یک کارشناس مسائل آمریکای‌لاتین معتقد است که سیاست جدید وزارت امور خارجه به سمت بحث کارشناسی رفته است و این مساله بسیار حائز اهمیت است چرا که دیپلماسی کشور ما در گذشته بر پایه احساسات پیش می رفت و نتیجه ای هم نداشت.

زهره نوروزپور: وزیر امور خارجه کشورمان صبح امروز در رأس هیاتی اقتصادی و سیاسی وارد آمریکای لاتین شد. این سفر تاریخی اولین سفر وزیر خارجه کشورمان به این منطقه محسوب می شود. تا پیش از پیروزی انقلاب، مناسبات کشورمان با کشورهای آمریکای لاتین بر حسب یک رابطه فرمایشاتی بود اما بعد از پیروزی انقلاب خصوصا در دوره دولت اصلاحات این مناسبات در سطوح بهتری قرار گرفت و در دولت های نهم و یازدهم رفت آمدهای دیپلماتیک شدت بیشتری یافت. در حال حاضر سفر دکتر ظریف به آمریکای لاتین بسیار مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است و تحلیلگران این سفر را از لحاظ اقتصادی و در فضای پسابرجام بسیار مثبت ارزیابی کرده اند. اعلمی، کارشناس مسائل آمریکای جنوبی در خصوص این سفر به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: «ما شاهد گفتمان جدیدی در وزارت خارجه هستیم، وزارت خارجه با بحث کارشناسی پیش می رود و این بسیار حائز اهمیت است.»

مشروح گفتگوی خبرآنلاین با هادی اعلمی‌فریمان کارشناس باسابقۀ مسائل آمریکای لاتین را از نظر می گذرانید:

وزیر امورخارجه کشورمان با چه اهدافی به آمریکای لاتین سفر کرده است؟

از مجموع توضیحات وزیر خارجه و معاون ایشان، آقای تخت روانچی، این گونه تعبیر می شود که اهداف این سفر استفاده حداکثری از فضای پسابرجام است. این طور که از عبارات تشریح می شود قرار است که ما شاهد یک فصل جدید روابط خارجی با ابعاد تازه، در رابطه با کشورها در وزارت امور خارجه باشیم. 

واژه هایی که در ساختار وزارت خارجه در دولت جدید به کار می رود این تعابیر ار بیشترین هدف این سفر تفصیر می کند. رویکرد فعالیت اقتصادی در خدمت دیپلماسی وزارت خارجه قرار گرفته است. به این معنا که فصلی جدید است. چرا که سیاست خارجی ما تا کنون در خدمت ایدئولوژیک سیاسی و مسائل عقیدتی بود تا جایی که تصمیمات احساساتی در دیپلماسی کشورمان گنجانده شده بود.
در حال حاضر تعابیر و نوع گفتمان وزارت خارجه تغییر کرده است و ما شاهد چرخش جدیدی در روند این سیاست در معادلات روابط با دیگر کشورها هستیم و آن هم استفاده از دیپلماسی اقتصادی است که از دست آوردهای پسابرجام محسوب می شود.


با توجه به گرایشات کشورهای آمریکای لاتین، جمهوری اسلامی ایران باید چگونه از این فضا به نفع خود استفاده کند؟

برای استفاده از فضای پسابرجام قطعا به یک سری از مولفه های جدیدی نیاز خواهیم داشت. من برای اولین بار از آقای تخت روانچی در مورد ونزوئلا شنیدم که گفت: «با طرف های دیگر هم وارد مذاکره خواهیم شد.» عبارتی که از سوی معاون آقای ظریف به کار برده شده است جدید است چرا که در جایی دیگر اقای تخت روانچی گفتند:« اگر حکومت های این کشورها به اصطلاح 180 درجه تغییر کنند روابط ما با آنها بر اساس اصولی است که مورد احترام جوامع بشری است و روابط بین الملل ما با اعتقاد به عدم مداخله در امور داخلی کشورها از موضعی برابر مذاکره خواهد کرد و رابطه خواهیم داشت.»

این تعبیر به نظرم بسیار جالب، جدید و کارشناسی شده است و نشان می دهد که وزارت خارجه در سیاست جدید خود در دولت آقای روحانی به بحث کارشناسی در این حوزه ها رفته است و توجه ویژه ای دارد. چرا که این مبحث در دولت نهم و دهم وجود نداشت به این معنا که در دولت گذشته ما بحث کارشناسی در وزارت خارجه نداشتیم، معمولا بدون توجه به مسائل داخلی این کشورها روابطشان را آغاز می کردند که بسیار مورد انتقاد بود و بعضا نتیجه ای از آن حاصل نمی شد. خیلی از سرمایه گذاری هایی که در آن حوزه انجام می شد همه بی نتیجه بود مثل سرمایه گذاری دو طرفه نفتی ایران که در بولیوی و ونزوئلا انجام گرفت.

این رویکرد تازه به نظرم  یکی از ظرفیت های خوب وزارت خارجه است چرا که بحث های کارشناسی خوبی در این منطقه انجام می دهد و انجام شده است و این توجه بسیار حائز اهمیت است.
اگر نگاه و نگرشی به حوزه آمریکای جنوبی داشته باشیم اولین داده های ما این است که این ها کشورهایی هستند که ساختار دموکراتیک دارند یعنی هر 4 سال یک بار دارای حکومت با سیاست های جدیدی هستند، ما باید با هر دولتی با هر گرایشی که در آن منطقه بر سرکار می آید مبنای پایه روابط خود را بر این قرار دهیم که با هر دولتی و با هر گرایشی بتوانیم کار کنیم و من فکر می کنم این ظرفیت جدیدا در وزارت خارجه ما و در دولت اقای روحانی شکل گرفته است.

به بحث نفتی با ونزوئلا و بولیوی اشاره کردید و همین طور مذاکراتی که بی نتیجه بود، آیا دکتر ظریف می تواند مذاکرات گذشته را با این کشورها احیا کند؟

با توجه به اینکه حدود 60 نفر از تجار و بازرگانان همراه اقای ظریف به این کشورها می روند، بعید می دانم که مانند سابق یک حالت ایدئولوژیک سیاسی شکل پیدا کند. جمهوری اسلامی ایران با ونزوئلا بحث همکاری در زمینه اوپک را دارد، چرا که این کشور شریک ما در نفت اوپک است، به این خاطر ناچار هستیم این روابط را تا حدودی که به نفع ماست ادامه دهیم. ولی این ساختار قطعا به شکل سابق نخواهد بود چراکه اولویت های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای رابطه با همسایگان اصلی خودش پایه گذاری شده است یعنی انها در دولت اقای روحانی اولویت اول هستند.

 این روابط با آمریکای لاتین مخصوصا ونزوئلا می تواند به شکل رابطه سنتی و قدیمی خودش ادامه داشته باشد. منظورم از رابطه سنتی گذشته این است که ما با این کشورها در حوزه صادارات و واردات یک رابطه دیرینه داشتیم، در اموری اعم از محصولات کشاورزی، دامپروری، محصولات فنی و مهندسی و در حوزه های نفتی که من فکر میکنم در همین حدود باقی خواهند ماند و باید حفظ شود، چرا که هدف ما این است، باید حداکثر سود را در منافع دو جانبه در این مراودات ببریم. من بعید می دانم که ساختار سیاست خارجی گذشته به ان شدت سابق در این رابطه جدید شکل بگیرد مذاکرات برد بردی را خواهیم داشت.

با توجه به وضعیت بحران اقتصادی ونزوئلا و قحطی که این کشور را فرا گرفته است، ایران قرار است چه مذاکراتی با این کشور قحطی زده داشته باشد؟

در خصوص ونزوئلا شرایط ویژه است. همانطور که سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان به آن اشاره کردند، آقای تخت روانچی هم به خاص بودن شرایط ونزوئلا اشاره کردند. فکر می کنم در گام اول ایران ناچار است که همان روابط گذشته را که در بعضی از حوزه ها داشته است همان فرمان را تا حدودی ادامه دهد و پیگیری کند. با این شرط که در خصوص این کشور با احتیاط بیشتری بحث دو جانبه را پیش بکشد چرا که وضعیت آنها بحرانی است. 

در حال حاضر اهداف مادورو در رابطه با قطر، چین، سوریه و ایران کاملا مشخص است، آقای مادورو علاقه دارد در حوزه های نفتی همکاری هایی صورت دهد که بتواند از این طریق کشورش را از بحران نجات دهد. به هر حال من دقیقا اطلاعی ندارم که سفر به ونزوئلا دقیقا با چه هدفی صورت می گیرد اما قطعا هیات ایرانی پیشگیری احتیاط گونه و خاصی را در این مذاکرات در پیش خواهند گرفت.

در خصوص شیلی چه طور؟ این کشور بعد از 35 سال کاردار خود را در تهران مستقر کرده است سفر ظریف به این کشور چه دست اوردی برای ما دارد؟

بعضی کشورها در حوزه آمریکای جنوبی به دلیل اینکه روابط خوبی با ایالات متحده آمریکا دارند، بسیار حائز اهمیت هستند، مانند شیلی، کلمبیا و تا حدودی برزیل که روابط گسترده ای حتی در حوزه تکنولوژیک با آمریکا دارند. این تجدید روابط به خصوص با کشور شیلی را من دست آورد پسابرجام قلمداد می کنم. البته کشور شیلی قبلا هم اعلام کرده بود که خواهان روابط دو جانبه با ایران است که از دستاورد پسابرجام محسوب می شود. چراکه شیلی کشوری خاص و ویژه است در واقع موفق ترین کشور در حوزه آمریکای لاتین است، در زمینه اقتصادی حرف های خوبی برای گفتن دارد و در مسائل بانکی خیلی پیشرفته است. از لحاظ داخلی هم این کشور علی رغم انتقاداتی که در سیستم اموزشی به آن وارد است مردم از وضعیت راضی هستند چرا که تجربه بسیار خوبی که دارد این است که حکومت نظامی را به سمت دموکراسی سازی برد و این مساله بسیار حائز اهمیت است.

شیلی برعکس سایر کشورهای دیگر به جز اکوادور که شرایط خوبی در حوزه دامپروری دارد، می تواند نمونه موفق در زمینه مسائل فنی، تکنولوژی، معدن و سایر این حوزه ها باشد و مزیت خوب دولت شیلی این است که در این حوزه ها رویکرد سیاسی ندارد بلکه بیشتر رویکرد آنها اقتصادی است. به این دلایل سفر ظریف به شیلی یکی از موفقترین مذاکرات را در پی خواهد داشت.

آمریکای لاتین همیشه معروف بوده است به حیات خلوت آمریکا، سفر ظریف در فضای پسابرجام به حیات خلوت ایالات متحده را چه طور ارزیابی می کنید.

حیات خلوت آمریکا تعبیری بود که در گذشته به کار می رفت در فضای فعلی معنی ندارد. چرا که حساسیت امریکایی ها بیشتر روی مسائل رقابتی ایدئولوژیک بود. در حال حاضر این تعبیر را نمی توانیم زیاد به کار ببریم چراکه همان طور که از آمار و اطلاعات تجاری و بازرگانی پیداست چینی ها خیلی بی سر و صدا و بدون تبلیغات، آمریکای مرکزی و جنوبی را فتح کرده اند.

آنها در همه جا بیشترین سرمایه گذاری را کرده اند و حتی وام های کلانی را به ونزوئلا پرداخت کرده اند. بنابراین نمی توان گفت حیات خلوت ایالات متحده، منتهی آمریکایی ها، اسرائیل و لابی یهودی در یک مقطع زمانی بحث حضور نظامی و تسلیحات نظامی ایران را مطرح می کردند و به این بحث توسط رسانه هایشان دامن می زدند، تا زمانی که این بحث ها بود ان حساسیت ها هم وجود داشت. اما آن طور که از موضع جمهوری اسلامی ایران تا به حال دیده ایم این اتهامات را تکذیب کرده است و صرفا بحث مسائل اقتصادی و بحث های فنی را مد نظر قرار می دهد.

به نظرم تا روح برجام در کشور نهادینه شود و اهداف ایران در این حوزه شفاف شود، بعید می دانم که مشکل خاصی داشته باشیم چراکه ایران می تواند در همه کشورها و در معقولات متعدد وارد یک سری مذاکرات شود. از این نظر تجربه مفیدی برای ایران است که در همه حوزه ها و کشورها وارد بحث و گفتگو شود.

منظور شما این است که رویکرد آمریکا نسبت به آمریکای لاتین تغییر کرده است و هیچگونه حساسیتی روی آن ندارد؟

آمریکا در حوزه هایی احساس خطر نمی کند، حوزه هایی که به شدت احساس خطر می کند آن جایی است که احساس کند رقابت خشن سیاسی و ایدئولوژیک صورت گرفته است. اما در حوزه های اقتصادی احساس خطر نمی کند یعنی من بعید می دانم که حساسیتی باشد. چرا که اگر بود نسبت به چینی ها بود. چین تا الان بیشترین همکاری ها را با پاناما و با حوزه آمریکای مرکزی دارد. تا به حال این بحث پیش نیامده است که چین آنجا را فتح کرده است یا اعتراضی به این کشور داشته باشند،

بیشتر حوزه هایی که ایالات متحده روی آن حساس است مسائل عقیدتی، ایدولوژیک سیاسی و رقابتی است مسائلی که ناشی از فرهنگ جنگ سرد است برای آنها حساسیت برانگیز است.

بعید می دانم در مسائل اقتصادی حساسیتی وجود داشته باشد کما اینکه در حال حاضر آمریکا با سیاست باراک اوباما در خیلی از حوزه های آمریکای جنوبی باب مذاکره داشت مانند کوبا که ما شاهد این مساله بودیم که آمریکایی ها خیلی در این مورد انعطاف به خرج دادند، بحث روابط دو جانبه هم 50 درصد انعطاف از آمریکا و 50 درصد از سوی کوبا بود.

در حوزه اقتصادی نمی توان گفت ایالات متحده حساسیتی داشته باشد چرا که همه می دانیم در این حوزه رقابتی، همه باید با رقابت و مذاکرات پیش بروند.

شما اشاره کردید که ایران متهم به همکاری نظامی در آمریکای لاتین بود، در گذشته پروپاگاندای وسیعی علیه ایران بود مبنی بر اینکه کشور ما در آمریکای لاتین پایگاه نظامی ایجاد کرده است، آیا این تبلیغات سو علیه کشورمان تاثیری در سفر وزیر امور خارجه به این منطقه دارد؟

قطعا همین طور است. در خصوص این سوال فضای قبل از پسابرجام را بررسی کنید. ادبیاتی که در رسانه های آمریکایی،اسرائیلی، عربی و عربستان سعودی، مخصوصا روزنامه الشرق الاوسط را ارزیابی کنید، متوجه خواهید شد که بسیار زیاد در این حوزه به ایران اتهام وارد کرده اند، مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران در حوزه های نظامی در آن منطقه بسیار فعال است.

اگر یک برآورد ساده داشته باشیم و اینکه اگر تحلیگرها ذره ای از الفبای مسائل نظامی را بدانند پی می برند که این اتهامات از اساس مضحک است. اینکه جمهوری اسلامی ایران مرزهای خودش را آنقدر گسترش بدهد که مرزهای خودش را رها کند و حالا بخواهد در حوزه آمریکای لاتین با این فاصله جغرافیایی و با این تبعات گسترده در ان منطقه یک پایگاه نظامی ایجاد کند در عقل نمی گنجد. در یک الفبای نظامی در نظر بگیرید که در یک بحران احتمالی، ایران چه اندازه می تواند روی کشورهایی مثل ونزوئلا یا بولیوی در بحران های حاد نظامی و مسائل جنگی حساب باز کند؟  این ها یک سری اتهامات واهی و مضحکی بود که بیشتر پروپاگاندای غرب به آن دامن زد در حال حاضر در فضای پسابرجام ما این نوع ادبیات را نداریم.

52310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 570173

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علیرضا عاشق ایران و آمریکا A1 ۰۶:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۲
    5 2
    ظریف دوستداریم