۰ نفر
۱۵ دی ۱۳۹۱ - ۲۱:۳۷

یک نمونه دیگر هم تحریف در روایت بحار است که به رغم خط علامه مجلسی که عینا موجود است، علامت تازه ای برای نزدیکی ظهور درست کرده‌ اند.

 محمد حسن میرجهانی طباطبائی محمد آبادی جرقویی اصفهانی متولد 1319 قمری و متوفای 1413] از علمای اصفهان است که در نجف تحصیل کرد و سپس در تهران اقامت گزید اما بعد از انقلاب [در سال 1402] به اصفهان بازگشت. وی تبحر ویژه‌ای در علوم غریبه داشت و آثاری در مباحث دینی با همین نگاه نوشت. در شاعری نیز توانا بود.
مرحوم میرجهانی پس از یک دوره چهار دهه‌ای از زمانی که در اواخر قاجار و اوائل پهلوی آثاری در باره علائم ظهور نگاشته می شد و برای مدتی تعطیل شد، دوباره این گرایش را احیاء کرد.
حاصل تتبع و تحقیق وی کتاب چهار جلدی مفصل با عنوان «نوائب الدهور فی علائم الظهور» است. پیش از آن اثری به عربی نوشت و منتشر کرد. همان را ترجمه کرد که نسخه آن مفقود شد و دوباره نوائب الدهور را که حاوی متن عربی اخبار و احادیث و ترجمه آنها بود نگاشت.
تفاوت این اثر با آثار پیش از آن در این است که وی از منابع دیگری از جمله کتابهای اهل سنت که این زمان در نجف و ایران بیش از گذشته در دسترس بوده، استفاده کرده است. یکی از مهم ترین آنها کتاب مجمع الزوائد هیتمی و نیز کنز العمال از متقی هندی است. نویسندگان دوره مشروطه آثار سنیان را به ندرت در اختیار داشتند.
اثر جدید همچنین دارای نظم ونسق بهتری بوده و به لحاظ نثر نیز روانتر و به روز است. وی گویا خودش به خط خود کتاب را نوشته و از روی همان توسط کتابخانه صدر در تهران منتشر شده است.
نویسنده به جز بحث های مقدماتی که در باره راز طول امام زمان (ع)‌ و نیز علت غیبت دارد، بحث از علائم ظهور را آغاز کرده و در ابتدا فهرستی اجمالی از آنها به دست می دهد که عدد آنها به 489 می‌رسد. برخی از تعابیر موجود در این فهرست نوعی بازسازی در تعابیری است که در روایات کهن بوده است.
به تدریج که روایات ظهور نقل ترجمه می‌شود، به نظر می‌آید که نویسنده قصد ندارد به تطبیق آنها با شرایط جاری بپردازد، اما در لابلای نقلها به جملات معترضه‌ای بر می‌خوریم که ضمن آنها به تطبیق می‌پردازد.
پیشاپیش نقل کنم که حضرت حجت الاسلام و المسلمین... به بنده گفتند که مرحوم آقای میرجهانی در منزل ما منبر می‌رفت و همانجا گفت که حضرت در سال 1400 ظهور خواهد کرد. در کتاب محضر آیت الله بهجت (شماره  فرمایش: 586 و بنگرید به شماره 403) ، به ایشان منسوب شده است که ظهور را در 1414 می‌دانستند. این نشان می دهد که احتمالاتی در این باره در حوالی سال 1400 مطرح بوده است.

در یکی از نخستین موارد پس از نقل روایتی از رسول خدا (ص) می‌نویسد: «از این خبر غیبی که از معجزات کلامیه حضرت خاتم الانبیاء (ص) است علامات چندی از علائم آخر زمان استفاده می شود که در عصر حاضر صورت وقوع به خود گرفته و خود دلیل واضح و برهان ساطعی است بر حقانیت و نبوت آن جناب (ج 1 ص 171).
وی سپس یکی از مصادیق تحقق این پیشگویی در باره زمان ظهور را نوع خواندن قرآن با ساز آواز از رادیو و به وسیله نوار و گرامافون دانسته است. وی پس از ترجمه روایت مفصل منسوب به پیامبر (ص) و سخنانی که از آن حضرت به سلمان فرموده است می‌نویسد: «مؤلف فقیر گوید: تمام این علاماتی که حضرت فرموده تا این زمان همه آنها ظاهر شده مگر صدای زمین و ظاهر شدن ستونهای طلا و نقره و امید است به زودی هم ظاهر گردد ان شاءالله تعالی». (ج 1 ص 184).
وی همچنین با ترجمه روایتی بلند از مکارم الاخلاق که در آن برخی از ویژگی های آخر الزمان آمده است می‌نویسد: «علاماتی که در این خبر شریف ذکر شده همه آنها واقع شده الا مسخ شدن به صورت بوزینه ها و خوکها که آن [هم] در زمان خیلی نزدیک ظهور واقع خواهد شد» (ج 1 ص 194).
حدیث نود و چهارم از مجمع الزوائد کلماتی است از رسول (ص) خطاب به ابن مسعود که مؤلف ترجمه کرده و در پایان آن می‌نویسد: «مؤلف ناچیز گوید: این علامات و شروط تماما واقع شده و خصوصا که در این زمان شدت دارد و خواهد داشت تا قیام قائم عجل الله تعالی فرجه». (196).
حدیث نود و پنجم از جامع الاخبار است که متن عربی آن دو صفحه و فارسی آن پس از متن فارسی در سه صفحه آمده و در انتهای آمده است: «تمام این علامات ظاهر شده مگر باد سرخ هلاک کننده و مسخ وقذف» (ص 201).
در ادامه ترجمه روایت 98 کوتاه نوشته شده است: «بیشتر این علامات ظاهر شده است» (206).
ترجمه روایات کوتاه و بلند ادامه یافته و پس از ترجمه روایت مفصلی منسوب به پیامبر (ص) به نقل از مسامرة الاخبار و ترجمه آن گوید: «آن حضرت (ص) هشتاد و کسری از علامات عامه را در این خبر شریف بیان فرموده که همه آنها تاکنون واقع شده از معجزات کلامی و پیشگویی‌های آن حضرت است که از چهارده قرن پیش تقریبا اخبار به اینها فرموده و یکایک مصداق پیدا کرده». (ص 295) سپس به توضیحاتی در باره جنبه های مختلف این امور ضمن 74 نکته می پردازد. [تا ص 302]
بیان روایات علائم ظهور در جلد اول نوائب الدهور تا ص 425 ادامه یافته و مؤلف در پایان این مجلد می‌نویسد: بقیه بخش چهارم از اخبار علویه راجع به علائم آخر الزمان را که محتوی مغیبات و پیشگویی‌های غریب و عجیب و از مهمات علائم ظهور حضرت بقیه الله است و حاوی وقایع مهمه جهانی است که بعض آن در عصر حاضر واقع شده و بعضی در شرف وقوع است و سایر واقعات مهمه تا زمان ظهور ... در جزء دوم به تفصیل ... شرح خواهم داد (ص 425 ـ 426). بخش‌بندی این کتاب بر اساس آن است که هر خبر از پیغمبر یا امام علی (ع) یا یکی از امامان دیگر باشد. بنابرین درآغاز اخبار نبویه سپس علویه و برای مثال بخش ششم اخبار باقریه [روایات منسوب امام باقر ع]‌ است.
آنچه از جایی از مجلد دوم نوائب ص 11 به دست می آید این است که نویسنده تحت تأثیر کتاب نورالانوار ابوالحسن مرندی قرار دارد. ایشان برخلاف مرندی که بنی قنطورا را فرنگی ها می دانست آنها را عبارت از چینی ها می داند که بر شام و عراق تسلط خواهند یافت (ج 2 ص 16 و در جای دیگر شک دارد که مقصود چینی ها یا ترکها یا حبشی‌ها باشند ص 177)
در نخستین مرحله از مجلد دوم نوایب، خطبه تُطنجیه که از اخبار مطرح در علائم ظهور است و رجب برسی در مشارق آورده و سید کاظم رشتی هم شرحی بر آن نگاشته، درج شده و بخش های مختلف آن در باره علائم توضیح داده شده است.
میرجهانی پس از ترجمه هر بخش، اجمالی از علائم را شماره به شماره درج می‌کند. در ادامه خطبة البیان ترجمه می‌شود که آن هم به همین قسم، از خطبه‌های مورد علاقه غالیان و افراطی‌هاست. میرجهانی در این بخش به دلیل تنوع اظهارات در باره اتفاقات شگفت، فرصت تطبیق نمی یابد اما گاه اشاراتی دارد. از جمله در باره این که در جاهایی برج و بارو ساخته می‌شود می‌نویسد: «مراد حضرت بنا و تجدید سور در شهرها و اماکن بخصوصی که نام برده و یاد فرموده پایگاه‌های جنگی و فرودگاه‌های فعلی است که در بیشتر نقاطی که حضرت خبر داده در عصر حاضر ساخته و دایره شده که قبلا این نحوه ساختمانها سابقه‌ای نداشته می‌باشد یا بناهای اهمیت داری که بعد از این ساخته می شود [ج 2، ص 107]. به مناسبت یاد از دجال توضیحی در باره دجال در میانه بحث [ج 2، ص 154 به بعد] دارد که با استفاده از مطالبی که منسوب به جاماسب حکیم است و با جداول شبه نجومی نوشته شده است.


 در نهایت پس از ترجمه خطبة البیان گوید: پوشیده نماناد که ... بسیاری از آنها صورت وقوع پیدا کرده و معدودی از آن هنوز باقی مانده که بعضی از آنها در شرف وقوع و بعضی از آنها هنوز مدت دارد [ج 2، ص 163].
در این خطبه یک اشکال هست و آن این که سخن از قرن یازدهم برای ظهور به میان آمده، در حالی که اکنون (زمان تألیف این اثر) قرن چهاردهم است! وی برای توجیه این امر می نویسد: «اما در باره «قرنی»‌ که در این خطبه به آن اشاره شده، یعنی قرن یازدهم [در حالی زمان نگارش نوائب الدهور 1383 یعنی اواخر قرن چهاردهم است و طبعا ناسازگار!] می‌گوید: و ظاهرا قرنی که حضرت در این خطبه بیان فرموده قرن هجری نباشد، زیرا که هم اکنون که مشغول نوشتن این کتابم، از قرن چهاردهم هجری تقریبا هفده سال زیادتر باقی مانده است که بگذرد و تعبیر آن حضرت به قرن یازدهم هجری سازش ندارد. پس ممکن است گفته شود که شاید مراد حضرت از قرن یازدهم از اول زمان تغییر یعنی از زمان خلع مقتدر عباسی باشد، زیرا که خلع مقتدر تقریبا در سال 316 بوده و اکنون سال 1383 هجری است. چون سیصد و شانزده را از آن کم کنیم باقی می ماند 1067 سال و بنابر این که قرن صد ساله مراد باشد، تاکنون که زمان تألیف و تصنیف این رساله است، تقریبا ده قرن و 67 سال از زمان خلع مقتدر می گذرد و هم اکنون سال 67 از قرن یازدهم از زمان خلع مقتدر است. در این صورت با فرمایش حضرت راست و درست می‌نماید». [ص 164]. در اینجا این حس به مؤلف دست داده که با توجه به انقلابات قرن اخیر، امکان دارد در این فاصله باقی مانده قرن، یعنی 37 سال ظهور اتفاق افتد: اگر «بدیده عبرت در اوضاع بنگریم از ابتدای این قرن تاکنون که تقریبا شصت و هفت سال می گذرد چه حوادث و انقلاباتی در کلیه ممالک اسلامی بلکه در تمام روی زمین از شرق و غرب و جنوب و شمال حادث شده و چه فتنه ها روی داده. می توانیم فی الجمله مقیاسی برای صحت صدور این خطبه امیر المؤمنین (ع) بدست آریم بر نزدیک بودن زمان ظهور طبق علائمی که بیان فرموده‌اند.» البته بلافاصله تعیین وقت را منکر می شود «بلکه از روی رجا و حدس و تخمین نه بر وجه حکومت و تسجیل» این نزدیکی ظهور را خبر می دهد. [ج 2، ص 165]
به نظر می‌رسد در مقایسه با کسانی که این روزها بی محابا وعده ظهور می‌دهند، احتیاط میرجهانی اندکی بیشتر بوده است.

 

تشکیل مجلس بحث از حقوق زنان از علائم ظهور
سپس میرجهانی پس از آن، اقدام به ترجمه بقیه روایت منسوب به امام علی (ع) در باره ظهور می‌کند. یکی از معروف‌ترین آنها ویژگی‌هایی است که برای زنان آخر الزمان بیان شده است بدین شرح: «نسوة کاشفات عاریات متبرجات خارجات من الدین».

وی سپس می‌نویسد: « چند صفت برای زن‌های آخر الزمان بیان فرموده که مصادیق آن در باره ایشان رد زمان ما حاضر و آشکار است» [ج 2، ص 221].

باید توجه داشت که بخش مهمی از روایات علائم ظهور یا آخر الزمان در باره وضعیت زنان است.
اما لطیف تحریف عجیبی است که در روایتی منسوب به رسول اکرم (ص) صورت گرفته است.

شیخ ذبیح الله محلاتی در کتاب «کشف الغرور یا مفاسد سفور» ذیل بحث از «اخبار در شرارت و فجور زنان آخر الزمان» اقدام به درج چهارده روایت در این باره کرده است. نخستین آنها همین روایت «کاشفات عاریات کاسیات متبرجات»‌ است. اما یکی از آن روایات، حدیث دهم است که حضرت رسول (ص) فرمودند:

اذا رأیت الفسق قد ظهر و اکتفی الرجال بالرجال و النساء بالنساء و علت الفروج علی السروج [سوار اسب شدن زنان] و رأیت النساء یتخذن المجالس کما یتخذها الرجال و یتکلمون فی حقوق النساء. زنان هم مانند مردان مجالسی تشکیل داده در باره حقوق زن بحث می‌کنند. [کشف الغرور، ص 294].
بخش «و یتکلمون فی حقوق النساء» در هیچ منبعی نیامده است.
میرجهانی در ادامه روایات دیگری را که بخش ششم آن باقریه نام دارد آورده و مجلد دوم نوائب را در ص 460 پایان می‌دهد.

 

تحریف روایت و آثار شگفت آن در باره قم
در اینجا یک حکایت جالب توجه هست و آن تحریف دست خط علامه مجلسی در یک روایت و تبدیل آن به گونه ای است که رشد علمی قم نشان نزدیکی ظهور باشد. حکایت این است که در روایتی آمده است که علم در قم ظاهر خواهد شد و این در نزدیکی غیبت [توجه کنید: غیبت] خواهد بود. این به خط علامه مجلسی موجود است. اما بعدا این کلمه تحریف شده و به جای «نزدیکی غیبت» تعبیر «نزدیکی ظهور» را گذاشته اند تا برآمدن قم در قرن چهاردهم را علامت نزدیکی ظهور بدانند در حالی که اصل آن مربوط به آغاز عصر غیبت و زمانی است که قم مرکز حدیثی شیعه شده است.
در اینجا تفصیل ماجرا را به این شرح خدمت دوستداران عرض می کنم:
مرحوم میرجهانی در مجلد سوم، بخش هفتم را به روایات منسوب به امام صادق (ع) در باره علائم ظهور اختصاص داده است. یکی از روایاتی که در بحث‌های ظهور در چند دهه اخیر محل بحث بوده، روایتی است که ظهور علم از قم را در نزدیکی ظهور مطرح کرده است:
ثُمَّ یَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ یُقَالُ لَهَا قُمُّ وَ تَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّى لَا یَبْقَى فِی الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِی الدِّینِ حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِی الْحِجَالِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَیَجْعَلُ اللَّهُ قُمَّ وَ أَهْلَهُ قَائِمِینَ مَقَامَ الْحُجَّة [بحار:‌ 57/213].
میرجهانی این روایت را آورده و ترجمه کرده و نوشته است که از جمله علائم ظهور «آن که از قم علم به مشرق و مغرب جهان رسد» همانجا اشارتی به پیدا شدن نفت در قم هم دارد که آن سالها خبری از آن شده بود و همه جا صحبت از آن بود [ج 3، ص 23] به هر حال میرجهانی در این باره شرح مبسوطی داده است [ تا ص 26]
اما شرح این که چطور در این روایت تحریف شده جالب توجه است.
اولا باید تأکید کرد که متاسفانه فقط متن فارسی این روایت به دست ما رسیده نه عربی آن. به عبارت دیگر، اصل آن در «تاریخ قم» آمده که در قرن چهارم نوشته شده و در قرن هفتم به فارسی ترجمه شده و از متن عربی اصلی آن خبری نداریم و تنها ترجمه فارسی آن به دست آمده و از جمله این حدیث هم در آن آمده است.
نکته دوم آن است که در متن فارسی تعبیری که در بحار چاپی فعلی ترجمه شده، نیامده است. آنچه در بحار چاپی فعلی آمده، شیوع علم از قم «عند قرب ظهور قائمنا» است. یعنی علم از قم منتشر می شود در نزدیکی ظهور. در حالی که آنچه در تاریخ قم آمده، «در نزدیکی غیبت» است. روشن است که بین اینها فاصله و تفاوت زیادی است. به عبارت دیگر، در تاریخ قم به جای نزدیکی ظهور، نزدیکی «غیبت»‌ دارد. این مسأله توجیه اش با وضعیت قم در وقت غیبت درست است. آن زمان قم مرکز علمی ـ حدیثی شیعه بود و دهها بلکه صدها راوی حدیث از اشعری ها و غیر آنان در قم بود. روایت مزبور در تاریخ قم ص 96 چنین است: «و ایضا بدین اسانید روایتست از صادق‏ علیه السّلام که او ذکر کرد و یاد کوفه مى‏کرد و مى‏فرمود عنقریب باشد که کوفه روزگارى از مؤمنان خالى گردد و علم و دانش در آن ناپدید شود چنانچ مار که در سوراخ رود و پنهان شود و از وى اثر نماند و علم و دانش بشهرى که آن را قم گویند ظاهر شود و روشن گردد و معدن اهل علم و فضل شود که بر روى زمین هیچ مستضعفى و سست دینى بنماند تا غایت که زنان پرده‏نشین در پرده‏ها بعلم امامت و ولایت عالم گردند و این حکم بدیشان برسد و این معنى بنزدیک غیبت و ناپدید شدن حجّة اللّه بود پس حقّ سبحانه و تعالى قم را و اهل قم را قایم مقام و حجت گرداند بر خلق او».
نکته سوم و از همه شگفت تر آن است که در نسخه اصلی «بحار» به «خط مجلسی» هم که در کتابخانه مرعشی نگه داری می شود (ش 9854) در برگ 145 همین روایت با تعبیر «و ذلک عند قرب غیبه قائمنا» است نه «عند ظهور». روشن نیست چه کسی این تعبیر را عوض کرده است! اما هر چه هست یک کار عمدی صورت گرفته و آثار بدی از خود برجای گذاشته است. بدین ترتیب شاهدیم که مدافعان نزدیکی ظهور تا چه اندازه حاضر بودند روایات را دستکاری کنند تا با محاسبات آنان جور در بیاید.

 

قبیله کنده محتملا همان کشور کانادا است!
حکایت نقل روایت مفضل از امام صادق (ع) در باره علائم ظهور که بیش از صد صفحه این کتاب را به خود اختصاص داده، باید در جای دیگر بحث شود. هم به لحاظ سند، و هم محتوا و مضمون. اما در ادامه باز روایات دیگری نقل شده که مرور بر اظهار نظرهای میرجهانی خالی از ظرافت نیست. روایتی منسوب به امام کاظم (ع) نقل شده است که خواسته است به اجمال سخن از وقت ظهور بفرماید. بنا به این نقل حضرت فرمود: اذا رکزت رایات قیس بمصر و رایات کنده به خراسان. وقتی پرچم‌های قیس به مصر کوبیده می‌شود و پرچمهای کنده به خراسان. مؤلف در باره کنده اظهار نظری کرده که خیلی شگفت است: «کنده قبیله ای است از عرب که آنها را بنوکنده گویند که در قسمت جنوبی جزیرة العرب ساکنند. و دور نیست کنده معرب کانادا باشد که دولتی است در امریکای شمالی میان ولایت متحده و الاسکا» بر این اساس مراد از کوبیده شدن پرچمهای کنده، یعنی وقتی «پرچمهای عربهایی که در قسمت جنوبی جزیره العربند که از قبیله کنده باشند و یا پرچم های امریکایی هایی شمالی در خراسان کوبیده شود آن وقت فرج خواهد شد». [نوائب: 3/299 ـ 300].
میرجهانی در آغاز بخش نهم کتاب توضیحی در باره امکان استخراج نزدیکی وقت ظهور نه تعیین دقیق وقت داده و یکی از ابزارها را «استنباط از رمزها و حسابها و قواعد نجومیه و جفریه و حروفیه و زبری و بینیه ای» دانسته که «از روی مبانی صحیحه علمیه و عملیه و به تجربه بزرگان از اهل این فنون به دست آمده». نه حرف «هر شیاد و دروغگویی». از این پس باز شروع به نقل اخبار قائمیه دارد، یعنی اخباری که منسوب به خود حضرت حجت (ع) در این باب است [ج 3 ص 339 به بعد]. این مجلد در ص 437 تمام می‌شود و طبق معمول، نویسنده این مجلد را هم با اشعاری از خود در ستایش امام زمان علیه السلام و شوق دیدار ایشان خاتمه می دهد.
مجلد چهارم کتاب با بخش یازدهم در «اقوال کهنه و منجمین و علمای حروف و جفر و بعضی از مکاشفات اهل کشف و شهود» طبعا در باره ظهور آغاز می‌شود. در این مجلد بخشی از این اقوال، محاسبات نجومی و در بخشی خاص اخبار اهل کتاب در باره بشارت به نبوت و ظهور آورده شده است.
سر جمع باید گفت، این اثر با همه تتبعی که مؤلف آن کرده است، در چهارچوب ادبیات ظهور و گرایش به نزدیکی آن نگاشته شده و ضمن آن که یک دایرة المعارف برای روایت و نقلهای ظهور است، و حتی تأکید دارد که نمی توان وقت را تعیین کرد، اما مسیر را به سمتی هدایت می کند که ظهور در حوالی 1400 اتفاق بیفتد. [نمونه آن در نوائب: 4/24] آمده است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 268452

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 31
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۲۲:۳۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۵
    39 13
    پس عده ای درقم چه می کنند؟ یانمی توانند ازنظر علمی پاسخ بدهند یا جرات وجسارتش راندارند که با دوگروه دربیفتند 1- سوءاستفاده کنندگان 2- عوام کما این که دربرخی موضوعات هم که مطمئنند خلاف وخرافه است می گویند نمی شود بااعتقادات مردم درافتاد یعنی چه؟؟؟؟
    • بدون نام IR ۲۳:۲۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۵
      23 40
      عزیزم این چه سوالی است؟ همین حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان از دانش آموختگان حوزه علمیه قم هستند و تحقیقاتشات در زمینه تاریخ و حدیث شناسی در قم انجام یافته و مورد تایید علمای قم و نجف است. انصاف بدهید که علما و فضلای حوزه ها در صف اول مبارزه با خرافات هستند.
    • بدون نام IR ۰۰:۳۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
      21 7
      همین حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان از دانش آموختگان حوزه علمیه قم هستند!!! یعنی فقط همین یک نفرباید حرف بزنه؟ آیا حوزه همین را داره؟ نه خیر شما خوب می دونی چی میگم وزده به علی چپ
  • بدون نام IR ۰۱:۱۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
    28 6
    احسنت به آقای دکتر جعفری . فقط این را بگوییم از بس که از این ارجیف گفته اند و متاسفانه توسط صداو سیما و سایت ها تکرار شده که دیگر انسان نمی تواند از مهدی موئود دفاع کند
  • مهدی 110 IR ۰۷:۳۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
    6 24
    با سلام متاسفانه ایشان بی محابا دارند به علمای گذشته فقط از ظن خود تهمت و اتهام می زنند و باز برای اثبات اینکه تطبیق غلط است دلیل نیاورده اند تازه از فهوای کلام ایشان مشخص است چیز دندون گیری برای خلاف بودن ان بدست نیاورده اند و بسیاری از این مطالب اتفاقا درست است اما یک نکته عقلی ایشان می گویند در حدیث مربوط به قم گفته می شود علم از کوفه (نجف) بر چیده خواهد شد و در قم ظاهر می شود و به جهان صادر می شود بنده یک سئوال دارم اینکه یک عده محدث در قم بوده اند دلیل بر وجود علم در قم است و برچیده شدن علم از نجف ایا شما نمی دانید تا قبل از صد سال پیش حوزه علمیه رسمی در قم نبوده واولین موسس حوزه مرحوم حائریست و ایا این قرب غیبه قائمنا اصلا می تواند درست باشد ثانیا ایا در اویل غیبت علم از نجف رفت
    • بهروز IR ۰۹:۴۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
      4 2
      بابا شما دیگه کی هستید؟! یه دلیل واضح و روشن ارائه شده، اگه غلطه بگید "تو نسخه خطی موجود از کتاب علامه مجلسی، قرب غیبت نوشته نشده" و اگر نوشته شده که دیگه شما و دیگران حق تحریف ندارید، چه به عقل جور در بیاد چه نیاد. روایت نقل شده اگر با عقل جور در نیامد، خوب استفاده نکنید، چرا تحریف؟
  • مهدی 110 IR ۰۷:۴۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
    3 16
    با سلام بعد در میان ان همه احادیث ان قلت اوردن در مورد یک حدیث که خود ان جای بحث دارد و ایشان یک طرفه به قاضی رفته برای انحراف افکار مخاطبان صحیح است نظر شما در مورد این حدیث که موید احادیث دیگر در مورد ظهور است و در مورد قم چیست *امام صادق علیه السلام:خاک قم مقدس است و اهل قم از مایند و ما نیز از آنها ییم ...آگاه باشید که اهل قم یاوران قائم ما و دعوتگران حق ما هستند.بار خدایاآنها را از هر فتنه ای محفوظ دار واز هر خطری نگهداربحار ج 60 ص 218 بنده در مطلب قبل گفتم ان حدیث دلالت بر نزدیکی غیبت ندارد بلکه به نزدیک ظهور بیشتر صحیح است زیرا در همان از تحصیل زنان صحبت شده و ترویج ان به شرق و غرب عالم ایا ان امروز است یا هزار اندی سال قبل یک مقدار تعقل کافی است در ان زمان فقط بعضی از علما قمی بود
  • بدون نام IR ۰۸:۵۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
    5 10
    سلام آقا مهدی.منم شنیدم و دیدم که قبلا به جای قم یک شهر دیگه نوشته شده بود.ولی بعدا قم را جایگزین آن شهر گذاشتن.حال آنکه قم من در یک کتاب قدیمی خونده بودم.که آن شهر و ری به سبب بدعتهای بسیار در دین اسلام به بلاهای بزرگی دچار خواهد شد.باور کن من آنوقت که ان کتاب میخوندم خیلی بچه بود.آنقدر این ماجرای قم و ری ترسناک بود من شب داشتم کابوس میدیدم.بقدری وحشتناک نوشته بود که الان سوریه رو میبینی که تکه تکه میکنن.از اون بدتر را قم و ری را نوشته بود.ری مورد خشم خداست .و زمانی که زمانش برسد خداوند در رسیدن عذابش بسیار تعجیل خواهد کرد.وقتی ویران شد بسیاری در آسمان و زمین بر ان خوشحال خواهند شد.باور کن قم را نوشته بود گوشت و خون از دیوارها و درهای شهر آویزان میشود و سرعلمای آن بر سر درهاشان کوبیده میشه
    • شظا18 IR ۰۲:۰۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۸
      0 1
      سلام دوست عزیز احتمالا این مطلب در آن کتاب قدیمی ناشی از ترجمه غلط کلمه زوراء به تهران است، شما می‌توانید به تمام کتب لغت مراجعه کنید که زوراء را به معنی بغداد گرفته اند، البته در چند حدیث به پیدایش شهری در کنار کوههای ری اشاره شده که به احتمال فراوان و با نشانه‌هایی که در آن احادیث داده با تهران منطبق است، برای مطالعه بیشتر به کتاب زمینه سازان انقلاب جهانی جهانی حضرت مهدی اثر سید اسدالله هاشمی شهیدی مراجعه کنید
  • بدون نام IR ۱۱:۳۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
    24 3
    حیف عمر گرانبها که صرف تحقیق در مورد زمان ظهور شود!!! اصل ظهور مسلم است و باید منتظر بود و بالاخره ایشان روزی ظهور خواهد کرد مسئله اصلی این است که ما چه اندازه آماده ایم تا در خط انسان کامل حرکت کنیم. موضوع فقط حرکت انسان به سمت کمال انسانی خودش است و بقیه حرف اضافی است.
  • علی IR ۱۱:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
    3 27
    ایشون اگه حرف حسابی ای دارن تشریف بیاورن قم ، با پژوش گران مناظره بفرمایند، نه اینکه دائم در اینجا و اونجا مطلب بزن اند.
    • بدون نام IR ۱۸:۳۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
      23 0
      خوب پژوهشگران بیان این جا مطلب بزنن که ما هم استفاده کنیم چرا دوتایی برن در خفا حرف بزنن
    • بهروز IR ۰۹:۵۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
      5 1
      مگه مبلغان این مسایل، تو قم نشستن برای محققان صحبت می‌کنند که ایشون بره اونجا مناظره کنه؟
  • محمود IR ۱۲:۰۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
    16 1
    همه علمای اسلام احادیث ضعیف و جعلی را در علمی به نام درایه الحدیث شناسایی می کنند؛ استاد جعفریان نیز از همین شیوه استفاده کرده است.
  • سلیمی IR ۱۴:۰۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
    11 2
    تحقیق استاد جعفریان از این نظر مهم است که باعث می شود هر ادعایی را قبول نکنیم و متوجه باشیم افراد زیادی بوده اند که از این ادعاها داشته اند. از طرف دیگر هر آنچه که در بحارالانوار آمده نمی تواند صحیح باشد چرا که مرحوم علامه مجلسی تقریبا هزار سال بعد از پیامبر زندگی می کرده است.
  • بدون نام IR ۱۴:۱۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
    14 3
    جناب جعفریان بی نهایت ممنوم از مجموعه کارهای شما ممنون به علاوه می خواستم عرض کنم که این دست شواهد و پیش بینی ها و علایم ظهور را قبلا در منطقه زندگی ام که عموما اهل سنت هستند شنیدم منتها تحت عنوان علایم آخرالزمان حال برای ما مشخص فرماید اولا حد این دو چیست و چرا این گونه احادیث و روایاتی که از علایم اخرالزمان بوده است الان تحت نام علایم ظهور می آید هم معلوم کنید که تفاوت این دو چه است؟
  • مهدی 110 IR ۱۸:۲۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
    4 18
    با سلام به همه برادران می گویم صدای قدمهای مهدی فاطمه می اید بنده پر گناه هم هنوز خود را اماده نکرده ام کور باید باشد نبیند دنیا بسوی ان واقعه بزرگ در حرکت است بنده یقینا نمی توانم بگویم این اقای جعفریان از روی عناد و نقشه دشمنان جوانان را به خواب رفتن در این شرایط حساس دعوت می کند واسم ان را به دروغ جلوگیری از انحراف گذاشته اما نادانی را در عمل ایشان می بینم من به ایشان و دوستان ایشان عرض می کنم اگر راست می گویند یک حدیث و روایت صحیح در مورد باطل بودن تطبیق احتمالی بیاورند تا ما هم ببینیم وانگهی بیدار گرانی همچون جناب پناهیان هستند http://www.alvadossadegh.com/alvadossadegh/MP3/13911011yXqn.mp3 خاطره همسر شهید اندرزگو http://www.rajanews.com/userfiles/flash/mosahebe/andarzgoo_0.flv
    • بدون نام IR ۱۹:۱۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
      9 5
      دست بردار جناب این جا جای شعار نیست بحث معرفتی است شما هم بهتر است به جای این حرف ها از این درگاه وارد شوید به علاوه حرف های جناب پناهیان را بنده کاملا شنیده ام کمتر موارد متقن مستند به استناد و منابع در آن بوده است و اگر هم بوده است تفسیر به رای فرموده اند لذا لازم به این یاد آوری ها نیست چون جناب پناهیان به اندازه کافی تریبون دارند بگذارید ما این جا نشنیده ها را بشنویم و تحقیق کنیم
    • بدون نام IR ۲۲:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
      12 3
      دشمن اینجا دژمن اونجا دژمن همه جا بابا دست بردارید بااین توهم
  • سید محمد حسین میرلوحی IR ۲۱:۲۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
    3 13
    جناب آقای جعفریان کاش به جای این همه تلاش در راستای رد کردن ادعای فردی مبنی بر نزدیک بودن ظهور خودتان قدمی در راستای نزدیک شدن آن بر می داشتید. انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا. این معنایی است که ائمه اطهار از نزدیک بودن ظهور به ما آموختند
    • بهروز IR ۰۹:۵۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
      5 5
      پس این کاری که میکنند چیست؟ سالهاست که گرد خرافه و روش‌های نادرست بر روی دین مبین حضرت رسول(صلوات الله علیه و آله) نشسته. این قدر این گرد و غبار سنگین نشسته که مداحان و غالیان شدن راهنمایان دین مردم. اولین قدم در آماده سازی معرفتی برای ظهور مولایمان (عجل الله فرجه)، زدودن همین غبارها ست.
    • یکی IR ۱۷:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
      3 2
      این آقایان مثل سیدمحمدحسین دارن تفسیربه رای می کنن ووعده تفسیربه رای جایگاهی ازآتش است این آیه درباره قیامت است نه درباره ظهور.چراسفسطه می کنید متن ایه وآیات قبل وبعدش درسوره «المعارج» موجوده: سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ (١)لِلْكَافِرينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ (٢)مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ (٣)تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ (٤)فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلا (٥)إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا (٦)وَنَرَاهُ قَرِيبًا (٧)يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ (٨)وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ (٩) این آیات ربطش به جریان ظهور چیه؟ لطفابرای جلوگیری ازسوءاستفاده افراد بی سواد یا منحرف آیات رامنتشرکنید
  • بدون نام IR ۰۱:۰۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
    1 14
    از حجت الاسلام پناهیان می خواهیم جواب کوبنده ای به جناب جعفریان بدهند .
    • بدون نام IR ۱۷:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
      3 1
      این فقط بلده برای شما عشوه و ناز بیاد برای اهل علم چیزی نداره
  • mbagher IR ۰۸:۳۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
    5 1
    مثل اينكه اينجا قبل از اينكه محيطي علمي براي روشن شدن مطالب ارائه شده باشد محلي براي كوبيدن اين و آن است
  • بدون نام IR ۱۱:۳۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
    5 1
    در حاليكه اين روحاني جوان صحبت از حقوق زنان رو نشانه ظهور امام زمان تلقي كردند و به اين وسيله هشدار دادند؛ زنان ايران روز به روز بيشتر رشد مي كنند. آماري نداريم كه واقعي باشند اما چشمها و عقل من مي گه كه بيشتر دانشجوها دخترند حتي اگر از سطح آموزشي پاييني برخوردار باشند، بيشتر جويندگان كار زنان هستند حتي اگر حقوق كمتري بگيرند، خيلي از خانواده ها رو يك زن سرپرستي مي كنه حتي اگر سخت و به زحمت و خيلي از موارد ديگه كه نشون مي دهد اين وضعيت بالاخره هرچند هم دير به حق خواهي مي رسه و نيازي به اظهار نظر همچين آدمهائي نداره.
  • حامد IR ۱۳:۱۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
    3 0
    فرموده بودید:در کتاب محضر آیت الله بهجت (شماره 403) ، به ایشان منسوب شده است که ظهور را در 1414 می‌دانستند عین متن را از کتاب نل می کنم: از سید نقل نقل فرموده اند:که روزی در مجلس روضه ی آقای خویی با پنج شش نفر از طلاب و فضلا در محضر ایشان نشسته بودیم قبل از روضه یا بعد از آن آقای خویی فرمودند از أمارت چنین استفاده کردم که من (یعنی آیت الله خویی ) امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را درک می کنم سپس آیت الله بهجت فرمودند شاید منظور از اینکه امام زمان ر درک می کند تشرفی برای خود ایشان باشد که آن حضرت را درک کنند نه اینکه زمان ظهور آن حضرت و فرج عمومی در زمان ایشان مراد باشدچنانکه شخصی نقل می کرد که در سال 1391 فرج حاصل می شود که در آن سال وفات کرد و معلوم شد که فرج مخصوص خودش منظور بوده است
  • حامد IR ۱۳:۱۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
    4 0
    عین متن را از کتاب در محضر بهجت آوردم تا این گونه برداشت نشود که مرحوم آقای بهجت زمان ظهور را مشخص کرده اند بلکه به عکس ایشان می فرمایند که منظور زمان ظهور نبوده
  • بدون نام IR ۱۴:۵۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
    2 1
    "کذب الوقاتون..." دیگه از این صریح تر.دیگه از این شفاف تر.خدا باید چطوری به ما حالی کنه که بی خود رمل و اسطرلاب نندازید و"علوم غریبه" یاد نگیرید که زمان ظهور و آخر الزمان رو پیش بینی کنید.به قول معروف "العاقل و به یک اشاره" در این مورد که کار از اشاره هم گذشته!. الان فرق اقوام مایا و نوسترآداموس با اینها در چیه؟ غیر از اینه که هر دو گروه به یک میزان گمراه شده اند و فقط یه عده علاوه بر گمراهی به دین هم ضربه میزنن؟... اصلا من از طرف آقای جعفریان یک سوال از این دوستان دارم:فرض کنیم همه حرفهای شما درست ولی اگه حضرت در تاریخی که شما پیش بینی کرده اید ظهور نکردن چی؟ غیر از اینه که خدای نکرده شخص پیامبر و امامانی که با استناد به حرفهای اونها سال ظهور رو پیش بینی کرده اند زیر سوال برن؟!
  • بدون نام IR ۱۹:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
    1 0
    آنچه مورد نظر آقای جعفریان از کتاب در محضر آقای بهجت است این است: سؤ ال : حضرتعالى از آن روايت چه سالى را به دست آورده ايد؟ جواب : روى حسابى كه بنده به دست آورده ام احتمال مى دهم بين سال هاى 1414 يا 1415 ه .ق مستقر باشد . شايد مقدمه و زمينه ى ظهور در آن سال ها فراهم شود، چنان كه سال انقراض حكومت بنى اميه را تعيين مى كند كه بعد از سى سال اتفاق افتاده ، و آن سال كه تعيين شده سال مقدمه ى انقراض و تزلزل حكومت آن هاست نه انقراض فعلى .نقل كردند: يكى از علما كه مدت هاست وفات كرده فرموده است : ظهور آن حضرت در سال دو چهارده كنار هم - يعنى 1414 ه .ق - است . در محضر بهجت شماره 586
  • افسانه IR ۱۱:۰۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۸
    1 0
    سلام نمي دونم چرا اينقدر همديگه رو زير سوال مي بريم .آيا ما نمي دونيم واقعا آقا از ما چي مي خواد؟