دکتر رسول جعفریان در تازه‌ترین مطلب خود در خبرآنلاین به بررسی علائم ظهوری که در کتاب ناظم‌الاسلام کرمانی، مورخ انقلاب مشروطه آمده، پرداخته است.

استاد دانشگاه تهران در آغاز مطلب خود نوشته است:
«این نوشته مروری است بر کتاب ناظم الاسلام کرمانی مورخ انقلاب مشروطه در موضوع «علائم ظهور» که در آن «مشروطه» را از «علائم ظهور» شمرده است.
این که انسان ببیند در شرایط فعلی برخی از شرایط تبلیغ دین به گونه ای رقم می خورد که در نهایت به تخریب بنیان‌های اعتقادی و مذهبی مردم می‌انجامد و نسل جدید را از دین دور می‌سازد مسأله‌ای دلسرد کننده و اسباب ناراحتی است.
عامل مهم این شرایط، ضعف معلومات و دانش در جامعه ما، جدی نبودن و نگرفتن آموز‌ش‌های دینی، نداشتن انگیزه های آگاهی بخش و گرفتن اطلاعات دینی (به طور غالب) از دست افراد تحصیل ناکرده اما مدعی است.»
جعفریان در ادامه می‌نویسد:
«نتیجه این شرایط پدید آمدن موج‌هایی است که بیشتر اوقات نه دوستانِ مسبب آن، بلکه دشمنان بر آن موج سوار می‌شوند. بعد از گذشت یک صد و هفتاد سال از پیدایش بابیت، باید پرسید، غربی‌ها به چه دلیل از این جریان حمایت کردند؟ به این دلیل که موجی هر چند مختصر بود که امکان سوار شدن بر آن وجود داشت. چرا آنان به عنوان کسانی که مترصد فرصت برای نفوذ هستند، از اقلیتی دفاع نکنند که همواره می‌توانند از آن به عنوان یک چوب بر سر اکثریت بکوبند و علاوه بر آن برای همیشه، گروهی را به عنوان اقلیت مدیون خویش سازند تا ارتباطشان با آنان حفظ شود؟»
این عضو وبلاگ نخبگان خبرآنلاین در بخشی از مطلبش می‌نویسد:
«در بحثی که طی دو سه هفته گذشته مطرح بود، تلاش من، حتی از پیش از آن، این بود که تجربه‌ های تاریخی موجود در این زمینه را مرور کنم. چندین بار، متن های قدیمی را که به بحث ظهور پرداخته و پیشگویی‌هایی در این باره داشته و حدود زمانی آن را مشخص کرده بود چاپ کردم. هدف این بود که نشان دهم این نوشته‌ها، یا محقق نشد و نتیجه آن سست کردن ایمان جامعه شیعه شد یا آن که کار کسی با آنها گرفت و قدرتی یافت یا مذهبی قلابی سرپا کرد و به هر حال موجی پدید آورد که دیگران بر آن سوار شدند.
مقصود از نشر آن چند متن و رساله که به بشارت های دروغین و ظهورهای غیر واقعی که هیچ کدام اتفاق نیفتاد پرداخته بود، چه می ‌توانست باشد جز این که تجربه تلخی را از پیشگویی‌های نادرست مربوط به ظهور در معرض دید مخاطبان می‌گذاشت و همه ما را هوشیارتر می‌کرد؟»
این پژوهشگر تاریخ اسلام در ادامه مطلب خود نوشته است:
«بنده باید تأکید کنم این ساده‌انگاری‌ها ربطی به اصل و اساس نظریه مهدویت که کلیت آن مورد قبول اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان است، ندارد. فلسفه مهدویت و انتظار فرج، نظریه‌ای است که دست کم در ادیان الهی به عنوان یک امر مسلم پذیرفته شده و نباید با نگاه‌های افراطی و ساده لوحانه همراه با پیشگویی‌های بی اساس در باره نزدیک بودن ظهور، آن هم با قرائنی که بارها نادرستی‌اش ثابت شده و اتفاقی همنیفتاده، خدشه دار شود.»
جعفریان در ادامه مطلبش نوشته است:
«در اینجا تجربه دیگری از ایجاد پیوند بین مسائل سیاسی جاری با بحث ظهور آن هم از سوی یکی از منورالفکرهای عصر مشروطه داریم که حقیقتا پدیده ای شگفت است.
مورخی انقلابی و هوادار انقلاب مشروطه و فعال در آن، بر این باور است که مشروطه از علائم ظهور است و عن قریب این اتفاق خواهد افتاد. وی نه تنها درباره مشروطه این ادعا را دارد بلکه بسیار از جزئیات دیگر موجود در جامعه ایرانی عصر مشروطه را منطبق با اخبار ظهور کرده و گاه مطالبی می‌گوید که به قول عربها مادر فرزند مرده را هم به خنده وار می دارد.
بنده از این که مجبور هستم این بحث را دنبال کنم و این تجربه را در اختیار عزیزانی قرار دهم که بسا از خواندن آنها حالت اشمئزاز پیدا کرده‌اند، ناراحت هستم. اما چه کنم؟
تنها چیزی که در ذهن دارم این است که فکر می کنم شاید در این فضایی که پدید آمده است، بتوانم با ارائه تجربه‌هایی از گذشته، چراغی را هرچند کم سو بر سر راهی بگذارم تا پیش پا دیده شود.»

این استاد دانشگاه در ادامه مطلب خود به نقل از کتاب «علائم ظهور» ناظم‌الاسلام کرمانی نوشته است:
«یکی از علائم قریب به ظهور حضرت صاحب الامر(ع)، مشروطه شدن ایران است... ناظم الاسلام، در جای دیگری ضمن بیان مشروح علائم ظهور، یکی از آنها را «استبداد و مشروطه یا اعتدال و انقلاب» دانسته است... به نوشته ناظم الاسلام، یکی از علائم ظهور، سفیانی است که به نام سفیان بن عنبثه شناخته می‌شود.
جعفریان در ادامه مطلب خود به نقل از کتاب علائم ظهور ناظم الاسلام، علائم جالبی را برای ظهور بیان می‌کند:
«دیگر از علامات ایجاد راه آهن است در ممالک اسلامیه... یکی دیگر از علامات «سلطنت کردن کودکی است مسمی به احمد ... که هنوز پاهایش موی در نیاورده است»‌. این هم لابد باید برای احمد شاه قاجار باشد که پس از محمدعلی شاه آمد.
ناظم الاسلام در جای دیگر نوشته است: «باز علائم قریب به ظهور اجتماع و سوق لشکری است که رئیس آنها باقر نامی است که منشأ آثار بزرگ خواهد گردید.»
... این میرزا جهان بخش منجم باشی به مؤلف ما گفته است که ظهور تام در سال 1351 ق واقع می‌شود و مؤلف ادامه می دهد:‌ از سال 1335 تا سال 1351 امید فرج است. خوشا به حال اشخاصی که این زمان را درک کنند.
... خبری که رسیده است که از علامات ظهور است، کسوف شمس در وسط ماه و خسوف قمر در آخر ماه بر خلاف عادت می توان تأویل کرد که مراد آفتاب، دولت ایران است که علامت شیر خورشید است ومراد از ماه دولت عثمانیه است که علامت رسمی آن دولت ماه و ستاره است و هر دو به ظهور مشروطیت منکسف شد...
ناظم الاسلام سپس به تطبیق های دیگری پرداخته که برخی خنده‌‌آور به نظر می‌آید، از جمله ذیل عنون «از کروات تا فکل» می‌نویسد: یکی از علامات ظاهر شدن قلاده سرخ است در بین مسلمانان که پارچه قرمزی به گردن آویزند، چنان که این ایام متداول شده است که آن را کروات گویند.»
برای خواندن متن کام این مطلب و مصادیق علائم ظهور، لطفا اینجا را کلیک کنید. 

/30462 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 264732

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =