سعید نفیسی و تالیف اثری متملقانه در باره رضا شاه

در سال 1313 خورشیدی، حکومت پهلوی اعلام کرد نیازمند مورخانی است که تاریخ شهریاری رضا شاه را بنویسند. از میان مورخان، قرعه به نام سعید نفیسی در آمد و او کتابی در باره تاریخ شهریاری رضا شاه نوشت...

این که من ادعا کنم آثار تاریخی نوشته شده و منتشره شده در دوره پهلوی را به خوبی می شناسم، ادعای گزافی است، زیرا هر بار که مجموعه ای از «کهنه کتابها» برای کتابخانه تاریخ قم تهیه می کنیم، چشمم به آثار تازه ای می افتد که رنگ آنها را هم ندیده بودم و گاه از برخی از آنها و اهمیتشان شگفت زده می شوم.
همین طور وقتی مجموعه های اسنادی را می بینیم، اوراق آشفته و آش و لاش که در خانه ای یا جایی بوده و بی هیچ توجهی رو به نیستی گذاشته و کسی از سر ترحم آنها را حفظ کرده یا به کتابخانه ای سپرده، تازه می فهمم که هنوز میلیونها برگ سند وجود دارد که برای ارزیابی آن دوره هیچ بررسی نشده است. معلوم است تا وقتی همه اینها شناسایی نشود ـ و مقدمتا لازم است که به راحتی و با حافظ امانت و به سهولت در اختیار قرار گیرد ـ نمی توان ادعا کرد که تاریخ دوره گذشته را می شناسیم.
اینها را گفتم تا عرض کنم به تازگی اثری از سعید نفیسی دیدم، پژوهشگری که چندین دهه قلم زد، آثار فراوانی خلق کرد، عاشق کتاب بود، فهرست نسخه خطی نوشت، تاریخ ادبیات و ادبیان تألیف کرد، شرح حال نوشت، تاریخ سیاسی نوشت، تصحیح کرد و در کل، در بیشتر حوزه های علم و فرهنگ ایرانی قلم زد و زحمت کشید. افتخار وی از لحاظ نگارش و تدریس، نام او را در سطح یکی از استادان بنام این حوزه در تاریخ ایران ثبت کرده است. روشن است که او از نظر زمانی در مرحله ای معین بود و الان آن مرحله گذشته، چنان که بر دیگران خواهد گذشت.
اما اثر تازه ای که من دیدم کتابچه ای بود با عنوان «تاریخ شهریاری شاهنشاه رضا شاه پهلوی از 3 اسفند ماه 1299 تا 24 شهریور ماه 1320»، کتابی که در سال 1344 توسط «شورای مرکزی جشنهای بنیادگزاری شاهنشاهی ایران» چاپ شده است. (نفسیی در 23 آبان سال 1345 درگذشت.)
این درست زمانی است که رژیم پهلوی پس از زلزله ای که به خاطر رویدادهای سالهای 41 ـ‌43 تحمل کرده بود، کوشید تا ایدئولوژی شاهانه را برای تقویت پایه های لرزان خود احیا کند.
بنابرین این اثر را که گویا نفیسی آن را سال 1314 نوشته و همان وقت هم هیئت دولت آنچه را برای نگارش آن خواسته در اختیارش گذاشته، چاپ کردند تا میخی بر تابوت نظام پهلوی باشد.
در این اوضاع متزلزل، پهلوی دست بدامان دانشمندانی شد تا از دانش و تجربه آنان برای خود بهره بگیرد و کسانی مانند نفیسی را که تقریبا تهیدستانه زندگی می کردند ـ و عاقبت هم کتابخانه شخصی اش را فروخت که آخرین سالهای زندگی را با آرامش زندگی کند و البته رنگ این آرامش را ندید ـ با مشتی پول بخرد.

 

رسول جعفریان

من نمی خواهم بگویم سعید نفیسی اعتقاد به این گفته هایش نداشته است. آدمیزاد وقتی نوشت، به تدریج با نوشته خود خو می گیرد، و از آن دفاع هم می کند. به علاوه که توان گفت در سال 1314 که جوانی جویای نام بوده، عاشق برخی از اصلاحات رایج آن دوره بوده و صد البته که انتشار آن در سال 1344 همزمان از طرف که بتواند آن را تحفه ای برای حکومت بداند و نیز برای رژیم بسیار مهم بوده است.
چنان که نباید این سخن بنده را هم به معنای پیشداوری و قضاوت در باره یک دوره تاریخی تصور کرد؛ فقط نگرانی بنده این است که در حوزه «دانش تاریخ» به عنوان شاخه ای از علوم انسانی، دخالت جهت دارانه ای صورت گیرد که اجازه ندهد فارغ از حب و بغض، یک کار پژوهشی در شاخه ای از علوم انسانی صورت گیرد.
در این هم تردیدی نیست که سخن گفتن در باره محاسن پهلوی اول، به صورت دربست، به نوعی قضاوت منفی افراطی در باره قاجار می انجامد و این درست کاری است که سعید نفیسی در این کتاب مرتکب شده و آن دوره را چنان سیاه جلوه داده که گویی یک حسن هم ندارد.

بحث بر سر این است که ما برای حفظ حریم تاریخ، شرایطی را ایجاد نکنیم تا علمی که باید واقع بین باشد، در مسیر دیگری قرار گیرد و دانشمندی که باید گزارشگر و تحلیل گری بیطرف باشد، گرفتار سفره این و آن شود و قلمش را برای این و آن بچرخاند و آن وقت به ورطه تحریف تاریخ بیفتد.
نفیسی می نویسد: «دوره صد و سی و چهار ساله فرمانروایی طایفه قاجار بر ایران از 1200 تا 1344 قمری، بدترین دوره تنزل و انحطاط کشور ما در سراسر تاریخست»‌ و این که «در دوره استیلای قاجارها بر ایران، عدالت در ایران چنان نایاب بود که ...»‌. و دهها قضاوت کلی از این دست که مثلا عصر هخامنشیان دولت ایران متمدن ترین دولت آنروزگار بود... و...
این که ایران در این دوره 134 ساله بدترین ادوار تاریخی خود را داشته، از همان ادعاهایی است که اغلب در باره باره برخی از دولتها، به ویژه توسط آنان که جایگزین آنها شده اند، می شود. اینها تاریخ نیست، سیاست است، تاریخ آن است که منصفانه و عادلانه نوشته شود.
سعید نفیسی مجبور می شود از رضا شاه به عنوان فردی از یک «خاندان اصیل ایرانی»‌ یاد کند، (ص 8) و در سراسر کتاب از «اصلاحات»‌ در تمام عرصه ها و با بهترین تصویر سخن بگوید و حتی یک انتقاد ساده را هم طرح نکند.
فاجعه این است که یک دولت با یک محقق تاریخ کاری بکند که او برای زندگی، چنان که او می خواهد بیندیشد و چاره ای جز رفتن به این مسیر را نداشته باشد. بدون شک این تجربه ای که به زیان هر دو طرف خواهد بود و معامله ای است که هیچ کدام در نگاه کلان، از آن سود نخواهند برد و بیش از همه، «تمدن و علم در ایران» صدمه خواهد دید که نمی تواند نورانیت علم تاریخ را تجربه کند.
در کتاب نفیسی، فهرستی از «مهم ترین مراحل زندگی پهلوان ما» در دو صفحه آمده، و چنان تصویر شکوهمندی از این دوره بدست داده شده که گویی هیچ نقطه تاریکی در آن وجود ندارد.
نفیسی برای تاریک نشان دادن قاجار، از صفویه هم ستایشی کرده تا بتواند آن تاریکی و ظلمت را بیشتر نشان دهد: «در دوره صفویه، دولت ایران یکی از نیرومندترین و مشهورترین دولتهای جهان بود و حتی بارها دولت های بزرگ اروپا، پیروی از سیاست ایران در جهان کردند». (ص 12).
کتاب تاریخ شهریاری بسیار تبلیغی نوشته شده و بدون هر گونه ارجاعی، با قلمی متملقانه، وصف دلپذیری از دولت پهلوی اول بدست داده و بدون شک نه یک اثری تاریخی که اثری سیاسی است، اثری که بیش از واقع نمایی، هدفش گرم کردن بازار دولتی است که صد البته با خواست خود پژوهشگر، می کوشد سرمایه علمی جامعه را، در مسیری که دوست دارد بکار گیرد و او را تبدیل به اهرمی و ابزاری برای استوار کردن پایه های خود نماید.
در تایید نکته اخیر بهتر است جملاتی از نفیسی را از صفحه 125 کتاب نقل کنم:
در تیرماه 1313 شاهنشاه رضا شاه پهلوی به هیئت دولت دستور دادند صورتی از کسانی که برای تدوین و تالیف تاریخ دوران شهریاری آن شاهنشاه مناسب باشند، آماده کند. در میان کسانی که نامشان برده شد بود، مرا بدین افتخار نایل کردند و من صمیمانه این خدمت را بعهده گرفتم. زیرا که دوره پیش از شهریاری آن شاهنشاه را درک کرده بودم و پیشرفتهایی را که روز بروز در پرتو کوشش شبانروزی این مرد بزرگ بهره ی ایران می شد می دیدم. در همان زمان دستوری به نخست وزیر آن روز دادند که به همه وزارت خانه ها و دستگاه های دولتی بنویسند هر گونه اطلاعی را که برای این کار لازم دارم از دادن آن دریغ نکنند. منابع این کتاب بدین گونه از درست ترین اطلاعاتی که در دستگاه های دولتی بود فراهم آمد، و بسیار شادم که خلاصه ای از آنها را که راهنمای تاریخ نویسان در آینده خواهد بود، بدین گونه در این صفحات انتشار می یابد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 452196

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 32
  • نظرات در صف انتشار: 2
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سعيد A1 ۲۰:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
    28 25
    تشكر استاد، واقعا يك تاريخ بدون قضاوت در معاصر كم داريم.
  • mozafar A1 ۲۰:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
    رضا شاه نبود ما الان از افغانستان عقب تر بودیم.
  • سلمان خان IR ۰۲:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    51 23
    اقای جعفریان عدوات شما با رضا خان برای من که نه برای ملت ایران قابل درکه....رضاخان یک وطن پرست واقعی بود
  • جواد A1 ۰۳:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    45 12
    اقای جعفریان شمابااین نوشته تان سعیدنفیسی دانشمندوادیب بی نظیررالجن مال کردیدهدف ازاینکارچه بودنفیسی درنوشته هایش اززعمای قوم انتقادهای بسیاری کردچراازانها حرفی نمیزنیدچراازساواک وفشارهای ساواک حرفی نمیزنیددرافکارخودتجدیدنظر کنیدبانفیسی عزیزکه کتابهایش دست به دست میگرددچه کاردارید
  • بی نام A1 ۰۳:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    31 9
    باشد تا قضاوت نسل بعدی را در رابطه با بسیاری از نویسندگان این دوره و ادبیات متملقانه آن ها ببینیم، البته اقای جعفریان عملا جزء اساتید و نویسندگان به حساب نمی ایند جالبه برای من از بی ابرو کردن کسانی چون استاد نفیسی که در طول عمر خدماتشان 10 برابر خیانت های امثال نگارنده است چون خدماتی از نگارنده سطور سراغ ندارم به علت شاید شاید شاید احتیاج مالی شدید در مقطع خاصی از زمان یا حتی اعتقادی خلاف اعتقاد خود اینگونه هتک حیثیت شود
  • بی نام A1 ۰۴:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    28 5
    بااین حساب تا صبح بیدار بودید مطلب را که ساعت 1 نصفه شب نوشتید؛ کامنت ها را هم تا 5 صبح چک کردیدو گذاشتید. دوستان هم همه بیدار بودند بابا ملت خواب ندارند؟ همینه بیکارید دیگه که میشینید گیر میدید به مرحوم سعید نفیسی و.. اگر صبح زود بیدار شید و بیاید تو جامعه و مردم بیچاره رو میبینید، اونوقت از بدبختی مردم و بدی زمانه خودمون مینویسید و بدبختی گذشته و ملتهای دیگر به ذهنتون هم نمیاد
  • مرتضی A1 ۰۴:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    42 9
    تعجب میکنم که اسم استاد سعید نفیسی ر و در کنار افرادی چون خسرو معتضد و حاج آقا جعفریان می آوری دوست عزیز
  • ح ش A1 ۰۴:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    20 8
    هر چه فشار بیشتر باشه تملق و چاپلوسی وتخریب گذشتگان بیشتره آصلاً این یک معیار خوبه برای شناخت فشار
  • بی نام IR ۰۴:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    15 6
    اگر رضا شاه نبود قریب به یقین ایران هم نبود.اینکه از لج پهلویها ازقاجاریه ضدایرانی تعریف و تمجید بشه نهایت بی وجدانیه
  • بی نام A1 ۰۴:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    12 3
    خب البته ما پس از چند ده سال به كارنامه رضاشاه پهلوي مينگريم و ميگويم خدا بيامزرتش هنوز بسياري از ايرانيان راه رهايي از اين فضاحت را ظهور رضا شاهي ديگر مي شناسند پر روشن رسانه هاي رسمي به چنين احساسي كه شديداً هم عيان است اشاره اي نميكنند ولي .... هست شما هم مي دانيد هست همه هم ميدانند هست جالب اينجا است كه اين تمجيد در ميان قشرهاي داخل نظام نيز مشاهده مي شود اينجانب هيچگاه يادم نمي رود در يكي از نمايشگاه هاي نيروي هوايي افسر بلند رتبه و محاسن دار نيرو هوايي ارتش جمهوري اسلامي از رضا شاه با نام رضا شاه كبير ياد كرد اين كه چيزي نيست ما فايمل داريم كه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شاغل باشد و ..... تمجيد او را چطور توجيه مي كنيد ؟
  • ناشناس IR ۰۵:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    4 3
    "در این هم تردیدی نیست که سخن گفتن در باره محاسن پهلوی اول، به صورت دربست، به نوعی قضاوت منفی افراطی در باره قاجار می انجامد و این درست کاری است که سعید نفیسی در این کتاب مرتکب شده و آن دوره را چنان سیاه جلوه داده که گویی یک حسن هم ندارد..... در کتاب نفیسی، فهرستی از «مهم ترین مراحل زندگی پهلوان ما» در دو صفحه آمده، و چنان تصویر شکوهمندی از این دوره بدست داده شده که گویی هیچ نقطه تاریکی در آن وجود ندارد...." این گوی و این میدان جمابعالی راجع به دوره پهلوی و این سی و چند سال بنویسید ببینیم در آن دوره یک نقطه روشن و در این سالها یک نقطه تاریک پیدا می شود یانه؟؟؟؟؟؟؟؟
  • بی نام A1 ۰۵:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    3 3
    کاملا درسته. تاریخ نگاری در ایران پشتوانه علمی ندارد و تاریخ نگاران در ایران همیشه تحت فشار حکومت ها بوده اند و این مختص به دکتر نفیسی نیست. قصدم دفاع از نظام شاهنشاهی نیست اما خدمت رضاشاه به ایران را که با دیکتاتوری توانست ایران پس از دوره قاجار را دوباره یکپارچه کند نیز نمی توان نادیده گرفت. دیکتاتوری در مقاطعی از تاریخ به نفع مصالح ملی عمل می کند اما تنها خطری که نظام مبتنی بر دیکتاتوری را تهدید می کند استبداد است که با مطالعه تاریخ این امر غیر قابل اجتناب به نظر می رسد.
  • بی نام IR ۰۵:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    11 1
    "این که ایران در این دوره 134 ساله بدترین ادوار تاریخی خود را داشته، از همان ادعاهایی است که اغلب در باره باره برخی از دولتها، به ویژه توسط آنان که جایگزین آنها شده اند، می شود. اینها تاریخ نیست، سیاست است، تاریخ آن است که منصفانه و عادلانه نوشته شود." اگر به جای 134 سال عددی دیگر را جایگزین کنیم همان چیزی است که امروزه با آن مواجهیم
  • بی نام A1 ۰۶:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    3 7
    حواسم بهتون هست که چکار می کنید. الحق که استادی.
  • بی نام A1 ۰۷:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    7 3
    جناب جعفریان کتاب های جدیدالنشر را هم بررسی کنید.
  • بی نام AU ۰۹:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    23 3
    جناب استاد هیچ نگرانی در مورد تاریخهای جعلی که در این دو سه دهه اخیر نوشته شده ندارند؟
  • بی نام CN ۰۹:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    18 10
    شما در حد شاگرد نفيسى هم نيستيد
  • سیدحسین میرشرف الدین IR ۱۳:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    7 2
    تیتر را که مشاهده کردم پیش فرضی منفی به نوشتارتان پیدا کردم اما با مطالعه ی متن دیدم از دایره ی انضاف خارج نشده اید. سعید نفیسی بزرگ است و من به عنوان دانشجوی ادبیات فارسی و جویای دانش علاقه مند به او و کارهایش هستم لکن این دلیلی نیست براینکه نقص ها و اشتباهات او را نبینیم و ذکر نکنیم، اصولا می پندارم مشکل بزرگ ما در سده های اخیر همین اسطوره سازی ها بوده است، اجازه نمی دهیم یک شخصیت برجسته فارغ و خارج از حدود دوستداریمان محک بخورد و بررسی شود اما نکته دیگر؛ جناب دکتر نگارش تاریخ به صورت منصفانه وبه دور از حب و بغض و جانبداری احتمالش حدود 1درصد است. مقایسه کنید گزارش دوران و احوال سلسله ی غزنویان را در تاریخ یمینی و بیهقی. تاریخ را از این دیدگاه به سختی می توان در زمره ی یک علم به حساب آورد.
  • دانشجو A1 ۱۸:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    10 7
    با سلام و تشکر از استاد بزرگوار. خواستم به کسانی که خیلی تند و با عباراتی ناشایست استاد رو به خاطر نوشتن این یادداشت خطاب قرار دادند عرض کنم که اگر کمی با دقت متن رو مطالعه می کردید می دیدید که آغاز سخن استاد جعفریان در بیان شایستگی ها و توانایی های استاد نفیسی و مقام ارزشمند ایشان است. تاسف این نوشته بر این است که قدرت و فشارهای سیاسی از یکسو، و مشکلات مالی اندیشمندان از سوی دیگر، گاهاً افردای را که گمان لغزش هم در ایشان نداریم، به لغزش انداخته است. استاد به خوبی توضیح دادند که «فاجعه این است که یک دولت با یک محقق تاریخ، کاری بکند که او برای زندگی، چنان که او می خواهد بیندیشد و چاره ای جز رفتن به این مسیر را نداشته باشد». خیلی ممنونم استاد از شیوه نقد منصفانه شما.
    • بی نام A1 ۰۵:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
      8 4
      داشتم کامنت ها رو می خواندم واقعا از بی ادبی برخی متحیر شدم. این مرده پرستی و بت سازی کی از فرهنگ ما رخت بر میبندد. جامعه ای که تحمل و فرهنگ نقد را نداشته باشد عاقبتش عقب ماندگی و افول است. واقعا تعجب می کنم که ما حتی مخالفت هایمان را هم نمی توانیم با رعایت ادب بیان کنیم. آقای نفیسی متاسف خواهد شد که این چنین طرفدارانی دارد افرادی متعصب و هتاک. تعصب تعصب تعصب به روز ما چه آورده. آقای دکتر من هم واقعا متاسف شدم که این کامنت ها رو دیدم ولی وظیفه شما همان است که در پیش گرفته اید امیدوارم این کج فهمی ها و بی مهری ها شما را از ادامه راهتان بازندارد. با آرزوی سلامتی و توفیق برای شما استاد بزرگوار
  • حسن US ۲۰:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    4 3
    فکر کنم اگر با نگاهی دقیق به نظرات توجه کنیم درخواهیم یافت که عمده نظرات به نوعی اشاره میکنند که رضاشاه خدمت هم کرد و این البته همان چیزی است که به آن می گویند تاریخ قضاوت خواهد کرد نکته ای که آقای جعفریان مورخ از ان غفلت کرده و با لطایف الحیل می خواهند از کنارش رد شوند. این مسپله به معنی خوب بودن رضاخان نیست بلکه به جهت بد عمل کردن ماست که تصویر یک دیکتاتور را با خدمات اقتصادی و ابادانی‌هایش می سنجند. آقای جعفریان عزیز. من وشما می دانیم رضا خان چه کرده است اما اگر همین الان یک نظرسنجی بگیرید از مردم ایران در همین سایت که ایا رضا شاه خدمت کرد یا خیانت به گمان من دشوار است که نتیجه با آن چیزیکه ما فکر می کنیم همسان باشد.
  • فرزین US ۰۵:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    7 1
    جناب دکتر جعفریان با همه احترامی که برایتان قایلم باید خدمتتان عرض کنم که اگر شما و هم لباسانتان ذره ای از مشکلات مالی امثال مرحوم نفیسی را داشتید مجبور به چنین کاری می شدید. همانگونه که مرحوم شهریار هم در پایان عمر مجبور به حضور در سیمای میلی شدند و غزلی خواندند و در پاداش جعبه ای گز از آقای رفسنجانی دریافت کردند. متاسفانه همواره بودجه های میلیاردی نصیب کانون‌های به اصطلاح علمی و البته بیشتر حوزوی می‌شود و دانشمندان واقعی در عسرت می‌زیستند. چنانکه امروز میلیاردها نصیب امثال موسسه .... می شود اما دانشگاه مادر کشور از ابتدایی ترین امکانات علمی و تجهیز کتابخانه مرکزی خود محروم است.
  • چکو A1 ۰۹:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    12 0
    ایکاش اقای جعفریان وارداین قضیه نمیشد.طبیعتادر"جمهوری اسلامی" نمیتوان در"محاسن"دوره پهلوی مطلب گفت.یعنی زوداست.بخصوص که حضرت جعفریان دکان سردونبش است.عجالتا استادرابه خواندن مجدد5جلد طهران قدیم جعفر شهری تشویق میکنم.
  • محمد A1 ۱۱:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    4 0
    هر چی رو بشه، تاریخ رو نمیشه بدون قضاوت و کاملا بیطرفانه نوشت. این فقط خیالی ساده لوحانه است. ببینید وقتی مطلبی مینویسید بیشتر دوستان در مورد خود شما نظر میدهند و شما را با چوب خودتان میزنند، تا اینکه در مورد اصل مسئله حرف بزنند. این خطای انها نیست. این ذات این علم است. مثل درسهای اخلاقی و دینی که مردم همیشه انتظار دارن اونی که نصیحت یا موعظه میکنه خودش هم باید عامل باشه. همین نوشته شما یک گزارش خشک نیست و نمیتونه باشه. یه قضاوت اخلاقیه در شالوده خودش داره.
  • بی نام A1 ۰۵:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    5 0
    جناب جعفریان قصد ندارم نقدی به نقد شما از استاد نفیسی وارد کنم. اما بد نیست نقدی از آثار خودتان به ویژه در 20 سال اول نویسندگی تان ببینیم. یقین دارم شما هم بسیاری از آثار متقدم خود را شایسته نقد می دانید. اگر خودمشتمالی باستانی پاریزی را باور داشته باشید بهتر است مشتمال را از خود بیاغازید.
  • زينالي A1 ۱۴:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    1 0
    اين فرهنگ تملق نيست، بي خود و بدون جهت نام مان را خراب نكنيم؛ نوشتن اسير حيات سياسي و اقتصادي روزمره است و حتي نقد نوشتن هم اسير آن. كي بوده كه نوشتن و خواندن تاريخ بدون حيات امروزي و بدون بازنمايي حقايق برساخته از زندگي و يا بدون بازنمايي "واقعيت" هاي ساخته شده از ساختارهاي فعلي يا حقيقتهاي ذهني روز ميسر بشه؟
  • بی نام A1 ۱۲:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۷
    2 4
    نمیدونم کسانی که اظهار نظر کرده اند ، کتاب های آقای جعفریان رو خوندن یا خیر؟ من در اون حد که خوندم اثری از تملق و چاپلوسی ندیدم.
  • احسان RO ۰۶:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۷
    4 1
    افسوس باید خورد، بر تاریخی که شما می نویسی.
  • احسان RO ۰۸:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۷
    4 1
    حاج آقا بهتره به جای این نقد یک طرفه و جانبدارانه کتاب رو بزارید. مردم از شما بیشتر نفهمن، کمتر نمی فهمند تاسف باید خورد بر این شیوه نگارش شما.
  • علی RO ۱۱:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۷
    4 1
    همه خزغبلاتت به کنار، " نورانیت علم تاریخ" رو از کجات در آوردی؟
  • بی نام A1 ۱۳:۰۷ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۵
    2 1
    کتاب را بگذارید
  • سعید حقیقت دوست IR ۰۰:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
    1 0
    شجاعت شما را جناب جعفریان در نقد سعید نفیسی تحسین میکنم کارشناسان تاریخ و اهل فن میدانند که سعید نفیسی و همفکرانش از نقد جریان فکری و سیاسی شان سخت وحشت دارند و در چند دهه گذشته همواره با هوچیگری و تهدید رسانه ای نگذاشته اند این جریان مرموز برای مردم عریان و آشکار شود.