۱ نفر
۱ آذر ۱۳۹۵ - ۰۵:۲۵
اولویت اول کشور باید اقتصاد باشد

زوج اقتصاددان در کافه خبر گفتند: «باید عادلانه قضاوت کنیم و اجازه بدهیم سیاست های اقتصادی که در دولت آقای روحانی شروع شده به نتیجه برسد.»

خاطره وطن‌خواه: هر دو اقتصاددان و هر دو جوان؛علاقه مند به رسانه و مطبوعات.پویا جبل عاملی و سمیه مردانه هر دو دارای دکترای اقتصاد از لستر بريتانيا هستند.خانم دکتر مردانه در حال حاضر در دانشگاه امیرکبیر اقتصاد تدریس می کند و همسرش پویا جبل عاملی است. آثارشان را می توانید در نشریه های معتبر اقتصادی فارسی و انگلیسی به راحتی پیدا کنید.اصلا ملاک ما برای دعوت از سمیه مردانه و پویا جبل عاملی دقیقا همین ویژگی ها بود.اینکه این زوج اقتصاددان فعال و پر انرژی از چه زاویه ای به اقتصاد ایران نگاه می کنند و مسایل روز را چگونه تحلیل می کنند.شاید پیگیری دیدگاه هایشان در مقالات و نوشته هایشان کنجکاوی ژورنالیستی را پاسخ می داد،اما اینکه هر دو را کنار هم بنشانید و سئوالات واحد بپرسید،حتما جذابیت گفت وگو را دو چندان می کند و مهمتر آنکه توصیه‌های این زوج اقتصاددان می تواند راهنمایی برای تصمیم گیران اقتصاد کشورهم باشد.چه آنکه بیش از نیمی از جمعیت ایران جوان و تحصیل کرده اند و بخش بزرگی از این جمعیت همچون این زوج اقتصاددان نقشه های بزرگ برای توسعه ایران دارند.گفت وگو با سمیه مردانه و پویا چبل عاملی درباره کارنامه اقتصادی دولت یازدهم که در کافه خبر انجام شد،را بخوانید:

                                                                           *****

سه سال و نیم از دولت یازدهم گذشته،جمع بندی که در حال انجام است، نشان می دهد مسایل اقتصادی هنوز بخش قابل توجهی از مطالبات مردم است.برآورد شما از عملکرد دولت یازدهم در حوزه اقتصاد چیست و آیا دولت توانسته بخشی از مشکلات اقتصادی گذشته را حل کند؟

مردانه: اگر بخواهیم یک تحلیل درست ارایه کنیم،اول باید ببینیم کجا بودیم.یعنی نقطه شروع دولت یازدهم کجا قرار داشت. اقتصادی که دولت یازدهم تحویل گرفت،اقتصادی بی ثبات بود.بازارهای مالی اش به شدت نوسان داشتند.تورم به شدت بالا بود.رکود تورمی داشتیم و تولید بسیار پایین بود.اقتصاد در سراشیبی بود. فرض کنید آقای روحانی نبود و همان سیاست های قبلی ادامه داشت؛امروز به کجا می رسیدیم؟ بیکاری،تورم و تولید کجا بودند؟ وقتی از این جنبه به موضوع نگاه کنیم،ارزش آنچه امروز داریم را بهتر می فهمیم تا اینکه بخواهیم انتقاد خیلی مستقیم به عملکرد اقتصادی دولت یازدهم داشته باشیم و بگوییم چرا آنچه ما می خواستیم اتفاق نیفتاد. بنابراین باید عادلانه به قضیه نگاه کرد. تیم آقای روحانی در رسیدن به برجام موفق عمل کرد.شاید خیلی ها بگویند چرا برجام به نتایج اقتصادی مورد انتظار نرسید و چرا وعده ها به ثمر ننشست؟ پاسخ روشن است؛ هنوز زمان زیادی از توافق برجام نگذشته است.باید از تاریخ اجرایی شدن توافق برجام قضاوت و داوری کرد.آنچه ما درسه سال و نیم در اقتصاد ایران دیدیم، ثبات نسبی بوده است.سفته بازی ها از بازارهای مالی رخ بربسته و دیگر شاهد این نیستیم که بازارهای مالی دچار نوسان باشند.صبح ارز یک قیمت باشد و بعدازظهر قیمتی دیگر.یا در بازار طلا همینطور.هیچ کس دیگر مثل گذشته سودای این را ندارد که در بازار طلا یا ارز به سود برسد . اینها همه نشانه های خوبی برای ثبات اقتصادی است.تورم تا حدود خوبی کنترل شده،به طوری که تورم نقطه به نقطه به 7 و نیم درصد رسیده است. این اتفاقات نتیجه 3 سال و نیم فعالیتی است که دولت یازدهم با همه محدودیت هایی که داشته- چه به لحاظ سیاسی و چه اقتصادی - به آن دست پیدا کرده است.یعنی مهمترین گام ها را برداشته شده است.به نظرمن خارج شدن ایران از انزوا و پذیرش دوباره اش در جامعه جهانی گام بسیار مهمی است.اگرچه انتقادهایی درباره نحوه اجرای برجام وجود دارد،اما به نظرمن باید عادلانه قضاوت کنیم و اجازه بدهیم سیاست های اقتصادی که در دولت آقای روحانی شروع شده به نتیجه برسد.معمولا سیاست های اقتصادی در میان مدت به نتیجه می رسد.بنابراین ارزیابی کلی این است که علی رقم برخی نوسانات که می توانست نباشد،شرایط امروز اقتصاد ایران نسبت به سه سال و نیم گذشته در شرایط بهتری قرار دارد.

جبل عاملی: نمی شود کتمان کرد که ثبات اقتصادی و کاهش تورم از دستاوردهای دولت آقای روحانی بوده است.در این سه و نیم سال انتظارات تورمی پایین آمد و تقاضاهای سفته بازی از بازارهای مالی کم شد . به دنبال این تغییرات هم اجرای برجام صورت گرفت.حالا بعد از اتفاقی که در امریکا افتاده است،شاید دشوار باشد که پیش بینی کنیم آیا تا مدت زمان باقیمانده از عمر دولت یازدهم،یعنی تا سال 96 این وضعیت تداوم پیدا خواهد کرد یا خیر.یعنی ممکن است شرایط نا اطمینانی به دنبال نتایج انتخابات آمریکا ایجاد شود که حتی دستاوردهایی که تابه حال بدست آمده، تحت شعاع قرار بدهد.مهمترین کاری که آقای روحانی در این مدت انجام داد،ایجاد ثبات و کاهش تورم بود.در پی آن  البته با تصویب برجام دیدیم که پروژه های نفتی شروع به کار کردند.بیمه کشتیرانی راه افتاد.در دوماه آخر تابستان  وضعیت بهتر شده بود و این امید وجود داشت که شرایط بهتر هم بشود، اما حالا یک اتفاقی افتاده است که خیلی زود است که بعد از نتایج این انتخابات وضعیت آینده اقتصاد ایران را پیش بینی کرد.اگربخواهیم سناریوی بدی را در نظر بگیریم و سرمایه گذاران فکر کنند با آمدن ترامپ در آمریکا،دیگر نمی توانیم برجام را اجرایی کنیم . این چارچوب و مدل بهم می خورد.آنگاه می توان گفت تا بهار آینده هم تورم افزایش می یابد و هم بازارهای دارایی دچار نوسان خواهند شد.اقتصاد هم در شرایطی قرارخواهد گرفت که نرخ بازدهی بانکها کاهش می یابد.معلوم نیست شاید در مدت زمان باقیمانده به دلیل تحولات جهانی همین نتایجی هم که در اقتصاد بدست آمده،از بین برود.

یعنی معتقدید که اقتصاد ایران ممکن است تحت شعاع تحولات جهان قرار بگیرد؟

جبل عاملی: بله



شما اشاره کردید در سه سال و نیم به ثبات رسیده ایم،شاید در سطح زندگی مردم خیلی تاثیر روشنی نداشته است از سوی دیگر بنگاههای اقتصادی هم هنوز با رکود درگیرهستند.آیا فکر می کنید نیاز به سیاست گذاری جدید و برنامه خاصی برای شرایط تازه پیش آمده وجود دارد؟

مردانه:زمان باقی مانده بسیار کوتاه است تا سیاستی جدید بتواند به نتیجه برسد. ولی به نظر من باید در مورد واقعیت های تازه، اقتصادی فکر کرد.لازمه هر رشدی که در اقتصادی بیفتد و منجر به بالا رفتن قدرت خرید مردم شود که به دنبال آن شاهد تغییر در زندگی مردم باشیم،ثبات اقتصادی است.در ادامه رشد اقتصادی است که در سیاست های اقتصادی دیگر خود را نشان می دهند.اما همانطور که گفتم اتفاقاتی رخ داده که ما در آن دخیل نیستیم.اتفاقاتی که خواهی نخواهی بر اقتصاد ما تاثیر خواهند گذاشت .البته بعید می دانم در شش ماه آینده که آقای روحانی سرکار است، اتفاقی بیفتد.به این دلیل که تا کابینه آقای ترامپ تشکیل شود و سیاست های جدید به بار بنشیند، قاعدتا در شش ماه آینده تغییر خاصی رخ نخواهد داد.اما به هر حال انتظاراتی که از تغییر سیاست ها وجود دارد، ممکن است باعث نوسان بازارهای ما هم بشود.هرچند که نباید سناریوهای بدبینانه بچینیم.اینکه با آمدن ترامپ اقتصاد ایران به سه سال پیش برمی گردد این بدبینانه ترین سناریوست.یا گفته شود، ترامپ به هیچ کدام ازتعهدات برجام پایبند نخواهد بود.به هر حال آمریکا یک طرف توافق برجام است و آنسوی دیگر اروپایی ها قرار دارند.بعید می دانم اروپا توافقی که به این سختی بدست آورده،به راحتی از دست بدهد.باید دید که معادلات قدرت چه تغییر می کند.البته با توجه به اینکه جمهوریخواهان اکثریت سنا را هم در اختیار گرفته اند، احتمال اینکه سیاستها تغییر کند زیاد است. اما نباید حالت خوشبینانه و میانه را هم از نظر دور داشت  و ما امیدواریم که حالت خوشبینانه اتفاق بیفتد.

جبل عاملی:درست است که شرط ضروری رشد ایجاد ثبات اقتصادی است،اما به نظر می رسد دولت آقای روحانی می توانست در سه سال گذشته تصمیمات و اقداماتی را انجام بدهد، اما این اتفاق نیفتاد.به عنوان مثال درباره رشد اقتصادی توصیه های زیادی به دولت شد تا موانعی که در بلند مدت باعث شده رشد اقتصادی پایین باشد،مرتفع شود.تاکید شد که باید موانع کسب و کار برطرف شود.اما هیچ تحولی در این رابطه نمی بینیم.قرار بود بروکراسی کاهش یابد و رویه ها برای فعالان اقتصادی کمتر شود اما در این زمینه ها می بینم حرکت خاصی که بشود به طور ملموس از آن یاد کرد،وجود ندارد. قرار بود از تعداد مجوزهای بیشماری که به  فعالان اقتصادی داده می شود، کاسته شود، اما چنین نشد.

برنامه ای که برای خروج از رکود نوشته شد، عملا اجرایی نشد. بسته محرک تقاضا که پارسال مطرح شد هم عملا دستاوردهای پولی که بانک مرکزی بدست آورده بود با کاهش رشد پایه پولی و نقدینگی در سال 94 از دست رفت.این بسته عملا نجات خودروسازها بود و نه نجات اقتصاد ایران ؛ اصلا به خاطر خودروسازها طراحی شده بود.پس بنابراین می شد، یکسری تصمیمات واقدامات در این مدت انجام داد،که عملی نشد . در مقابل هم تصمیماتی اجرایی شد که نباید انجام می شد.مثلا بسته محرک تقاضا بر کل های پولی تاثیر گذاشت، و ممکن است به زودی اثرات خود را در مدت زمان باقی مانده از عمر دولت بر نرخ تورم نشان بدهد .

خانم دکتر مردانه اشاره کرد که اقتصاد ایران تحت تاثیر شرایط بیرونی قرار خواهد گرفت.دولت بعد از توافق برجام بسیار امیدوار است که با جذب سرمایه خارجی که مهمترین نمود این امیدواری قراردادهای جدید نفتی است،محرک تازه ای از سمت بیرون به اقتصاد وارد کند تا رکود به تدریج از بین برود.به نظر شما چقدر تحولات خارجی موثر است؟ از سویی گروهی هم متعقدند که تحولات بیرونی تاثیری بر اقتصاد ایران ندارد.

جبل عاملی:وقتی بیکاری دارید یعنی سرمایه کافی برای اینکه تولیدی ایجاد شود و از کنار این تولید تقاضایی برای مصرف ایجاد شود، ندارید.یعنی با حلقه مفقوده سرمایه مواجه هستید.سرمایه پول نیست،بلکه نهاده ای است برای تولید و بعد بهبود اقتصادی .شما باید به دنبال سرمایه ای باشید که بتواند بلافاصله به سرمایه فیزیکی تبدیل شود.با خودش مدیریت و تکنولوژی بیاورد.همه این فرآیند به واسطه سرمایه گذاری خارجی اتفاق می افتد.

هیچ کشوری مثل ما را نمی توانید مثال بزنید که بدون سرمایه خارجی پیشرفت کرده باشد.راه دور نرویم، بعد از آنکه خارجی ها از پارس جنوبی رفتند،پروژه های بعدی در پارس جنوبی در دولت آقای احمدی نژاد با دو سه برابر زمان و هزینه ،به اتمام رسیدند.این یعنی هزینه بسیار زیاد به اقتصاد وارد شد، در حالی که فازهای اولیه پارس جنوبی زودتر از زمانی که باید،توسط خارجی ها تمام شد.بنابراین روی هوا حرف زدن و بدون ادله بحث کردن،برای اقتصاد ما راهگشا نیست.اگر انتخابات آمریکا را هم کنار بگذاریم،الان می بینیم که فروش نفت ما افزایش یافته،سرمایه گذاری در حال انجام است.فاز 11 پارس جنوبی که با توتال در حال انجام قرارداد است، نقش بسیار تاثیرگذاری بر رشد اقتصادی ما خواهد گذاشت.اگر آقای زنگنه در وزارت نفت این حرکت را پیش برده، باید در بقیه وزارتخانه ها هم همینطور باشد.اما متاسفانه در وزارتخانه های دیگر شاهد این تحرکات نبودیم و به نظر من دولت از این زوایا ضربه خورده است.

خانم دکتر،شمافکر می کنید چقدر تحولات بیرونی بتواند رشد اقتصادی ایران را تحت شعاع قرار بدهد؟

مردانه:قلبا امیدوارم که تاثیری نگذارد؛ من هم مثل خیلی ها امیدوارم که انتخاب جدید مردم آمریکا، تاثیر منفی براقتصاد ما نگذارد. اقتصاد ما در سراشیبی بوده و دوباره دارد جان می گیرد.اما به هر حال واقعیت همیشه آن چیزی نیست که دوست داریم ببینیم و بشنویم.ایران جزیره نیست.ایران کشوری است که با همه کشورهای دنیا تعامل دارد.همین الان بازارهای ایران سرشار از کالاهای خارجی است و این نشان می دهد که اقتصاد ما در حال تعامل با دنیاست .پس هر اتفاقی در هر گوشه ای از دنیا بیفتد، بر اقتصاد ما هم تاثیر می گذارد.امروزه حتی اعتصاب در یک معدن طلا در آفریقا هم ممکن است بر بازارجهانی طلا اثر بگذارد و به تبع آن بازار طلای ما تکان بخورد.بنابراین ساده انگارانه است که بگوییم تحولات جدید سیاسی در دنیا تاثیری بر اقتصاد ایران نمی گذارد.زمانی ممکن است همه چیز در اقتصاد ما درست عمل کند و فقط شرایط بیرونی مشکل داشته باشد در آن صورت می توان گفت عوامل برونزا تاثیر گذاشته، اما وقتی مشکلات ساختاری در درون اقتصاد کشور داریم لازم است با سیاست گذاری درست آنها را حل کنیم.بنابراین به جای اینکه گفته شود،هیچ تاثیری ندارد،بهتراست بگوییم سیاست های مالی کشور را به نحوی تنظیم می کنیم که کمترین آسیب ممکن را از تغییرات احتمالی بپذیریم.

دلایلی برای حذف سریع یارانه ها و طرح سلامت

یکی از بحث برانگیزترین مسایل اقتصاد ایران در دهه اخیر،یارانه های نقدی بوده است.از همان آغاز تشکیل دولت هم آقای روحانی  و هم تیم اقتصادی دولت،انتقادهای تند و تیزی به این طرح داشتند، اما ظاهرا به ناچار آن را ادامه دادند.دولت می گوید با مشکل پرداخت پول مواجه است.هر از گاهی رقبای آقای روحانی پرداخت های نقدی را به عنوان آلترناتیو استفاده می کنند.به نظرشما برای ماههای پایانی و اگر بتوان گفت دور بعد ریاست جمهوری آقای روحانی، با معضل یارانه ها چه باید کرد؟

مردانه:الان خیلی دیر است که دولت برای حل مشکل یارانه ها فکر کند.همانگونه که سنگ اول گرنهد معمار کج/تاثریا می رود دیوار کج؛ آن اتفاقی که نباید می افتاد،در دولت آقای احمدی نژاد افتاد.یارانه نقدی در شرایطی که بودجه ظرفیت کافی نداشت،پرداخت شد.درست است که تعدیل قیمت انرژی به خصوص بنزین باید صورت می گرفت،اما هر چه اقتصاددانان فریاد زدند که الان موقع این کار نیست،عملیاتی شد. هر طرحی اگر در زمان خود اجرایی نشود،طبعا عواقب خواهد داشت.عواقب آن هم کسری بودجه هایی است  که به دولت فعلی منتقل شده است.دولت فعلی هم چاره ای جز اینکه یارانه های نقدی را ادامه دهد،ندارد.حتی به نظرمن اشتباهات بدتری هم مثل سبدهای کالایی که داده شد،افتاد.در شرایط فعلی هر دولتی که سرکار بیاید ،اولین مشکلی که دارد، کسری بودجه است.

اقتصاد ایران با شرایط عدیده ای  دست و پنجه نرم می کند،نباید دولت تعارف داشته باشد.آیا بحث این است که پایگاه اجتماعی را حفظ کنیم یا اینکه به اقتصاد خدمت کنیم؟ انتظار این بود که دولت درموضوع یارانه ها خدمت به اقتصاد را در اولویت قرار می داد که متاسفانه بسیار در این زمینه ضعیف عمل کرد.به نظرمن زمان این رسیده که سیاستگذاران تعارف را کنار بگذارند.همه جای دنیا یارانه پرداخت می شود، اما به کسانی که واقعا توان کارکردن ندارند،از کارافتاده هستند یا اقشار ضعیف هستند.مثل جمعیتی که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی قرار دارد.این افراد شایسته دریافت یارانه نقدی هستند.چه بسا اگر یارانه نقدی را حذف کنیم،مشکلی پیش نمی آید.افراد نیازمند،کاملا شناخته شده اند.اگر یارانه ها قطع شود،کسری بودجه دولت هم حل خواهد شد.کسی از پول مفت بدش نمی آید.سیاست گذاری باید درست باشد و به تبع آن قانون هم باید قابل اجراباشد. وقتی سیاست گذاری نادرست است، ما نمی توانیم به مردم خرده بگیریم.به نظر من وقت آن است که سیاست گذاران جلوی این طرح را بگیرند تا اقتصاد سالمی را تحویل نسل های آینده بدهند.

به نظر شما اگر دولت الان سیاست حذف یارانه ها را اجرایی کند، پیامدی مثل سال اول خواهد داشت؟

جبل عاملی:با وضعیتی که صندوهای بازنشستگی پیدا کردند،هرچه جلوتر برویم فشار بر روی بودجه دولت بیشتر می شود. در دوره ای  اشتغال زیاد بوده و تعداد بازنشسته ها کم؛بنابراین از افراد شاغل پول می گرفتند و به بازنشسته ها می دادند.اما پولی که باید صرف سرمایه گذاری می شد،این کار انجام نشده است.به همین دلیل الان صندوق های بازنشستگی هزینه ای که به واسطه سن کم بازنشستگی و متوسط عمر ایرانی ها می دهند به مراتب بیشتر از ورودی صندوق هاست که آنها را در یک وضعیت بدی قرار داده است.فشار این صندوق ها هم بر بودجه است.از سویی طرح سلامت و یارانه نقدی هم بر دوش دولت قرار دارد.درمورد یارانه های نقدی فکر می کنم،آنچه تا به حال انجام شده-یعنی کاهش تعداد کسانی که یارانه می گیرند- باید سرعت بیشتری بگیرد.

در شش ماه باقیمانده به انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری، به نظر می رسد که نباید تصمیم عجولانه ای گرفته شود ،چون برای دولت تبعات اجتماعی در برخواهد داشت.اگر قرار است کاری انجام شود،باید بعد از انتخابات باشد.اصلی ترین کار هم این است که تعداد افراد این سبد کم شود وبه تعدادی که نیاز دارند،بیشتر توجه شود.البته اطلاعات نشان می دهد چه کسانی در سه دهک اول درآمدی قرار دارند  که دولت باید روی این سه دهک متمرکز شود. برای صندوق های بازنشستگی هم لازم است حتما چاره اندیشی شود.نمی توان به راحتی از زیر بار این صندوق ها خارج شد.برای افزایش سن بازنشستگی لازم است تدابیری اندیشیده شود.نمی توان به کسی که در 20 سالگی استخدام شده و در 50 سالگی بازنشسته می شود،30 سال پول داد!  در هیچ کجای دنیا این اتفاق نمی افتد.سن بازنشستگی در ایران خیلی پایین است. حتما لازم است، افزایش یابد که فشار بودجه ای کم شود.از آن طرف هم دولت با خیل عظیم بیکاران مواجه است. فشار بودجه ای وضعیت را بی‌ثبات تر می کند.اگر بخواهیم اولویت بندی کنیم،اشتغال جدید در سایه فرصت های  اشتغال تازه بوجود می آید که این موضوع هم نیاز به سرمایه دارد. به نظرمن درباره هزینه های طرح سلامت، بررسی چندانی صورت نگرفت. این طرح قابل ادامه نیست و باید به شکلی از دستورکاردولت خارج شود، تا زمانی که وضعیت درآمدی دولت بهتر شد،اجرای طرح سلامت را در دستور کار قرار بدهد.در شرایطی که بودجه عمومی دولت با مشکلات بیشماری روبروست،اضافه کردن بار مالی جدید مثل طرح سلامت باعث می شود دولت در انجام تعهدات خود با مشکل مواجه شود و همین موضوع نارضایتی عمومی را افزایش می دهد.

تبعات توقف این طرح چه خواهد بود؟

جبل عاملی:وقتی درست اجرا نشود و باعث نارضایتی شود.اجرای ناقص خود دافعه دارد و عدم رضایت بیشتری ایجاد می کند.

به نظر می رسد،سطح رضایت عمومی نسبت به این طرح خوب بوده. ومردم راضی هستند.آیا بهتر نیست از بار یارانه نقدی کم شود و این طرح تقویت شود؟

جبل عاملی:فکر نمی کنم بودجه توان این بار مالی را داشته باشد.البته همه جای دنیا چنین بیمه هایی وجود دارد.اما با شرایط اقتصاد ایران و بودجه عمومی دولت به نظر می رسد به تدریج با مشکل کمبود منابع روبرو خواهد شد.

بیکاری،معضل همیشگی

 

اخیرا اعلام شده که نرخ بیکاری نیم درصد در شش ماه گذشته افزایش یافته و جمعیت بیکاری مطلق هم بیش از 3 میلیون نفر اعلام شده است. اعداد به تدریج ترسناک می شوند،به نظر شما دولت در این شرایط چه اقدامات فوری باید چاره اندیشی کند؟

مردانه:درمان بیکاری نیاز به سرمایه دارد.دولت هم درحال حاضر این سرمایه را ندارد.باید یک منبع مالی جدید تعریف کند که همان سرمایه گذاری خارجی است.در غیراینصورت معجره ای در اقتصاد ایران در شرایط فعلی اتفاق نمی افتد.شما می گویید یارانه نقدی را به طرح سلامت اختصاص بدهند،درنهایت دراصل ماجرا فرقی نمی کند و کسری بودجه به قوت خود باقی است.اگر می گوییم یارانه ها حذف شود به این دلیل است که فشار از بودجه دولت برداشته شود ، نه اینکه پول جای دیگری استفاده شود. کسری بودجه در بلند مدت می تواند صدمه بیشتری به اقتصاد بزند.بنابراین، راهی جز افزایش سرمایه گذاری خارجی نیست که این اتفاق می تواند،اقتصاد ایران را از حالت سکون و رکود خارج کند.همانطور که وزیر علوم هم گفته، درآینده نزدیک یک میلیون نفر فارغ التحصیل بیکار به جمعیت تحصیل کرده اضافه می شود.الان در چرخه اقتصاد کشور بیکاری یک نقصان است. هر نقصانی در این چرخه ایجاد شود،به بعدی آسیب بیشتری وارد می شود.تا زمانی که ظرفیت اقتصاد ما همین باشد،نرخ بیکاری کم نخواهد شد.مگر اینکه سرمایه گذاری جدیدی ایجاد شود.

جبل عاملی:درست است که رشد اقتصادی باید ایجاد شود که نرخ بیکاری کاهش پیدا کند،اما چون خیل عظیمی از جوانان را داریم که وارد بازار کار می شوند،بازهم نرخ بیکاری ممکن است افزایش یابد.حتی با 6 درصد رشد اقتصادی بعداز 5 سال نرخ بیکاری کاهش پیدا نخواهد کرد.پس با یک شرایط بغرنجی دراین مساله و بازار نیروی کار مواجه هستیم.به نظر می رسد ترمیم هایی که صحبت آن شد،یعنی انعطاف پذیر کردن بازار نیروی کار می تواند راهگشا باشد.بدین معنی که هزینه ورود و خروج نیروی کارآسان تر شود.کارفرما راحت تر استخدام کند و کشش اشتغال باید نسبت به رشد اقتصادی بیشتر شود.آن زمان است که به ازای هر یک واحد درصد رشد اقتصادی می توان اشتغال بیشتری ایجاد کرد.

به نظر شما آماری که در هر فصل اضافه می شود،می تواند در تغییر روش ها و منش های دولت ها تغییر ایجاد خواهد کرد؟

جبل عاملی:هرچقدر بیکاری،آنهم در این سطح افزایش یابد،موجب نارضایتی خواهد شد و این نارضایتی ا می تواند تبعات اجتماعی و سیاسی به همراه داشته باشد. همه دولت ها این موضوع را مد نظر دارند.اما توجه به این نکته مهم است که اقدامات نمایش گونه نمی تواند در بلند مدت به نتیجه برسد.راه حل همانطور که بحث شد، انعطاف پذیری در بازار نیروی کار و تزریق سرمایه است. برای رسیدن به این منظور، حتما لازم است قدرت اقتصادی را اولویت جنبه های دیگر قدرت قرار داد. اگر با این نگاه جلو برویم، می توان مشکلات را حل کرد.اگر اولویت اقتصاد توسعه یافتگی و تبدیل شدن به قدرت اول اقتصادی منطقه باشد،همچنان که در چشم انداز بر  آن تاکید شد و ایمان به راههایی که بقیه کشورها رفتند،حتما به نتیجه خواهیم رسید.ما نمی توانیم فکر کنیم راه دیگری جز آنچه بقیه کشورها رفته اند،بلد هستیم.این نگاه درست نیست.چرا راههایی که نتیجه داده را آزمون نمی کنیم؟ اگر مسیر کشورهای توسعه یافته را برویم، بسیاری از مشکلات اقتصادی امروز حل می شود.اگر رشد اقتصادی 2 رقمی برای 8 سال داشته باشیم، مردم ما بعد از 8 سال رفاه را خواهند دید.چین بعد از مائو این راه را رفت و به نتیجه رسید،پس ما هم می توانیم به این نتیجه برسیم.ما با نهادهای مختلف اثرگذار بر استراتژی های کلان کشور  مواجه هستیم و اگر بتوان آن ها را معتقد به اولویت اقتصادی کرد و اگر این اجماع در کل ساخت سیاسی حاصل شود، می توانیم موفق شویم و مردم توسعه و رفاه را با گوشت و پوست خود حس کنند.

3535

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 603933

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۶:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۹/۰۱
    30 25
    سرکار خانم دکتر مردانه،4 سال گذشت هنوز قضاوت نکنیم؟فقط یک برق رو آقای روحانی سه بار در دولتش گرون کرده روز به روز بدتر می شه اوضاع برجام و سایر چیزها هم برای مردم سودی نداشته برای آزاد شدن تجارت خودشان و سود خودشان و سرمایه دارها سود داشته.
    • فرهاد IR ۰۷:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۹/۰۱
      9 21
      منطقی باش
  • سعيد IR ۱۰:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۹/۰۱
    7 3
    سمیه مردانه: برای قضاوت عملکرد دولت عجله نکنیم جبل‌عاملی: نباید سناریوهای بدبینانه بچینیم پس بفرمائيد 6 ماهه ديگه كه عمر دولت به سر اومد و هيچ كس پاسخگو نبود بايد قضاوت كرد؟؟؟؟ فعلاً وزير اقتصاد در شرف استيضاحه احتمالاً نمايندگان مردم در مجلس هم فعلاً نبايد قضاوتي داشته باشن؟ پيشنهاد ميشه اين زوج اقتصاد دان موفق خودشونو درگير اين سياسي كاريها نكنند
  • بی نام IR ۱۰:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۹/۰۱
    16 4
    آقا و خانم محترم، شما حقوق بازنشستگي مي گيريد؟ شما اجاره نشين هستيد؟ شما دو جوان بيكار دم بخت داريد/ شما دانشجوي دانشگاه آزاد داريد خب البته كه اين شرايط را نداريد و درد ما را نمي فهميد ...
  • احمد A1 ۱۰:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۹/۰۱
    15 3
    منتشر که نمیکنید اما میگویم اول میگویید هنوز زود است درست شود و بعد از هشت سال میگویید نگذاشتند درستش کنیم این ترفند همیشه بوده و هست ولی بدانبد مردم میفهمند
  • کوروش A1 ۰۳:۴۷ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۴
    9 0
    با درود باد اعلام کنم از اول انقلاب باید های زیادی را قرار بود اجرا شود از جمله نفت و گاز و آب و برق مجانی باید در کشور رواج پیدا کند. پس چی شد اول این دروغ را حل کنیم بقیه پیش کش