از رسانه ها می شنیدم، با خود گفتم حتما از فردا موجی از مخالفت همان غیرتمندان آغاز خواهد شد و اعتراض ها بالا می گیرد. حتما نمایندگان غیرتمند مجلس واکنش نشان می دهند. حتما عزیزان حزب الهی و بسیجی، فریادشان بلند خواهد شد. البته رسانه ملی تا شب گذشته هر شب، به شیوه های گوناگون، اظهارات طعنه آمیز رئیس جمهور را به نقد کشید اما دریغ از صدایی و سخنی و اعتراضی که توقع می رفت ... !
در این میان چند پرسش در ذهنم مطرح شد:
1- آیا این ادبیات از رئیس جمهور یک مملکت پذیرفتنی است که نماد یک دفاع ملی را به طعنه و شوخی و متلک بگیرد؟

2- این متلک رئیس جمهور در مجلس دانش آموزی، چه فرهنگ و ادبیاتی را از نمادهای دفاع  مقدس به نسل جدید منتقل خواهد کرد؟
3- چرا این گفتار زشت رئیس جمهور، عزیزان حزب الهی و بسیجی را که هر ساله چفیه به گردن سفر راهیان نور می روند و عکس یادگاری هم می گیرند و رسانه های فعالشان را به فریاد وا نمی دارد؟ – البته شاید این عزیزان، دیگر به این ادبیات پر طعنه و متلک پرانی های رئیس جمهور عادت کرده اند -
4- راستی چرا همه آن نمایندگان محترم مجلس که هر ساله سفر راهیان نور می روند و هفته دوم مهر به خواست یکی دونفر افراطی پاسخ گفتند و علیه روزنامه شرق بیانیه صادر کردند، هفته سوم مهر به این نتیجه نرسیدند که متلک صریح رئیس جمهور هم توهین به حساب می آید؟

5- سخن دیگر آنکه  اگر همین طعنه ها از زبان کسی چون سید محمد خاتمی زده می شد با او چه برخورهایی صورت می گرفت؟ شاید بگویند که انچه در بطن این طعنه نهفته است نقدی درست است اما آیا شنیدن آن از زبان کسی که خود از همین حربه ها بهره گرفته نیز پذیرفتنی است؟
6- آیا نباید در مقابل وجدان  حقیقت طلب خود، این پرسش را مطرح کنیم که به راستی هادی حیدری متهم است یا رئیس جمهور؟ 

به نظرم تنها در حالی می توانی به اینگونه پرسش ها پاسخی حق طلبانه بدهی که همواره این نیایش مرحوم دکتر علی شریعتی در درونت طنین داشته باشد:
"خدایا! مگذار
ایمانم به اسلام و عشقم به خاندان پیامبر، مرا با کسبه ی دین، با حَمَله ی تعصّب و عَمَله ی ارتجاع، هم آواز کند،
که: آزادی ام، اسیر پسند عوام گردد،
که: دینم، در پس وجهه ی دینی ام، دفن شود،
که: عوام زدگی، مرا مقلد، تقلید کنندگانم سازد،
که: آنچه را حق می دانم، به خاطر آن که بد می دانند، کتمان کنم!"