او که مدام می گوید شاگرد دهداری نمی ترسد آیا بزرگترین پند اخلاقی دهداری را که نامش را جاودانه کرده، به درستی دریافته است؟

آریا صالحی - خبرگزاری خبرآنلاین؛ دوباره سوم آذر و دوباره سوگواره پرویز دهداری و دوباره همایش های همیشگی در ستایش اخلاق. این بار این مراسم مهمانی ویژه داشت؛ علیرضا اسدی. او که یک سالی است در سرچشمه فوتبال ایران قرار گرفته. مردی که مدام می بالد به شاگردی پرویز دهداری. اما او چقدر به دهداری شباهت دارد. ابتدا یک بار جدیدترین توصیفات دهداری را از زبان علیرضا اسدی مرور کنیم:« در زمینه‌های اخلاقی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بااخلاق بود و شناخت کافی را داشت. به نوعی روانشناسی لازم را از شاگردانش به دست آورده بود. هیچ وقت عصبانی نمی‌شد و بسیار خوب صحبت می‌کرد. کلمات سخیف را از زبان او نمی‌شنیدیم. تمام شاگردان او باسواد هستند. او خودش چند وجهی بود و شاگردانش را هم چند وجهی بار آورد. او هیچ گاه از اصولش خارج نمی‌شد که یکی از مهم‌ترین اصول او این بود که کلامش با عملش یکی بود.»

این توصیف از دهداری را حالا قیاس کنیم با گفته های شاهین بیانی. یکی از آن 14 نفری که از تیم ملی استعفاء دادند. راستی چه شد که در قطر از تیم ملی جدا شدند و نصرالله سجادی در مقام رئیس وقت فوتبال بین دهداری و ستاره های تیمش، پشت پرویزخان ایستاد؟ شاهین از مشکلات بازیکنان و دهداری در دل بازی های جام ملت های 1984 قطر می گوید: «تنها تیمی بودیم كه قبل شام باید كت و شلوار می‌پوشیدیم، به خط می‌شدیم و همگی با صف می‌رفتیم برای شام. تصور كنید همه تیم‌ها با گرمكن راحت نشسته‌اند و ما با كت و شلوار به صف می‌رویم سلف سرویس. خب به ما می‌خندیدند. اینها دیگر مسأله دیسیپلین و نظم و انضباط نبود. تازه ما ممنوعیت‌های خاصی هم داشتیم. » و ادامه می دهد: «آقای دهداری خیلی روی احترام و حرمت پیراهن تیم‌ملی تأكید داشت. ما هم ارزش پیراهن را می‌دانستیم، ولی عوض كردن پیراهن با تیم رقیب در پایان بازی یك كار مرسوم است. همه تیم‌ها جز ما این کار را انجام می‌دادند. ما حق نداشتیم با تیمی پیراهن عوض كنیم؛ اما اصل ماجرا، سر خرید كردن روز آخر بود كه بازیكنان بی‌اجازه رفتند خرید. در طول مسابقات نمی‌توانستیم از كمپ خارج شویم و تمام فكر و ذكرمان تیم‌ملی بود. بعد از اینكه در ضربات پنالتی جلوی كره حذف شدیم، بازیكنان خواستند روز آخر به شهر بروند و سوغاتی بخرند. به‌خاطر آن اتفاقات و سخت‌گیری‌ها از لحاظ روانی واقعاً خسته بودند. اول به ما گفتند اتوبوس تیم در راه است. بعد بهانه آوردند گفتند خراب شده و باید در كمپ بمانیم. همین باعث شد بازیكنان عصبانی شوند و بدون هماهنگی برای خرید به شهر بروند. وقتی ماجرا به جایی می‌رسد كه كادرفنی می‌گوید برگردید و بازیكنان دستور را رد می‌كنند، یعنی رابطه به آخر خط رسیده. بعد از آن ماجرا، كادرفنی یك جورهایی با بازیكنان قهر كرد و تقریباً همان‌جا همه چیز تمام شده بود.»
و این کل جریان اختلافی تاریخی است. آنها تصمیم می گیرند نامه ای بنویسند و نه یک نفر که 14 نفرشان از تیم ملی خداحافظی می کنند و می نویسند به دلیل مشکلاتی که دارند، فعلا نمی خواهند برای تیم، بازی کنند. آنها رفتند و فدراسیون پشت مربی اش ایستاد. نسلی نو را برای ایران ساخت . نسلی از بازیکنانی که ستاره های بزرگی چون محرمی، عابدزاده، زرینچه، مجید نامجو و فرشاد پیوس احیاء شده، رضا حسن زاده، صمد مرفاوی و ... فیکس های شان شدند . البته بودند بازیکنانی چون همین علیرضا اسدی که در دل آزمون و خطاهای دهداری در سال های جنگ بی اردوی خارجی که شانس بازی ملی هم پیدا کردند. بازیکنانی که در دل آزمون و خطاهای مرد اخلاق، فرصت دعوت به اردوی ملی را هم پیدا کردند و حالا خود را در صف شاگردان او می نامند. علیرضا اسدی شاگردان دهداری را اینگونه تعریف کرده است: «اگر شما به دیگران احترام بگذارید شاگردان‌تان هم مثل شما خواهند شد. شاگردان هر فردی مانند خودش هستند و از او درس می‌گیرند. در حال حاضر تعدادی از شاگردان او دکتر، مهندس و... هستند. خوشحالم که مدتی را با او همراه بودم و از دانش او بهره بردم.»

او که مدام می گوید شاگرد دهداری نمی ترسد آیا بزرگترین پند اخلاقی دهداری را که نامش را جاودانه کرده، به درستی دریافته است؟ آیا آقای شاگرد، هیچ می داند دهداری برای حفظ آبروی ایران که مبادا باز چند فوتبالیست ملی پوش سر شوخی های دوران جوانی شان از فروشگاه قطری چیزی کف نروند، درهای اردو را به روی شان بسته بود؟ می داند اینکه برای بی پیراهن نماندن تیم در شرایط سخت مالی کشور در روزهای جنگ، گفته بود همان پیراهن های تولید تولیدی هایی مثل شکاری شان را با لباس های چند صد دلاری بازیکنان عربی عوض نکنند ؟ و از همه مهمتر می داند وقتی 14 نفر حتی برای مدتی کوتاه و برای رفع خستگی تصمیم گرفتند نامه بنویسند و از تیم ملی استعفاء بدهند، او برای حرمت تیم ملی درهایش را به روی شان بست و گفت:«تیم ملی کار رسمی نیست که از ان استعفاء دهید. بازی در تیم ملی دعوت می خواهد» و دیگر تا بود، دعوت شان نکرد، یعنی چه؟ اصلا نفس مراسمی که به عنوان یک شاگرد در آن حاضر شده ، یعنی چه؟
این ها بخشی از گفته های دبیرکل فدراسیون فوتبال است درباره دعوت نشدن مهدی رحمتی به تیم ملی. بازیکنی که بی شک بهترین دروازه بان فوتبال ایران است اما خودش با اراده شخصی ، روزی تصمیم گرفت تا در تیم ملی نباشد؛ «رحمتی نعمت است، از نعمت‌های خدا استفاده نکنیم کفران نعمت کرده‌ایم این بضاعت‌ها را در کشورمان داریم و اینها نعمت‌هایی است که خدا به ما داده و اگر از نعمت‌های خداوند استفاده نکنیم، کفران نعمت کرده‌ایم. البته باید بگویم همین حالا هم دروازه‌بان‌های بسیار خوب و بااستعدادی در تیم ملی هستند که عملکرد خوبی هم تاکنون داشته‌اند اما شکرگزاری خداوند و استفاده از نعمت‌های او این است که شما از تمام بضاعت‌ها استفاده کنید. رحمتی در دربی اسطوره زمین بود و به خوبی عمل کرد.»
حرف هایی که دعوایی بزرگ میان او و کارلوس کروش به راه انداخت و تلخ ترین بیانیه ها و مصاحبه های فوتبالی این سال های فوتبال ملی مان را به همراه داشت. هم از سوی او و هم البته با دوزی بالاتر از سوی کارلوس کروش در مقام سرمربی تیم ملی فوتبال ایران.
او اما چه این حرف ها را به عنوان یک کارشناس فوتبال، چه به عنوان دبیرکل یا چه به عنوان منتقد کارلوس کروش و یا حتی اگر به عنوان شاگرد مکتب دهداری گفته باشد، بی شک پیام دهداری را به درستی درک نکرده. آنجا که پیرمرد ارزش پیراهن ملی را ورای همه مسائل دیگر قرار داد و با شهامت خط قرمز روی دوران ملی پنجعلی، محمدخانی و 12 ستاره بزرگ فوتبال این مملکت کشید که مهدی رحمتی با تمام بزرگی و اثرگذاری اش در فوتبال ، هیچ گاه خود را هم ردیف شان نمی بیند. نه پنجعلی، نه چنگیز، نه محمدخانی، نه درخشان و نه بیانی و بقیه آن لیست 14 نفره هیچ وقت محبوبیت شان را در قواره ستاره های فوتبال از دست ندادند اما روزی که منیت شان را بر پیراهن ملی مقدم دانستند، یاد گرفتند که اگر یک مربی اخلاق روبروی شان باشد، می ایستد و می گوید ببخشید شما دیگر شایسته سرباز ملی بودن، نیستید.
آیا به راستی علیرضا اسدی که خود را شاگرد مکتب دهداری می داند، این پیام ساده را دریافته است؟

258 41

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 482133

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • نظري IR ۰۴:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۴
    93 16
    به قول شما در زمان فقر بازيكن و آزمون و خطا ، يكي مثل ايشان هم سر از تيم درآورد كه الان با افتخار خود را ملي پوش سابق بداند ، اما فوتبال فهم واقعي به خوبي سره را از ناسره تشخيص ميده آقاي پروفسور دكتر اسدي
  • رضا.ب A1 ۱۱:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۴
    14 10
    معروف است که یک سوزن به دیگری بزن و یک جوالدوز به خودت. برفرض که صحبتهای آقای اسدی غلط است. خبر نگاری های خبرآنلاین درست است که همه تیترهایش راجع به افراد فوتبالی شده است یا مخالف کیروش یا موافق کیروش. برفرض که آقای اسدی محصول فقر بازیکن و آزمون و خطاست، مایلی کهن چطور؟ منصور پورحیدری چطور؟ اینها هم محصول فقر فوتبال کشورند. کمی هم رفتار خودتان را نقد کنید بد نیست. مردانگی کن و نمایش بده نظر رو
  • رضا.ب A1 ۱۳:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۴
    6 8
    معروف است که یک سوزن به دیگری بزن و یک جوالدوز به خودت. برفرض که صحبتهای آقای اسدی غلط است. خبر نگاری های خبرآنلاین درست است که همه تیترهایش راجع به افراد فوتبالی شده است یا مخالف کیروش یا موافق کیروش. برفرض که آقای اسدی محصول فقر بازیکن و آزمون و خطاست، مایلی کهن چطور؟ منصور پورحیدری چطور؟ اینها هم محصول فقر فوتبال کشورند. کمی هم رفتار خودتان را نقد کنید بد نیست. مردانگی کن و نمایش بده نظر رو
  • بی نام RO ۱۳:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۴
    15 3
    ايشان دست نشانده وزارت هستن و در جهت خشنودي وزارت ورزش كار ميكنه