حسین طلا که در دولت احمدینژاد به عنوان حامی دولت در مجلس شناخته میشد، تجربه مجلس از رفتارهای دولت قبل را در نوع برخورد با دولت فعلی تاثیر گذار دانسته و اعتقاد دارد این مجلس به دلیل کسب تجربه از دولت گذشته، با دولت روحانی مماشات بیشتری کرده است.
این نماینده اصولگرای مجلس با جدیتر خواندن رقابت انتخاباتی اصولگرایان و اصلاح طلبان، گفت که اصولگرایان با چهار لیست و اصلاح طلبان با دو لیست وارد عرصه انتخابات میشوند.
بخش هایی از سخنان حسین طلا:
-برخوردهای مجلس با دولت روحانی کمتر از دولت قبل بوده است. مثلا می توان نوع برخورد مجلس در موضوع استیضاح آقای شیخ الاسلام و سوال از رئیس جمهور را با موضوع برداشت 4.1 میلیارد دلاری مقایسه کرد که در نهایت این موضوع با تعامل مجلس و دولت رفع شد.از طرف دیگر میزان رضایتمندی سال اول دولت احمدی نژاد با سال اول دولت روحانی متفاوت است.
-در مورد میزان رضایتمندی مردم از مجلس آمار دقیقی ندارم ولی این نکته را نباید فراموش کرد عملکرد مجلس به عملکرد 290 نماینده برمی گردد. ولی در مورد دولت، شخص رئیس جمهور دیده می شود. حال اینکه ابزار رسانه در اختیار دولت هست و برخی خبرگزاریها اجازه انتشار یک خبر انتقادی از دولت را ندارند. همه دیدیدم که آقای فیروزآبادی چطور با آنها برخورد می کند.
-استیضاح وزیر علوم پس از طی شدن پروسه طولانی در صحن علنی مطرح شد. کمیسیون آموزش بالغ بر 9 بار جلسهای در این رابطه برگزار کرد. حتی در زمان مطرح شدن استیضاح در صحن آقای دکتر لاریجانی از استیضاح کنندگان خواست که یک ماه دیگر به وزیر مهلت دهند. آقای حداد عادل نیز همین درخواست را مطرح کرد. به همین دلیل سه ماه دوباره مهلت داده شد و به دلیل حاصل نشدن هیچ تغییری، استیضاح در صحن علنی مطرح شد.
-شاید این سوال پیش بیاید که پشت پرده استیضاح فرجی دانا چه بود؟ عملکرد وزیر وقت باعث شد که این استیضاح انجام شود. به عنوان یک نمونه میتوان میزان اخذ رأی روسای پیشنهادی وزیر بهداشت و وزیر وقت علوم در شورای عالی انقلاب فرهنگی را بررسی کرد. روسای دانشگاههایی که آقای هاشمی در شورا معرفی کرد با رای بالا پذیرفته میشدند اما روسایی که آقای فرجی دانا به این شورا معرفی میکرد، رأی نمیآورد و یا با رأی پایین پذیرفته میشد. پس میتوان گفت مشکل مجلس نبود بلکه مشکل از عملکرد وزیر وقت بود.
-بعد از استیضاح آقای فرجی دانا به نظر رسید که دولت با معرفی وزرای پیشنهادی به نوعی رویه لجبازی با مجلس را در پیش گرفت به طوری که آخرین وزیر پیشنهادی تنها 70 رأی را کسب کرد. بعد از آن آقای فرهادی معرفی شد و توانست رأی بالایی را کسب کند و حتی منتقدان آقای فرجی دانا از آقای فرهادی که وزیر دولت هاشمی و رئیس جمعیت هلال احمر در دولت روحانی بود، حمایت کردند. این نشان داد که مجلس سیاسی عمل نمیکند.
-اگر مجلس با دولت مشکل داشته باشد چرا تاکنون حتی یک تذکر به وزیر بهداشت نداده است، مگر ما در حوزه درمان مشکل نداریم؟ درست است که مشکلات زیاد است اما وقتی نمایندگان میبینند که روند اصلاحی در حال انجام است و وزیر تمام توانش را گذاشته، مماشات میکند.
-اگر این مجلس میخواست سیاسی عمل کند رویکرد متفاوتی داشت. باز هم به موضوع وزیر بهداشت باز میگردم. نقطه قوت دولت روحانی، بهداشت و درمان است. دولت پیشنهاد داد که مجلس یک درصد بر ارزش افزوده اضافه کرده و آن را به 8 درصد برساند تا منابع حاصله را به بخش بهداشت و درمان اختصاص بدهد، مجلس نیز برای همکاری با دولت موافقت کرد.
-آیا به نظر شما نباید نمایندگان بعد از سقوط هواپیمای آنتونف سوال میکردند و یا اینکه با دیدن کشتههای بسیار به دلیل نبود ایمنی در حوادث معادن و کارگاه های ساختمانی سکوت می کردند؟ اگر من سوال نکنم چه کسی باید سوال بپرسد؟ سال گذشته در کارگاههای ساختمانی یک هزار نفر آسیب نخاعی دیدند و بنده از وزیر کار در این رابطه سوال کردم. سوالی که از زمان آقای شیخ الاسلام مطرح کردم و اصلاً ربطی به دولت ندارد.
-چطور قبل از انتخاب شدن میگویند 80 درصد از مشکلات مدیریتی و 20 درصد تحریم است، اما بعد از انتخاب شدن دیگر حرفی از سوءمدیریت نیست و همه مشکلات به گردن تحریم میافتد. آیا دولت بعد از روی کار آمدن در جایی گفته است که سوءمدیریت وجود دارد؟
-وقتی دولتی قبل از ورودش به عرصه کار مشکل را سوءمدیریت میداند بدان معناست که میتواند سوءمدیریت را حل کند. پس میتوان گفت که در این رابطه تنها مشکل نقدینگی نیست. با بررسی اجمالی وضعیت برخی کارخانهها میتوان به این موضوع پی برد که مشکل آنها بیشتر سیستم بروکراسی، اداری و مدیریتی است.
-چرا مشکل را به گردن تحریم میاندازند؟ اگر تحریم وجود دارد ما باید بمیریم یا اینکه کارخانههایمان باید تعطیل شود و هیچ کاری انجام ندهیم؟
-جنس اعتراض سیاسی، جنس اعتراض در حوزه ارشاد و وزارت علوم است و میتوان سایر موارد را در حوزههای غیرسیاسی تقسیم کرد. بهتر است بررسی شود در موضوع کارت زرد به وزرای اقتصادی، چه کسانی پیشرو بودند؟ در این رابطه طیفهای مختلف نمایندگان حضور داشتند. اما در موضوع وزارت علوم حرف ما این بود که آقای وزیر وزارتخانه را به سمت دیگری میبرد. اگر واقعاً جبهه پایداری در مجلس تأثیرگذار بود باید همه مجلس را در اختیار داشت و رئیس را انتخاب میکرد اما چنین اتفاقی رخ نداده است.
-بنده در جلسات جبهه پایداری حضور پیدا نمیکنم. آخرین حضورم به زمان انتخابات برمیگردد. در آن زمان به دلیل حضور در لیست کاندیداهای مورد حمایت جبهه پایداری در جلسه با آقای مصباح حضور پیدا کردم. البته ارادتم به آقای مصباح کم نیست و دیدگاههایم در حوزه مبانی نزدیک به دوستان است. فکر میکنم حرفهای دوستان پایداری منطقی است اما در فضای رسانهای برخی میخواهند، چهره دیگری از آن نشان دهند. بنده در برخی موارد با جبهه پایداری اختلاف سلیقه دارم ولی مگر همه گروهها خوب هستند؟ هر گروهی ممکن است نقاط قوت و ضعفی داشته باشد.
-اگر جبهه پایداری نام بنده را در لیستشان بگذارند استقبال میکنم. وقتی کاندیدا میشوی یعنی به دنبال رأی از مردم با هر دیدگاه و سلیقهای هستی و هیچ محدودیتی هم برای جلب رأی وجود ندارد.
-هنوز پایداریها به من پیشنهادی ندادهاند. با این وجود بعد از پیشنهاد نیز باید در زمان خودش بررسیهای لازم را انجام داد. در مورد لیست حامیان احمدینژاد نیز باید صبر کرد چون ممکن است تا آن زمان خیلی چیزها تغییر کند. تمام این حرفها بعد از تأیید شورای نگهبان رسمیت پیدا میکند چون تا آن زمان لیستی بسته نمیشود و تنها جلسات پشت پرده وجود دارد.
-اصلاح طلبان و اصولگرایان چند لیست میدهند. اما تحلیل واقعبینانه منوط به مشخص شدن نام افراد به خصوص رفتار انتخاباتی و شعارشان است. با این وجود فکر میکنم اصولگرایان با 4 لیست وارد عرصه انتخابات شوند؛ طیف پایداری، اصولگرایان - به قول برخی افراد معقول -، طیف معتدل اصولگرایان نزدیک به آقای روحانی و طیف زاکانی و فدایی.
-آقای احمدی نژاد در انتخابات حضور پیدا نمیکنند ولی قطعاً حامیانش حضور دارند. آقای احمدینژاد در کار تیمی موفق نیست چون در غیر این صورت میتوانست به تعبیری شورای شهر را با حضور حامیانش در دست گیرد.احمدی نژاد به تنهایی موفق است به نظرم لیست اش موفقیتی نخواهد داشت.
-با توجه به روی کار آمدن دولت روحانی طبیعی است که این رقابت جدیتر شود. از نظر من اصلاحطلبان دو لیست، یکی لیست مشترک حامیان دولت و دیگری لیست جداگانهای خواهند داشت. شاید بخشی از بدنه اصلاحطلبی که در حال حاضر از سهمش در دولت راضی نیست احساس میکنند باید با ابزار مجلس از دولت سهم بگیرد.
-معتقدم که اصولگرایان در انتخابات رهبر ندارند. حتی در زمان حیات آقای مهدوی کنی سه کاندیدای ریاست جمهوری یعنی قالیباف، جلیلی و ولایتی قول همکاری با یکدیگر دادند اما در نهایت اتفاقات دیگری افتاد یا در انتخابات مجلس نهم اصولگرایان چند لیست دادند. در این شرایط اصلاحطلبان پیروز شدند که دلیل آن پراکندگی اصولگرایان بود. نحوه پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات شوراها نشان دهنده این ادعاست که آنها علیرغم اینکه بالای لیستشان عکس هاشمی، روحانی و خاتمی را داشتند اما تنها عده کمی از این افراد وارد شورای شهر شدند.
-وقتی وزیری سرمایه میلیاردی دارد، این سوال پیش میآید که آیا وضعیت اقتصاد ما به گونهای است که هر کسی میتواند میلیاردها تومان درآمد کسب کند؟ سوال ما این است که این پولها از کجا آمده است. ما میخواهیم که صادقانه و شفاف در مورد درآمدهایشان توضیح دهند. البته در مورد ثروت دکتر هاشمی صحبتی نداریم.
23231
نظر شما