چرا ایرانیان از امام حسین (ع) دفاع نکردند؟

چرا حسین کوفه را برگزید؟ چرا ایرانیان از ایشان دفاع نکردند؟ دسته بندی های سیاسی و مذهبی در کوفه چگونه بود؟ و... چند پرسش دیگر.


- چرا امام حسين(ع) كوفه را انتخاب كرد؟ آيا شيعیان جاي ديگري وجود نداشتند؟ مثلا ايران يا يمن.

بهتر است در پاسخ بگوییم «کوفه امام را انتخاب کرد». آنچه امام انتخاب کرده بود، مکه بود، جایی امن که دست دولت یزید نتواند نواده رسول خدا (ص)‌ را در آنجا به شهادت برساند. مکه به حکم قرآن و حرم بودن، پوشش امنی داشت و این در مقایسه با دیگر بلاد اسلامی بود که امنیت دینی با این تعریف نداشت. وقتی کوفه، امام را انتخاب کرد، و حضرت اطمینان نسبی یافت که از آنجا حمایت می شود، به آن سمت رفت. رفتن مسلم به کوفه، پس از رسیدن نامه های کوفیان بود. اصرار آنان سبب رفتن امام شد و این از نظر سیاسی مهم است که بدانیم، «حضور حاضر» یعنی حضور مردم، سبب می شود تا امام اقدام به حرکت سیاسی رو به جلو داشته باشد. این «حضور حاضر» _ به تعبیر امام علی ع _ با نامه های کوفیان بود، نامه هایی که مشابه آن در شهر دیگری گزارش نشده است. این وقتی است که مکه هم ناامن شده است.

- ايراني‌هاي كوفه چرا از امام حسين (ع) حمايت نكردند/ واکنش ایرانی‌ها به قضیه عاشورا چه بود/ ایران در آن برهه تاریخی چه شرایطی داشت؟

تصوری که ما از «ایران»‌ و «ایرانی ها» در این دوره داریم چیست؟ ایران کشوری است که از حدود سالهای 15 هجری به بعد، زیر سلطه اعراب درآمد. مردمی که به هر حال راه و رسم جدایی داشتند، آیین و دین مستقلی داشتند، تحت سیطره قوم تازه ای قرار گرفتند. قوم عرب، سربازان خود را داشت، در بسیاری از شهرهای ایران اردوگاه زده بود، در برخی از شهرها، قبایل عربی اقامت کرده بودند، و ایرانی ها، جز شمار بسیار اندک، هنوز به اسلام هم نگرویده بودند. آنها مشغول امور زندگی خود بودند و جزیه می پرداختند. جالب است بدانیم که هفتاد سال بعد از عاشورا، وقتی شورش علیه امویان آغاز شد، هنوز ایرانیان به عنوان سرباز پیاده نظام قبایل عربی در خراسان فعالیت نظامی می کردند و هویت اقدام سیاسی مستقل نداشتند. طبعا انتظار ما در کربلا، برای حضور ایرانیان نابجاست. البته شماری از ایرانیان، در سال 66 ـ 67 هجری همراه مختار بودند، اینها بردگان یا شبه بردگانی بودند که مورد ستم بودند، و اسلام آورده بودند، و در قیام مختار، فرصتی برای حضور یافتند. بعد از آن باز خبری از آنان نیست تا آن که شماری از ایشان در کنار ابومسلم خراسانی گرد آمده و در قیام علیه امویان شرکت می کنند. ایرانیان از زمانی که به تدریج هویت مجدد خود را پس از حمله اعراب بدست آوردند، تمایل خود را به امام حسین (ع) به طور جدی نشان دادند. حتی سنی های ایران هم علاقه مند به امام حسین بودند. در همین خراسان عصر تیموری دهها کتاب توسط اهل سنت در باره امام حسین نوشته شد. به علاوه مرکز ایران کم کم به تشیع متمایل شدند. اولین نشان های تشیع آنها هم استقبال از سادات بود. اما در زمانی که کربلا اتفاق افتاد، ایرانی ها هویت سیاسی مستقلی نداشتند که بخواهند موضعگیری سیاسی کنند یا در یک جنبشی مانند کربلا حاضر باشند.

- مرتب اشاره مي‌شود كه مردم كوفه امام حسين (ع) را نمي‌شناختند. چرا انتظار داريم پس از 50 سال، با شرايط آن زمان و نبودن رسانه‌ها، مردم نوه پيامبر را مي‌شناختند؟

دو نکته مهم در اینجا وجود داشت: نخست آن که امام حسین (ع) فرد عادی نبود، نواده پیامبر(ص) بود. آن هم پس از شهادت برادرش که ده سال قبل از آن رخ داده بود، تنها نواده پسری پیامبر بود. بنابرین چرا نباید مردم کوفه و حتی شهرهای دیگر او را می شناختند؟ دوم آن که امام علی (ع)‌ پدر همین امام حسین، از چند ماه پس از بیعت مردم با وی به عنوان خلیفه، یعنی سال 36 تا زمان شهادت در رمضان سال 40 در شهر کوفه بود. بیش از چهار سال پدر امام حسین، خلیفه مسلمانان و مقیم کوفه بوده است. طبیعی است که مردم کوفه باید تصوری از او و خاندانش می داشتند. حسین فرزند امام علی(ع) فرزند فاطمه زهرا(س) دختر محبوب پیامبر(ص)‌در مدینه زندگی می کرد و بسیاری از کوفیان، کسانی بودند که خود از اهالی مدینه یا اطراف و نواحی آن بودند و رفت و آمد به مدینه داشتند. بسیاری برای حج رفته بودند. بنابرین وقتی سخن از شناخت امام حسین (ع) در میان کوفیان می گوییم، چیزی نیست که ربطی به رسانه ها داشته باشد. آن روزگار، در امر شناخت همین ارتباط همین بود و همین مقدار کافی بود.

- از نظر تاریخى چرا امام حسین با وجود آن که مکه برای داشتن فرصت مناسب تبلیغ دیدگاه خود انتخاب کرده بود ناگهان مکّه را ترک کرد؟/ و آیا این گفته صحت دارد که امام حجش را نیمه تمام گذاشت؟

ترک مکه دو علت داشت: نخست احتمال قتل امام توسط عوامل حکومت یزید، دوم رسیدن خبر آمادگی کوفه و اصرار مسلم بر تعجیل پیش از آن که مشکلی برای شهر پیش آید که از قضا مشکل هم پیش آمد. بنابرین این دو علت اساسی مربوط به علت ترک مکه است که هر دو هم در تواریخ آمده است. اما نیمه تمام گذاشتن حج تقریبا فاقد معناست، یعنی این که کسی مثلا حج تمتع را آغاز کرده باشد و نیمه تمام بگذارد چنین فرضی نه از نظر فقهی شدنی است نه امام چنین کرد.. امام روز هشتم ذی حجه از مکه خارج شد، و گزارشی از این که امام به جز عمره مفرده که وقت ورود به مکه هر کسی موظف به انجام آن است، و ربطی به حج تمتع ندارد، «عمره تمتع» که مقدمه اعمال حج و محرم شدن برای رفتن به عرفات در روز نهم است، انجام نداده بود. بنابرین ظاهرا باید گفت قصد انجام فریضه حج را در آن سال نداشته و به احتمال آماده سفر بوده چنان که روز هفتم آن را اعلام کرد.

- آيا مردم كوفه قبل از حكومت يزيد (در زمان معاويه) هم از امام دعوت كرده بودند؟

یک سوم مردم کوفه در زمانی که واقعه عاشورا اتفاق افتاد، شیعه بودند یا دست کم به اهل بیت (ع) تمایل داشتند و حکومت آنان را می خواستند. تشیع این افراد، غالبا از زمان امام علی (ع) و تربیت نسل بعد در دامان شیعیان قبلی بود. آنان از پس از شهادت امام علی (ع) و ماجرای صلح، کما بیش به دنبال قیام و مبارزه بودند. نمونه اش اقدامات حجر بن عدی بود. البته مبارزه آنان بیشتر منفی و عادی بود. وقتی امام حسن به شهادت رسید، نامه تسلیتی برای امام حسین نوشتند و علاقه خود را به ایشان ابراز کردند، اما امام حسین هم راه برادر را در مواجه به معاویه ادامه داد. این بود تا معاویه مرد و یزید به خلافت رسید و زمینه فراهم شد. بنابرین می توان گفت که کوفه، کانون شمار زیادی شیعه انقلابی بوده که آتش مخالفت با امویان را زیر خاکستر حفظ کرده بودند و با مرگ معاویه و آمدن یزید، آن را علنی کردند.

- تقسيم‌بندي حزبي (قبيله‌اي) مردم كوفه به چه شكل بود؟ چه گروه‌هايي قدرت بيشتري داشتند، آنها هم براي امام نامه نوشته بودند؟

دو نوع ترکیب جمعیتی برای کوفه وجود داشت: یکی قبایلی که افراد هر قبیله زیر نظر روسای قبایل بودند و هنوز هم بخش عمده ای از عراق به همین شکل است. دوم مذهبی یا به اصطلاح امروز طائفی که شامل جمع شیعیان، طرفداران مذهب مورد حمایت حکومت و احیانا خوارج بودند که گروه اول بسیار اندک بودند. البته مذهب مورد حمایت حکومت، لزوما یک دست نبود. برخی از همان جمع مخالفت دولت هم بودند، اما با شیعیان و خوارج متفاوت بودند. تصمیم گیری سیاسی در این دو ترکیب، در مرحله اول با نظام قبایلی و در مرحله بعد تقسیمات مذهبی و طائفی بود. اینها روی یکدیگر تاثیر می گذاشتند اما هر دو در جای خود موثر بودند. آنچه امویان از آن استفاده کردند، فشار آوردن روی روساء و شرفای قبایل بود که از طریق آنان مردم را کنترل کنند. طبعا نمی توانستند صد درصد کنترل کنند، اما به اندازه ای بود که روی تصمیمات عمومی سیاسی تاثیر بگذارند. در زمانی که دولت ضعیف بود، شیعیان بر اساس باورهای شیعی، مؤثر بودند و شماری از مردم هم به آنان پیوستند، اما با آمدن ابن زیاد، سیستم قبایلی وارد میدان شد و امتیازات خاص مالی که به آنان داده شد. طبعا با فشار حکومت، شیعیان محدود شدند. افرادی هم که از مردم به آنان پیوسته بودند جدا شدند.


- اگر كوفيان بر بيعت خود مي‌ماندند، چه مزيتي داشت؟ امكان به دست گرفتن حكومت بود؟ (با وجود مخالفاني چون يزيد، عبدالله بن زبير و...)


نباید تصور کرد کوفه فقط یک شهر کوچک با مثلا سی چهل هزار آدم بوده است، کوفه مرکز خلافت شرق بود و تمام ایران و بخش های مختلف آن به علاوه عراقین، یعنی کوفه و بصره و نواحی مختلف آن زیر سلطه کوفه بود. اگر کوفه یکپارچه می شد، گامی به جلو بود، اما تمام کار نبود. به دلیل آن که زمانی مختار بر همین شهر تسلط یافت، اما نتوانست تا آخر پیش برود. با این حال، فعالیت سیاسی به همین صورت است. همین که شما پایگاه مهمی را بدست بیاورید فعالیت خود را آغاز می کنید. باقی راه را باید با فشردگی ادامه داد، اما نمی توان همه چیز را قطعی دانست.


- اگر كوفه يك شهر نظامي بوده و مردم آن عموما نظامي بودند، چطور از ترس جان بيعت شكستند؟

کوفه یک شهر نظامی نبود، یک اردوگاهی بود که چهل پنجاه سال پیش از حادثه کربلا، برای نظامیان عرب ساخته شده بود که همراه خانواده به آنجا آمده، مقیم شده، و برای جنگ به نقاط مختلف شرق اعزام می شدند. بنابراین خانواده های آنان در آن شهر بودند و به تدریج این اردوگاه موقت تبدیل به یک شهر دایمی شد و در ردیف دیگر شهرها درآمد. البته شهری که روزگاری مردان آن نظامی بودند و حالا هم شمار قابل توجهی به حکم ادامه فتوحات، هنوز نظامی بودند. فرض کنیم نظامی باشند، مگر اینها ترس ندارند؟ مگر اینها نباید از ترس بیعت کنند؟ طبیعی است که آنها در جبهه های بیرونی فعال بودند، اما این مسأله به امور داخلی آنان بر می گشت، آن هم در شرایطی که خانواده های آنان نیز در شهر بودند. مقصود این است که آنها هم مثل مردم سایر شهرها بودند و در مقابل اجبار و زور با توجه به اختلافاتی که با یکدیگر داشتند، نقاط ضعف ایمانی و بسیاری از مسائل دیگر، نگران حمله شام و فشارهای امویان و به خصوص ابن زیاد بودند. اینها البته توجیه بیعت شکستن و دم تیغ دادن نواده پیامبر (ص) و کسی که خودشان او را دعوت کرده اند نمی شود.

روزنامه همشهری 5 آبان  1393 (با اندکی تفاوت)

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 382583

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 25
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • منصور A1 ۱۳:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    17 56
    سلام مطلب جالبی بود ولی هدفتان را از پاراگراف آخر نفهمیدم؟ توجیه بیعت شکنی کوفیان؟؟؟؟؟
    • بی نام A1 ۱۵:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      5 1
      بیت شکنی کوفیان هیچ توجیهی ندارد لکن مدل رفتار اهل کوفه ریشه در بافتهای اجتماعی شکل گرفته بین دوره 50 ساله تشکیل این شهر دارد. قبایل و قومیت های مختلف در کوفه وجود داشته و هرزچندگاهی میل به یک حکومت در میان ایشان شکل می گرفته. تنها دوره کوتاه ثبات در قرن اول هجری در کوفه دوره 20 ساله حکومت مستبد و دیکتاتوری حجاج است و بغیر آن همیشه بخاطر تفاوت های سخت اجتماعی و فرهنگی کوفه دچار مشکل هرج و مرج و عدم ثبات سیاسی و اجتماعی بوده است.در دوره سالهای 60 تا 72 هجری یعنی مرگ معاویه تا حکومت حجاج کوفه مکرر دچار چرخش می شود. یکبار با امام حسینع بعد با ابن زیاد بعد با زبیریان بعد با توابین بعد با مختار بعد با مصعب و سرانجام با مروانیان.
  • خلیج فارس A1 ۱۵:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    41 10
    منصور جان چرا در مورد حقیقت تاریخ و مستندات باید جبهه بگیریم ایا شما تو اون روز در کوفه شخص دیگری می بودین یا نه همین امروز چطور؟ بحث، تا عمل کردن مثل پشت رو یک سکه است
  • مصطفی IR ۱۵:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    4 4
    احسنت
  • بی نام A1 ۱۷:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    9 25
    میگم الان کوفه دیگه نیست؟
    • بی نام IR ۱۸:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      14 5
      نه نیست... اتوبان از وسطش رد شده... دوست عزیز در این حد از جغرافیا باید همه بدونن ها...
    • رضا A1 ۱۹:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      17 3
      در دل شهر نجف اشرف است
  • بی نام IR ۱۸:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    53 2
    مسئله مهم اینجاست که اکثر اطلاعات ما مردم عادی از تاریخ صدر اسلام به واسطه مطالبی است که در کتابهای درسی دوران مدرسه و بعضا کتباهای دینی مورد استفاده عامه بوده.مشکل اینجاست که این کتب همه مطالب را به صورت بیش از حد شسته و رفته به ما عرضه کرده اند به صورتی که ما اولا فکر میکنیم حقیقت قطعی همینهاست و دوم اینکه بازگویی مطالب به گونه ایست که مخاطب آن را با ذهن و عقاید و شرایط فعلی میسنجد،در حالی که این مطالب تنها گزیده ای از روایاتی است که از آن دوران به جا مانده نه تمام روایات و از آن مهمتر اینکه اجتماع در آن دوران شرایط و عقاید خاص خود را داشته که بی خبری و عدم درک آن باعث کج فهمی و بد فهمی از وقایع ان دوران میشود خصوصا که بیش از 1000سال از آن دوران گذشته و اطلاعات صد در صد دقیقی در دسترس نیست
    • بی نام A1 ۰۳:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
      13 0
      منطقی و بدور از حاشیه .
  • چکوفردوسی IR ۰۵:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
    6 14
    استاد گرامیتصور نمیکنید آنچه درفرهنگ عامیانه عربهامبنی بر: "داماد ایرانیها بودن" امام حسین ع وجود دارد،یکی ازعلل طرفداری ایرانیها از خاندان علی ع باشد؟.بیادمی اورم روزی وازفرط خستگی به قهوه خانه ای در حوالی نجف پناه اورده بودم. ضمن اشاره به دم ودستگاه چائی،به قهوه چی گفتم:هم کمرنگ وهم کم شکر،گفت:ایرانی،گفتم :ها.با علاقه مفرط از محل قبر شهربانو ،همسرامام حسین ع می پرسید.که البته من نمیدانستم.
    • بی نام A1 ۱۵:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
      11 5
      کاش به اسارت گرفتن شهبانودردوره خلیفه سوم وهدیه به امام حسین هم سخنی به میان می آمد..امان ازنگفتن صداقت..یاحسین
  • مهدی IR ۰۷:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
    37 8
    استاد بزرگوار در صدر اسلام اصلا بحث شیعه و سنی مطرح نبوده که شما فرمودید یک سوم کوفه شیعه بودند.خیلی از کسانی که به جنگ امام حسین ع آمدند از سپاهیان امام علی ع بودند مثل شمر که حتی در جنگ صفین علیه معاویه شمشیر می زد مسئله عدم آگاهی مردم به مقام اهل بیت ع بود که فقط اصحاب خاص مثل سلمان و ابوذر و مقداد و چند نفر معدود دیگر به آن واقف بودند و عامه مردم تابع خلیفه فارغ از حقانیت وی بودند.بحث تشیع و تسنن از زمان امام صادق ع پررنگ شد.ممنون از اینکه منتشر می کنید
    • بی نام A1 ۰۸:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
      11 7
      البته دیدگاه های کلامی شیعه ممکن است مثل مذاهب دیگر و حتی اهل سنت به تدریج در قرن دوم تبیین شده باشد اما اساس اختلاف که سر امامت بوده و شیعه و سنی همان موقع هم بوده. وقتی شما می گید ابوذر و مقداد خوب نسل های بعدی هم بودند. شمر که دلیل نمی شه. آدم های حزب باد همیشه هستند. مثل از کمیل و میثم و اینا بزنید که توی کوفه بودند. حتما یک سوم کوفه شیعه بوده
  • بی نام IR ۰۵:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۸
    10 7
    با سلام . آقا مهدی عزیز. ببخشید شما میشه بفرمائید شیعه یعنی چی ؟ معنی لغوی شیعه به معنای پیرو هستش و این اصطلاح به کسانی که پیرو و مرید امیرمومنان حضرت علی ع بودند گفته میشه نه به امثال شمر . لطفا هنگام اظهارنظر با اطلاعات نظر بدین .
  • حمید IR ۱۸:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
    2 3
    خوب بود
  • احمد IR ۲۱:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۲
    23 11
    یک سوال. فرمودند ایرانی ها تا زمان امام حسین اسلام نیاورده و جزیه میدادند. پس چرا این همه در کتاب ها تاریخ مدارس ما مینوشتن ایرانیان زمان ساسانیان با آغوش باز اسلام پذیرفتند و اسلام باعث شکوفا شدن علوم و از بین رفتن تبعیضات شد؟؟؟؟. تبعیض قبل حمله اعراب بین رعیت و شاهان بود بعد حمله بین اعراب و عجم.
  • بی نام A1 ۱۲:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۷
    21 2
    زنده باشی احمد جان به نکته جالبی اشاره کردین
  • محدثه A1 ۱۸:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۹
    4 5
    خیلی جالب بود فقط یک ایرادی که داشت امام حسین ع هزاروچهار صدسال پیش فوت کردند نه پنجاه سال پیش پس لطفا اشتباهی را که نوشته اید درست کنید.
  • محمد IR ۱۹:۴۷ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    5 2
    امام حسین در هیچ یک از مناطق اسلامی حاکم نبوده که بتواند از گوشه وکنار جهان بخصوص ایران ادم جمع کند ومانندامروز هم نبوده که از طریق صدا وسیما پیام بدهد ومردم را به یاری خود دعوت کند حتی خیلی هم از مردم کوفه از امدن امام مطلع نشدند ابن زیاد حاکم کوفه از امدن امام مطلع شد جهت جلوگیری از امدن امام به کوفه یک مشت عرب پا برهنه را گسیل کرد وراه را بر امام بستن واورا با یارانش شهید کردند وتعدای هم از همین عرب ها کشته شدند
  • بی نام DE ۱۰:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۳
    1 3
    سلام وقتی امام حسین ع به طرف کوفه حرکت کرد برای رسیدن به کربلا میبایست از کوفه بگذرد پس چرا مستقیم نرفت کوفه؟ رفت کربلا؟
    • بی نام IR ۰۶:۵۴ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۹
      3 1
      چون راهش را سد کردن حر ابن یزید ریاحی بدستور ابن زیاد سر دسته لشکری بود که راه را بر امام بستن که بعد توبه کرد و به امام حسین پیوست
  • 0 A1 ۱۹:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۸
    0 0
    لطفا جواب من را بدهید متشکرم
  • کنجکاو GB ۰۱:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۰
    3 7
    با درود : پرسش این است که اگر ایران در جنگ با سپاهیان مسلمان پیروز میشد ایران امروز در چه وضعیت و شرایطی بود و آیا امروز ابر قدرت جهان ایران بود یا آمریکا ؟ و آیا اصولا کشوری بنام آمریکا وجود داشت که بتواند خود را ابر قدرت بشناسد ؟
  • ايراني IR ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۱
    0 8
    در تاريخ هست كه امام حسين نماينده اي به ريايرانفرستاد واين نماينده با پسر رستم فرخزاد ديدار كرده به همراه او كه نامش گيو بوده است به بين النهرين مي آيد وسپس با سليمان بن صردخزاعي تشكيل يك گروه را ميدهند و... ودر نهايت يك گروه 2030 نفره ايراني به واقعه عاشورا ميرسند كه يكي از آنها نامش پرويجپرويز بوده است
  • بی نام IR ۲۱:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۱
    5 1
    چهقدر بده که ما فکر میکنیم امام حسین عیاذ بالله نژاد پرست بودند