۰ نفر
۲۶ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۲

دانشجویش نبوده ام اما بخش مهمی از آنچه می دانم، مدیون اوست. همین دِین، مرا به نوشتن در باره دکتر یونس شکر خواه وادار می کند. اگرچه می هراسم از اینکه ناتوانی و فرصت اندک، باعث شود که حق مطلب را ادا نکنم.

بار اولی که در زمستان 73 و طبقه چهارم مرکز مطالعات و گسترش رسانه او را دیدم، شیفته منش و زلالی نگاه و رفتارش شدم. جنس دیگری بود و جذبم کرد. هر گاه و هر جا سخن از «شکر خواه» می شد، مخاطبش می شدم. تا همین حالا که قرار است جایزه بین‌المللی دکتر حمید نطقی بنیانگذار روابط عمومی ایران به او اعطا شود. بُرشی می زنم به خوبی هایی که ایشان را متمایز می کند:
1) شخصیت فردی، شخصیت علمی و شخصیت حرفه‌ای دکتر شکرخواه تناقض و فاصله‌ای با هم ندارند. نمی‌توان این سه شخصیت او را تفکیک کرد. برای فردی در مرتبت او، این یک استثنا است.
در شخصیت فردی؛ شکرخواه، بیرون و درون ندارد. قلب او در نگاه و کلامش هویداست و هنری هم در مخفی کردن نیّاتش ندارد. احساسم این است كه «ارتباط» با خدا و بنده خدا را اینگونه تعریف کرده است؛ با خدا کودکی می‌کند و با بندگان خدا مهربانی. و دلیل اصلی اینکه هر روز افتاده‌تر می‌شود، همین است که هر روز درخت وجود او بار بیشتری از معرفت و دانش می‌گیرد.
در شخصیت علمی؛ همزمان استادی پیشگام و دانشجویی متواضع است. کمتر استادی می‌توان یافت که چون او هنرمندانه با دانشجویش (هر آنکه از او می‌آموزد) رفاقت و رقابت کند و او را بالا بکشد. راز طراوت دانش او، یکی همین توأمانِ آموزش و آموختن است. دوم اینکه او ریشه در سنت دارد اما از فناوری عقب نمانده است. به همین دلیل، هم «آقا» و هم «آنلاین» است. و سوم؛ به تمام فضای ارتباطی و اطلاع‌رسانی، از مکتوب تا آنلاین و مجازی، از رادیو تا پلتفرم‌های چند رسانه‌ای؛ و از حیث تکنیک از خبرنویسی تا مستندسازی چیره دست است. او برای اهلِ دانستن، ذخیره‌ای تمام نشدنی است.
در شخصیت حرفه‌ای؛ جامع تجربه و علوم آکادمیک است. هر زندگی برای او، یک تحریریه است. یک خبر و یک روایت است. دکتر شکرخواه یک روزنامه‌نگار مولف به تمام معنا باقی مانده است؛ هنری بزرگ. علم و قلم او در کشاکش روزگار و رقابت آدم‌های رنگی، آسیب ندید. همین انسجام در اندیشه و عمل او را در صدر نشاند. چنانچه این عناوینند که باید شایسته شکرخواه بشوند، نه بر عکس.
2) دکتر شکرخواه نَسب به خراسان می‌برد. خطّه‌ی ارتباطات‌خیز ایران! جمعيت كثير مشهدي‌ها در ميان اساتيد و دست‌اندركاران حوزه ارتباطات حکایتی است؛ از مهدي محسنيان‌راد، يونس شكرخواه، هادي خانيكي، حسن بشير و احمد توكلي تا حسين انتظامي و علي‌اصغر محكي و دیگران. اما خوب که يونس شكرخواه محدود به دوستان مشهدی نشد و از سيد فريد قاسمي تا فريدون صديقي، يكي از لرستان و ديگري از خطه كردستان، از صميمي‌ترين دوستانش هستند.
فراتر از این؛ شكرخواه متعلق به تاریخ ملیِ ارتباطات است. چه به واسطه پیشگامی و راه‌اندازي اولين روزنامه‌هاي آنلاين در ايران (جام‌جم آنلاين و همشهري آنلاين) و چه به لحاظ صاحب سبکی و ایده‌پردازی و تالیف ده‌ها كتاب، ترجمه و مقاله در حوزه‌هاي ارتباطات، روزنامه‌نگاری آنلاین و روابط عمومی.
3) نقش دكتر شكرخواه در صحنه بين‌المللي ارتباطات نيز غرور انگیز است. نه به نمايندگي از دانشگاه و نه به عنوان سردبير يك روزنامه آنلاين، بلكه با تكيه بر همه اعتبار و مهارتی كه «يونس شكرخواه» در سي سال مجاهده برای آموختن و سپس آموختنِ علم ارتباطات كسب كرده؛ بارها نماینده شایسته ایران در نشست‌های تخصصي مرتبط با جامعه اطلاعاتي نظیر WSIS بوده است. و با رقابت علمی و مواضع حرفه‌اي‌، سطح نفوذ و توانمندی اساتید ايرانيِ علم ارتباطات را به رخ کشیده است. دقایقِ نگاه او در مفهوم‌سازی و واژگان‌سازی برای تنظیم سندهاي جهاني در حوزه ارتباطات مغتنم است.
4) درباره نسبت يونس شكرخواه و سياست، ديدگاه‌هاي مختلفي است. برخي معتقدند شكرخواه اصلاً سياسي نيست یا خبرِ سياسي را كمتر دوست دارد. حال آنکه او عاشقِ رویداد است، چون گامِ اول دانستن است. برخي هم شكرخواه را روزنامه‌نگاري ميانه‌رو مي‌دانند به این معنی كه اهميت همه حوزه‌ها را به نسبت خودشان پاس مي‌دارد. من اما معتقدم که شكرخواه يكي از سياسي‌ترين روزنامه‌نگاران ايراني است. در همین اتمسفر نفس می‌کشد اما بالاتر از سطح، به صحنه سیاست می‌نگرد. گواه اینکه در میانِ همه چهره‌های موجه و سلایق سیاسی، دوستانِ سینه چاکی دارد!
5) «آقاي شكرخواه» نه به افراد و نگرش‌ها، که به رسانه وفادار است. چه بسا فرصت‌هاي بهترِ اقتصادي که به عشق رسانه کنار گذاشته است. 16 سال بودن با روزنامه كيهان و همچنين گذراندن دوره‌هاي پيوسته و موثر با صنعت چاپ، كتاب هفته، جام جم آنلاين و همشهري آنلاين و ... آموزه دیگر او به ما روزنامه‌نگاران است.
6) و سرانجام اینکه شکرخواه دوستان متواضعی هم دارد که آن عزیزان هم سهمی از این تقدیرها دارند. مثل استاد نمکدوست که او را «استاد خبر» می‌نامد و در مقایسه مهارت او به خود، ارتفاعِ قله دماوند و تپه‌های عباس‌آباد را مثال می‌زند. و یا استاد فریدون صدیقی که در یک جمله‌ی پر مغز، شکرخواه را چنین تعریف می‌کند: «رنج می‌برد تا دیگران لذت ببرند». چه تیتری بهتر از این؟

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 381012

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =