در برابر خطر پنهان اما روبه رشد داعش در افغانستان؛ مرگ ملا منصورچه اهمیتی دارد؟.ملاعمر،ملامنصور،ملا رسول،ملا یعقوب و یا امروز هیبت الله آخوند زاده!؟. رهبران از نفس افتاده تروریست ها خیلی با هم فرقی ندارند. از زاویه تحلیل رهبران طالبان، واقعا به دنبال چه چیزی ویا تغییری در افغانستان هستیم؟ در حالی که به درستی نمی دانیم به دنبال چه هستیم؟.
تقریبا 9 ماه پس از انتشار خبر مرگ ملا عمر و انتخاب ملا منصور به رهبری این گروه شورشی؛ انتشار خبر کشته شدن منصور توسط پهباد های فوق مدرن آمریکایی،بار دیگر موضوع طالبان، فراترازرهبری آن، توجه تحلیل گران سیاسی و امنیتی منطقه را به سوی خود جلب کرده است. ملا منصور این رهبر فربه طالبان و متهم ردیف اول قاچاق مواد مخدر، هر چند 9 ماه قبل رهبری طالبان را دردست گرفت؛اما از 2 سال پیش یعنی زمان واقعی مرگ ملاعمر،بدون آنکه منابع اطلاعاتی و خبری مطلع باشند، مخفیانه مرد شماره یک طالبان بوده است.در پدیده شناسی سیاسی تروریسم،این یک ضعف اطلاعاتی شرم آورانه است،نه فقط برای منابع امنیتی دولت کابل، بلکه سرافکندگی تمام عیاری ست برای ناتو و ایالات متحده که مترصدند با تکیه بر همین اخبار و اطلاعات با طالبان مقابله کنند.
در یک فهم اطلاعاتی محدود، ناخودآگاه جای پاسخ این سوال به قوت خود باقی ست که چگونه منابع خبری و امنیتی مستقر در افغانستان طی این مدت متوجه مرگ رهبر یک چشم طالبان و جانشین فربه او ملا منصور نشدند!؟ اکنون می توان دلایل اصلی عدم توفیق در مبارزه تروریسم را درک کرد.یک مقام ارشد دولتی افغانستان در دفتر رئیس جمهور غنی می گوید"" موضوع تنها در عدم یافتن اطلاعات صحیح نیست.غربی ها در دور دست متوجه طالبان هستند،اما جلو بینی خود را نمی بینند. هیچکس حاضر نیست به این سوال پاسخ دهد چرا اقدامات 1 سال گذشته ما برای گفتگو با طالبان به نتیجه نرسید. آنها چشمانشان را روی واقعیتی به نام اسلام آباد بسته اند".". سالها قبل ظاهر شاه پادشاه پیشین افغانستان گفته بود"فقط خدا جواب پاکستانی ها را بدهد". این مقام مسئول در ارزیابی اش از انتخاب هیبت الله آخوند زاده به رهبری طالبان می گوید" انتظار دیگری داشتید؟.اومتهم اصلی اقدامات تروریستی چند ماه اخیر و یک فروشنده حرفه یی مواد مخدر است. او نوکر آی - اس - آی است .دوستان ما متاسفانه نمی خواهند این واقعیات را ببینند".
در هر صورت مرگ ملا منصورو جانشینی آخوند زاده،چه عواقب امنیتی و سیاسی بر روند تحولات کنونی افغانستان خواهد گذاشت؟ به باور من موضوع چندان مهمی نیست.مسئله طالبان را صرفا در رهبری آن خلاصه کردن یک اشتباه بزرگ است. واشنگتن و کابل می گویند با کشته شدن ملا منصور یک مانع صلح از میان رفت. بسیار خب!حمله به اتومبیل حامل او از جنبه نظامی یک شاهکارهالیوودی ست. اما اگر قرار باشد پدیده طالبان فراتر از رهبری متشتت آن ارزیابی شود،ناخودآگاه خود رادر برابر تروریست های رها شده یی می بینیم که داعش مشغول صید و بهره برداری از آنهاست. تروریست هایی که دیگر به رهبران قبلی شان چندان احساس وفادارنمی کنند.نگرانی اصلی به باور من قابلیت گریزپذیری نیروهای طالبان از مدار سنتی رهبری این سازمان به سوی نیرویی سازمان یافته و حرفه یی مانند داعش است. تا پیش از این تعداد زیادی از طالبان در مناطق شمال و شمال شرق افغانستان با هدایت فردی به نام " شهیدالله شهید"که از طریق شبکه حقانی با آخوند زاده ارتباط دارند اواسط ماه ژوئیه سال گذشته با ابوبکر بغدادی بیعت کردند. داعش که مدعی 3 ویژگی ""فقدان محدویت جغرافیایی"؛" خلافت اینترناسیونالیته اسلامی "و" توان مالی نسبتا بالا"است، شرایط مطلوبی برای جذب عوامل طالبان و القاعده فراهم وتا آنجا که بتوانند به عنوان یک تهدید محسوب شوند موفق هم بوده اند.
مسئول دولتی استان هلمند می گوید" چشمان آنها و سردی سلاح هایشان را پشت سر خود احساس میکینم". هنوز شوک وقایع سقوط ایالت قندوز به دست طالبان در اواخر سپتامبر سال گذشته ویا سقوط شهر استراتژیک" سنگین" در ولایت هلمند که با مشارکت عوامل داعش صورت گرفت فراموش نشده.باید نگران داعش در افغانستان بود تا مرگ ملا منصور یا جانشینی ملا هیبت الله.خصوصا زمانی که موضوع به غرب و مرکز آسیا ارتباط پیدا میکند.matinmos@gmail.com
نظر شما