۰ نفر
۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۴

تا به حال به موارد زیادی برخورد کرده‌ام که در وسط یک بحث جدی و تخصصی ، طرف بحث برای اینکه دهان مخالفان را ببندد و حرف آخر را بزند نتیجه یک جست و جو در موتور جست و جوی گوگل را به عنوان مستندترین شاهد خود ارائه کرده است و وقتی اعتراض می‌کنی که این جست و جو اعتبار اسنادی ندارد، با این پرسش روبرو می‌شوی که" یعنی شما از گوگل بیشتر می‌فهمی؟"

یک بار در یکی از گروه‌های ادبی و هنری در یکی از همین اپلیکیشن‌های معروف، کسی شعری را نشر داد که ادعا شده بود از فروغ فرخزاد است. شعر مورد اشاره غزلی نه چندان قدرتمند احتمالاً از شاعری متوسط با زبانی نیمه کلاسیک بود. در کنار این غزل عکسی هم از فروغ گذاشته بودند. به آن دوست متذکر شدم که این شعر از فروغ نیست و پاسخ شنیدم که از کجا اینقدر مطمئن هستید؟

پاسخ من روشن بود، فروغ در تمام کتاب‌هایش یک غزل منتشر کرده است که شعر خوبی هم هست و در آن به استقبال یکی از سروده‌های استادمان جناب سایه رفته است. کتاب‌ها، نوشته‌ها و مصاحبه‌های فروغ منتشر شده است و فقط کافی است یک بار کتاب‌های او را خوانده باشی تا زبان شعری او را دریابی و متوجه شوی غزلی که ادعا شده است از فروغ نیست. پاسخ آن فرد به من اما برایم تعجب برانگیز بود، او گفت:" ولی من سرچ کردم همه جا به نام فروغ آمده است!"

این استدلال به شکلی حیرت آور چندین و چندبار دیگر برایم تکرار شده است. وقتی بارها درباره یک شعر بی در و پیکر با قافیه و وزن غلط که به قیصر امین پور نسبت داده شده است یا غزلی متوسط که نام صادق هدایت را بر بالایش گذاشته اند یا شعر سپیدی از یک شاعر خانم اصفهانی که به نام نیما منتشر شده است، حرف زدم و هربار تعداد پاسخ‌های گوگل بر استدلال‌های من پیروز شد.

برایم باورنکردنی بود که کسی مدعی دوست داشتن ادبیات باشد اما نداند صادق هدایت داستان نویس بوده است نه شاعر غزل سرا، یا نیما یوشیج که مبدع شعرنیمایی است شعرسپید نگفته است و اصلاً زبان شعری نیما کجا و شعری از یک شاعر جوان در دهه هشتاد کجا؟

همه این‌ها نشان از این دارد که حتی خیلی از دوستانی که مدعی دوستداری ادبیات اند و حتی بعضی شعر هم می‌گویند، مجموعه اشعار نیما، فروغ ، اخوان و قیصر را نخوانده‌اند. ممکن است کسی شعرهای قیصر امین پور را خوانده باشد و بعد متوجه نشود که قیصر به عمرش شعری چنین ضعیف منتشر نکرده است که در همان بیت اول ایراد وزنی داشته باشد؟

باید باور کنیم که معرفت و دانایی دارد از سرزمین ما رخت بر می‌بندد، به جای وقت گذاشتن و خواندن و زیاد خواندن؛ جست و جو در اینترنت به منبع دانایی ما بدل شده است. وقتی کسی نمی‌خواند و خود در پی درک و کشف واقعیت نیست، گوگل و یاهو به جایش فکر می‌کنند ، آن هم با انباره‌ای تمام نشدنی از اطلاعاتی که بسیاری از آن‌ها نادرست اند. برای بازگشت به دوران معرفت، چاره‌ای نداریم جز این که به منابع واقعی و اصیل دانایی و بینش بازگردیم. باید دوباره کتاب دست بگیریم و کمی‌از گوشی‌ها و تبلت‌هایمان فاصله بگیریم. 

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 474762

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 15 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 9
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۱:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۳
    32 7
    موافقم
  • کوروش درخشان A1 ۱۱:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۳
    10 10
    البته.... گوگل که خودش منبع اطلاعات ندارد ، صرفا جستجوگر است... باید سازمان ملل قانونی برای کل اینترنت تدوین کند و کاربران بخصوص صاحبان سآیت ها و وبلاگها ، مسئولیت پذیر شوند تا هرکس هر مطلب و عکس و فیلم و صوتی را که دلش خواست در اینترنت قرار ندهد.
  • بی نام IR ۱۴:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۳
    19 8
    والا اگه به اینیه شما میگی و منظور شما از منابع واقعی و اصیل دانایی و بینش کتب موجود باشند. متاسفانه باید خاطر نشان گردم که بیشترشان یا فیلتر اند و یا از زیر تیغ رد شده اند.
  • حمید A1 ۲۰:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۴
    8 0
    البته گوگل و یاهو و امثالهم فقط جستجوگرند و فهرستواره ای از محتویات اینترنتی را در برابر کسانی که دست به دامان این جستجوگرها شده اند، ردیف می کنند که با کلیک روی هر کدام از سایتی یا وبلاگی سر در می آوری که مطلب روی آن منتشر شده است. بنابراین از این جهت تقصیری متوجه گوگل و یاهو نیست هر چند که عده ای می توانند مانند ماجرای کپی رایت یقه آنها را به عنوان متهم ردیف اول بچسبند که چرا در نتیجه جستجوهایتان لینک هایی را نمایش میدهید که به سایت های دانلود غیرقانونی فیلم و موسیفی و بازی و کتاب و ... منتهی می شوند؟ زورشان به آن همه سایت نقض کننده کپی رایت نمی رسد پس راحت نرین کار چسبیدن یقه گوگل و یاهو است در مثال شما هم حالا که کاربران اینترنت حال راستی آزمایی اطلاعات سایت ها را ندارند پس گوگل مقصره
  • علی A1 ۰۷:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۵
    5 0
    دلیل اصلی نبود سطح دانش کافی در ماخذنویسی است. اگر کسی مطلبی رو از اینترنت پیدا میکنه که فاقد منبعه نمیتونه به اون اتکا کنه اگر منبع در زیر مطلب نوشته شده است باید به اصل منبع مراجعه شود. در عین حال در هر رشته ای صاحبنظران و اندیشمندان و بعضا سایت هایی وجود دارند که میتونند بگن به کدوم سایت ها میشود اعتماد کرد. بطور مثال در ادبیات فکر کنم میشه به سایت "گنجور" اعتماد کرد. در هر حال عدم کاشفه و جستجوی عمیق و سهل انگاری در جستار دلیل اصلیه این مشکل است.
  • امیر IR ۰۹:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۵
    7 1
    1 مطالعه، مطالعه است، چه کتاب یا مطبی را در فضای مجازی بخوانیم چه بصورت چاپی. 2 همانطور که به صرف خواندن یک کتاب، لزوما نمیتوان اطمینان داشت که به حقیقت موضوع رسیده ایم، یک جستجوی ساده توسط گوگل هم ممکن است منجر به دریافت اطلاعات صحیح نشود. باید توجه داشت که گوگل صرفا یک جستجوگر بوده و استفاده ی بهینه از آن و یافتن اطلاعات صحیح، به عهده ی کاربر است. 3 فضای مجازی، شامل بخشی از همان کتبی هم هست که نویسنده ی محترم توصیه به مطالعه آنها فرمودند که البته حجم و تعداد آنها، هرلحظه در حال افزایش است. بهتر است بجای منع افراد به استفاده از این امکان فوق العاده، با وارد نمودن کتب بیشتر و تصحیح مطالب نادرست، در یافتن اطلاعات صحیح توسط دیگران سهیم شویم.
    • حامد A1 ۱۱:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۷
      1 0
      موافقم. ظاهرا اون دسته ای که نویسنده محترم ازشون انتقاد کرده، نقد «درست و متقن جستجو نکردن» بهشون وارده. در واقع جستجو در فضای مجازی هم اگه به منابع قدر ختم بشه، مفید اطمینان و علمه. البته پاراگراف آخر متن، مراد جدی آقای شفاعی رو کاملا توضیح میده.
  • میزبان مشهد A1 ۰۶:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
    2 0
    درود بر شما. بارها به این نوع افراد و این نوع نسبت دادن ها چه از روی عمد چه از روی نا آگاهی برخورده ام. چند روز قبل غزل طنزی دیدم که شاعرش را سهراب سپهری ذکر کرده بودند. نمی دانم سهراب کی و کجا غزل می گفته و آن هم از نوع طنزش
  • بی نام IR ۰۹:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
    2 0
    در جهان جديد همه چيز بايد زود، تند سريع باشد چون مردم ديگر حوصله جستجوي عميق ندارند و به همين خاطر دنبال مطالب دم دستي مي روند كه لزوما انتخاب هاي خوبي هم نيستند. بهتر است كتابخوان باشيم تا بتوانيم سره را از ناسره تشخيص دهيم.