یک کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتگو با خبرآنلاین سناریوهای پیش روی یمن را مورد بررسی قرار می دهد.

سعید جعفری-این یکی قدری آرام می شود و آن یکی شعله های خشونت و ناآرامی در آن شدت می یابد. این قصه تکراری سالهای اخیر خاورمیانه است که هر روز خبری تازه از کودتا، انقلاب، استعفا و حوادثی از این دست در آن فراوان دیده و شنیده می شود. حالا اوضاع در یمن دوباره بحرانی تر از قبل شده و رئيس جمهور مستعفی دوباره ادعای قدرت می کند و این موضوع کار را برای حوثی ها سخت می کند. دکتر نبی الله ابراهیمی معتقد است گزینه تجزیه یمن احتمالا محتمل ترین سناریو برای آینده این کشور خواهد بود و باید منتظر ماند جنگ داخلی عاقبت این کشور است یا باز هم خاورمیانه شاهد دو کشور یمن جنوبی و شمالی در خود خواهد بود. در ادامه مشروح گفتگوی خبرآنلاین با کارشناس مسائل خاورمیانه و استاد دانشگاه را می خوانید.

شرایط کلی در یمن را چگونه ارزیابی می کنید؟ همچنان ناآرامی ها در این کشور وجود دارد و ظاهرا قرار هم نیست آرامشی بر آن حاکم شود.

در مورد تحولات یمن سه سناریو قوی وجود دارد و تحلیلگران مختلف از یکی از این سناریوها طرفداری می کنند. سناریو نخست تجزیه یمن و تقسیم یمن به دو بخش شمالی و جنوبی است که عمدتا نظرات حول تمرکز روی یمن جنوبی و پایتختی عدن می چرخد. سناریو دوم هم استمرار و البته  شدت گرفتن جنگ داخلی است که این سناریو هم از درصد احتمال وقوع بالایی برخوردار است و در نهایت گزینه سوم نتیجه بخش بودن راه حل های سیاسی است که این آخری به دلیل ورود و دخالت کنشگران بین المللی قدری با مشکل مواجه شده و بعید است که چنین سناریویی برای یمن رقم بخورد. کشوری که روزهای سختی را پشت سر می گذارد.

بر این اساس شما گزینه تجزیه یمن به دو بخش شمالی و جنوبی را محتمل ترین سناریو می دانید؟

همینطور است. اساسا تلاش برای تقسیم یمن به دو بخش شمالی و جنوبی قبل و پیش از تحولات و خیزش های نوین عربی موسوم به بهار عربی در سال ۲۰۱۱ آغاز شد و بخش هایی از جنوب این کشور به دنبال اجرایی کردن این ایده بودند. چرا که هم از حیث فرهنگی و هم از نظر اجتماعی تفاوت های عدیده ای میان بخش شمالی و جنوبی یمن دیده می شود. چرا که مردم بخش جنوبی تحصیلکرده تر، فرهیخته تر و به طور کلی مدنی تر هستند اما بخش شمالی همچنان ساختار ایلی و قبیله ای بر منطقه حکمفرماست و مسائل مدنی کمتر محلی از اعراب دارد. نکته دیگر در مورد بخش جنوبی اینکه روشنفکران چپ در این قسمت جایگاه قابل توجهی دارند و از حیث کنش های اجتماعی می توانند در معادلات آتی تاثیرگذار باشند. بر این اساس و با وجود این اختلافات و تضادهای عمیق تا همین حالا هم اتحاد میان دو یمن به صورت مصنوعی برقرار بوده بیشتر به دلایل ژئوپولوتیکی و نقش قدرت های منطقه ای و بین المللی سبب شده صنعا پایتخت یمن متحد باقی بماند. ضمن اینکه بخش های جنوبی یمن از سال ۲۰۰۰ به بعد و از زمانی که سلفی های تکفیری بر این کشور حکمفرمایی می کردند خواهان جدایی از یمن متحد بوده و مخالفت های آنها تنها به حوثی ها محدود نیست. ضمن اینکه این جریان امروز تا اندازه ای قوی و غنی است که حتی پرچم مستقل دارد و به دلیل عدم برخورد عادلانه با آنها تا اندازه زیادی به چیزی جز استقلال راضی نمی شوند.

ما در اخبار داشتیم که علی عبدالله صالح با خودرویی نظامی منزل خود در صنعا را ترک گفته و برخی از ناظران تحلیل کرده اند که او به سمت عدن ترک گفته است. با این تفاسیر و با توجه به اشاره شما در خصوص مخالفت های مردم جنوب یمن با تفکرات سلفی و تکفیری موضوع رفتن علی عبدالله صالح به عدن را چگونه باید تحلیل کرد؟

واقعیت این است که اگر خبر سفر عبدالله صالح به عدن صحت داشته باشد و با توجه به اقداماتی که کشورهای بین المللی در اقداماتی هماهنگ سفارت خانه های خود را از صنعا به عدن منتقل کرده اند می توان نتیجه گرفت که نوعی تلاش هماهنگ بین المللی برای تجمیع قدرت در عدن دیده می شود. اتفاقی که در صورت وقوع کار را برای حوثی ها سخت می کند. البته نباید این نکته را هم از نظر دور نگاه داشت که حوثی ها طی این مدت نتوانستند بحران را مدیریت کنند و نوعی انسجام سیاسی و اجتماعی در کشور به وجود نیامد و حتی نظر مساعد قبایل هم در این پروسه جلب نشد. اگر آنطور که اخبار و گمانه ها اشاره می کنند این تمرکز به سمت عدن جدی باشد باید اشاره کرد که جنوبی ها که نه مانند حوثی ها ایدئولوژیک هستند و نه مانند تکفیری ها رادیکال و بیشتر سکولار هستند شرایط دشواری را در پیش خواهند داشت و این جریانات از حیث هویتی آنها را تهدید خواهند کرد. ضمن اینکه سلفی های تکفیری در این پروسه به دنبال جلب حمایت های بین المللی برای تشکیل حکومت در جنوب هستند که شاید با تحولات تازه در این عرصه این امر هم چندان دور از ذهن نباشد.

وضعیت حوثی ها در جنوب یمن به چه صورت است؟ آیا آنها محبوبیت و مقبولیت قابل توجهی در این مناطق دارند؟

به آن صورت محبوبیتی دیده نمی شود. چون علاوه بر تفاوت های فرهنگی و اجتماعی که ذکر کردم اولا جنوبی ها خیلی پیش از اینها به دنبال استقلال بودند و ثانیا حوثی ها طی این مدت نتوانستند عملکرد قانع کننده ای از خود بروز دهند که جنوبی ها را به ماندن در ساختار یمن متحد راضی سازد.

در شمال وضعیت چگونه خواهد بود؟ آیا حوثی ها می توانند حکومت خود را در این منطقه استمرار بخشند؟

اگر بحث جنگ داخلی پیش نیاید و طرح های سیاسی روی میز باشد بهترین راه حل برای یمن همان فدراالیسم است و شمال تحت اقلیم ها و فدرال هایی تحت حاکمیت حوثی ها تبدیل می شود.

هادی منصور ابتدا استعفا کرده بود و گمانه ها حاکی از این بود اگر او بر سر استعفایش بماند کار برای حوثی ها ساده خواهد بود اما او در نطق های تازه اش دوباره سودای قدرت در سر دارد. اظهارات و اقدامات او را چگونه تحلیل می کنید؟

واقع امر این است که  منصور به دنبال تشکیل دولت موازی بود که البته با اقداماتی که حوثی ها در پارلمان انجام دادند و اوضاع یمن تا اندازه ای فعلا این موضوع کنار رفته است. ضمن اینکه به خاطر داشته باشید منصور هادی سالها معاون علی عبدالله صالح بوده و در یمن او را به عنوان سایه صالح می شناسند. با این تفاسیر بعید نیست که او هم به عدن برود و در تشکیل حکومت در آنجا نقش داشته باشد.

 30849

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 401585

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =