قصه زنی که دلش شوهر نمی‌خواست / گفت‌وگو با مریم کاظمی کارگردان نمایش «رام کردن زن سرکش»

مریم کاظمی این روزها در تماشاخانه ایرانشهر، نمایش «رام کردن زن سرکش» نوشته شکسپیر را به روی صحنه برده است.

حمید بهشتی: «رام کردن زن سرکش» نام نمایشنامه‌ای است که ویلیام شکسپیر متناسب با تم داستان خود برای این نمایشنامه کمدی انتخاب کرده است. این نمایشنامه داستان بازرگان ثروتمندی اهل پادوا است که دو دختر دارد؛ دختر بزرگتر شرور وسرکش به طوری که حتی یک نفر حاضر به ازدواج با او نیست و دختر کوچکتر، مهربان و لطیف که خواستگاران زیادی دارد و شرط پدر برای این خواستگاران، عروسی دختر بزرگتراست. این شرط پدر باعث می شود خواستگاران با هم شریک شوند و یک شوهر برای دختر سرکش او دست و پا کنند که به دنبال آن ماجراهای جالبی در قالب کمدی اشتباهات اتفاق می افتد.

این نمایشنامه چندیست که تونسط مریم کاظمی در سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفته، چگونگی انتخاب این نمایشنلمه و شیوه‌اجرایی متفاوت آن بر روی صحنه بهانه‌ای شد تا با این کارگردان باتجربه به گفت‌گو بنشینیم.

  در سال‌های اخیر و به خصوص در دهه گذشته که روند ترجمه نمایشنامه‌های غربی در ایران گسترش یافت، کارگردانان کمتر به سراغ اجرای متون کلاسیک می‌روند و گاها به اقتباس از این متون اکتفا می‌کنند. دلیل شما برای انتخاب نمایشنامه «رام کردن زن سرکش» برای اجرا چه بود و چه جنبه‌هایی از این متن شما را بر آن داشت تا آن را به روی صحنه ببرید؟

نمایشنامه های کمدی بسیار متکی به محل و زاد وبوم اجرا هستند. برای درک شوخی‌ها و نکته‌های خنده دار باید درک متقابلی ابتدا بین نمایشنامه و خواننده اثر و سپس بین گروه اجرایی و تماشاچی، وجود داشته باشد. از بین کمدی های شکسپیر داستان «رام کردن زن سرکش» عمومی تر وقابل ارائه در فرهنگ‌های مختلف به نظرم آمد. تم نمایشنامه یعنی مسئله ازدواج و دوام آن و اینکه رفتارهای فردی و اجتماعی چقدر می تواند در تصمیم گیری‌های ما تاثیر داشته باشد . مشکل خانواده ها در انتخاب همسر برای فرزندان و آداب و رسومی که هرکدام می تواند تعیین کننده سرنوشت افراد آن جامعه باشد.

علی رغم روان‌سازی دیالوگ‌ها، این متن (به اصطلاح) ایرانیزه نشده؛ گویا سعی داشته‌اید اصالت متن را با استفاده از نام اصلی شخصیت‌ها و مکان وقوع این داستان و سایر جزئیات (آن گونه که در متن اصلی آمده)، حفظ کنید، که طراحی لباس شخصیت‌ها این موضوع را تأیید می‌کند. در عین حال شاهد استفاده از موسیقی ایرانی در این نمایش نیز هستیم که شکلی نو و کمتر دیده شده از اجرای متون کلاسیک را ارائه می‌دهد. چگونه به این ایده رسیدید و چه بازخوردی از مخاطبان نسبت به این موضوع داشته‌اید ؟

واژه کلاسیک فقط ساختار زبان نمایشنامه محدود نمی شود. کلاسیک ابتدا از تقسیم بندی کمدی ها و تراژدی ها شروع می شود، بعد به ساختار پرده بندی نمایشنامه و چگونگی طرح داستان، گره‌افکنی و نتیجه‌گیری برمی گردد و طبق یک الگوی حساب شده ،رویدادها چیدمان شده اند. نمایشنامه های نوشته شده در طی قرون مختلف در تاریخ ادبیات دراماتیک ثابت مانده اند و نام نویسنده خود را یدک کشیده اند. ولی اجراها دوره به دوره، جا به جا و همزمان با تغییر سلیقه و دریافت انسان ها، تغییر یافته است. اجراهای متفاوت از همان نمایشنامه اولیه کلاسیک و مشخص و ثابت.

پس استفاده از یک نمایشنامه کلاسیک الزاما مارا مجبور نمیکند به صورت کلاسیک اجرا کنیم. هر کارگردان و هر گروه اجرایی با توجه به دانش، خواست، توانایی وامکانات خود شیوه‌ای را برمی گزیند.. این می تواند نوآوری هم نباشد. آیا ما مطمئنیم کاری که می کنیم قبلا توسط دیگران، انجام شده یا خیر؟ من اسم شیوه اجرایی خودم را نوآوری نمی گذارم ، یک انتخاب است . زیرا معتقدم که اجرا ها را باید صرفنظر از دانش یا انتظارمان ببینیم و قضاوت کنیم. طوری که تماشاچی عمومی تئاتر لذت می برد و ما در این اجرا به هدفمان رسیدیم. ضمن اینکه زبان شکسپیر در این نمایشنامه همین است که می بیننید و می شنوید، کاملا با آثار ترجمه شده در ایران متفاوت است. در کشور ما نمایشنامه ها با تصور کلاسیک بودن آثار شکسپیر ترجمه شده اند، در صورتی که زبان واقعی این نمایشنامه برخلاف تصور، تغییر یا آداپته نشده است.

عدم استفاده از دکور در این متن کلاسیک از دیگر نکات قابل توجه این نمایش بود که البته میزانسن، طراحی لباس و بازی‌های پر انرژی و شبه اکسپرسیونیستی بازیگران، احساس نیاز به دکور را برای این نمایش برطرف کرده بود؛ لطفا کمی در این باره توضیح دهید که چگونه به این شیوه اجرایی رسیدید.

این موضوع هم به همان ساختار نمایشنامه های کلاسیک برمی گردد. همه انتظار دارند کارهای کلاسیک با صحنه پردازی وطراحی لباس مناسب زمان تاریخی و شبه واقعی اتفاق بیفتد.  من در اجرا از خودشکسپیر تقلید کرده‌ام و از سبک  اولیه اجراها در تماشاخانه گلوب که خود شکسپیر از سهامداران آن بود استفاده کرده‌ام. اضافه کنم که تمایل خود من در ساده کردن شاخ و برگ تزئینی اجراها و پیشنهادهای اجرایی نویسنده هاست.

در این نمایش شاهد حضور نسلی از بازیگران باتجربه مانند خود شما، آقای محب اهری، آقای هژیر آزاد و ... در کنار بازیگران جوان که تجربه کمتری در عرصه بازیگری داشتند بودیم. همکاری با دونسل متفاوت از بازیگران در این نمایش چگونه بود؟

بسیار خوب و تجربه خوبی است. می دانید آقای محب اهری عضو گروه تئاتر مستقل و از همکاران همیشگی کارهای این گروه هستند. در کار جدید از آقای هژیرآزاد و سید جواد زیتونی  و عده دیگری از بازیگران جوان دعوت کردیم و در کنارهنرمندانی که چند سال است با هم کار می کنیم، توانستیم به ترکیب مناسبی برسیم.

یکی از ویژگی‌های شیوه اجرایی شما از نمایشنامه «رام کردن زن سرکش»، عدم محدودیت سنی در مخاطبان این نمایش است، بطوریکه مفهوم و جذابیت‌های بصری این نمایش هم برای بزرگسالان و هم برای مخاطبان کم سن و سال قابل درک است. این موضوع چقدر متأثر از تجربیات و سبک اجرایی شما در تئاتر کودک و نوجوان بوده است؟

از نظر گروه ما هم تماشای این اجرا محدودیت سنی ندارد و یک نمایش شاد خانوادگی است. ویژگی نمایش های کودک و نوجوان نه در انتخاب موضوع بلکه در انتخاب نوع بیان موضوع یا تم است. کار در زمینه کودک و نوجوان موقعیت و فرصت مناسبی برای من بود که نوع نگاهم به دنیای نمایش تغییر کند و نمی توانم تاثیر آن را نادیده بگیرم. به این صورت که فکر می کنم اگر همه ما کودک درونمان را زنده نگهداریم، دنیا زیباتر خواهد شد.

 بنابراین سعی می کنم کارهایی که اجرا می کنم کودک درون آدم بزرگ‌ها را بیدارو شاد کند . اگر این اتفاق افتاده باشد، پس بچه ها هم می‌توانند به شیوه و درک خودشان از نمایش استفاده کنند. 

۵۷۲۴۴

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 413450

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =