به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مهدی اسدزاده نویسنده جوان این کتاب، پیش از این مجموعه داستان " آیا بچه‌های خزانه رستگار می‌شوند؟" را توسط نشر پیدایش راهی بازار کرده بود.
ماجرای کتاب قوچ پیرامون پسری جوان شکل می‌گیرد که در تلاش برای فراهم کردن پول مورد نیاز خود در فرصتی کوتاه، شهر تهران را زیر پا می‌گذارد و درگیر ماجراهای گوناگونی می‌شود. یکی از وجوه تمایز این اثر، تمرکز آن بر شخصیتی است که تمامی ویژگی‌های غالب متولدین دهه شصت را دارد. نسلی که در سال‌های اخیر همیشه موضوع بحث جامعه‌شناسان و مورد علاقه‌ی هنرمندان بوده است.
فاصله‌های فراوان نسلی و بیگانگی از برخی عرف‌های مورد قبول پدران و مادران، درگیری با کمبودها و مشکلات اقتصادی ـ اجتماعی، ایده‌آل‌گرایی و عمل‌گرایی همزمان و رابطه‌ی متقابل عاطفی با شهر به عنوان یک کلان ساختار اجتماعی از خصیصه‌هایی است که برخی صاحب‌نظران برای دهه‌شصتی‌ها برمی‌شمرند و در بستر حوادث دراماتیک این کتاب به شکل برجسته‌ای تصویر شده است.
نویسنده در پرداخت شخصیتی از نسل خود، علاوه بر ویژگی‌های مشترک ذهنی و رفتاری به زبان و لحن خاص جوانان دهه شصت نیز توجه ویژه‌ای داشته است. به همین دلیل در هر خط داستان واژگان، تعابیر و اصطلاحات خاص این گروه سنی به چشم می‌خورد که به خلق نوعی زبانی تازه و جذاب منجر شده است. زبانی که علاوه بر تعلقش به نسل مزبور رنگ و بوی جنوب شهری نیز دارد. به این ترتیب در پس‌‌زمینه‌ی روایی اثر، می‌توان دو صدای کمترشنیده‌شده را تشخیص داد. یکی مربوط به زبان غیررسمی مرسوم میان جوانان و دیگری صدای نادیده‌گرفته شده‌ی محلات جنوبی و حاشیه‌ای تهران.
در بخشی از این کتاب آمده است :
" ملت قبراق‌طور با کوله‌پشتی و باتوم و این‌داستان‌ها می‌اومدن از کنارم رد می‌شدن و یه مه کودتا از دم قهوه‌خونه‌ی اون بالا داشت می‌اومد پایین و من عینهو گونی سیب‌زمینی ولو شده بودم اون کنار گل و گردنم رو ماساژ می‌دادم. الان که فکر می‌کنم یه جورهایی تنها چیز نکبت اون‌جا من بودم. عین یه جوش قلوه‌ای بودم که عدل رو دماغ مرلین مونرو دراومده باشه."
57224
نظر شما