مهر نوشت:

در نشست نقد و بررسی نظریه ابتناء که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی برگزار شد، آیت الله رشاد به تبیین نظریه خود در مورد روش فهم دینی پرداخت.

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی در ادامه سلسله کرسی های نقد و مناظره خود نشست «نقد نظریه ابتناء» را روز گذشته با حضور آیت الله علی اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار کرد. در این جلسه علیرضا قائمی نیا، مهدی فیض، عبدالله نصری و محمد عرب صالحی به عنوان منتقد حضور داشتند.

در ابتدای جلسه آیت الله رشاد با بیان اینکه نظریه ابتناء دارای دو کارکرد است گفت: این نظریه در چند حوزه معرفتی می تواند جایگاه داشته باشد. یکی در حوزه فلسفه دین که روش شناسی فهم دین را در این حوزه قلمداد می کنیم و به این پرسش پاسخ می دهد که در چه صورتی فهم درست یا نادرست از دین به دست می آید؟ همچنین مبانی تنظیم یک دستگاه روشگانی برای فهم دین را توضیح می دهد. لذا نظریه ابتناء می تواند مبانی یک دستگاه روشی را برای فهم دین توضیح دهد.

وی گفت: در نگاه دیگر این می توان این گونه فرض کرد که معرفت هایی از دین تولید شده است. اما آیا این معرفت ها از حجت برابر برخوردار هستند؟ این نظریه می خواهد بگوید چنین نیست. یکی از مسائل اساسی که در حوزه معرفت شناسی دین مطرح است این است که در خصوص معرفت دینی تنوع وجود دارد و دستگاه های مختلفی به عنوان معرفت دینی پدید آمده است.

چه چیزهای موجب تطور و تحول معرفت می شود؟

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: یکی از مباحث اصلی مباحث فلسفه دین بحث تحول است. اینکه چه چیزهای موجب تطور و تحول معرفت می شود؟ ارائه نظریه تحول در حوزه معرفت یکی از مباحثی است که اگر روزی به مثابه یک دانش شکل بگیرد از آن به عنوان فلسفه معرفت دینی نام برده می شود. یکی از مباحث اصلی فلسفه معرفت دین نظریه تحول است. هر کس ممکن است نظریه تحول را به نحوی تبیین کند. این نظریه با نگاه خود این مسئله را تبیین می کند.

معرفت برآیند یک فرآیند است
وی گفت: اصل نظریه بر چهار اصل مبتنی است. مبنای اول این است که معرفت برآیند یک فرآیند است. فرآیندمندی تکون معرفت و برآیندوارگی معرفت دینی است. معرفت این گونه نیست که مثل اشراق جرقه ای بخورد بلکه به تدریج تکون پیدا می کند و فرآیندی را طی می کند و برآیند طی یک فرآیند است.

عناصری که در فرآیند تکون معرفت تاثیر می گذراند

وی ادامه داد: اصل دوم این است که سازوکارهایی که در این فرآیند در تکون معرفت تاثیر می گذراند گوناگون اند. می توان گفت که پاره ای از عناصر دخیل در تکون معرفت عناصری هستند که حقاً در تکون معرفت دخیل هستند و دخالت آنها نیز به حق است. مثلا دستاوردهای عقل لاجرم در تکون معرفت آدمی موثر است. در معرفت دینی با نگاه ما این به حق است که عقل را در معرفت دینی لحاظ کنیم، بر عکس اشعری ها یا گرایشات ایمان گرایانه که عقل را دخالت نمی دهند.

وی ادامه داد: پاره ای از عوامل هم به لحاظ مقام ثبوت ممکن است دخیل باشند ولی نباید دخیل باشند. مثلا عواطف و گرایشات و ذوقیات ما در تکون معرفت آدمی موثر است و دخالت می کند. اینها حقاً دخیل هستند ولی نا به حق دخالت می کنند. این عنصر موجب تحریف معرفت ما می شود.

آیت الله رشاد گفت: دسته سومی را نیز می توان فرض کرد که اینها هم دخیل اند. مثلا هر جنبشی در هر جای کیهان رخ دهد چون همه بر هم تاثیر می گذارند، از جمله بر معرفت ما نیز تاثیرگذار است. این دسته دخیل انگاشته می شوند ولی دخیل نیستند و اگر با مماشات آن را دخیل بدانیم باید گفت که به جا دخیل نیست.

پیام وارگی دین

وی ادامه داد: اصل سوم نظریه می گوید ما بناست در تولید معرفت دینی از دین فهمی را به دست آوریم. دین پیام و رسالت است. در فرآیند پیام رسانی اطراف و عناصری حضور دارند که پیام، مبدا و مقصد و مخاطب و مضمون و ماده ای و وسایلی دارد. آن ماده و محتوایی که در این فرآیند به مخاطب انتقال داده می شود گوناگون است و یکسان نیست و گاه از نوع گزاره است که باید حکایت از واقع کند و گاهی از نوع قضایای انشائی است و قهرا آن چه که به مثابه پیام در این فرآیند از مبدا پیام به مخاطب منتقل می شود چند گونه است و چند نوع مطلب می تواند منتقل شود.

پنج ضلع فرآیند پیام رسانی

وی افزود: پنج ضلع فرآیند پیام رسانی را ما بر دین تطبیق می کنیم. دین هم یک پیام است که مبدا آن حق تعالی است. پیام گیرنده انسان است و وسائل و وسائطی بستر انتقال پیام از حق تعالی به انسان هستند و مضمونی در این پیام منتقل می شود ولی ضلع پنجم این است که تعالیم دینی چند گونه هستند که پاره ای از آنها عقائد اند که گزاره هایی هستند که حکایت از واقع می کنند و یا گزاره های علمی اند که آن هم حکایت از واقع دارد یا احکام اند و از نوع بایدها و نبایدها هستند و یا احکام ارزشی هستند و از نوع شایدها و نشایدها هستند. مجموعه مواد پیام دینی را از لحاظ ماهوی می توان به این چهار دسته تقسیم کرد.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی: مجموعه این پنج ضلع در فرآیند پیام گذاری خصوصیاتی دارند و اگر بخواهیم دین را به مثابه پیام فهم کنیم باید مختصات و صفات و عناصر سرشتی این اضلاع پنج گانه فرآیند پیام گذاری را لحاظ کنیم. ما اگر بخواهیم پیام خدا را درک کنیم باید بدانیم با چه کسی طرف هستیم. پیام از مبدائی با چه اوصافی صادر شده است. اگر پیام متوجه مخاطب انسان است بدانیم انسان داری چه خصوصیتی است و این سیری که طی شده است و پیام از حق به انسان منتقل شده چه ویژگی هایی دارد و بدانیم ماده و محتوای آنچه به عنوان دین می شناسیم چیست. در نهایت در مواجهه با هر بخش از ماده دین، خصوصیات آن دسته از معارف را درک کنیم و آنها را در فرآیند فهم لحاظ کنیم.

وی ادامه داد: به عنوان مثال اگر بخواهیم یک غزل حافظ را بفهمیم باید بدانیم حافظ چگونه شخصیتی است. اگر فکر کنید که حافظ فردی لاابالی و شرابخواره ای بوده است کلمات او را به معانی خاصی در نظر می گیرید. اما اگر بدانید حافظ عارف و عالم و مقید به شرع بوده است کلمات او را طور دیگری تفسیر می کنید.

وی گفت: در مسائل دین هم همینطور است. اگر بدانیم مبداء دین حکیم است و عقل را حجت قرار داده است و خطاب به انسان عاقل آمده است و به همین اعتبار او را مسئول انگاشته است و آنچه ابلاغ می کند حکیمانه است و در نهایت اگر ما عنصر عقل را در این فرآیند لحاظ بکنیم که در همه مراتب وجود دارد، با دین طور دیگری برخورد می کنیم.

چگونه به معرفت صحیح از دین دست پیدا می کنیم؟

آیت الله رشاد ادامه داد: اصل چهارم و آخرین اصل هم این است که می خواهیم بگوییم که اگر ما بتوانیم عوامل و عناصر دخیل در تکون معرفت دینی را به درستی تشخیص بدهیم و از آن سه دسته فرضی دخیل، بتوانیم عوامل حقاً دخیل و به حق دخیل را درست تشخیص دهیم و آنها را درست به کار ببندیم به معرفت صحیح از دین دست پیدا می کنیم. اگر بتوانیم عوامل هرچند دخیل اما نابه حق دخیل را مدیریت کنیم که در فهم ما دخالت نکنند و جلوی تخریب های معرفتی این عوامل را بگیریم معرفت ما از خطا مصون می شود.

وی گفت: اگر ما بتوانیم مبادی دخیل در تکون معرفت را در مقام شناخت به طور صائب و جامع بشناسیم و در مقام کاربرد صائب و جامع به کار ببندیم، معرفت دینی صائب و جامع به دست می آید.

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: این نظریه می خواهد در جواب نظریه هایی که می گویند معرفت مدیریت پذیر نیست و عوامل دخیل به دست ما نیست و لاجرم دخالت می کنند، باشد و آن ها را نقد کند و امکان معرفت دینی و روشمند بودن آن را اثبات می کند.

وی ادامه داد: البته باید گفت که باز هم خطا امکان دارد و چه بسا ما مبادی موثر در معرفت دینی را جامع و کامل بشناسیم اما جامع و صائب به کار نبندیم.

وی در پایان گفت: اینکه برخی چیزی مثل قرائت پذیری دین را به دست می آورند و می گویند دین صامت است، این ما هستیم که به او معنا تلقین می کنیم، معرفت ما بازتاب خواهش های ما و نفسانیات ما و پیش داشته های ماست و عوامل معرفتی و غیر معرفتی ناشناخته و شناخته مدیریت ناپذیری در معرفت دخیل هستند، به این معنی خواهد بود که ما هیچ وقت امید نداریم که معرفت دینی درستی داشته باشیم.

آیت الله رشاد گفت: ما می توانیم با نگاه پیشینی به این نظریه نگاه کنیم و بگوییم چگونه به دنبال منابع دین برویم که بتوانیم به معرفت صحیح دست پیدا کنیم. و در عین حال می شود پسینی نگاه کرد یعنی معرفت های موجود را به گونه ای تحلیل کنیم که بدانیم کدام غلط و کدام صحیح هستند.

/6262

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 557938

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 9 =