۱ نفر
۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۰
نویسنده‌ای که در پارک می‌خوابید

احمد پوری در نخستین نشست «عصر کتاب» درباره شاعر و نویسنده‌ای سخن گفت که سرنوشت عجیب و غریبی داشته و در پارک‌ها می‌خوابیده است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این نشست روز دوشنبه 5 مرداد با همکاری ماهنامه آزما و انتشارات علمی و فرهنگی  برگزار شد و قرار است از این به بعد ادامه پیدا کند. این نشست به بهانه‌ی ترجمه احمد پوری از مجموعه شعر«آویزان از نخ» به چارلز بوکوفسکی نویسنده و شاعر آمریکایی اختصاص داشت.

در ابتدای این نشست هوشنگ اعلم روزنامه نگار و سردبیر آزما از بوکوفسکی به عنوان نویسنده و شاعری نام برد که طی چند سال گذشته مورد توجه مخاطب ایرانی قرار گرفته است. علم گفت: «برخلاف همه‌ی آن‌چه که درباره‌ی او و روش آزادانه و کمی لاابالی‌اش در سرودن ونوشتن می گویند، معتقدم بوکوفسکی شاعر اعماق و واقعیت‌های جامعه‌ی خودش است.»

احمد پوری با بیان این که این شاعر ونویسنده، هفت، هشت سال است که در ایران شناخته شده و جدی گرفته می‌شود و کارش با استقبال مواجه بود، گفت: «از جمله این که همین مجموعه شعری که من ترجمه کردم در فرصت یک ماه به چاپ دوم رسید و چاپ دوم آن هم تمام شد. بعد از موفقیت این کتاب در مصاحبه ای گفتم که بوکوفسکی شاعر درجه دواست وهمه به شوخی می گفتند چرا اگر او درجه دو است آثارش را ترجمه کردی که گفتم قرار نیست ما همیشه درجه اول‌ها را ترجمه کنیم.»

او با بیان این مطلب که بوکوفسکی را بدون شناخت نسل «بیت» نمی‌توان شناخت و نسل «بیت» را بدون شناخت مسائل اجتماعی‌ زادگاهش نمی توان تحلیل کرد، افزود: «این برای همه ما پیش آمده که وقتی یک نفر فوت می کند ما در گورستان همیشه بدون این‌که بخواهیم نوعی تفکر فسلفی به سراغمان می آید و این سوال که زندگی چیست؟ همه‌ی این‌ها یک زمانی زنده بودنده اند و ... دلیل این تفکر فلسفی این است که در آن لحظه با یک واقعیت تلخ روبه رو شده ایم. حالا فکر کنیم که اگر این واقعیت تلخ یک شمول جهانی پیدا کند و بشود چیزی در حد جنگ جهانی دوم با آن همه تلفات و خرابی حتی باعث پدید آمدن این حالت و این اندیشه در سطحی وسیع می شود که در این تراژدی بزرگ جهانی میلیون‌ها نفر مردند.»

نخستین نشست عصر کتاب

این مترجم ادامه داد: «حداقل در شوروی نزدیک 100 هزار دهکده و شهر کوچک از بین رفت 25 میلیون نفر از بین رفتند و بعد از پایان جنگ آدم‌ها از خودشان پرسیدند این چه کاری بود؟ آیا مجبور به این کشتار بودیم؟  خصوصا که این جنگ درست از جایی شروع شد که نمی شد به آن برچسب بی تمدنی و بی فرهنگی بزنیم؛ یعنی یک کشور پیشرفته اروپایی.»

پوری افزود: «با طرح این مسئله واکنش های متفاوتی به مسئله نشان داده شد، این اتفاقات در دهه‌ی 50 میلادی رخ داد و موجی که در اروپا راه افتاده بود، کم کم به آمریکا رفت و آن‌جا شکلش عوض شد. در واقع تبدیل به عصیانی شد که پرخاش در آن نبود، اما طغیان و عصبانیتش خیلی بیشتر از قبل بود، در آمریکا گروهی با نام «بیت» راه افتاد که بعدها به نسل بیت معروف شد.»

او تاریخچه‌ای از سیر «بیت‌ها» را بازگو کرد و گفت: «به هرحال بوکوفسکی در آمریکا بسیار محبوب شد، چون او مصرانه راه «بیت» را پیش گرفت، او زندگی دردناکی داشت، از بچگی در خیابان‌ها زندگی کرد، از پدرش نفرت داشت چون پدرش دائما آن‌ها را به نظم و سربه زیری تشویق می کرد، در عین حال که با خانواده‌اش رفتار خوبی نداشت، او علیه پدرش عصیان کرد و مدت ها در پارک ها زندگی کرد و گاه بیکار بود مدتی در پستخانه کار کرد وقتی از آن‌جا اخراجش کردند به طور جدی نوشتن را شروع کرد.»

پوری سپس بخشی از شعر بلند آمریکا سروده‌ی آلن گینز برگ را قرائت کرد و اشعار مختلفی را از بوکوفسکی با ترتیب سرایش خواند و در بین آن‌ها توضیحاتی درباره‌ی زندگی او در مقطع زمانی سرایش شعر ارائه کرد که آخرین آن‌ها شعری بود که او در ایام شیمی درمانی و روزهای آخر عمرش سروده بود.

بعد از خواندن ده شعر از بوکوفسکی، پوری اضافه کرد که شعرهای مجموعه‌ی «آویزان از نخ» از بین شعرهایی انتخاب شده که  بوکوفسکی دراواخر عمر در اختیار ناشران گذاشت و سفارش کرد که بعد از مرگش چاپ شود و من این شعرها را انتخاب و ترجمه کردم.»

در این نشست چهره‌هایی چون محمود معتقدی‌ منتقد ادبیات، حافظ موسوی شاعر و گیتا گر‌کانی مترجم  هم حضور داشتند.

5757

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 440749

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 5 =