ساناز نفیسی - پیروزی حزب راستگرای لیکود در انتخابات سراسری اسرائیل برای بنیامین نتانیاهو دردسرساز شده است. بیش از یک ماه از برگزاری انتخابات میگذرد اما نخستوزیر اسرائیل هنوز نتوانسته دولت ائتلافیاش را تشکیل دهد. نتانیاهو پس از پیروزی برای ایجاد کابینه ملی ۲۸ روز مهلت داشت، اما درگیریها میان احزاب راستگرا و همچنین ناتوانی حزب لیکود در تعامل با سایر احزاب، نخست وزیر اسرائیل را در تنگنای سختی قرار داده تا جایی که اخیرا از روووین ریولین، رئیس جمهوری رژیم اسرائیل خواسته تا مهلت مقرر را تمدید کرده و برای تشکیل کابینه ائتلافی دو هفته دیگر به او فرصت دهد. بر پایه قوانین انتخاباتی اسرائیل، بنیامین نتانیاهو اگر تا پایان مهلت تمدید شده موفق به تشکیل یک دولت ائتلافی نشود رئیس جمهوری فرد دیگری را موظف به تشکیل دولت خواهد کرد
چرا انتخابات ۲۰۱۵ اسرائیل متمایز بود؟
انتخابات سراسری رژیم اسرائیل در ۱۷ مارس ۲۰۱۵ به دلیل اختلافات درونی دولت قبلی، پیش از موعد مقرر برگزار شد. در این دور از انتخابات حزب لیکود، با کسب ۲۴ درصد آرا، ۳۰ کرسی را از آن خود کرد و اتحاد صهیونیستی رقیب سرسخت لیکود نیز با کسب ۱۹ درصد آرا و کسب ۲۷ کرسی در رتبه دوم قرار گرفت. پس از دو حزب یاد شده، "فهرست متحد اعراب" با کسب ۱۳ کرسی، حزب میانه رو "یش عتید" با کسب ۱۱ رای در ردههای سوم و چهارم قرار گرفتند. حزب لیکود در حالی پیروز انتخابات ۲۰۱۵ اسرائیل شناخته شد که نتایج بسیاری از نظرسنجیها، از جمله شبکه خبری رویترز، حزب اتحاد صهیونیستی را پیروز این دور از رقابتها قلمداد کرده بود.
رافائل کوهن، کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی در نشریه نشنال اینترست به دو موضوعی اشاره میکند که انتخابات سال ۲۰۱۵ اسرائیل را از دیگر رقابتهای انتخاباتی این رژیم متمایز کرده است. اول، غیرقابل پیشبینی بودن نتیجه انتخابات تا آخرین لحظات بود، چرا که طی شانزده سال گذشته معمولا حتی پیش از برگزاری انتخابات هم، حزب پیروز مشخص بود. اما این بار نتیجه انتخابات اینقدر نامعلوم بود که حتی در آخرین لحظات هم نمیشد حدس زد کدام حزب پیروز این رقابت خواهد بود.
دومین عامل حضور گسترده رای دهندگان بود. میزان مشارکت در این انتخابات حدود ۷۲ درصد بود که بالاترین نرخ مشارکت از سال ۱۹۹۹ به بعد محسوب می شود. به عبارتی حدود ۷۲ درصد از نزدیک به شش میلیون نفری که واجد شرایط بودند در این دوره پای صندوقهای رای حاضر شدند.
چرا لیکود پیروز شد؟
کوهن در نشنال اینترست می نویسد: دلیل پیروزی حزب لیکود ناشی از ترس شهروندان اسرائیلی است. به عقیده او نتانیاهو ترس بسیاری از اسرائیلیها را نسبت به فعالیتهای ایران، فلسطین و حماس برانگیخته است، بنابراین آنها ترجیح میدهند به جای اسحاق هرتزوگ، به نخست وزیری رای دهند که به دلیل پیشینه سیاسیاش خطرات و تهدیدات را به درستی شناخته و میتواند از اسرائیلیها در برابر تهدیدات احتمالی دفاع کند. مهدی ذاکریان، کارشناس مسائل خاورمیانه نیز با کوهن هم عقیده است، او در گفتگو با خبرآنلاین میگوید: «حزب لیکود پیروزی خود را در وهله اول مدیون داشتن شخصیت تندرویی چون نتانیاهو است، شخصیتی که سایر احزاب اسرائیلی از حضورش برخوردار نیستند، نتانیاهو کسی است که با علم به خواست مردم اسرائیل که همانا امنیت است، با ارائه برنامههایی در همین راستا توانست آرای بیشتری را به خود اختصاص دهد. به عبارتی دیگر اسرائیلیها امنیت خود را در گروی نخست وزیری نتانیاهو میدانند.»
چالشهای پیش روی بیبی
این روزها تشکیل دولت وحدت ملی به یکی از بزرگترین چالشهای نتانیاهو، تبدیل شده است. تنها کمتر از دو هفته به پایان موعد تمدید شده توسط رئیس جمهوری اسرائیل باقی مانده، اما هنوز نتانیاهو نتوانسته در تامین برخی ازخواستههای شرکای بالقوه خود به موفقیت دست یابد. نتانیاهو ایدهها و اهدافی در پیش دارد و برای دست یافتن به آن باید کابینهای منسجم و با ثباتی را تشکیل دهد، امری که تحقق آن در شرایط کنونی دشوار است. آیا نخست وزیر اسرائیل در چنین شرایطی میتواند بر چالشهای پیش رو فائق آید؟ مهدی ذاکریان کارشناس خاورمیانه در گفتگو با خبر آنلاین میگوید: «نتانیاهو در نهایت خواستههای احزاب راستگرا را محقق کرده و احتمال شکستش در این زمینه بسیار کم است. او به خوبی میداند که تصمیمش به لحاظ استراتژیک از اهمیت زیادی برخوردار است و به همین دلیل در تلاش است تا شروع خوبی داشته باشد.» نخست وزیر اسرئیل دو راه حل پیش رو دارد، یا اینکه باید با احزاب دست راستی ائتلاف کند یا این که با رقیب انتخاباتی اش، اتحاد صهیونیستها کابینه ملی را تشکیل دهد. احتمالی که به عقیده ذاکریان امکان تحققش صفر است. این کارشناس مسائل خاورمیانه در این رابطه میگوید: «درست است که احزاب راستگرا تاکنون در مورد پستهای آتی دولت اختلاف نظر دارند و همچنین منتقد برخی از سیاستهای پیشین نتانیاهو هستند اما در نهایت خواهند توانست با یکدیگر به توافق برسند و کابینه ملی را تشکیل دهند. با این حال به عقیده دیوید رودمن، کارشناس امور خاورمیانه، علیرغم اظهارات رهبر حزب اتحاد صهیونیستی، احتمال توافق میان دو حزب لیکود و حزب چپ اسرائیلی دور از ذهن نیست. رودمن در نشریه هافینگتون پست مینویسد: «اگر نتانیاهو دولتش را به احزاب دست راستی محدود کند، رژیم اسرائیل برای اولین بار طعم تلخ انزوا را تجربه خواهد کرد. امری که ذاکریان هم آنرا دور از ذهن نمیداند، زیرا تاکنون اسرائیل از نفوذ اندکی برخوردار بوده و همیشه در تلاش است از همین نفوذ اندک خود برای پیشبرد اهدافش استفاده کند. با این حال در صورت موفقیت نتانیاهو برای کسب رضایت اعضای احزاب راست گرا، بیثباتی کابینه میتواند برای نخست وزیر اسرائیل دردسرساز شود. بیشترین مشکل نتانیاهو با حزب راستگرای خانه یهودی و حزب اسرائیل بیتنا است. نفتالی بنت و آویگدور لیبرمن رهبران هر دو این احزاب خواهان دستیابی به پست وزارت امور خارجه بودند، لیبرمن به هیچ وجه از خواسته خود کوتاه نیامد و به همن دلیل بنت به پذیرش پست وزارت امور مذهبی راضی شد، حزب بیتنا همچنین با اعمال برخی اصلاحات در قوانین مذهبی مخالفت کرده است؛ مسئلهای که احزابی چون تورات متحده، به دنبال تغییر آنها هستند. توماس نرمانی، کارشناس روابط بینالملل طی یادداشتی در یورونیوز ضمن اشاره به این مسئله هشدار میدهد که نتانیاهو شاید موقتا بتواند خواستههای احزاب راستگرای پیرامون خود را محقق کند اما اختلافات مطرح شده ریشه دار است و در آینده خواهند توانست ثبات کابینه اسرائیل را متزلزل کند.
رابطه اسرائیل و آمریکا پس از انتخابات
پس از پیروزی بنیامین نتانیاهو در انتخابات سراسری اسرائیل، چند تن از کارشناسان وزرات خارجه آمریکا چون ریچارد هاس بلافاصله اعلام کردند که روابط میان آمریکا و اسرائیل بدون هرگونه خدشهای باقی خواهد ماند. اما حقیقتی که نمیتوان آن را انکار کرد این است که روابط آمریکا و اسرائیل هیچگاه به تیرگی امروز نبوده است. بسیاری از تحلیلگران از رئیس جمهوری آمریکا و نتانیاهو خواستهاند تا برای رفع کدورتها گامهایی اساسی بردارند، اما به عقیده چارلز بینگر، محقق موسسه مطالعاتی بروکینگز، مشکل اصلی، اوباما و نتانیاهو نیستند، مسئله این است که که منافع مشترک آمریکا و اسرائیل طی این سال ها از یکدیگر جدا شده است و اکنون این واگرایی به نقطه اوج خود رسیده است. مهدی ذاکریان، کارشناس خاورمیانه نیز بر همین عقیده است، به گفته او برخلاف تصور معمول، روابط آمریکا و اسرائیل هیچگاه عمیق نبوده است و تاکنون رژیم اسرائیل با استفاده از نفوذ اندکش در میان برخی از سیاستمداران آمریکایی توانسته برخی اهدافش را به پیش ببرد. بینگر طی یادداشتی در موسسه بروکینگز مینویسد: مخالفت آمریکاییها با ادامه شهرکسازیهای رژیم اسرائیل نشانهای از اختلاف میان دو طرف بوده است و حالا با تداوم مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا و امکان دستیابی طرفین به توافق هستهای، میزان تنشهای میان تل آویو و واشنگتن به اوج خود رسیده است. به نوشته بینگر، اسرائیل سنگ بنای سیاست خارجیاش را بر رادیکالیسم بنیان نهاده است و به همین دلیل انتخابات و تغییر ساختار کابینه نیز نمیتواند در سیاست این رژیم تغییری عمده ایجاد کند.
49261
نظر شما