۱ نفر
۱ آذر ۱۳۸۸ - ۰۴:۱۱

ایمنی زمانی حاصل می‌شود که دل مؤمن مایل و راغب به گناه نباشد

برای مطلب دیروزم، کامنت‌هایی گذاشته بودند که مجبورم، چند سطر دیگر، به آنچه گفتم بیفزایم. اگر خاطرتان باشد مطلب، مربوط به گفته‌های معاونت اجتماعی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها بود. ایشان طرحی برای تفکیک جنسیتی دانشگاه‌ها داده بودند و خواستار آن شده بودند که برای آزمایش هم که شده، چند دانشگاهی را زنانه و مردانه کنند. گفتنی‌ها را دیروز گفته‌ام، اما آنچه مانده، این است که از قول نیچه بگویم که «اگر دیری در مغاک بنگری، مغاک نیز در تو خواهد نگریست.» وقتی زیادی به یک چیزی توجه کنیم، بی‌تردید آن چیز هم زیادی در زندگی ما حضور پیدا خواهد کرد. مسئله زن و مردی و دختر و پسری و محرم و نامحرمی‌هم همین است. اگر زیادتر از آنچه شرع حکم داده بخواهیم، وارد جزئیات آن شویم، همین بلایی به سرمان می‌آید که امروز آمده. چه بلایی به سرمان آمده؟

مسئله اگر درست طرح نشود، ممکن است به فاجعه بدل شود. روزگاری که سینما مثل امروز فراگیر نشده بود، بعضی از رنود به محضر یکی از علما رفته بودند و طرح مسئله کرده بودند که «یک جایی هست که زن و مرد داخل آن می‌شوند و در را پشت سرشان می‌بندند و چراغ‌ها را خاموش می‌کنند و یک چیزی نشانشان می‌دهند و به آن سینما می‌گویند. حکم شرعی این اتاق تاریک چیست؟» ما که واقعیت سینما را می‌دانیم، می‌فهمیم که چه شیطنتی در طرح مسئله نهفته است. برای کسی که سینما را ندیده و تجربه نکرده، چه تصوری پیش می‌آید وقتی که این توضیحات را می‌شنود؟ خدا را شکر علما، خام این رندی‌ها نشدند و حکم به حرمت سینما ندادند. دانشگاه‌ها هم همین است.

دانشگاه را هم می‌شود جوری تصویر کرد که موجبات نگرانی مدیران جامعه فراهم شود. کافی است که بگوییم دختران و پسران دانشجو، زیادی با هم مختلط شده و زیادی همدیگر را به اسم کوچک صدا می‌کنند و زیادی با هم صمیمی شده‌اند. من دستم برای نوشتن تصاویری وحشتناک‌تر از این باز نیست، اما خودتان می‌توانید حدس بزنید که چه می‌خواهم بگویم. اگر این‌ها را شما هم که کاره‌ای نیستید بشنوید، خوف برتان می‌دارد و فریاد وااسلاما سر می‌دهید و برای بستن دانشگاه کمر همت برمی‌بندید. اما حقیقت دانشگاه، با این تصویری که از آن می‌سازند، زمین تا آسمان فرق دارد.
البته شکی نیست که نباید زمینه‌های فسق و فجور را فراهم کرد. تا آنجا که ممکن است باید سعی کرد و فضای سالم و انسانی و اسلامی به‌وجود آورد، اما این بدان معنا نیست که می‌شود همه درهای گناه را بست.

ذات انسان به گونه‌ای است که دائم در معرض امتحان است و هر لحظه می‌تواند به دام شیطان بیفتد. یعنی حتی اگر بین زن و مرد را دیوار سیمانی، مثل دیوار برلین بکشید، باز هم فضای ایمنی درست نکرده‌اید، اصلاً از این طرق سلبی، ایمنی حاصل نمی‌شود، بلکه ایمنی زمانی حاصل می‌شود که دل مؤمن مایل و راغب به گناه نباشد. تعمداً از بحث شرعی دوری می‌جویم که مبادا در حیطه‌ای وارد شوم که مقدمات آن را نیاموخته‌ام. به صرف اینکه حدیث و روایتی در خاطر دارم، دلیل نمی‌شود که در تخصص علما وارد شوم، اما با بهره‌گیری از ادبیات، شاید راحت‌تر بتوانم منظورم را برسانم. از مولوی مدد می‌گیرم و از فیه‌مافیه نقل قولی می‌آورم. اصل کتاب دم دستم نیست و برای همین از حافظه نقل می‌کنم، اما خودتان بعد از فراغت از این نوشته، به آن کتاب شریف پناهنده شوید و در میان گفته‌های گهربار ملای روم، ملالت روزنامه و اخبار را التیام بخشید.

در ذیل بحث غیرت، مولانا اشاره‌ای به این حدیث می‌کند که «الانسان حریص بما مامنع» و می‌گوید بخش اعظمی از این حرص و اشتها، به جهت همین منع بیش از حد است. بیش از آنچه شارع مقدس منع کرده، حقیقتاً نیازی به منع نیست. مثل اینکه کسی قرص نانی خریده باشد و آن نان را طوری گرفته باشد که همه را به آن نان تحریص کند. نانی که در سفره همه پیدا می‌شود و در همه نانوایی‌ها، خروار خروار از آن را می‌فروشند، چه نیازی به این همه مانع و رادع؟ نان که سهل است، اطلس هم اگر باشد، به قول سعدی «نه اطلس کم است در بازار؟» این همان مغاکی است که زیادی داریم به آن نگاه می‌کنیم و خیره می‌شویم. اگر دیری در مغاک جنسیتی نگاه منید، مغاک نیز در شما خواهد نگریست و دست از سرتان برنخواهد داشت و در همه امور زندگی‌تان سایه خواهد افکند، که افکنده است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 25869

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهشید 67 IR ۰۷:۲۱ - ۱۳۸۸/۱۰/۱۶
    1 3
    سلام.مثل اینکه شما خیلی وقته از وضع دانشگاههابی خبرید.درسته که نمیشه با این شدت برخورد کرد امااگه دست رودست بذاریم ته مانده حیای زن ومرد ایرونی که یه روزی نقطه مباهاتش بود هم از بین میره.خیلی از دانشجو ها به خاطر اینکه همکلاسی جنس مخالفشون رو ببینن صبح میرن دانشگاه.کمتر کسی دانشگاه رو مکان علمی فرهنگی میدونه.خوب اینم یه طور فرهنگه...