این پژوهشگر تاریخ معاصر در بخشی از مطلب خود نوشته است:
«چرا جامعه ما توان دگرگون کردن زبان و گویش خود را برای بازگویی دفاع هشت ساله ندارد؟ پیش از پاسخ به این پرسش سؤال دیگری را باید جواب داد؛ که آیا این دگرگونی یک ضرورت است یا یک سلیقه؟ میگوییم ضرروت، چرا؟ برای اینکه رابطه بین زبان و مخاطب، رابطهای یکسان و همیشگی نیست. این پیوند با گذر زمان، به دلیل دگرگونی مخاطب باید دستخوش تحول گردد و با پوستاندازی و نو کردن خود در برقراری آن رابطه بکوشد. اگر این تلاش صورت نگیرد، مخاطب از دست خواهد رفت. تعصب در به کارگیری زبانِ تحول ناپذیر نتیجهای جز فرار مخاطب ندارد. این یک قانون نانوشته اجتماعی است: زبان کهنه، طرفدار تازه ندارد. پس ما با یک امر ضروری مواجه هستیم نه با یک سلیقه.»
این عضو وبلاگ نخبگان خبرآنلاین در ادامه مطلبش می نویسد:
«اما چرا جامعه توان تغییر دادن این زبان را ندارد؟ دلیل عمده آن خصلت غلیظ سنتپذیری در شخصیت تاریخی ما است. پدران ما، ما، و شاید فرزندانمان عادت کردهایم بین سنتها و اصول تفاوتی قائل نشویم و گاه این دو را مترادف یکدیگر بدانیم... کنار گذاشتن زبان سنتی به مفهوم دوری از زبان اصولی نیست. این واهمه هنوز در پیکر جامعه، به ویژه در نزد کارگزاران به چشم میآید که مبادا فاصله گرفتن از سنتها منجر به دور شدن از اصول شود... ما نتوانستهایم زبانی را که در نخستین سالهای شروع جنگ برای سخن گفتن از آن به کار بردیم، دگرگون کنیم. با گذشت زمان، آمدن نسل تازه، و پدیدار شدن مناسبات نو در اجتماع، زبان تغییری نکرد و در همان پوسته سالهای نخست جنگ باقی ماند، چرا که خیلی زود تبدیل به سنت شد و چون سنت شد به اصول نزدیک گردید و در همسایگی آن قرار گرفت.»
برای خواندن متن کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک کنید.
نظر شما