۰ نفر
۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۹

برنامه ای که آقای ضرغامی با عنوان زنده باد زندگی تدارک دیده و این روزها نقل محافل است یکی از بهترین برنامه های صدا و سیما از اول تاسیس آن تا به امروز بوده. این جمله را نه از سر عصبانیت می گویم و نه به قصد مزاح. این برنامه نشان داد در ذهن و ضمیر آقای ضرغامی چه می گذرد و جامعه مطلوب ایشان چه جور جامعه ایست. منظور ایشان از سبک زندگی ایرانی هم در همین برنامه کاملا مشخص شد.


 امیدوارم همه آن ها که کاره ای هستند به همین صراحت اعتقادات خودشان را بیان کنند تا مردم هم تکلیف خودشان را بدانند. این برنامه نشان داد که آقای ضرغامی درک و دریافتشان از انقلاب و اسلام هیچ ربطی به درک و دریافت آموزگاران انقلاب اسلامی ندارد. ایرادی هم ندارد، آقای ضرغامی حتما خودش را در جایگاهی می داند که می تواند خلاف امام و شهید مطهری و علی شریعتی برای من و شما سبک خاصی از زندگی را تعریف کند. من با سبک زندگی مورد علاقه آقای ضرغامی نه تنها مشکلی ندارم که صداقت و صراحت ایشان را تحسین می کنم. امیدوارم دیگرانی هم که درباره سبک زندگی و جامعه آرمانی مورد نظرشان حرف های کلی و شبه فلسفی می زنند مثل آقای ضرغامی رودربایستی را کنار بگذارند و خیلی جزئی و مصداقی بفرمایند زن و مرد مورد نظر آن ها باید چه شکلی باشد. مشکل من با آقای ضرغامی با برنامه زنده باد زندگی نیست، همانطور که گفتم من صراحت و صداقت ایشان را تحسین می کنم، مشکل من این است که ایشان چرا در دیگر موارد این قدر صریح و صادق نیستند. فی المثل چرا ایشان به طالبان و القاعده بد و بیراه می گویند و یا چرا اخباری علیه داعش پخش می کنند؟ مگر القاعده و داعش چه مشکلی دارند؟ سبک زندگی آن ها با سبک زندگی مورد علاقه آقای ضرغامی چه تفاوتی دارد؟ آن ها هم تلویزیون نمی بینند اما از اینترنت استفاده می کنند. آن ها هم زن را در داخل گونی بیشتر می پسندند. آن ها هم دوست می دارند دخترانشان را در طفولیت شوهر بدهند. آن ها هم ظاهری...لااله الاالله.

آقای ضرغامی!

حتما می دانید این روزها چه خوراکی برای رسانه های به قول خودتان معاند فراهم کرده اید. ساختن چنین برنامه ای، آن هم در روزگاری که دشمنان این آب و خاک سعی دارند چهره ای مخوف از اسلام و ایران ارائه دهند چه معنایی می تواند داشته باشد؟ این که شما به چنین سبکی از زندگی علاقه دارید خیلی مهم نیست اما می دانید تاوان این علاقه شما را مردم ایران باید بدهند. مردمی که هیچ نسبتی با علایق شما ندارند. مردم کافر و ملحد و ضد انقلاب و سلطنت پرست را که دست کم 71/50 هستند نمی گویم، همین مردم متدینی را می گویم که به واجبات و مستحبات شرعی به احتمال قریب به یقین از شما پایبندترند. شما دارید تصویری از آن ها به دنیا ارائه می دهید که هیچ ربطی به واقعیت و حقیقت زندگی آن ها ندارد. از شما بعید است که به چنین جزئیاتی بی توجه باشید. شمایی که این قدر حواستان است که مبادا خدای ناکرده به اندازه کسری از ثانیه مردم چشمشان به بازوان برهنه خانمی تماشاچی در مسابقه والیبال بیفتد و دین و دنیایشان در خطر بیفتد نباید این قدرغافل باشید.

آقای ضرغامی!

مشکل بزرگ شما نه عداوت با مردم ایران است نه تلقی نادرست شما از دین. بزرگ ترین و بنیادی ترین مشکل شما این است که کلا آدرس را اشتباهی آمده اید. نمی دانم چه اتفاقی باعث شده خیال کنید یک استعداد رسانه ای هستید. شما ممکن است مثل خیلی های دیگر که عشق سینما و تلویزیون هستند و در و دیوار اتاقشان پر است از تصاویر ریز و درشت بازیگران سینما و تلویزیون، کشته مرده این قضایا باشید اما به هیچ وجه نمی توانید مدیر خوبی برای یک رسانه بزرگ باشید. در زمان ریاستتان در معاونت سینمایی هم مشکلتان همین بود. شما روشنفکر نبودید اما به دلیل عدم شناختتان از رسانه، گاه روشنفکربازی هایی در می آوردید که حیرت همگان را برمی انگیخت. فرق شما با عشاق سینه چاک سینما و تلویزیون در این است که همای اوج سعادت به دام آن ها نیفتاده اما به دام شما افتاده. اگر دین من و شما با یکدیگر از اصل و اساس تفاوت نداشت شما را به کلام الهی ارجاع می دادم که:ولا تقف ما لیس لک به علم، در آن چه بدان آگاهی نداری توقف مکن. اما هم من و هم شما خوب می دانیم که دین و آیین من و شما از اساس با یکدیگر تفاوت دارد، که اگر نداشت شما مبلغ آن نوع از زندگی نبودید و من هم الان این حرف ها را قلمی نمی کردم.بله، این را می دانم که هرکس شهادتین را بر زبان جاری کند به حسب ظاهر مسلمان محسوب می شود. این روزها خیلی مدعی مسلمانی دارند اما همین بیخ گوش من و شما عده ای که روزی دست کم پنج بار رو به قبله می ایستند و به یگانگی خدا و رسالت محمد مصطفی شهادت می دهند دارند سر هم کیشان خود را به جرم کفر و زندقه گوش تا گوش می برند. چرا؟ چون سبک زندگی آن ها را نمی پسندند. چرا؟ چون معتقدند زن باید برود داخل گونی. چرا؟ چون معتقدند زن باید بنشیند داخل خانه و در نقش زودپز فرزندان کاکل زری پس بیندازد.چرا؟ چون معتقدند دیدن تلویزیون حرام است. چرا؟ چون معتقدند از چشم های مردان اشعه ای ساطع می شود که پوست زنان را خراب می کند. و اصلا هم  فکر نمی کنند ممکن است کسانی از خودشان بپرسند اگر این طور است پس چرا جنیفر لوپز جذام نگرفته.من دعوی مسلمانی ندارم. دعوی مسلمانی من همان قدر خنده دار است که فی المثل شما بخواهید ادعای آزاداندیشی و رسانه شناسی بفرمایید. اگر اسلام چیزی است که شما مبلغ آنید من ترجیح می دهم هر چیز دیگر نام بگیرم الا مسلمان:

چند بر سنگم زنی من شیشه جان نیستم

چند پامالم کنی خون شهیدان نیستم

ای مسلمانان مسلمانی اگر این است و بس

من یهودم کافرم گبرم مسلمان نیستم

آقای ضرغامی!

برادر من، بی تعارف و صریح شما این کاره نیستید. کاش لااقل دو خط از کتاب های شهیدآوینی را که این همه به او اظهار ارادت می کنید می خواندید. کاش در این نکته بدیهی که رسانه ظرفی نیست که بتوان هر مظروفی را داخل آن ریخت کمی تامل می کردید. کاش از دو نفر اهل می پرسیدید این حرف ها یعنی چه. کاش می توانستید درک کنید که سبک زندگی را نمی توان با نشان دادن یک خانواده خاص تبلیغ کرد. کاش می دانستید سبک زندگی یک شبکه به هم پیوسته است که همه اجزای آن به طور ارگانیک به یکدیگر ربط پیدا می کنند. نمی توان بام تا شام از رسانه فراگیر شما موسیقی بی هویت سخیف پخش کرد و آن وقت از مردم متوقع بود که به شیوه اصحاب صفه زندگی کنند. نمی توان از تلویزیون مردم را مدام به سپرده گزاری در بانک هایی که به فتوای صریح همه علمای اعظام شیوه سود دهی شان شبه ناک است دعوت کرد و آن وقت متوقع بود همه آن ها در مواجه با گناهان صغیره و کبیره پاک و پاستوریزه و استریلیزه باشند. نمی توان سخیف ترین دلقک بازی ها را به اسم طنز به خوردشان داد و آن وقت مدعی شد صدا و سیما دانشگاه است. نمی توان خرافات و سطحی نگری را به اسم تبلیغ آموزه های دینی به مردم خوراند و آن وقت منتظر نشست تا از پای منبر صدا و سیما آدم های متدین و دین دار و دردمند بیرون بیاید.

آقای ضرغامی!

آنچه شما و دوستانتان در برنامه زنده باد زندگی انجام دادید توهین به انقلاب و اسلام و امام و ایران و همه مردم صبور و شریف این سرزمین بود. توهینی آشکار به دستاوردهای همه کسانی که آن همه خون و شکنجه و زندان را تاب آوردند تا به دنیا بفهمانند می توان دیندار بود اما متحجر نه. می توان آزاد بود اما سکولار نه. می توان آزاد بود اما ولنگار نه. می توان  در قرن بیست و بیست یک، بار دیگر به احیای ارزش های فراموش شده پرداخت چنان که تحسین همگان را برانگیزد نه آن چنان که به قول حضرت سعدی مصداق آن انکرالاصواتی شود که قرآن می خواند و رونق مسلمانی می برد. آقای ضرغامی شما مدت هاست که آشکارا مبلغ نوعی از دیانت هستید که هرچه باشد هیچ ربطی به اسلام خمینی و مطهری و شریعتی و هاشمی نژاد و باهنر و مفتح ندارد. اگربالذات آدم خوش بینی نبودم این رفتار شما را می توانستم حمل بر چیزهای دیگری کنم و دست کم بگویم من به شما مشکوکم.

آقای ضرغامی!

این روزها خیلی ها دارند شاهکار شما را در رسانه های مختلف به نمایش می گذارند و به سخره می گیرند ارزش هایی را که شما دعوی پاسداری از آن ها را دارید. من نیت خوان نیستم اما صادقانه به شما می گویم: اگر منظورتان از تهیه آن برنامه همین چیزی بوده که الان اتفاق افتاده باید به شما بابت این همه هوشمندی تبریک گفت اما اگر حقیقتا قصد و غرضتان ترویج نوعی از زندگی بوده باید بگویم برایتان متاسفم. مثل این که بازهم سرکنگبین صفرا فزود.  

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 378475

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۰:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
    0 0
    یعنی عالی مرسی حرف دل ما بود
  • بی نام IR ۱۱:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
    0 0
    عاليييييييييييييييي بود، دستميزاد، حرف دل مارو با بهترين قلم بيان كردين
  • بی نام A1 ۱۱:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
    0 0
    من اون برنامه رو تا دیدم اون دو تا خانوم اونطوری اومدن زدم شبکه تماشا. کاش می دیدم کلی می خندیدیم.
  • بی نام A1 ۱۱:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
    0 0
    بازم میگم نفست حقه سید.... یکی پیدا میشه یکم از حرفای مارو بزنه..خدا حفظت کنه
  • کوروش IR ۱۱:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
    0 0
    قلمت بوی اوین میده
  • بی نام EU ۱۱:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
    0 0
    احسنت.حرف دل و خون دل کسانی رو گفتی که حداقل دلسوزی رو برای ایران عزیز دارند.
  • سعيد ۰۴:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
    0 0
    احسنت.